- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
این پژوهش با رویکرد تحلیلی و توصیفی و با هدف شناسایی آموزههای اخلاق اسلامی تدوین یافته است که عمل به آنها موجب تقویت، استحکام و کارآمدی خانواده میشود. در این نوشتار، آموزههای اخلاقی خانواده از آیات و روایات مربوط به خانواده استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج پژوهش نشان میدهد که در منابع دینی برای تمام جنبههای زندگی خانوادگی که کانون تربیت، رشد مادی، معنوی، فردی و اجتماعی است، دستورالعملهای اخلاقی بیان شده است که پایبندی به آنها تضمینکننده کارآمدی خانواده است. صبر، راستگویی، تکریم، احترام متقابل، مدارا با یکدیگر، دلسوزی، مهربانی و مثبت اندیشی و خوشبینی، از جمله مهمترین رفتارهای اخلاقی هستند که بر کارآمدی خانواده تأثیر مستقیم دارند.
مقدمه
پس از مسائل اعتقادی و بینشی، دومین بخش از معارف اسلام، مسائل اخلاقی و ارزشهای انسانی است. بنابراین، منابع دینی اسلام توجه ویژهای به اخلاق، مسائل اخلاقی۱ و رعایت اخلاق در اندیشه و عمل دارد و تهذیب نفس را که نتیجه رعایت مسائل اخلاقی است، یک مسئله اساسی و زیربنایی میداند که دیگر برنامههای انسانها از آن نشئت میگیرد و بر تمام احکام و قوانین اسلامی سایه افکنده است.
تکامل اخلاقی فرد، خانواده و جامعه، هدفی است که ادیان آسمانی بر آن تکیه میکنند و آن را ریشه همه اصلاحات اجتماعی و وسیله مبارزه با مفاسد و پدیدههای نابهنجار میشمرند.۲
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در حدیث معروفی میفرماید: «من تنها برای تکمیل فضایل اخلاقی مبعوث شدهام»۳ و بر این مضمون، به علت اهمیتی که داشته است، با عبارتهای مختلف و متعددی تأکید ورزیدهاند.۴ استفاده از تعبیر «انما» که در ادبیات عرب برای حصر به کار برده میشود، نشان میدهد که تمام اهداف بعثت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در همین امر یعنی تکامل اخلاقی انسانها خلاصه میشود. همچنین آن حضرت کاملترین مردم از نظر ایمان را کاملترین آنان از جهت اخلاق میدانند.۵
حضرت علی(علیهالسلام) نیز در حدیثی میفرماید: «اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ و انتظار ثواب و عقابی نداشتیم، شایسته بود به سراغ فضایل اخلاقی برویم؛ زیرا آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند».۶
این احادیث بهخوبی نشان میدهند فضایل اخلاقی نه تنها سبب نجات در قیامت است، بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمییابد و کارآمدی خانواده به منزله کانون تعلیم و تربیت، بدون کسب و رعایت مسائل اخلاقی تأمین نخواهد شد.
رعایت اخلاق و عمل بر اساس دستوراهای اخلاقی، یک امر خصوصی در زندگی شخصی نیست که فقط یک مسئله مقدس، روحانی و معنوی باشد و تنها برای زندگی اُخروی فایده داشته باشد، بلکه همه مسائل اخلاقی آثاری در زندگی مادی و معنوی جامعه بشری و انسانی دارد که بدون آن زندگی انسانی مفهوم خود را از دست خواهد داد.
درست است که زندگی فرد نیز بدون اخلاق، لطافت و شکوفایی و زیبایی ندارد، ولی مهمتر از زندگی فردی، خانواده و زندگی اجتماعی است که با حذف و یا کمرنگ شدن مسائل اخلاقی، به سرنوشت نامطلوبی گرفتار و کارآمدی خانواده دچار اختلال میشود.۷- تلاش برای عمل به مقررات و قوانین، بدون پشتوانه اخلاق، در خانواده ـ و هیچ جای دیگر ـ ثمری ندارد. در مقابل، ایمان و اخلاق، بهترین ضامن اجرایی قوانین و مقررات در کانون خانواده است و کارآمدی آن را تضمین میکند.
خانواده، اولین محیط برای تعلیم و تربیت کودک است. فضایل اخلاقی در این محیط رشد میکند و سنگ بنای اخلاق انسان در خانواده نهاده میشود. کودک بسیاری از صفات و رفتارهای اخلاقی را از پدر، مادر، خواهر، برادر و کسانی که با آنها در یک خانواده زندگی میکند، میآموزد. صداقت، امانتداری، احترام متقابل، سپاسگزاری، مهربانی، محبت کردن، سخاوت، شجاعت، حفظ عفت و بسیاری از این قبیل رفتارها، توسط اعضای خانواده به یکدیگر منتقل میشود.
خانواده نخستین درسهای فضیلت را به فرزندان خود میآموزد و بزرگترها نیز به سبب همنشینی طولانی و مداوم، بر شکلگیری صفات اخلاقی یکدیگر تأثیر میگذارند. پس قبل از هر چیز باید محیط خانواده به فضایل اخلاقی آراسته شود تا بتواند کارآمدی خود را اثبات کند و زمینه رشد و بالندگی اعضای خود را فراهم سازد.
صبر و کارآمدی خانواده
زندگی انسان در دنیا آمیخته با مشکلات و تعارضهای فراوانی است. اگر انسان در برابر آنها بایستد و صبر و مقاومت داشته باشد، حتماً پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر حوادث ناگوار زانو بزند، هیچگاه به مقصد نخواهد رسید. از این روی، در منابع دینی، صبر و پیروزی قرین هم شمرده شدهاند.۸
در قرآن کریم نیز شرط مهم پیروزی مجاهدان راه خدا صبر شمرده شده است. خداوند خطاب به مجاهدان میفرماید: «هرگاه بیست نفر صبور و بااستقامت از شما باشد، بر دویست نفر غلبه میکند و اگر یکصد نفر باشند، بر هزار نفر از کافران پیروز میگردند».(انفال: ۶۵)
خداوند صبر را عامل افزایش توانایی و نیروی مقابله با سختیها میداند؛ هفتاد آیه در مورد صبر و آثار آن در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی از طرف خداوند متعال نازل شده است. به اعتقاد برخی از مفسران، هیچیک از فضایل انسانی به این اندازه مورد تأکید قرار نگرفته است.
این نشان میدهد که قرآن برای این فضیلت اخلاقی و عملی اهمیت فراوانی قائل است و آن را عصاره همه فضیلتها و خمیرمایه همه سعادتها و ابزار رسیدن به هر گونه خوشبختی و سعادت میداند. اگر انسان و خانواده ویژگی اخلاقی صبر را نداشته باشد و به آن عمل نکند، هرگز به خوشبختی و سعادت نخواهد رسید و کارآمد نخواهد بود.۹
حضرت علی(علیهالسلام) صبر در کارها را به منزله سر در بدن میداند و میفرماید: «همچنانکه اگر سر از بدن جدا شود بدن فاسد میشود، هرگاه صبر نیز در کارها نباشد، کارها تباه میگردد».۱۰
در خانواده گاهی اعضا با ناکامیهایی روبهرو میشوند و یا برآورده شدن خواستهها نیازمند گذشت زمان است؛ همچنین گاهی آسیبهای بدنی برای آنان پدید میآید و در بسیاری از موارد روابط بین آنان به هم میخورد و زمینه بروز اختلاف و رفتارهای نامناسب در خانواده فراهم میشود؛ در صورتی که اعضای خانواده از مهار خویش ناتوان باشند و بردباری و تحمل در برابر مشکلات نداشته باشند، خانواده به شدت آسیب میبیند و نه تنها نیاز خود فرد برآورده نمیشود، بلکه برای دیگران نیز مشکلساز میشود. فشار روانی، اولین نتیجه بیصبری در برابر فشارهاست.
فرد صبور میتواند با صبر در مقابل حوادث پیشآمده، موفقیت و کارآمدی خانواده را حفظ کند؛ در حالی که واکنش فوری و بدون اندیشه در برابر رفتارهای نامناسب دیگران سبب پشیمانی میشود. اما صبر به فرد امکان میدهد در زمان مناسب، رفتار و واکنش مناسب و متناسب با رفتار فرد خطاکار را از خود نشان دهد.
طبیعی است که در یک خانواده، به علت همراهی طولانیمدت اعضای آن، اختلافاتی پیش میآید و اگر هر عضوی بخواهد فقط به خواستههای خود بیندیشد و به دنبال رسیدن به آنها و ارضای نیازهای فردی باشد و در مقابل کمبودها از خود بیصبری نشان دهد، نمیتواند به خوشبختی و اهداف خود برسد. فرزندانی که در خانوادههای بیصبر و عجول پرورش یافتهاند، در اجتماع نیز دچار مشکل میشوند؛ زیرا همیشه و در همه جا شرایط فراهم نیست که خواستههای آنها برآورده شود. کودکی که صبر ندارد، میپندارد هرچه در اجتماع خواست، فوراً در اختیارش قرار میگیرد؛ اما وقتی به خواستههای خود نرسد، در مقابل اجتماع واکنشهای نامطلوب از خود نشان میدهد و این امر در بسیاری از موارد موجب دردسر برای فرد و خانوادهاش میشود.
بنابراین صبر نه تنها عامل تضمین کارآمدی خانواده است، بلکه کارآمدی جامعه انسانی را نیز تأمین میکند. این که خداوند میفرماید صبر، عامل پیروزی مجاهدان است، تنها ثمره صبر منحصر به جبهه جنگ و مجاهدان نیست، بلکه در همه عرصههای زندگی، انسان به صبر و مقاومت نیاز دارد تا به پیروزی برسد. پیروزی در خانواده بدین معناست که انسان با تشکیل خانواده کارآمد، به کمال و بالندگی برسد.
راستگویی و کارآمدی خانواده
در قرآن کریم درباره اهمیت راستگویی تعبیرات کمنظیری آمده است. خداوند میفرماید: راستی و راستگویی مؤمنان سبب یاری آنان در دنیا و نجاتشان در قیامت میشود و پاداش آن را بهشت و رضایت خود از راستگویان میداند. (مائده: ۱۹) در روایات نیز به این فضیلت اخلاقی اهمیت فراوانی داده شده است. از روایات استفاده میشود که همه فضیلتهای انسانی از صداقت و راستی سرچشمه میگیرد۱۱ و کلید همه خوبیها راستگویی و کلید همه بدیها دروغ و دروغگویی است.۱۲
امام صادق(علیهالسلام) راستگویی را نوری میداند که جهان اطراف خود را روشن میکند؛ مانند آفتابی که هرچه در معرض تابش آن قرار گیرد، روشن میشود، بدون آن که نقصی در آن وارد شود.۱۳
بر اساس آموزههای قرآنی و روایی، راستی و راستگویی در کارآمدی تمام بخشهای زندگی انسان مؤثر است و توجه به این آثار، انگیزه انسان برای گرایش و عمل به این فضیلت بزرگ اخلاقی را افزایش میدهد. نخستین تأثیری که این فضیلت دارد، مسئله جلب اطمینان و اعتماد در همکاریهای جمعی است.
اساس زندگی انسان را کار گروهی و دستهجمعی تشکیل میدهد و بدون همکاری جمعی، کارهای مهم و باارزش انجام نمیشود و یا این که پیشرفت آن کاهش مییابد. پیشرفت کار گروهی بدون اعتماد و اطمینان در بین اعضای گروه امکان ندارد؛ اعتماد و اطمینان نیز در صورتی حاصل میشود که صداقت و امانت در میان آنان حاکم باشد.
همچنین تفاوتی میان فعالیتهای علمی، فرهنگی، پرورشی، حقوقی، اقتصادی و غیره وجود ندارد. یک دانشمند، مربّی، مدیر، سیاستمدار، فرزند و همسر اگر چند بار به دیگران و کسانی که با آنها اربطه دارد دروغ بگوید، بهسرعت نفوذ و ارزش خود را از دست میدهد و کارآمدی او در اجتماع ـ بهویژه اجتماع کوچک خانواده ـ دچار اختلال و ضعف میشود.
راستگویی، تأمینکننده سلامت و بهداشت روان است و به انسان شجاعت و شهامت میبخشد، درحالی که دروغ و دروغگویی همیشه انسان را در هالهای از ترس فرو میبرد و پیوسته از این هراس دارد که دروغهای او آشکار گردد. فردی که از بهداشت روان برخوردار نیست، نمیتواند در جهت کارآمدی خانواده خود گامهای جدی بردارد.صدق در گفتار و صداقت در کردار، انسان را محبوب دلها و مورد اعتماد اعضای خانواده خود و جامعه انسانی میگرداند.
بر عکس، تظاهر، ریا، نفاق و دروغگویی فرد را در جامعه بیاعتبار و نزد خداوند مطرود میسازد و پیوندهای اجتماعی و خانوادگی را با به وجود آوردن جو بیاعتمادی از هم میگسلد. همچنین خود فرد دچار شخصیت دوگانه و متضاد میگردد و هنگام آشکار شدن دروغها گرفتار رنج و عذاب وجدان میشود. اما افراد صادق و درستکار، دارای آرامش روان و احساس ایمنی هستند؛ زیرا چیزی جز آنچه مینمایند، نیستند تا از فاش شدن چهره پنهان خود نگران باشند.
در تحلیل روانشناختی، صداقت به گفتار و رفتاری گفته میشود که فرد انگیزه و قصدی مغایر با مفاد گفتار و رفتارش نداشته باشد؛ یعنی این که فرد با صراحت و وضوح صحبت میکند. هنگامی که فرد در ارتباط کلامی یا بدنی صداقت نداشته باشد، ارتباطی متعارض یا دوسطحی برقرار میشود؛ بهگونهای که مفاد سخن شخص چیزی است و بقیه وجود او چیزی دیگر را بیان میکند و یا انگیزه و قصد او از رفتار و گفتارش امر دیگری است.۱۴
در چنین موقعیتی مخاطب به دریافتی که از کلام یا رفتار خود دارد، پاسخ میدهد، ولی آنگاه که متوجه شود انگیزه شخص امر دیگری بوده است، در پاسخ به رفتار و گفتارهای بعدی او سردرگم میشود؛ گاه به کلام و رفتار او توجه میکند و از انگیزه و یا انگیزههای محرک رفتار غفلت میکند و گاهی به دلیل توجه بیشتر به انگیزههای احتمالی، دچار واکنش نامناسب میشود. اینگونه ارتباط، از ویژگیهای رفتارها و گفتارهای اعضای خانواده ناکارآمد است.۱۵
بنابراین، برای دستیابی به سلامت روابط در خانواده و بالندگی و کارآمدی آن، باید روابط کلامی و بدنی مثل آهنگ صدا، تماسهای چشمی، نگاهها، وضعیت بدنی افراد نسبت به هم و حرکات بدن واضح و شفاف باشد و فرد را دچار سردرگمی نکند. باید سخنان فرد نه تنها با حالت صورت، وضع بدن و آهنگ صدا هماهنگ باشد، بلکه روایتگر انگیزه و حالات ناهشیار نیز باشد.
در واقع، همه ابعاد روانشناختی فرد اعم از عاطفی، هیجانی، رفتاری و شناختی یک مطلب را نشان دهد. چنین ارتباط صادقانه، کارآمد و بهنجاری به اعضای خانواده امکان میدهد که درستی، تعهد، شایستگی و خلاقیت داشته باشند؛ به کمال و بالندگی برسند و با غلبه بر مشکلات، بر کارآمدی خانواده بیفزایند۱۶
محبت در خانواده
از نظر اسلام، محبت بیشترین نقش را در ساماندهی جامعه آرمانی انسانی دارد. روایاتی که در مورد محبت از ائمه هدی(علیهمالسلام) وارد شده است، به روشنی اثبات میکند که جامعه مطلوب اسلامی، جامعهای است که بر اساس محبت مردم نسبت به یکدیگر شکل گیرد. محبت، مؤثرترین عامل پرورش انسانهای شایسته، و کارآمدترین ابزار پیشبرد اهداف فردی، اجتماعی و مادی و معنوی است.
محبت به قدری شیرین و لذتبخش است که با کمک آن میتوان همه تلخیهای زندگی و بسیاری از ضعفها و نابسامانیها و مشکلات کوچک و بزرگ فردی و اجتماعی را جبران کرد. در حدیثی حضرت سلیمان(علیهالسلام) میفرماید: «هیچ چیز مانند محبت شیرین نیست».۱۷
از دیدگاه رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) وقتی دوستی برقرار شود، مشکلات و کمبودها به آسانی قابل تحمل است. آن حضرت در این باره با کنایه میفرماید: «هیچ مجلسی برای نشستن دو دوست، تنگ نیست».۱۸ عنصر محبت، آنقدر برای تحقق برنامههای دینی و هدایت انسانها مؤثر دانسته شده است که امام باقر(علیهالسلام) دین اسلام را چیزی جز محبت نمیداند.۱۹
خداوند متعال در سوره روم، مهر و محبت را از آثار قدرت و نعمتهای بزرگ برشمرده و میفرماید: «یکی از نشانههای خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا با آنان انس بگیرید و در میانتان محبت و مهربانی برقرار کرد و هر آینه در این کار برای مردمی که بیندیشند نشانهها و عبرتهایی وجود دارد».(روم: ۲۱)
همه انسانها نیازمند دوستی و محبت هستند و دوست دارند محبوب دیگران باشند. وقتی فرد بداند محبوب دیگران نیست، خود را تنها و بییار و یاور میداند و نمیتواند استعدادهای خود را شکوفا سازد و در راه رسیدن به کمال قدم بردارد. این احساس غریزی در زن و مردی که با هم تشکیل خانواده دادهاند و از «من» بیرون آمده و به «ما» رسیدهاند، بیشتر احساس میشود.
پیش از ازدواج، هر یک از زن و مرد از محبتهای فراوان پدر و مادر خود برخوردار بودهاند و آنگاه که با هم، پیمان ازدواج میبندند، انتظارات آنان نسبت به دریافت محبت تغییر میکند و منتظرند تا از طریق رشته دوستی جدید نیز محبت دریافت کنند. هر یک از زن و مرد انتظار دارند طرف مقابل، او را از صمیم قلب دوست داشته باشد و علاقهمندی و محبتی دوطرفه برقرار شود.
در این میان، زن که موجودی عاطفی و کانون محبت است، بیشتر نیاز به محبت همسرش دارد؛ زندگی او وابسته به عشق و علاقه است و هرچه محبوبتر باشد، شادابتر خواهد بود و برای به دست آوردن محبوبیت تلاش میکند؛ اما اگر احساس کند محبوب همسرش واقع نشده، خود را شکست خورده و بیاثر میپندارد. محبت دوطرفه، زن و مرد را به زندگی دلگرم و کانون خانواده را استوار، مستحکم و کارآمد میسازد.
پیامبر اسلام حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «بهترین زنان شما، زنهایی هستند که دارای عشق و محبت باشند»۲۰ و در مورد مردها میفرمایند: «هر کس از دوستان ما باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند و نیز هرچه ایمان انسان کاملتر باشد، محبت به همسرش را بیشتر میکند».۲۱
شکسپیر نیز میگوید: «آنچه در زن قلب مرا تسخیر میکند، مهربانی اوست نه روی زیبایش، من زنی را بیشتر دوست دارم که مهربانتر باشد».۲۲
ادامه دارد…