- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
در دنیا ادیان متعددی اعم از آسمانی و غیر آسمانی وجود دارد. در این نوشته به طور مختصر به رئوس برتری دین اسلام بر سایر ادیان اشاره شده است.
۱. اسلام دین موافق با نیازمندی های فطری انسان:
اسلام به معنای تسلیم شدن و گردن نهادن است. اسلام یعنی تسلیم در مقابل دستورات دینی و الهی. قرآن کریم دین آخرین پیامبرش را از آن جهت، اسلام نامیده است که برنامه کلی آن تسلیم شدن انسان در برابر خدای یگانه است، که در اثر این تسلیم شدن، جز خدای یگانه را پرستش نکند. البته پیش از پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) حضرت ابراهیم(علیهالسلام) از «مسلمان» بودن سخن گفته است.(۱)
به دیگر تعبیر، اسلام دارای دستورات و مقرراتی است که با طبیعت و سرشت انسانی هماهنگی کامل دارد. زیرا در آن به همه خواستهها و نیازهای طبیعی و انسانی بشر توجه شده است و هیچ چیز از نظر، دور نشده و فرو گذار نگردیده است.(۲)
۲. اسلام، دین جاوید:
پیامبران که از طرف خداوند حامل پیام وحی بودند به تناسب شرایط زمان و مکان با اندک اختلافی که در احکام عملی و شریعت داشتند، در حقیقت همه از یک برنامه و ایدئولوژی، تبلیغ میکردند. این مکتب تدریجاً مطابق رشد و استعداد جامعه انسانی عرضه میشد تا بدانجا که بشریت از نظر شکوفائی استعداد به حدی رسید که این مکتب به صورت کامل و جامع عرضه شد و چون بدین نقطه رسید، نبوت پایان پذیرفت و کسی که این مکتب و ایدئولوژی را به صورت کامل برای بشریت به ارمغان آورد، حضرت رسول اکرم محمد مصطفی(صلیالله علیه و آله) است و کتابی که در آن مطالب، کامل این دین و دستورات و مقررات آن بیان گردیده است قرآن کریم است.
با اینکه نبوت و پیامبری، یک جریان الهی است و ایدئولوژی و برنامه هایی که توسط پیامبران ابلاغ میگردد، یک حقیقت بیشتر نیست، پس دلیل تجدید پیامبران تبلیغی و تشریعی و ظهور پیامبران پیاپی پیش از پیامبر اسلام و خاتمه پذیرفتن این سلسله پس از پیامبر اکرم چه میتواند باشد؟
دلایلی که برای این حقیقت میتوان بیان نمود عبارتنداز:
الف. بشر قدیم چون به آن حدی از رشد فکری و فرهنگی نرسیده بودند که بتوانند حافظ و نگهبان کتابهای آسمانی خود باشند، لذا معمولاً کتابهای آسمانی مورد تحریف و دستبرد قرار میگرفت و یا به کلی از بین میرفت؛ از این رو لازم بود که این پیام تجدید شود. اما با ظهور پیامبر اکرم و بعثت او، بشر دوران کودکی را پشت سر گذاشته و به حدی از بلوغ رسیده بودند که قادر بودند از کتاب آسمانی خود حفاظت نمایند تا دیگر مورد تحریف و دستبرد قرار نگیرد.
ب. انسانهای پیشین به خاطر عدم بلوغ و رشد فکری و فرهنگی قادر نبودند هدف کلی مسیر زندگی خودشان را تعیین کرده و طبق آن حرکت کنند؛ لذا گام به گام و مرحله به مرحله نیاز به هادی و راهنمایانی داشتند تا آنها را در خط سیر زندگی همراهی کنند، ولی مقارن ظهور ختم نبوت این توانائی ایجاد شده بود، لذا دیگر نیازی به تجدید نبوت نبود.
ج. انسانها در گذشته قادر نبودند که مسائلشان را از کلیات استنباط و استخراج نمایند و اما در دوران رسالت پیامبر اکرم این توانایی ایجاد شده است که میتوانند با استفاده از کلیات متون دینی، مسائل جزئی را استخراج و استنباط و تفسیر و تبیین نمایند، لذا دیگر نیاز به تجدید نبوت نیست.(۳)
۳. اسلام دین کامل:
از آنجا که دین اسلام برای تمام جهات زندگی انسان دستور و برنامه دارد و برنامه و دستورات آن کاملترین دستورات، برای جامعه انسانی است و کتاب آن نیز جامعترین کتابی است که از طرف خداوند برای هدایت و راهنمایی انسانها نازل شده، از این روی اسلام به عنوان آخرین دین الهی در میان بشر است. و این کتاب برای همیشه هادی و راهنمای انسانها خواهد بود. و هرگز مورد تحریف و دستبرد بشریت قرار نگرفته و نسخ نخواهد شد. علاوه بر دلیل عقلی، آیاتی از قرآن کریم از آن خبر داده است از آن جمله آیه شریفه که میفرماید: «وَ إِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ* لَّا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَینِْ یَدَیْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ؛ و این کتابی است شکستناپذیر که هیچ گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمیآید».
به مقتضای این آیه و آیات دیگر، قرآن، کتاب ثابت و برقرار است که اعتبار جاویدانی آن از طرف پروردگار جهان امضاء شده است. قرآن را از آن جهت میتوان جامعترین کتاب گفت که در آن هم به جهات اجتماعی انسان و هم به جهات فردی، هم به امور دنیوی و هم امور اخروی انسان توجه شده است و با مراجعه و عمل به آن سعادت دنیا و آخرت انسان تأمین میگردد.(۵)
یکی از دلایل کاملترین بودن اسلام آن است که در آن تمام برنامه هایی که در سعادتمندی انسان نقش دارد موجود است، جهت دیگر اینکه خاتمیت و کمال دو امر متلازمند. یعنی ممکن نیست دینی که خود را خاتم ادیان میداند، ادعای کمال نداشته باشد، از سوی دیگر دینی که داعیه کمال نهائی دارد، میتواند خود را به عنوان دین خاتم معرفی کند. مقصود از کمال در اینجا کمال مطلق است که هیچ گونه عیب و نقصی در آن وجود ندارد نه کمال نسبی که با برخی نقصها همراه است و در این صورت دلیلی بر خاتمیت آن وجود نخواهد داشت. و البته خاتمیت دین را کسی میتواند ادعا کند که از عالم خاکی و طبیعت گذر کرده به عالم ملکوت رسیده باشد. پذیرش ادعای کمال و خاتمیت از سوی دین، زمانی درست است که نخست، نبوت و عصمت آن پیامبر خاص توسط اعجاز یا به صورت برهان اثبات گردد.
چنانکه در قرآن کریم، معجزه جاوید پیامبر اسلام(ص) را کتابی برای همه جهانیان ذکری للعالمین(۶) و نذیر للبشر(۷) معرفی نموده و تصریح میکند که قرآن بیان کننده همه آن اموری است که در سعادت بشر نقش دارند، چه در حوزه عقاید، چه در حوزه اخلاق و چه در حیطه عمل و «تبیاناً لکل شیء»(۸) است و نیز خود قرآن برای تفهیم تلازم میان خاتمیت و کمال مطلق، گاه از کامل بودن دین اسلام خبر میدهد و گاه خاتمیت آن را اعلام میدارد. درباره کامل بودن دین اسلام میفرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتىِ وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا؛(۹) امروز برای شما دین را کامل و نعمت را تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین مورد رضایت الهی برای شما پسندیدم». در مورد خاتمیت پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) میفرماید: «مَّا کاَنَ مُحمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّنَ؛ (۱۰) محمد(صصلیالله علیه وآله) پدر هیچ یک از مردان شما نیست و لکن او رسول خدا و خاتم پیامبران است». خاتمیت و کمال نهایی دین اسلام مورد اتفاق همه فرقه های اسلامی است و علاوه بر آیات فوق، روایات بسیاری بر آن دلالت دارد و تنها به بیان یک روایت از رسول گرامی اسلام اکتفا میشود که خطاب به امیر المؤمنین(علیهالسلام) فرموده: «انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی»(۱۱)؛ ای علی مقام تو در مقایسه با من مانند مقام وزارت هارون برای موسی است، جز اینکه پس از من پیامبری نخواهد آمد.
از دلایلی که برای مساله بیان شد روشن میشود که اسلام کاملترین و جامعترین دین است که برای سعادت انسانها به ارمغان آمده است. بدیهی است دینهای موجود در عالم جز دین اسلام آنچنان از نواقص و تحریف برخوردارند که نمیتوانند داعیه اکملیت و جامعیت، داشته باشند، متون دینی ادیان موجود هم دستخوش تحریف شده است که اندیشمندان و محققان، موارد آن را در نوشتههای خود آوردهاند. و دین دیگری که از اسلام کاملتر باشد نخواهد آمد، زیرا خداوند، اسلام را دین خاتم و کامل معرفی نموده است.
پی نوشت:
۱. طباطبائی، محمد حسین، شیعه در اسلام، انتشارات زیبا، سال ۱۳۴۶، ص۱ و مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج۲، ص۶۳.
۲. طباطبائی، محمد حسین، اسلام و انسان معاصر، قم، انتشارات رسالت، ص۱۲.
۳. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص ۱۸۳.
۴. فصلت:۴۲-۴۱.
۵. الهامی داود، اسلام دین جهانی و جاویدانی، مرکز انتشارات دار التبلیغ، ۱۳۵۲، ص ۶۳.
۶. انعام:۹۰.
۷. مدثر:۳۶.
۸. نحل:۸۹.
۹. مائده:۳.
۱۰. احزاب:۴۰.
۱۱. بحارالانوار ج۵، ص ۱۹ ج۱.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.