- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در قرآن کریم و احادیث نبوی از شفاعت سخن گفته شده است. برخی از فرقه ها در تفسیر آیات و روایات مربوط به شفاعت نظر خاصی دارند. در این نوشته نظرات و اختلافات چند فرقه اسلامی بازگو گردیده است.
شفاعت در لغت از ماده شفع به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیزی دیگر است[۱] و در اصطلاح عبارت است از ضمیمه شدن استعداد ناقص کسی که نیاز به شفاعت دارد با دعا و درخواست شفیع و واسطه که در نتیجه شخص شفاعت شده ارتقای مقام پیدا کرده و یا از عقوبت و عذاب رهایی مییابد.
مسأله شفاعت در قیامت، یکی از اصول مسلم و خدشه ناپذیر اسلام است که همه فرقهها و مذاهب مهم اسلامی با استناد به آیات و روایات آن را پذیرفتهاند در عین حال در تفسیر معنای شفاعت اختلاف دارند که در این رابطه به سه دیدگاه مهم و اصلی میتوان اشاره کرد:
۱. دیدگاه سلفیها (وهّابیت).
۲. دیدگاه معتزله.
۳. دیدگاه شیعه امامیه و اشاعره.
وهّابیها
آنها همچون دیگر مسلمانان شفاعت را به عنوان یک اصل اسلامی پذیرفتهاند و میگویند که روز قیامت شافعان درباره گناهکاران امت شفاعت خواهند کرد و پیامبر گرامی در این قسمت سهم بزرگی دارد و در عین حال میگوید ما هرگز حق نداریم در این جهان از آنان طلب شفاعت کنیم، خلاصه کلام آنها این است که باید شفاعت را از مالک شفاعت و اذن دهنده آن که خدا باشد خواست و گفت:
«پروردگارا! پیامبر و دیگر بندگان صالح خود را شفیعان ما در روز قیامت قرار بده، ولی حق نداریم که بگوییم ای پیامبر خدا یا ای ولی خدا، از تو میخواهم در حق من شفاعت نمایی، زیرا شفاعت چیزی است که جز خدا کسی بر آن قادر نیست هر گاه چنین چیزی از پیامبر (صلیالله علیه و آله) که در برزخ به سر میبرد، بخواهی شرک و عبادت طرف خواهد بود.»[۲]
معتزله
آنها معتقد بودهاند که شفاعت تنها باعث زیادی ثواب خواهد بود؛ نه بخشش گناه، همچنین میگویند عفو برای گناهان صغیره است و گناهان کبیره فقط با تو بخشیده میشود. از ابوالحسن خیاط که یکی از بزرگان معتزله است نقل شده که او علیه معتقدان به شفاعت به این قول خداوند متعال استدلال میکرده که فرموده است: «آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب دربارهاش قطعی شده از آتش برهانی؟»[۳] و گفته است این آیه تصریح دارد بر این که پیامبر (صلیالله علیه و آله) نمیتواند کسی را که مستحق عذاب است از جهنم نجات دهد.
شیخ مفید در جواب او گفته است: کسانی که به شفاعت معتقدند ادعا نمیکنند که پیامبر نجات دهنده مستحقان عذاب از آتش است بلکه آنچه ادعا میکنند، این است که خداوند برای گرامیداشت پیامبر (صلیالله علیه و آله) و خاندان پاکش آنان را از آتش رهایی دهند.[۴]
اشاعره
این گروه از اهل سنت برخلاف معتزله معتقدند که شفاعت موجب آمرزش گناهان میگردد. عبدالرحمن بن احمد ایجی یکی از علمای بزرگ اشاعره در کتاب مواقف در رابطه با شفاعت میگوید: امت بر اصل شفاعت اجماع دارد، ما اعتقاد داریم که شفاعت در اسقاط گناهان کبیره مفید است.[۵]
محمد بن عمر نسفی میگوید: شفاعت رسول خدا و نیکان درباره صاحبان گناهان کبیره با استفاده از روایات فراوان ثابت شده است، قرآن کریم میفرماید:«... و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمنات… ؛[۶]» ای پیامبر! برای خود و برای مردان و زنان مؤمن طلب بخشش کن.
درخواست مغفرت برای دیگران همان شفاعت است چنان که در آیه دیگر میفرماید: «فما تنفعهم شفاعه الشافعین؛[۷]» شفاعت شفاعت کنندگان برای کافران نفع ندارد.
از این آیه استفاده میشود که اصل شفاعت وجود دارد؛ زیرا آیه یاد شده تنها شفاعت نسبت به کافران را نفی میکند و از این امر میتوان امکان شفاعت برای مؤمنان را اثبات نمود.
وی در ادامه میگوید: روایات فراوان نیز مسأله شفاعت را تصدیق میکند.[۸]
امامیه
شیعه امامیه اختلاف قابل توجه با اشاعره در مسأله شفاعت ندارد، و اتفاق دارند بر این که پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) در روز رستاخیز برای گروهی از به جا آورندگان کبیره از امتش شفاعت میکند و امیر مؤمنان (علیه السلام) درباره شیعیان گناهکار خود به شفاعت میپردازد و ائمه (علیهم السلام) نیز گناهکاران را شفاعت میکنند و خداوند به شفاعت آنها بسیاری از خطاکاران را نجات میدهد، از پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) روایت شده که فرمود: من در روز قیامت شفاعت میکنم و پذیرفته میشود و علی شفاعت میکند و پذیرفته میشود. و کمترین شفاعت مؤمن شفاعت او درباره چهل تن از برادرانش میباشد.»[۹]
آنچه ذکر شد خلاصه دیدگاه مذاهب اسلامی در مورد شفاعت انبیاء و اولیاء میباشد که هیچ کدام به طور مطلق مسأله شفاعت را انکار ننمودهاند، البته در کیفیت خواستن شفاعت و یا موارد و مصادیق آن با هم اختلاف داشتند که برای اطلاع از این اختلافات و دیگر جزئیات مسأله باید به کتابهای مفصل مراجعه شود.
پی نوشت:
[۱] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ماده شفع، ج ۸، ص ۱۸۴، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵.
[۲] . سبحانی،جعفر، آیین وهابیت، ص ۲۶۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۴ هـ .
[۳] . زمر، ۱۹.
[۴] . الحسنی، هاشم معروف، شیعه در برابر معتزله و اشاعره، ص ۲۹۹، مشهد، آستان قدس رضوی، سوم، ۱۳۷۹.
[۵] . ایجی، عضدالدین، مواقف، ص ۵۰۸، بیروت، دار الجیل، اول، ۱۹۹۷، بیتا.
[۶] . محمد، ۱۹.
[۷] . مدثر، ۴۸.
[۸] . نسفی، محمد بن عمر، شرح عقاید النسفیه، ص ۸۷، پیشاور، مکتبه علوم اسلامیه، بیتا.
[۹] . مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص ۵۳ ـ ۵۴، بیجا، بیتا.