- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
شناسایی خواستههای والدین شرط خانواده موفق
درک درست از خویشتن، اولین گام در حل موفقیت آمیز مسائلی است که برای انسان پیش می آید، و یکی از پیشفرض های اساسی تصمیم گیری حکیمانه است.(۱) انسان باید طبیعت و جهان مادی را گذرگاهی برای تحقق مأموریت الهی خود بداند. طبق این دیدگاه، نظام هستی، یک پارچه، تجزیه ناپذیر، سازگار با یکدیگر، و تحت اراده ی خداوند حکیم، علیم و قدیر است که بر پایه ی خیر، رحمت و عدل برپاست و از او و به سوی اوست.
منظور از خودشناسی، شناختن انسان است از آن جهت که استعدادها و نیروهایی برای تکامل انسانی دارد؛(۲) شناختی که همواره زمینه ی حرکت به سوی مقصدی برتر را فراهم کند.
از این منظر، شناخت انسان از خویشتن چنان اهمیتی دارد که نزدیک به سی روایت در این باره، در کتاب شریف غررالحکم، از حضرت علی (علیه السلام) نقل شده است: «کسی که به معرفت نفس دست یابد، به بزرگترین رستگاری دست یافته است». «بالاترین حکمت، آن است که فرد به معرفت نفس دست یابد». و «کسی که معرفت نفس داشته باشد، می تواند خود را از بدی ها پاک کند و آزاد شود».(۳)
در طول نوجوانی، برداشت نوجوان از خود، پیچیده تر، سازمان یافتهتر و با ثباتتر می شود و نوجوان احساس مثبتی درباره ی جنبه های گوناگون خود دارد.(۴) بنابراین انتظار می رود با کمک والدین و مربیان، نوجوان درک بهتری از خویش پیدا کند.
مسئله را به خوبی تعریف کنیم
پس از اینکه خود را شناختیم و با توانایی ها و دارایی هایمان آشنا شدیم، هنگام مواجهه با مسئله یا مشکلی، ابتدا باید آن را دقیق بشناسیم، جایگاه آن را مشخص کنیم، مشکلات اصلی و فرعی را از یکدیگر تشخیص دهیم و آنها را با توجه به اهدافی که داریم، رتبه بندی کنیم تا بدانیم کدام یک به اهداف ما بیشتر ضربه میزند. در این زمینه، می توانیم از افراد گوناگونی که حامی فکری ما باشند، استفاده کنیم.
بررسی هر راه حلی به این نکته بستگی دارد که مسئله مورد نظر را چگونه ارزیابی کنیم، تشخیص دهیم مطمئن شویم که در تشخیص مسئله دچار اشتباه نشده ایم. برای این کار، باید این فرایند را در نظر بگیریم:
– آنچه پیش آمده، مسئله ای قابل حل بدانیم، نه معضلی که راه حل ندارد؛
– حل مسئله که البته آرامش روان و آسایش اجتماعی را در پی دارد، به زمان و تلاش نیز نیاز دارد. بنابراین، انتظار نداشته باشیم هر مسئله ای به سرعت حل شود؛
– مسائلی وجود دارد که باید به کمک گروههای دیگر یا در برخی موارد، به کمک نهادها حل شود. پس نباید انتظار داشته باشیم به تنهایی آنها را حل کنیم.
برای حل مسئله باید دو نوع ارزیابی داشته باشیم: یکی ارزیابی مسئله، و دیگری ارزیابی توانایی خود برای مقابله با آن، ارزیابی مسئله را «ارزیابی اولیه» و ارزیابی فرد از توانایی ها و منابع در دسترس را «ارزیابی ثانویه» میگویند. ارزیابی ثانویه برای مقابله با مسئله بسیار مؤثر است.
ارزیابی اولیه را انجام دهیم
فرض کنید پدری رفتار فرزندش را طبیعی نمیداند. حالت چهره، نوع نگاه و سردی کلام او به طور کلی نشان میدهد که رفتارش عادی نیست. پدر چندین ارزیابی می تواند انجام دهد که همه ی آنها ارزیابی اولیه است:
– ممکن است فکر کند رفتار فرزندش بسیار وحشتناک است؛
– گاه، ممکن است فکر کند ناراحتی او خارج از خانه پدید آمده باشد و با خود بگوید: بهتر است صبر کنم و اطلاعات خودم را مرور کنم تا در زمان مناسب نقش بهتری ایفا کنم؛
– بعضی وقتها هم فکر می کند رفتار غیرطبیعی فرزندش مشکل خود اوست و به پدر ربطی ندارد.
در ارزیابی شماره ی یک، پدر برخورد فرزند را تهدیدی واقعی تلقی می کند. در ارزیابی شماره ی دو، آن را تهدید احتمالی به حساب می آورد و در ارزیابی شماره ی سه، رفتار فرزند را به دور از هر خطر یا تهدیدی ارزیابی می کند.
به نظر می رسد ارزیابی شماره ی دو بسیار معقول و منطقی است، زیرا ارزیابی اول از مسئله، فاجعه می سازد و ارزیابی سوم به انکار واقعیت می انجامد، اما ارزیابی دوم باعث می شود فرد، ناراحتی خود را با برنامه ریزی صحیح و منطقی کنترل کند.
ارزیابی ثانویه را به خوبی انجام دهیم
با توجه به ارزیابی اولیه، نیاز به ارزیابی ثانویه و نحوه ی انجام آن متفاوت است. در مثالی که ذکر شد، از آنجا که ارزیابی شماره ی دو را پذیرفته ایم، به فکر طرح مقابله ای مناسب می افتیم و برای مهار موقعیت و مقابله با تهدیدهای احتمالی، گامهایی برمی داریم و موقعیت را به سمت مطلوب سوق می دهیم.
در این فرایند، مقابله را زمان بندی شده در نظر میگیریم، آن را مستلزم برنامه ریزی و تلاش میدانیم و نتیجه ی نهایی را همیشه مثبت فرض میکنیم. البته نباید برای مهار تهدیدهای احتمالی، به دیگران سوء ظن داشته باشیم، بلکه بهتر است ابتدا رفتارهای خودمان را که ممکن است مشکل ساز شود، بررسی کنیم و کمتر به دیگران بدبین شویم، مگر اینکه شواهد کافی برای بدبینی وجود داشته باشد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) زمانی که به امر خداوند مأمور شد چهل روز از همسرش خدیجه فاصله گیرد برای اینکه همسرش بدگمان نشود و آرامش خانواده محفوظ بماند، عمار یاسر را به سوی خدیجه فرستاد و فرمود: «به خدیجه بگو که گمان نکنی من از تو بریده ام. نیامدن من به سوی تو از روی کراهت و عداوت نیست، بلکه پروردگارم مرا به چنین کاری امر فرموده است. پس ای خدیجه! جز گمان خیر مبر».(۵)
راه حل های گوناگون را فهرست و بررسی کنیم
سومین مرحله برای روش برد بدون باخت، بررسی راه حل های گوناگون و فهرست کردن آنها برای ارزیابی بهتر و انتخاب راه حل مناسب است. ابتدا همه ی راه حل های احتمالی را بررسی کنید. در بررسی راه حل ها به دو شاخص نیازمندید: باید هم خلاق و هم انعطاف پذیر باشید.
با این دو شاخص راه حل های فراوانی را پیدا خواهید کرد. آن گاه، راه حل ها را با هم مقایسه کنید و با افراد با تجربه، درباره ی مقایسه ی آنها، مزایا و محدودیت های هر یک، گفت و گو کنید. برای آمادگی در این زمینه، باید مشکلات را بخشی از فرایند زندگی ببینید و برای مقابله با آنها خود را آماده کنید، با آنها مواجه شوید و درباره ی آموخته های خود، تأمل کنید.
بعضی افراد راه حل را می یابند، اما در به کارگیری آن ضعیف اند. علتش این است که مهارت های دیگر را ندارند. فهرست کردن، زمینه ای می شود تا فرد تلاش کند از میان راه حل های موجود، راه حل های موثر و سازگارتر را برای زندگی روزمره ی خویش پیدا کند.
در زمینه ی بررسی و فهرست راه حل ها و انتخاب بهترین راه حل، توجه به این نکات ضروری است:
– بررسی راه حل، یک سویه نباشد و تنها به جنبه ی مادی یا معنوی محدود نشود؛
– در انتخاب راه حل، به نظرهای دیگران آگاه باشد و به آنها توجه کند. بی توجهی به آرای دیگران، انسان را از تصمیم گیری و چاره اندیشی باز میدارد.(۶)
– در انتخاب راه حل، تنها به غلبه بر مشکل به هر قیمت و بهایی که باشد، فکر نکند. راه های کاذب و باطل گرچه می تواند چند روزی مشکل را حل کند یا آثار آن را به تأخیر اندازد، مشکلات بیشتری را برای انسان به وجود می آورد. به همین دلیل، تدبیر صحیح آن است که از حق صرف نظر نکنیم و به باطل رو نیاوریم.(۷)
– در انتخاب راه حل مناسب، دوراندیش باشیم، ولی آرزوهای طولانی نداشته باشیم، آرزوهای طولانی دور از دسترس است و باعث می شود انسان ناامید شود؛(۸)
– در پیدا کردن راه حل، شهوت خویش را کنترل کنیم و مواظب باشیم هوای نفس و مشتهیات نفسانی، در انتخاب راه حل، بر ما غالب نشود؛(۹)
– در بررسی راه حل، انسان باید عقل را محور، مروت را مرام، و دین را اصل و ریشه ی خویش قرار دهد. راه حل اگر عاقلانه و با مروت نباشد یا دین در آن جایگاهی نداشته باشد، راه حل مناسبی نخواهد بود.(۱۰)
تصمیم بگیریم و اجرا کنیم
پس از بررسی راه حل های متعدد، در چهارمین مرحله، باید برای شیوه ی کار تصمیم بگیرید. اگر راه حل ها به خوبی ارزیابی شده باشند. و با موقعیت منطبق باشند، می توانید تصمیم بگیرید تا موثرترین و کم هزینه ترین راه حل را به کار گیرید.
در این زمینه، نتایج کار را بررسی کنید و بدانید که نباید از قانون «این است و جز این نیست» استفاده کنید؛ زیرا ممکن است راه حل های صحیح و فراوانی برای هر مسئله وجود داشته باشد. اگر با یک راه حل نتوانستیم نتیجه بگیریم، نباید ناامید شویم، باید از راه حل های دیگر بهره بگیریم. برای دستیابی به تصمیمی مناسب، باید مشورت را پشتوانه ی کار خود قرار دهیم.
تدابیر فردی و اجتماعی، ارتباطی دو سویه با اجزا و عوامل اطراف دارد و بر اساس میزان شناخت صحیح از آنها، تصمیمات و تدابیر انسان تکامل بیشتری پیدا می کند و هماهنگی بیشتری با نظام هستی مییابد. تصمیمات بر پایه ی رحمت و خیرخواهی است و به هر میزان که تناسب تصمیم با موقعیت بیشتر رعایت شود، اثر تصمیم ماندگارتر و پربرکت تر خواهد بود.
هماهنگی با قواعد و اصول حاکم بر هستی، جهت کلی تصمیمات را مشخص می کند و اجرای صحیح تصمیمات به شناخت درست از واقعیت ها وابسته است. این تصمیمات، بر اساس میزان انطباق با اصول و مبانی، موجب خشنودی خداوند متعال و به مرور زمان، بروز آثار مثبت در زندگی می شود.
نظام ارزشی، محور تصمیمات و عامل حکیمانه بودن آنهاست. هر تدبیری گرایش آرمانی خود را از اصول و مبانی، و واقعیت خود را از شناخت صحیح موضوع به دست می آورد. تعامل درست این دو، تدابیر و تصمیمات را حکیمانه می سازد و آنها را از تصمیمات تکلیف گرایانه و مصلحت گرایانه متمایز می کند. سرانجام، تصمیم گیرنده بر اساس بازتاب تصمیمات، به اصلاح و ارتقای آنها می پردازد.
در زمینه ی تصمیم گیری صحیح به این نکات باید توجه کرد:
– هر تصمیم درستی باید متقن، محکم و پایدار باشد. در اصل، اگر مبنای هر تصمیم حزم و دوراندیشی باشد، نتیجه ی، آن پیروزی و موفقیت است.(۱۱)
– تصمیم متقن، بهرهمند از مشورت صاحبان عقل است؛(۱۲)
– تصمیم گیرنده ی قوی کسی است که انعطاف پذیر باشد و با مردم زمان خود مدارا کند؛(۱۳)
– نعمتها و دارایی های موجود، نباید انسان را از تلاش برای آینده بازدارد. تصمیمی صحیح است که انسان را به وضعیت موجود مشغول نسازد؛(۱۴)
– تصمیم درست برای آینده زمانی رخ میدهد که به وظیفه امروز عمل شده باشد. بنابراین، اگر کسی با تأخیر کار امروز به فردا، برای فردا تصمیم میگیرد، به طور حتم شکست خواهد خورد؛(۱۵)
– تصمیم گیرنده ی خوب کسی است که هنگام غضب، کیفر ندهد و قبل از فرارسیدن زمان پاداش، فرصت را برای پاداش دادن غنیمت شمارد؛(۱۶)
– زمان شناسی برای تصمیمگیری بسیار مهم است. کسی که زمان خود را خوب بشناسد، برای حوادث آینده خود را آماده می سازد و بهتر تصمیم میگیرد؛(۱۷)
– اگر کسی حکیمانه تصمیم بگیرد و دیگران او را به حکمت بشناسند، برای تصمیمات او ارزش قایل می شوند و آنها را می پذیرند؛(۱۸)
– کسی که به احکام شریعت آشنا باشد، می تواند درست تصمیم بگیرد، وگرنه به گمراهی کشیده می شود و دیگران را نیز گمراه می کند؛(۱۹)
– تصمیم گیرنده باید بداند آنچه میفهمد، بسیار کم است. بنابراین، باید با دقت و با توکل بر خدای منان تصمیم بگیرد و همواره از خداوند برای اتخاذ تصمیم مناسب یاری بخواهد.(۲۰)
– تصمیم گیرنده، اگر تفاوتهای فردی و اجتماعی را نشناسد، از نظر فکری، ضعیف است و برای برطرف کردن این ضعف، باید با گوناگونی و تفاوتهای مردم آشنا شود.(۲۱)
آزمون و ارزیابی نهایی داشته باشیم
اگر راه حل به کار گرفته شده موفقیت را در پی داشت، نتیجه ی مطلوب حاصل شده است، وگرنه باید مراحل گوناگون حل مسئله، بار دیگر مرور شود تا ببینیم آیا مسئله درست تعریف شده است، آیا همه ی راه حل های مسئله بررسی شده است، آیا در قضاوت و رتبه بندی راه حل ها، جهت گیری منفی وجود داشته است و آیا حل مسئله با مقصود ما ارتباط واقعی داشته است؟
اینکه راه حل، در مرحله ی اول با همه ی دقتی که در آن اعمال می شود، نقض هایی داشته باشد و به نحوی، حالت آزمایش و خطا در آن راه پیدا کند، پدیدهای طبیعی است.
افزون بر امتحان کردن راه حل، باید درباره ی کسانی که آنان را امین خود میدانیم و راه حل آنها را می پذیریم، بیشتر دقت کنیم. برای اینکه احتمال خطا را کاهش دهیم، در صورتی می توانیم از راه حل ها استفاده کنیم که با افراد شایسته و دانا درباره ی موضوع، مشورت کرده باشیم. در این زمینه، حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «پیش از اختبار و بررسی، به کسی تکیه و اعتماد کردن، نشانه ی کم عقلی است».(۲۲)
بررسی و دقت درباره ی افرادی که راه حل ها را از آنها کسب میکنیم، معیاری است که دوست و دشمن را از یکدیگر جدا می کند و باعث دوام و پایداری در رسیدن به مقصود می شود. کسی که بدون بررسی اقدام کند، از روی ناچاری، به بیگانه تکیه خواهد کرد، بیراهه خواهد رفت و از راه حل درست باز خواهد ماند.(۲۳) پس بررسی مجددی ضروری است تا انسان از خطاهای پیش آمده جلوگیری کند.
در روایتی از امام علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «زیرک، کسی است که افزون بر برنامه ریزی، برای بهبودی امروز در مقایسه با دیروز، عقل مذمت از خود داشته باشد، کارهای خود را امتحان کند و در تصمیمات نامناسب، خود را مذمت کند».(۲۴)
پینوشتها ۱- محمد باقریان، تصمیم گیری حکیمانه، ص ۲۹۲- محمدتقی مصباح یزدی، خودشناسی برای خودسازی، ص ۱۱
۳- قال علی (علیه السلام) نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفه النفس؛ افضل الحکمه معرفه الانسان نفسه؛ العارف من عرف نفسه فاعتقها و نزّهها عن کل ما یبعّدها؛ و…(عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ج ۲، ص ۴۱۹).
۴- لورا ای. برک، روان شناسی رشد، ترجمه ی یحیی سید محمدی، ج ۲، ص ۷۰
۵- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص ۱۵۶
۶- قال علی (علیه السلام) من جهل وجوه الآراء أعیته الحیل(عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۴۳).
۷- قال علی (علیه السلام): الکیس صدیقه الحق و عدوه الباطل(همان، ص ۳۱۱).
۸- قال علی (علیه السلام): الکیس من قصر آماله(همان).
۹- قال علی (علیه السلام): الکیس من ملک عنان شهوته(همان).
۱۰- قال علی (علیه السلام): الکیس أصله عقله و مروء ته خلقه و دینه حسبه(همان).
۱۱- قال علی (علیه السلام): اصل العزم الحزم و ثمرته الظفر(همان، ص ۴۷۶).
۱۲- قال علی (علیه السلام): الحزم النظر فی العواقب و مشاوره ذوی العقول(همان)
۱۳- قال علی (علیه السلام): الحازم من داری زمانه(همان).
۱۴- قال علی (علیه السلام): الحازم من لا یشغله النعمه عن العمل للعاقبه(همان).
۱۵- قال علی: احزم الناس رایاً من انجز وعده و لم یوخر عمل یومه لغده(همان).
۱۶- قال علی (علیه السلام): الحازم من یوخر العقوبه فی سلطان الغضب و یعجل مکافاه الاحسان اغتناما لفرضه الامکان(همان، ص ۴۷۴).
۱۷- قال علی (علیه السلام): ان من عرف الایام لن یفعل عن الاستعداد(محمد بن علی بن بابویه قمی(شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۰۶).
۱۸- قال الصادق (علیه السلام): من عرف بالحکمه لحظته العیون بالوقار(محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۸۳).
۱۹- قال الصادق (علیه السلام): من عرف شرائع الحکم لم یضل(همان، ج ۶۵، ص ۳۷۰
۲۰- قال الصادق (علیه السلام) : ان العالم من عرف آن ما یعلم فیما لا یعلم قلیل(همان، ج ۷۴، ص ۲۰۵).
۲۱- عن ابی عبدالله (علیه السلام): قال: من عرف الاختلاف فلیس بمستضعف(همان، ج ۶۹، ص ۱۶۲).
۲۲- قال علی (علیه السلام): الطمأنینه الی کل احد قبل الاختیار من قصور العقل(عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۴۱۶).
۲۳- قال علی (علیه السلام): قدم الاختبار فی اتخاذ الاخوان: فان الاختیار معیار یفرق بین الاخیار و الاشرار، من اتخذ اخا بعد حسن الاختیار دامت صحبته و تأکدت مودته و من اتخذ اخاً من غیر اختبار الجاه الاضطرار الی مرافقه الاشرار(همان).
۲۴- قال علی (علیه السلام)؛ الکیس من کان یومه خیراً من أمسه و عقل الذم عن نفسه(همان، ص ۴۴۳). منبع مقاله: حسین زاده، علی؛ خانواده موفق: ارتباط والدین و فرزندان(۱۳۹۰)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله)و دانشگاه کاشان، چاپ اول.