- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
کابالیسم کلمه عبری به معنای اخذ تعالیم رمزی می باشد.[۱] که به آن قبالا هم گفته می شود. کابالیسم یا «قبالا» عرفان یهودی است که در قرون وسطا در جنوب غربی اروپا و بعدها در شهر صفد «safed» درایالت جلیل فلسطین به وجود آمد. کتاب اصلی عرفان «قبالا» «زوهر» است که در اسپانیای قرن ۱۳ منتشر شد. قبالا یا کابالیزم در برابر یهودیت ظاهری قرار دارد. یعنی ظاهر تورات و سایر اجزای کتاب مقدس یهودیان، یهودیت ظاهری می باشد امّا قبالا بر خلاف یهودیت ظاهری با باطن تورات سر و کار دارد و می گوید خلقت جهان از طریق سلسله ای از فیضانات مقام الوهیت صورت گرفته است. یعنی وجود هستی را تجلّی الوهی می داند و همه اعتقادات یهودیت را مطابق الوهیات باطنی خود که رنگی همه خدایی دارد از نو تعبیر می کند.[۲]
معمولا عرفان و تصوف در ادیان واکنشی به شریعت و تعقّل (فقه و فلسفه) است و از ذوق بر می خیزد که قابل نفی و اثبات نیست و با هنر رابطه تنگاتنگ دارد. عرفان علوم طلای یهودی که همان کابالیزم باشد بر همین ذوقیات مبتنی است که در حیات معنوی بنی اسرائیل بسیار تأثیر داشته است. در دانش کابالیزم پیرامون عرش الهی، اسم اعظم، حوادث آخر الزمان، ظهور مسیحا و قیامت بسیار بحث می شود و علم حروف در این علم نقش اساسی دارد.[۳]
کابالیزم بر این عقیده است که کتاب مقدس (تورات و کتاب های دیگری که با آن ضمیمه شده اند) دارای اسرار و رمزهایی می باشد و مفاهیم پنهان و اسرار آمیز در آن وجود دارد و این معانی و مفاهیم اسرار آمیز با روش خاصی قابل دسترسی می باشند و آن روش این است که آنان برای حروف الفباء معنای عددی وضع نموده و برای هر عددی، رمز یا مفهومی خاصی قائل شده اند. برای الفبای حروف جمل «ابجد، هوز، حطی، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، ضظغ» ساخته و به وسیله این حروف از کلمات تورات اسرار عجیب و غریبی را استخراج می کردند و به شخص نامحرم نشان نمی دادند و فقط در نزد احبار یهود مستور و پنهان بودند. به تبع این دانش طلسم، نقوش و رسوم عجیب و غریب پیدا شد و علم طلسم در این عرفان محوریت پیدا کرد و مسائل ماوراء الطبیعه و مشکلات علم کلام لاهوت، مانند مسئله کمال الوهیت، و نقص خلقت و دین که چگونه از خالق بی عیب مخلوق ناقص به وجود می آید، همه اینها را به وسیله طلسمات جواب می گفتند.
اصل طریقه کابالیزم به شخصی به نام «فیلو» بر می گردد که در سال ۲۰ قبل از میلاد متولد شده و در ۲۰ میلادی وفات یافته است.
کابالیزم که مبتنی بر حروف اعداد و جمل بود زمانی که در اروپا رواج یافت، شیادان از آن سؤ استفاده می نمودند. این اعتقاد بعد از مدتی در کشور اسلامی نیز نفوذ کرد و علوم غیبیه عجیب و غریب مانند رمل، اسطرلاب و جفر را به وجود آوردند و در قرون اخیر فرقه هایی مانند: «نقطویه» و «حروفیه» از همین مبدأ و اساس به وجود آمده اند.[۴]
در باره فراماسونری مطالب زیر قابل توجه می باشد:
فراماسون یا فراماسونری واژه فرانسوی است، که کلمه ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. وجه تسمیه گزینش این نام را می توان در سده های میانی اروپا جستجو کرد. در آن دوران بنّاهای روز مزد و دوره گرد اتحادیه ای داشتند که امور صنفی را در آن مطرح می کردند و تصمیم هایی برای پیشرفت کار خود می گرفتند و برای پرهیز از گرفتاری ها، انجمن ها و بحث های آنان پنهانی بود.
از این رو کار فراماسونی پنهانی است و اعضای انجمن های فراماسونری نباید آیین و رسوم آن را بازگو کنند، ولی مانعی ندارد که عضویت خود را در انجمن آشکار کنند. فراماسونری گسترده ترین و جهانگیرترین انجمن پنهانی است و با پیشرفت امپراتوری بریتانیا در جهان گسترش یافت. به همین جهت در جزایر بریتانیا و کشورهای وابسته به امپراتوری یا زیر نفوذ آن از همه جا گسترده تر است.[۵]
فراماسونری که به یک جریان مخفی ضد دینی تبدیل شده است دیدگاه های خاصی دارد که به آنها اشاره می شود:
الف) آئین های دینی، زائیده نیازهای اجتماعی است. انسان اولیه به علت عدم درک چگونگی و ماهیت عوامل طبیعی مانند، رعد و برق، زلزله و طوفان، از واکنش های خشن طبیعت ترسیده و به تصور این که، آنان خدایانند، آنها را پرستش کرده است.[۶]
ب) ماسونی دین نیست، بلکه یک فلسفه است. بر حسب ماهیت حقیقی، بایستی برتر از مؤسسات دینی واقع شده باشد.[۷] می توان گفت ماسون ها به ظاهر، مبارزه با خرافات و عقاید کهنه را هدف خود قلمداد می نمایند، ولی در اصل هدف باطنی آنان مبارزِه با ادیان بخصوص دین اسلام است.[۸]
ج) از نظر ماسون ها، و با تکیه بر علوم جدید امروزی، روح با مرگ جسم می میرد، و ابدی نمی باشد. در مسلک ماسونی، قبول مسائل لاینحلی چون نامرئی بودن روح، امکان پذیر نمی باشد.[۹]
د) در فراماسونری بهشت و جهنم، نفی شده است و بین دین و اخلاق مغایرت وجود دارد.[۱۰]
و) در نگاه فراماسونری بحث جنسی آزاد انگاشته شده است؛ «دیگر همه چیز را می دانیم. همه چیز برای ما روشن است. در افکار زندگی پس از مرگ غوطه ور نگردید، زیرا چنین چیزی وجود نخواهد داشت. فریب تقدس مادری را نخورید، نیازهای جنسی را جلوگیری ننمائید».[۱۱]
اصل اساسی پروتکل یهود که عامل تدوین آن، «سازمان فراماسونری» است، زدودن دین از جوامع بشری به شمار می رود. صهیونیسم، سر توفیق خود را در این مسأله می داند و می کوشد که این مهم را به انجام برساند. شاهد بر این مطلب سخنان خودشان است: از همین نظر لازم است که ما ایمان به مذهب را ریشه کن نماییم… و به جای آن، ارقام، محاسبات و موضوعات مادی را جایگزین سازیم… تا تمام ملل در صدد منافع خصوصی خود برآمده و برای اغراض شخصی مبارزه نموده و توجهی به دشمن مشترک خود نداشته باشند.[۱۲] در این راستا مبارزه و گرایش به اعمال پست در شیطان گرائی و ارتباط آن با فراماسونری و صهیونیسم را می توان دید.
بنا بر این بین کابالیزم و ماسونری و صهیونیزم رابطه تنگاتنگی وجود دارد و صهیونیزم برای رسیدن به اهداف خود از روش هایی بهره می برند، از آن جمله فریب، اعمال سرّی و جادوگری، رسانه ها و موسیقی و در آخر می توان آزاد انگاشتن مسائل جنسی را بر شمرد. به صورت گذرا به هر کدام از این موارد اشاره می گردد:
الف) فریب، تزویر و زورگوئی را می توان سر پنهانی فراماسونری جهانی دانست. مهم ترین راه برای پیشرفت «سیاست تزویر» راز نگه داشتن است و هرگز گفتار یک سیاست مدار نباید با عمل او مطابق باشد! ماسون های صهیونیست باید بکوشند که هر چه بیش تر نفاق را در مزرعه دل های ملل بپاشند و در عین حال، آنان را به آزادی، مساوات و برابری مژده دهند.[۱۳]
ب) در تورات تحریف شده، برای قتل عام، کشتار و ایجاد رعب و وحشت در بین سایر اقوام احکامی برای یهودیان بیان شده است، و هم چنین دستورالعمل های خاصی هم درباره اعمال سرّی وجود دارد. در صورت تحقق این اعمال که به نابودی ملل دیگر می انجامد، کسی متوجه طراح نقشه نخواهد بود. فراماسونری که ارتباط نزدیک آن با صهیونیسم، فقط با دستیابی به مدارک بسیار سّری آن روشن گردیده است، عیناً بر مبنای تلقینات تورات شکل گرفته و در حقیقت یکی از شاخه های مخفی فعالیت های یهودی گری است. ماسون ها سعی دارند که ارتباط نزدیک تشکیلات شان را با یهودی ها مخفی نگه دارند.[۱۴]
ج) فراماسون ها را می توان احیا کننده جادوگری و شیطان گرائی در قاره اروپا در قرن شانزدهم میلادی دانست. گسترش سریع جادوگری و شیطان گرائی در اروپا در آن دوران مخصوصاً در بین زنان سبب شد تا در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا در جنبش پاک سازی جادو گری و شیطان گرائی بیش از شصت هزار نفر از جادوگران که اکثر آنها زن بودند، اعدام گردند. در اوائل قرن نوزدهم نهضتی از اشراف انگلستان که عضو گروه فراماسونری بودند، به رهبری سرفرانسیس داشود، گروه شیطان گرائی به نام باشگاه آتش جهنم را در شهر لندن تأسیس نمودند و از اوائل قرن نوزدهم شهر لندن مرکز شیطان گرائی در اروپا گردید. در دهه ۱۹۶۰سرمایه داران یهود این گروه را حمایت نموده و چند گروه شیطان گرائی را در انگلستان و آمریکا به وجود آوردند، که معروف ترین آنها تشکیل«کلیسای شیطان» در شهر سانفرانسیسکو می باشد.[۱۵]
د) لازم است خاطر نشان شویم که مهم ترین ایستگاه های رادیویی و ماهواره ای در دست صهیونیست ها می باشد، که از آن جمله می توان مهم ترین ایستگاه آمریکا، یعنی صدای امریکا را بر شمرد، که توسط رابرت گلدمن یهودی اداره می شود.
از طرف دیگر صهیونیست ها تقریباً به طور کامل شرکت های تولید «هالیود» را در دست دارند؛ برای مثال، مالک شرکت «فاکس قرن بیستم»، ویلیام فاکس یهودی است.[۱۶]
در تولیدات فیلم های هالیودی شیطان، جادوگری و استفاده از نمادها برای رسیدن به خواسته ها و حساسیت زدائی جامعه از این امور را می توان بر شمرد؛ که در این زمینه فیلم طالع نحس و هری پاتر را می توان برشمرد.
ضمناً در حال حاضر سحر و جادو، عرفان یهودی ـ کابالا ـ، علم و دانش، نفوذ سیاسی در قالب سازمان فراماسونری و شاخه های گوناگون هنر ـ خصوصاً سینمای هالیود و موسیقی ـ به شیطان پرستی شکل نهایی خود را داده و امروز امکانات و ابزار فراوانی در اختیار این ایدئولوژی است. از این رو بی پرده به دنیا معرفی می شود تا دین آینده مردم اهالی دهکده جهانی باشد. فراماسونری با تمام سیاست های خبیثانه و پنهانی خود در فیلم «ثروت ملی» به عنوان میراث دار گنج عظیم و تاریخی تمام انسانها به تصویر کشیده می شود،[۱۷] همین طور که یهود خود را قوم برتر می داند.
و) بنیان گذار فرقه شیطان گرائی یک یهودی از خاندان لوی به نام آنتوان لوی است و در کلیسای شیطان آنتوان لوی، مناسک جنسی جایگاه خاصی دارد.[۱۸] همان طور که در فراماسونری مسائل جنسی آزاد انگاشته شده بود، در شیطان گرائی نیز جایگاه خاصی دارد، که رد پای یهود را می توان در آن پی گیری نمود.
پی نوشت:
[۱]. رضایی، عبدالعظیم، تاریخ ادیان جهان، ج۱، ص۴۷۸.
[۲]. جان ارهینلتر، فرهنگ ادیان جهان، ترجمه پاشایی،ص۴۸۰.
[۳]. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، تص۱۰۶ و ۱۰۷.
[۴]. تاریخ ادیان جهان، ج۱، ص۴۸۷ و ۴۸۸.
[۵]. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ص۲۴۱.
[۶]. همان، ص۱۹۸.
[۷]. همان، ص۱۹۹.
[۸]. همان، ص۲۵۷.
[۹]. همان، ص۲۰۰.
[۱۰]. همان، ص۲۰۵.
[۱۱]. مجله براوو ـ اگوست ۱۹۸۴به نقل از: مبانی فرماسونری، ص۲۰۶.
[۱۲]. اسرار سازمان مخفی یهود، به نقل از همان، ص۵۷.
[۱۳]. ر.ک: اسرار سازمان مخفی یهود، ص۲۵.
[۱۴]. گروه تحقیقات علمی، مبانی فراماسونری، ترجمه جعفر سعیدی، ص۱۲۵.
[۱۵]. همان، ص۴۶.
[۱۶]. ر.ک: عملکرد صهیونیسم در برابر جهان اسلام، فصل سوم.
[۱۷]. ر.ک: جهان تاریک، همان، ص۱۸۲.
[۱۸]. همان، ص۹۴.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.