- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
تمثیلات و تشبیهات به علت کارکردهای چندگانه و گسترده از دیر باز قالب مفید و موثری در انتقال پیام به مخاطب و تاثیرگذاری مربی در متربی در همه اقوام، فرهنگ ها و ملل جهان بوده است. هیچ علمی بی نیاز از ذکر مثال برای اثبات و روشن ساختن حقایق و نزدیک کردن آنها به ذهن نیست.[۱]
آنگاه که سایر روش ها از بیان مراد آدمی عاجز باشند و مخاطب را از دستیابی به فهم مراد سخنگو باز دارند، مثال به صحنه می آید و راه را هموار می سازد و در قالب الفاظی موجز و تشبیهی گویا معنا را به وضوح به مخاطب منتقل می کند.[۲] با توجه به موارد کاربرد تمثیل در آثار فلسفی، مذهبی، حماسی و ادبی این مدعا ثابت می شود که تمثیل وسیله نیکوی تفهیم، تعلیم و تربیت است.[۳]
پیش از بیان دلایل اهمیت تمثیل در تعلیم و تربیت ذکر این نکته لازم است که مراد ما از مثل ها نه ضرب المثل های رایج در تاریخ و ادبیات ملل، بلکه همان تشبیهات و تمثیلاتی هستند که با شباهت دادن یک چیز به چیز دیگر در صدد تفهیم بهتر و زیباتر یک حقیقت اند؛ اما ضرب المثل ها که جملات کوتاهی اند که ریشه در داستانی تاریخی دارند و به صورت پیامی غیر مستقیم به مخاطب ارائه می شوند،[۴] مورد بحث ما نیستند؛ هر چند نقش ضرب المثل ها در تعلیم و تربیت در جای خود قابل بحث و بررسی است.
تمثیل در آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت اهمیت و جایگاه ویژه ای به دلایل زیر دارد:
محسوس سازی و مفهوم نمایی معقولات و معارف بلند از کاربرد های تمثیل
انس بیشتر انسان ها با محسوسات باعث می شود فهم حقایق پیچیده عقلی و معارف بلند آسمانی بر افکار انسانی دشوار افتد؛ از این رو مثال های حسی، آنها را از فاصله دور دست نزدیک تر می آورد و در آستانه حس قرار می دهد و درک آن را دلچسب و اطمینان بخش می سازد.[۵]
«مَثَل» همانند ریسمانی است که از اوج معرفت های والا به سطح افهام توده مردم می آویزد تا آنان که توان ادراک معارف بلند را در قالب ممثل ندارند، به مثل تمسک جویند و در حد خود بالا بروند و ممثل را در سطح مناسب خویش ادراک کنند.[۶] «اصل عینیت» که یکی از اصول مهم تعلیم و تربیت است، با تمثیل تجلی می یابد و آموزش را آسان تر و گویاتر می سازد.[۷]
اهمیت این روش در مسائل تعلیم و تربیت به گونه ای است که برخی روان شناسان معتقدند استدلال از راه تمثیل اساس هوش عمومی است؛ از این رو وظیفه اصلی معلم را به پل سازی تشبیه می کنند؛ به این معنا که تعلیم از راه شناخت وجوه مشابه و تفاوت های یک چیز با چیز دیگر صورت می گیرد و مسائل درک می شوند.[۸]
شمول و فراگیری مخاطبان در تمثیل
مخاطبان تمثیل گروه و سطح فکری خاصی نیست، بلکه گستره ای به وسعت آدمیان دارد. یکی از مهمترین کارکردهای تمثیلات نزدیک ساختن معانی معقول به محسوس است و از این منظر به نظر می رسد مخاطبان آن عمدتا کم بهره گان از مسائل عقلی و معارف ژرف و عمیق اند.[۹]
اما تدبر در دیگر کارکردهای آن اثبات کننده تمایل و نیاز عمومی آدمیان در تمام سطوح فکری و معرفتی به تمثیل است. با توجه به همین ویژگی، فارابی مثال را از بلیغ ترین و جامع ترین حکمت ها می شمارد و معتقد است: «مثل چیزی است که عوام و خواص الفاظ و معانی آن را دوست می دارند تا جایی که همچون هدیه ای به یکدیگر می بخشند».[۱۰]
تمثیل و برانگیزی نیروی فکر و اندیشه مخاطب
تمثیلات میدان گسترده ای برای فکر و اندیشه آدمی فراهم می سازد که در ابعاد و اعماق آن بیندیشد و اهداف و پیام های آن را کشف کند.[۱۱] هر چه تمثیل دقیق تر و حکیمانه تر ارائه شود. بستر خردورزی بیشتری را فراهم می سازد. از منظر مخاطب نیز این مسئله تحلیل شدنی است.
دانایی و هوشمندی افزون تر مخاطب، او را به زوایا و اعماقی از تمثیل می کشاند و پیام هایی به او گوشزد می کند که در بسیاری از موارد مخاطبان کم برخوردار از این هوشمندی به فهم آن توفیق نمی یابند؛ بنابراین امثال از یک سو اندیشه انسان را پویا می کند و از سوی دیگر فهم ژرف تر آنها نیازمند اندیشه پویا و ذهن خلاق و عمق نگر است.
از این رو قرآن کریم هر چند مخاطب مثل ها را عموم مردم می شمارد، فهم کامل لایه های پررمز و راز و پیام های گسترده آن را در گرو ژرف اندیشی عالمانه می داند: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلا الْعَالِمُون؛»[۱۲] و این مثل ها را برای مردم میزنیم و جز دانشوران آنها را در نیابند.
اثرگذاری شگرف تمثیل در مخاطب
تمثیل از آنجاکه با فکر و جان مخاطب مانوس است و بیشترین معنا را در الفاظ بیان می کند و تصویری گویا از حقیقت ارائه می دهد، در روح و جان انسان تاثیری عمیق و ماندگار می گذارد و از آنجاکه پایدار سازی یک آموزه در تعلیم و تربیت جایگاه مهمی دارد، نقش تربیتی تمثیلات از این منظر نیز درخور توجه است. ترسیمی که یک تمثیل هوشمند و حکیمانه از یک حادثه ارائه می دهد، گاه به قدری انسان را به آن نزدیک می کند که گویا در آن معرکه حضور دارد؛ حتی بیش از این گاه خود را قهرمان آن معرکه می بیند.[۱۳]
کاربرد «ضرب» برای «مثل» (وَ تِلْکَ الْأمْثالُ نَضْرِبُها للنَّاس)؛[۱۴] نشان دهنده همین تاثیر نفسانی و انفعال و هیجانی است که در وجود انسان باقی می گذارد؛ مانند آنکه سخنی را در گوش شنونده بکوبند این چنین تمثیلات در قلب وی نفوذ می کند و به اعماق روح او وارد می شود.[۱۵]
در مسائلی که نیاز به بیدارسازی وجدان متربی و خارج سازی از غفلت و زنده نگه داشتن هوشیاری وی دارد، تمثیلات نقش مهمی دارد. تصویر و تخیلی که به واسطه تمثیل از یک حقیقت غایب به ظهور می رسد، محرک و آموزنده است؛ مانند تصوری که شبانگاه برای شخص به وجود می آید و مانع خواب او می شود و پیاپی او را به فکر وا می دارد و عاطفه و حالت خاصی به او می بخشد. تصور معاد، تصور نگاه های خدا به انسان، تصور وجود پیامبر و تصور داستان راستان، همه و همه محرک و آموزنده و سازنده اند.[۱۶] کافی است تصویر سازی قرآن از وضعیت منافقان در آیات ۱۷_۲۱ سوره بقره مورد تدبر قرار گیرد تا خوف آفرینی هنرمندانه قرآن از اوصاف و احوال ایشان در قالب تمثیل تحسین شود.
ایجاد زمینه پذیرش با کاستن از تلخی پند
گریز آدمیان از تذکر و نصیحت مستقیم اتخاذ روش های تربیتی و قالب های بیانی غیر مستقیم را ضروری می سازد. در آنجا که ظرفیت یا حساسیت مخاطب و شرایط زمان و مکان اجازه بی پرده سخن گفتن را نمی دهد، تمثیل ابزار مناسبی است تا از تلخی پند و اندرز مستقیم بکاهد و تاثیر کلام را به کمال رساند.[۱۷] آری، «لسان مثل در پرده کنایت و اشارت که ابلغ از تصریح است، مطالب عالیه و حکم شافیه را تعلیم می دهد».[۱۸]
تنوع بخشی، جذاب سازی و زینت بخشی به کلام توسط تمثیل
مثل به منزله واعظی شیرین زبان و ناصحی مهربان است که افراد را با زبانی ساده و بیانی دلچسب و ملایم به پیروی از اخلاق حسنه و ترک اعمال نکوهیده دعوت و اخلاق و افکار آنها را به بهترین ترتیبی تهذیب و تنویر می کند. واعظ و خطیب هر قدر شیرین سخن باشد، ممکن است وعظ و خطابه او در برخی شنوندگان ایجاد کسالت و ملال کند؛ اما امثال از این نقص مبراست و هر گوشی از شنیدن آن لذت می برد و هیچ کس از مطالعه آن خسته و دل دلتنگ نمی شود.[۱۹]
تمثیلات از این منظر مصداقی از «طرایف الحکم» است که طلب کردن آن برای زدودن خستگی و دلتنگی قلب ها در روایت امام علی (علیه السلام) توصیه شده است: «انّ هذه القلوب تَمل کما تمل الأبدان فابتغوا لها طرائف الحکم؛»[۲۰] همانا این قلب ها همانند بدن ها خسته می شوند؛ پس برای آنها لطایف حکمت آمیز را فراهم سازید»؛
ابوهلال عسکری گوید: «مثل بر فخامت منطق می افزاید و ارزش آن را در دل ها و شیرینی آن را در سینه ها زیاد می کند و دل را به حفظ آن می خواند و به هنگام صحبت بازگویی آن را به کار می دارد».[۲۱] بخشی از جاذبه کلام تمثیلی مرهون زیبایی آن است. صاحب عقد الفرید با اشاره به این ویژگی می نویسد:
«مثل آرایش و زینت کلام و جوهر لفظ و شیرینی معنا و مفهوم است… چیزی از ارزش آن نمی کاهد و جای آن را نمی گیرد».[۲۲] نظام نیز معتقد است: «در مثل چهار چیز موجود است که در دیگر سخنان نیست: ایجاز در لفظ، انتقال معنا تشبیه نیکو و کنایه زیبا و این آخرین پایه بلاغت سخن است که بالاتر از آن ممکن و متصور نیست».[۲۳]
متقاعد سازی و اقناع بخشی تمثیل
در بسیاری از موارد، ذکر کلیات مسائل به صورت مستدل و منطقی برای متقاعد سازی لجوجان کفایت نمی کند و آنان همچنان بر مواضع خویش سرسختانه پای می فشارند؛ اما هنگامی که مسئله در قالب مثال ریخته می شود، راه را چنان بر او می بندد که دیگر مجالی برای بهانه گیری او باقی نمی ماند.[۲۴]
«در مثل، خصم سرسخت کوبیده شده و نیروی ظاهری شخص گستاخ در هم می شکند؛ زیرا مثال آوردن چنان تاثیری دارد که وصف شیء به تنهایی، آن تاثیر را ندارد؛ از همین روی خداوند متعال در قرآن و سایر کتاب های خویش مثال های بسیاری را آورده است»؛[۲۵] بنابراین یکی از کارکردهای تمثیلات نقش آنها در پاسخ به شبهات دینی است.
بدیهی است هر چه تمثیلات فنی تر و هوشمندانه تر بیان شوند، تاثیر بیشتری در مخاطب خواهند داشت و گستره کارکردی افزون تری خواهند یافت. از آنجا که تمثیلات قرآن محصول علم و اراده خداوند حکیم علیم است، بیشترین تاثیر تربیتی را در این تمثیلات مشاهده می کنیم.
به نظر برخی نویسندگان، تمثیلات قرآن دارای ویژگی های موثری است: جامعیت و گستردگی مخاطبان؛ سهولت و قابل فهم بودن؛ تصویرگری فوق العاده به مفاهیم و حیات بخشی جذاب به الفاظ؛ استفاده از مظاهر و پدیده های طبیعی در تمثیل آفرینی؛ دقت و واقعیت؛ ارتباط و هماهنگی با محیط؛ تنوع اسلوب؛ نظم منطقی و توالی موضوعات؛[۲۶] بهره گیری از روش مقایسه ای و تقابل و رویارویی صحنه ها.[۲۷]
مفسران و مربیان و مبلغان می توانند با الگوگیری از این ویژگی ها در تمثیل پردازی خویش مایه غنای معرفتی و انگیزشی گفتار و نوشتار خویش شوند و جنبه تربیتی و تاثیری آن را افزون سازند. برای مطالعه بیشتر می توانید به مقاله جایگاه و کاربرد تمثیل در تفسیر قرآن کریم مراجعه بفرمایید.
نتیجه گیری
وقتی سایر روش های تفهیم و تعلیم نتوانند مراد انسان را منتقل کنند و مخاطب را به مفهوم مورد نظر برسانند، مثال به صحنه می آید و راه را هموار می سازد و در قالب واژگانی شیوا و تشبیهی گویا، معنا را به وضوح به مخاطب منتقل می کند. موارد زیر از جمله فواید تمثیل شمرده می شود:
محسوس سازی و مفهوم نمایی معقولات و معارف بلند، شمول و فراگیری مخاطبان، برانگیزی نیروی فکر و اندیشه مخاطب، ایجاد زمینه پذیرش با کاستن از تلخی پند، تنوع بخشی، جذاب سازی و زینت بخشی به کلام، متقاعد سازی و اقناع بخشی.
پی نوشت ها
[۱] . ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه؛ ج ۱۰، ص ۱۷۲.
[۲] . ر.ک: محمد جابر فیاض؛ الامثال فی القرآن الکریم؛ ص ٩.
[۳] . ر.ک: رجبعلی مظلومی؛ گامی در مسیر تربیت اسلامی؛ ج ۱، ص ۲۷۶.
[۴] . ر.ک: محمدهادی معرفت، علوم قرآنی، ص ۳۱۱ .
[۵] . ر.ک: ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۱۷۳. نیز ر.ک: محمود زمخشری؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۱، ص ۷۲. محمد بن محمد فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج ۲، ص۸۰. محمد عبده و محمد رشید رضا؛ تفسیر القرآن الحکیم المشهور بتفسیر المنار: ج ۱، ص ۲۳۷.
[۶] . عبدالله جوادی آملی تسنیم، تفسیر قرآن کریم؛ ج ۲، ص ۳۲۶.
[۷] . ر.ک: سید علی حسینی زاده؛ سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام)، ج ۴( نگرشی بر آموزش)؛ ص ۱۵۰_۱۵۳.
[۸] . چت مایرز؛ آموزش تفکر انتقادی؛ ص ۵۹.
[۹] . ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تسنیم تفسیر قرآن کریم؛ ج ۲ ص ۳۲۷.
[۱۰] . محمد جابر فیاض: الامثال فی القرآن الکریم، ص ۸۶.
[۱۱] . ر.ک: احمد حسین صغیر؛ اصول التربیه الاسلامیه فی ظلال القرآن الکریم و السنه النبویه؛ ص ۳۲۵. حمید محمد قاسمی؛ تمثیلات قرآن ص ۱۸۵_۱۹۱.
[۱۲] . عنکبوت ۴۳.
[۱۳] . رک: محمدهادی معرفت؛ علوم قرآنی ص۳۰۸.
[۱۴] . حشر: ۲۱. عنکبوت: ۴۳.
[۱۵] . ر.ک: علی اصغر حکمت: امثال قرآن، ص ۴۸. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج ۱۱، ص ۵۱۷.
[۱۶] . ر.ک: رجبعلی مظلومی؛ گامی در مسیر تربیت اسلامی، ص ۲۷۹_۲۸۰.
[۱۷] . ر.ک: حمید محمد قاسمی؛ تمثیلات قرآن ص ۴۰_۴۱.
[۱۸] . علی اصغر حکمت، امثال قرآن، ص۲.
[۱۹] . احمد بهمنیار، داستان نامه بهمنیاری؛ مقدمه ص «یج».
[۲۰] . عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۳۲، ش ۱۷۳.
[۲۱] . علی اصغر حکمت؛ امثال القرآن، ص ۴۹. به نقل از حسن بن عبدالله عسکرى؛ جمهره الامثال، ص۳.
[۲۲] . احمد بن محمد بن عبد ربه اندلسی، عقد الفرید؛ ج ۳، ص ۳.
[۲۳] . احمد بن محمد میدانی، مجمع الامثال؛ ص ۶.
[۲۴] . ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۱۷۶.
[۲۵] . جلال الدین عبدالرحمن سیوطى؛ الاتقان فی علوم القرآن؛ ج ۲، ص ۱۰۴۲.
[۲۶] . به این معنا که بر مجموعه آیاتی که تمثیل در آنها به کار رفته، نظم بدیع و منطقی حاکم است. بر این اساس قرآن کریم در تمثیلات خود برای دستیابی به یک نتیجه تربیتی مناسب ابتدا به ذکر مقدمه یا پیش زمینه ای مناسب با همان موضوع پرداخته سپس درباره آن موضوع با ذکر یک مثال آن معنا و حقیقت را به خوبی ترسیم کرده و آنگاه به ذکر موخره ای که در حکم نتیجه با هدف نهایی تمثیل است، روی آورده است (ر.ک: حمید محمد قاسمی، تمثیلات قرآن، ص ۸۹).
[۲۷] . ر.ک: همان، ص ۵۷_۱۰۲.
منابع
- قرآن کریم.
- موسی کاظمی، سید رضا؛ تمثیلات تفسیر نور؛ تهران: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، ۱۳۸۷.
- مکارم شیرازی؛ ناصر؛ تفسیر نمونه؛ تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴.
- معرفت، محمد هادی؛ علوم قرآنی؛ تهران، قم: موسسه المتهید و انتشارات سمت، ۱۳۷۹.
- مظلومی، رجبعلی؛ گامی در مسیر تربیت اسلامی؛ چ۶، تهران: آفاق، ۱۳۸۱.
- مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعه لددر اخبار الائمه؛ تحقیق جمعی از محققان؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- قطبی، سید؛ فی ظلال القرآن؛ بیروت: قاهره، دار الشرق، ۱۴۱۲ق.
- قاسمی، حمید محمد؛ تمثیلات قرآن: ویژگی ها، اهداف و آثار تربیتی آن؛ قم: اسوه، ۱۳۸۲.
- فیض کاشانی، ملامحسن؛ تفسیر الصافی؛ تحقیق حسین اعلمی؛ط۲، تهران: الصدر، ۱۴۱۵ق.
- فیاض، محمد جابر؛ الامثال فی القرآن الکریم؛ ط۲، جده: الدار العالمیه للکتاب الاسلامی، ۱۳۸۹.
- فخر رازی، محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب؛ ط۳، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نو الثقلین؛ قم: انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
- عبده، محمد و محمد رشید رضا؛ تفسیر القرآن الحکیم المشهور بتفسیر المنار؛ تحقیق ابراهیم شمس الدین؛ بیروت: دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
- طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی؛ چ۵، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۷۴.
- سیوطی، جلال الدین عبد الرحمان؛ الاتقان فی علوم القرآن؛ بیروت: درا الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
- زمخشری، محمود؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ؛ ط۳، بیروت: دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
- میبدی، رشید الدین احمد بن ابی سعد؛ کشف الاسرار و عده الابرار؛ تهران: امیر کبیر؛ ۱۳۷۱.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی؛ روض الجنان و روح الجنان؛ تحقیق محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح؛ مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه؛ قم: موسسه آل البیت (علیهم السلام)، ۱۴۰۹ق.
- جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم تفسیر قرآن کریم، قم: اسراء، ۱۳۸۴.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم ودرر الکلم؛ تحقیق سید مهدی رجایی؛ قم: دار الکتب الاسلامیه؛ ۱۴۱۰ق.
- احمد بهمنیار، داستان نامه بهمنیاری؛ مقدمه، ص«یج»، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۹.
برگفته شده از کتاب تفسیر تربیتی قرآن، علی اسعدی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. (با دخل و تصرف)