- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
انفاق یعنی بخشش از چیزی که انسان در اختیار دارد و می تواند آن را به دیگران بدهد؛ می تواند علم باشد یا مال و ثروت و یا حتی انفاق محبت و همدلی و همدردی با دیگران.
این بخشش می تواند در جهت درست و نادرست نیز قرار گیرد؛ زیرا هستند کسانی که مال و ثروت یا علم و دانش خویش را در جهت نادرست به کار برده و برای پیشبرد کارهای نابهنجار و یا قتل و نابودی مردم و طبیعت هزینه می کنند؛ بنابراین، نمی توان هرگونه انفاقی را مثبت ارزیابی کرد؛ بلکه تنها انفاقی مثبت و سازنده است که برای پیشبرد اهداف انسانی – الهی باشد و موجب کمال در انسان شود.
در مقاله حاضر، به بررسی برخی از آداب انفاق می پردازیم؛ در مقاله دیگری نیز بخشی از اصول انفاق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شرم نکردن از اعطای اندک
یکی از آداب انفاق شرم نکردن از اعطای اندک است؛ چراکه همواره امکان اعطای بسیار برای آدمی فراهم نیست و گاهی توان او جز اعطای همان اندک نیست؛ بنابراین نباید با شرم و حیای ناپسند، خود را از درک ثواب آن محروم کند. امیرالمومنین (علیه السلام) در این باره فرمود: «لَا تَسْتَحیِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ؛[۱] از اعطای اندک شرم مکن که محرومیت [از ثواب همان اندک] از آن اندک کمتر است».
در روایت ابوجمیله از امام صادق (علیه السلام) نیز آمده است که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: «تَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِصَاعٍ مِنْ تَمْرٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ صَاعٍ وَ لَوْ بِقَبْضَهٍ وَ لَوْ بِبَعْضٍ قَبْضَهٍ وَ لَوْ بِتَمْرَهٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَهٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَبِکَلِمَهٍ لَیِّنَهٍ فَإِنَّ أَحَدَکُمْ لَاقٍ اللَّهَ فَقَائِلٌ لَهُ أَلَمْ أَفْعَلْ بِکَ أَ لَمْ أَجْعَلْکَ سَمِیعاً بَصِیرًا أَلَمْ أَجْعَلْ لَکَ مَالًا وَ وَلَداً فَیَقُولُ بَلَى فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى فَانْظُرْ مَا قَدَّمْتَ لِنَفْسِکَ قَالَ فَیَنْظُرُ قُدَّامَهُ وَ خَلْفَهُ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ فَلَا یَجِدُ شَیْئاً یَقِی بِهِ وَجْهَهُ مِنَ النَّارِ؛[۲]
صدقه بدهید گرچه یک صاع خرما باشد یا به بخشی از یک صاع[۳] یا به یک مشت یا به بخشی از یک مشت یا به خرمایی یا به تکه خرمایی و کسی که [همین را هم] نیابد با زبانی نرم [به نیازمند] صدقه دهد. به درستی که فردی از شما خداوند را [پس از مرگ] ملاقات می کند و خداوند به او می گوید: آیا من با تو [چنین و چنان] نکردم؟ آیا شنوا و بینایت قرار ندادم؟ آیا برایت مال و فرزند قرار ندادم؟ او می گوید: آری، خداوند تبارک و تعالی می گوید: پس بنگر که برای خودت چه چیزی پیش فرستاده ای؟ پس او به پیش رو و پشت سر و جانب راست و چپش می نگرد و چیزی نمی یابد که با آن رویش را از آتش نگه دارد.»
اعطای مستقیم و بی واسطه مال از آداب انفاق
یکی دیگر از آداب انفاق، اعطای مستقیم و بی واسطه مال است که این اصل خود شاخه های دیگری دارد که در اینجا به تبیین آنها می پردازیم.
اعطای صدقه با دست خود
بهترین شیوه رساندن صدقه به نیازمند آن است که انسان خود عهده دار آن شود و با دستش آن را به او برساند و برای این کار واسطه ای نگیرد. این کار آثار و برکات خاصی دارد که از جمله در روایت امام صادق (علیه السلام) این چنین بیان شده است: «الصَّدَقَهُ بِالْیَدِ تَقِی مِیتَهَ السَّوْءِ وَتَدْفَعُ سَبْعِینَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ الْبَلَاءِ وَ تُفَکَّ عَنْ لُحِیِ سَبْعِینَ شَیْطَاناً کُلُّهُمْ یَأْمُرُهُ أَنْ لَا یَفْعَلَ؛[۴] صدقه با دست از مرگ بد پیشگیری می کند و هفتاد نوع از انواع بلا را دور می کند و از کنار چانه هفتاد شیطان عبور می کند که همه آنها او را به انجام ندادن آن صدقه فرمان می دهند.»
در کتاب خصال در سیره امام سجاد (علیه السلام) چنین می گوید: «وَ کَانَ یُعْجِبُهُ أَنْ یَحْضُرَ طَعَامَهُ الْیَتَامَى وَ الْأَضِرَّاءُ وَ الزَّمْنَى وَ الْمَسَاکِینُ الَّذِینَ لَا حِیلَهَ لَهُمْ وَ کَانَ یُنَاوِلُهُمْ بِیَدِهِ وَ مَنْ کَانَ لَهُمْ مِنْهُمْ عِیَالٌ حَمَلَهُ إِلَى عِیَالِهِ مِنْ طَعَامِهِ؛[۵]
صد خانواده از فقرای مدینه را سرپرستی می کرد و خوش داشت ایتام و معلولان و زمینگیران و مساکین که چاره ای ندارند، بر طعامش حاضر شوند و با دست خود به آنان می داد و هر کدام از آنان که عیال داشت، مقداری از طعامش را برای عیالش می برد».
بوسیدن عطا پس از اعطا از آداب انفاق
یکی از آداب اعطای صدقه این است که ابتدا آن را در دست سائل قرار دهی؛ سپس آن را برگردانی و ببوسی و دوباره آن را در دست سائل قرار دهی؛[۶] همچنان که معلی بن خنیس نیز از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل می کند:
«إنَّ اللهَ لَمْ یَخْلُق شَیْئاً إِلَّا وَ لَهُ خَازِنٌ یَخْزُنُهُ إِلَّا الصَّدَقَهَ فَإِنَّ الرَّبَّ تَبارَکَ و تَعَالَى یَلِیها بِنَفْسِهِ وَ کَانَ أَبِی إِذَا تَصَدَّقَ بِشَیْءٍ وَضَعَهُ فِی یَدِ السَّائِلِ ثُمَّ ارْتَدَّهُ مِنْهُ وَ قَبَّلَهُ وَ شَمَّهُ ثُمَّ رَدَّهُ فِی یَدِ السَّائِلِ وَ ذَلِکَ أَنَّهَا تَقَعُ فِی یَدِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِی یَدِ السَّائِلِ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَناوِلَ مَا وَلَاهَا اللَّهُ تَعَالَى؛[۷]
خداوند چیزی را نیافرید مگر اینکه خازنی دارد که آن را نگهداری می کند، جز صدقه که خداوند تبارک و تعالی خود سرپرست آن است. پدرم هنگامی که چیزی را صدقه می داد، در دست سائل می نهاد، سپس از او باز می ستاند و آن را می بوسید و می بویید، سپس در دست سائل می نهاد [و می گفت:] این بدان سبب است که صدقه پیش از آنکه در دست سائل قرار گیرد، در دست خدا قرار می گیرد؛ پس دوست داشتم آنچه را خداوند متعال عهده دار آن شده است در دست بگیرم».
اعطا با دست راست
یکی از آداب انفاق این است که صدقه با دست راست داده شود نه با دست چپ؛ چراکه این کار از سنت های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و آن حضرت کارهای خود از جمله اخذ و عطا را با دست راست انجام می داد؛ همچنان که در کتاب مکارم الاخلاق، از کتاب النبوه از امیرالمومنین (علیه السلام) درباره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل می کند:
«یَمِینُهُ لِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ وَ أخْذِهِ وَإِعْطَائِهِ فَکَانَ لَا یَأْخُذُ إِلَّا بِیَمِینِهِ وَ لَا یُعْطِی إِلَّا بِیَمِینِهِ وَ کَانَ شِمَالَهُ لِمَا سِوَى ذَلِکَ مِنْ بَدَنِهِ وَ کَانَ یُحِبُ التَّیَمُّنَ فِى کُلِّ أُمُورِهِ فِی لُبْسِهِ وَ تَنَعُّلِه و تَرَجُّلِه؛[۸]
و دست راستش برای غذا خودن و نوشیدنش و دادن و گرفتنش بود و جز با دست راست چیزی را نمی گرفت و جز با دست راست نمی داد و دست چپش برای دیگر کارهای بدنش بود؛[۹] بلکه مقدم داشتن سمت راست را در همه کارهایش از پوشیدن لباس و کفش و پیاده شدن از مرکب دوست داشت».
اطعام در نزد خود و هم سفره شدن با فقرا در آداب انفاق
دسته ای از ادله علاوه بر بیان مطلوبیت اعطای دستی صدقه، بر مطلوبیت بردن برادران مومن یا مسلمان به نزد خود و اطعام آنان در قالب میهمانی دلالت می کند؛ مانند روایت صفوان جمال از امام صادق (علیه السلام) که می فرماید: «أَکْلَهٌ یَأْکُلُهَا أَخِی الْمُسْلِمُ عِنْدِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ رَقَبَهً؛[۱۰] یک وعده غذا خوردن برادر مسلمانم نزد من، از آزاد کردن برده ای پیش من دوست داشتنی تر است».
همچنین در سیره امام رضا (علیه السلام) چنین آمده است: «و کان إذا خَلا و نُصِبَ مائدتُه أَجلسَ مَعَهُ على مائِدَتِه ممالیکهُ و موالیه حتى البوّاب [و] السائِس؛[۱۱] چون تنها می شد و سفره اش پهن می شد، بردگان و خدمتکاران، حتی دربان و مربی اسبانش را نیز بر سر سفره اش می نشاند [و با آنان هم سفره می شد]».
گام برداشتن و تلاش در راه حاجت مومن
دسته ای از روایات فضلیت و پاداش راه رفتن و تلاش کردن در راه حاجت برادر مومن یا مسلمان را بیان می کنند که از آنها موضوعیت و مطلوبیت به عهده گرفتن شخصی انفاق نیز استفاده می شود. مرحوم کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی با عنوان «باب السعی فی حاجه المؤمن»؛ گشوده و روایاتی در آنجا آورده است[۱۲] که نمونه ای از آنها روایت ابوعبیده حذاء از امام باقر (علیه السلام) است که می فرماید:
«مَنْ مَشَى فِی حَاجَهِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ أَظَلَّهُ اللَّهُ بِخَمْسَهٍ وَ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ لَمْ یَرْفَعْ قَدَماً إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَهً وَ حَطَّ عَنْهُ بِهَا سَیِّئَهً وَ یَرْفَعُ لَهُ بِهَا دَرَجَهً فَإِذَا فَرَغَ مِنْ حَاجَتِهِ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا أَجْرَ حَاجٍّ و مُعْتَمِرٍ؛[۱۳]
کسی که در راه حاجت برادر مسلمانش گام بردارد، خداوند با هفتاد و پنج هزار فرشته بر او سایه می افکند و گامی بر نمی دارد، جز اینکه خداوند به سبب آن حسنه ای برایش می نویسد و سیئه ای را از او می ریزد و یک درجه او را بالا می برد؛ پس هنگامی که از حاجتش فارغ شد، خداوند عزوجل به سبب این کار برایش اجر حاجی و عمره گزار می نویسد.»
درخواست دعا از گیرنده
بهره گیری از دعای مستجاب فقیر یا سائل از راهکارهای حل مشکلات دنیوی و اخروی همچون شفای بیماران لاعلاج است. در روایتی از امام سجاد (علیه السلام) چنین آمده است: «مَا مِنْ رَجُلٍ تَصَدَّقَ عَلَى مِسْکِینٍ مُسْتَضْعَفٍ فَدَعَا لَهُ الْمِسْکِینُ بِشَیْءٍ تِلْکَ السَّاعَهَ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ؛[۱۴] مردی نیست که بر مسکین مستضعفی صدقه بدهد و آن مسکین در آن لحظه برایش به چیزی دعا کند، جز آنکه آن دعا در حق او به اجابت می رسد».
در روایت عبد الله بن سنان از امام صادق (علیه السلام) نیز چنین آمده است: «یُسْتَحَبُّ لِلْمَرِیضِ أَنْ یُعْطِیَ السَّائِلَ بِیَدِهِ وَ یَأْمُرَ السَّائِلَ أَنْ یَدْعُوَ لَهُ؛[۱۵] برای مریض مستحب است که با دست خود به سائل عطا کند و او را امر کند که برایش دعا کند».
تناسب انفاق با معرفت و منزلت دینی و اخلاقی گیرنده
یکی دیگر از آداب انفاق، تناسب میزان انفاق با معرفت و کمالات دینی و اخلاقی گیرنده همچون میزان معرفت، ایمان، اسلام، تقوا، شجاعت و سخاوت و گذشت و ایثار است. کمال یا نقصان ایمان و کمالات اخلاقی دیگر نیز سبب افزایش یا کاهش کمیت انفاق می شود.
در سخن و سیره معصومان (علیهم السلام) نیز عباراتی صریح درباره تاثیر معرفت بر افزایش میزان انفاق به چشم می خورد؛ برای مثال در مقتل الحسین (علیه السلام) خوارزمی (م۵۶۷ق) داستانی را نقل می کند که اجمال آن از این قرار است:
اعرابی ای که ضامن دیه کاملی شده و از پرداخت آن ناتوان شده بود، نزد امام حسین (علیه السلام) آمد و از ایشان کمک خواست. امام عطای خود را مشروط به پاسخ دادن او به چند پرسش کرد و اینکه به نسبت درستی پاسخ هایش، مال را به او عطا خواهد کرد و به حدیث نبوى «المعروفُ بِقَدَرِ المَعرِفَه؛ معروف (کار نیک) به قدر معرفت است». استناد کرد.
پس از آن شروع به طرح پرسش ها کرد و پس از پاسخ درست اعرابی به همه آنها، هزار اشرفی را به همراه انگشتر خود که ارزش نگینش دویست درهم بود، به او بخشید و فرمود: ای اعرابی، اشرفی ها را به طلبکارانت بده و این انگشتر را در مخارج زندگی ات مصرف کن.[۱۶]
از نکات جالب توجه این داستان دخالت دادن علم و معرفت سائل در میزان انفاق به وی و ملاحظه درخواست سائل و نیاز واقعی وی است.
از امور دیگری که در سخن و سیره پیشوایان دین نقل شده است و با شان و منزلت گیرنده انفاق نیز مرتبط است، بحث اکرام کریمان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إِذَا أَتَاکُمْ کَرِیمُ قَوْمٍ فَأَکْرِمُوهُ؛[۱۷] هنگامی که کریم قومی نزدتان آمد، او را اکرام کنید».
بنابراین در میزان انفاق شان و منزلت افراد را نیز باید در نظر گرفت و این بحث را حتی به نوع و جنس انفاق نیز می توان سرایت داد؛ همچنان که در نقلی از امام صادق (علیه السلام) درباره زکات واجب چنین آمده است:
«تُعْطَى صدقهُ الْأَنْعَامِ لِذَوِی التَّجَمُّلِ مِنَ الْفُقَرَاءِ لِأَنَّهَا أَرْفَعُ مِنْ صدقهِ الْأَمْوَالِ وَإِنْ کَانَ جَمِیعُهَا صدقهٌ و زَکَاهٌ وَلَکِنْ أَهْلُ التَّجَمُّلِ یَسْتَحْیُونَ أَنْ یَأْخُذُوا صَدَقَاتِ الْأَمْوَالِ؛[۱۸] زکات حیوانات به فقرای آبرودار داده می شود؛ چون زکات چارپایان از زکات اموال برتر است، هر چند همه آنها صدقه و زکات است، آبروداران از گرفتن زکات اموال شرم دارند».
مراد از فقرای صاحب تجمل، فقرای آبروداری هستند که فقرشان را پنهان می کنند و در میان مردم وانمود می کنند وضع زندگیشان خوب و زیباست.[۱۹]
کمک های پنهانی و شبانه از آداب انفاق
یکی از راهکارهای اهل بیت (علیهم السلام) برای حفظ کرامت انسانی فقرا، کمک رسانی پنهانی و شبانه به آنان بوده است. در سیره امیرالمومنین (علیه السلام) آمده است شبی حارث همدانی خدمت ایشان رسید و گفت: حاجتی دارم که تو را اهل [برآورده ساختن] آن یافته ام. آن حضرت بی درنگ برخاست، چراغ را خاموش کرد و نشست و فرمود: چراغ را خاموش کردم تا ذلت حاجت را در چهره ات نبینم.[۲۰]
متاسفانه در جامعه اسلامی ما گاه این اصل مهم و حساس نادیده انگاشته می شود و نیازمندان نه تنها بارها رو در روی فرد یا بنیاد نیکوکار قرار می گیرند؛ بلکه گاه تصویر آنان نیز رسانه ای می شود و بقیه عزت و آبروی آنان نیز پایمال می گردد.
ایجاد حائل میان خود و نیازمند
از دیگر آداب انفاق و تدابیری که اهل بیت (علیهم السلام) برای جلوگیری از رویارویی مستقیم با حاجتمندان به کار می بسته اند تا آنان احساس شرمساری نکنند، ایجاد حائل و حجابی میان خود و حاجتمند و کمک کردن به او از ورای آن بوده است؛
برای مثال مردی خراسانی از دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) به سفر حج رفته بود که خرجی اش تمام شد و در راه ماند؛ با اینکه در وطن خود متمکن بود؛ از این رو خدمت امام رضا (علیه السلام) رسید و در مجلسی که جمع بسیاری از مردم در آن حضور داشتند، از امام درخواست تامین هزینه بازگشتش را کرد تا پس از رسیدن به مقصد، آن مبلغ را از طرف امام صدقه بدهد.
امام رضا (علیه السلام) او را به نشستن امر کرد و پس از پراکنده شدن اهل مجلس، به اندرونی خانه خود رفت و در را بست؛ آنگاه دستش را از میان بیرون درآورد و به خراسانی فرمود: «این دویست دینار را بگیر و از آن در خرجی ات کمک بگیر و به آن تبرک بجوی و از طرف من عوض آن را صدقه نده[۲۱] و برو تا رو در رو نشویم».
یکی از اصحاب امام (علیه السلام) که در آنجا حاضر بود، پرسید: فدایت شوم! چرا رویت را از او پوشاندی؟ امام (علیه السلام) فرمود: «مَخَافَهَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَه؛ از بیم آنکه به دلیل برآوردن حاجتش، خواری درخواست را در چهره اش ببینم».[۲۲]
تبدیل حاجت خواهی شفاهی به نوشتاری از آداب انفاق
یکی دیگر از راهکارهای حفظ عزت و کرامت اهل حاجت، تبدیل خواسته شفاهی آنان به خواسته نوشتاری بوده است. طبیعی است خواری خواهش شفاهی بسی بیش از خواهش نوشتاری است؛ چرا که در نوشتار، قلم، نماینده زبان و نوشته جایگزین گفتار شفاهی می شود و رویارویی دهنده و گیرنده کاهش می یابد و از این رهگذر، آبروی گیرنده محفوظ تر می ماند.
مردی خدمت امیرالمومنین (علیه السلام) آمد و گفت: حاجتی با تو دارم. حضرت فرمود: «اُکتُبهَا فی الأَرْضِ فَإِنِّى أَرَى الضُّرَّ فِیکَ بَیِّنَا؛[۲۳] آن را بر زمین بنویس که من بدحالی آشکار را در چهره ات می بینم».
چه خوب است نیکوکاران و موسسه های خیریه نیز این شیوه را فرا گیرند و آن را الگوی عمل خود قرار دهند؛ به ویژه اینکه امروزه با گسترش وسایل ارتباط جمعی همچون پست، تلفن، تلفن همراه، اینترنت و عابر بانک ها، می توان تدابیر جدیدی را برای حفظ کرامت و آبروی نیازمندان اندیشید و فناوری های جدید را برای شیوه های جدید نیکوکاری ها به خدمت گرفت.
اینها برخی از شیوه های تکریم نیازمندان بود؛ افزون بر موارد مزبور، موارد دیگری نیز هست که ائمه (علیهم السلام) برای تکریم نیازمندان توصیه کرده اند یا به کار بسته اند مثل رد نکردن سائل، پیشدستی در انفاق و اعطا پیش از سوال، تسریع در رفع حاجت دیگران، جهت دهی سوال از مردم به سوال از پروردگار، تشویق به کار و تلاش به جای سوال از دیگران و نهی از سوال.
نتیجه گیری
انفاقی مثبت و سازنده است که برای پیشبرد اهداف انسانی – الهی باشد و موجب کمال در انسان شود. اصول و آداب انفاق نیز در جهت پیشبرد همین اهداف در نظر گرفته شده است. برخی از آداب انفاق عبارتند از شرم نکردن از اعطای اندک، اعطای مستقیم و بی واسطه مال، اطعام در نزد خود و هم سفره شدن با فقرا، تبدیل حاجت خواهی شفاهی به نوشتاری، ایجاد حائل میان خود و نیازمند، کمک های پنهانی و شبانه.
وقتی در آداب انفاق دقت می کنیم، روشن می شود برخی از آن ها ثمراتی مانند جلوگیری از تکبر و فخرفروشی انفاق دهنده و حفظ کرامت گیرنده انفاق را به همراه دارد.
پی نوشت ها
[۱]. نهج البلاغه؛ ص ۴۷۹. غرر الحکم؛ ص ۷۴۹.
[۲]. الکافی؛ ج۴، ص۳، باب فَضْلِ الصَّدَقَه، ح۱۱.
[۳]. صاع معادل چهار مد، یعنی چهار مشت پر از چیزی است که بنا بر قول مشهور در تفسیر مد معادل سه کیلوگرم یا بنا بر تفسیر دیگر مد که گفتیم معادل دو و نیم کیلوگرم به اوزان امروزی بوده است.
[۴]. الکافی؛ ج۴، ص۳، باب فضل الصدقه؛ ح۷.
[۵]. الخصال؛ ج۲، ص۵۱۸، درباره امام سجاد (علیه السلام).
[۶]. شیخ صدوق در کتاب فتوایی المقنع این امر را به عنوان یک عمل مستحب ذکر کرده است ( المقنع؛ ص ۱۷۵).
[۷]. ثواب الاعمال؛ ص ۱۴۴.
[۸]. مکارم الاخلاق؛ ص ۲۳.
[۹]. کنایه از تطهیر بدن با دست چپ است و مقصود این است که چون حضرت دست چپ را برای تطهیر بدن به کار می برد، دوست داشت کارهای دیگر را با دست راست انجام دهد.
[۱۰]. الکافی؛ ج ۲، ص۲۰۳، باب اطعام المومن، ح ۱۳.
[۱۱]. عیون اخبار الرضا (علیه السلام)؛ ج ۲، ص ۱۸۴.
[۱۲]. ر.ک: الکافی؛ ج ۲،ص۱۹۶-۱۹۷.
[۱۳]. همان، ص ۱۹۷، بابُ السَّعْیِ فِی حَاجَهِ الْمُؤْمِنِ، ح ٣.
[۱۴]. ثواب الاعمال؛ ص ۱۴۴-۱۴۵.
[۱۵]. الکافی؛ ج ۴، ص ۳-۴، باب فضل الصدقه؛ ح ۹.
[۱۶]. مقتل الحسین (علیه السلام)؛ ج۱، ص ۲۲۴-۲۲۸.
[۱۷]. الکافی؛ ج۲، ص۶۵۹، باب اکرام الکریم، ح۱.
[۱۸]. المقنعه؛ ص۲۶۰.
[۱۹]. ر.ک: شمس العلوم؛ ج ۲، ص ۱۱۷۷.
[۲۰]. الکافی؛ ج ۴، ص ۲۴، باب من اعطى بعد المساله، ح ۴.
[۲۱]. این جمله را امام در پاسخ به سخن خراسانی فرمود که گفته بود: «مالی را به من بده تا وقتی به خراسان رسیدم، آن را از طرف تو صدقه بدهم»؛ یعنی این هبه یا کمک بلاعوض است و لازم نیست از طرف من به جای آن صدقه بدهی.
[۲۲]. همان، ج ۴، ص ۲۳-۲۴، ۳.
[۲۳]. الامالی؛ ص ۲۷۳-۲۷۴.
منابع
- قرآن کریم.
- سید رضی، محمد بن حسین؛ نهج البلاغه؛ تحقیق صبحی صالح، چ۱، قم: هجرت، ۱۴۱۴ق.
- شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی (ط-دار الحدیث)؛ تحقیق دار الحدیث، چ۱، قم: دار الحدیث، ۱۴۲۹ق.
- جمعی از مولفان؛ الاصول السته عشر؛ تحقیق ضیاءالدین محمودی و نعمت الله جلیلی و مهدی غلامعلی؛ چ۱، قم: دار الحدیث، ۱۴۲۳ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی؛ کتاب من لا یحضره الفقیه؛ تحقیق علی اکبر غفاری؛ چ۱، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
- نجاشی، احمد بن علی؛ رجال النجاشی؛ چ۶، قم: موسسه النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ش.
- قمى، على بن ابراهیم (منسوب)؛ تفسیر القمی؛ تحقیق طیب موسوی جزائری؛ چ۳، قم: دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی؛ الخصال؛ تحقیق علی اکبر غفاری؛ چ۱، قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی؛ المقنع؛ چ۱، قم: موسسه امام مهدی ( علیه السلام)، ۱۴۱۵ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ چ۲، قم: دار الشریف الرضی، ۱۴۰۶ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی؛ عیون اخبار الرضا (علیه السلام)؛ تحقیق مهدی لاجوردی؛ چ۱، تهران: نشر جهان، ۱۳۷۸ش.
- خوارزمی، موفق بن احمد؛ مقتل الحسین (علیه السلام)؛چ۲، قم: انوار الهدی، ۱۴۲۳ق.
- حمیری، نشوان بن سعید ؛ شمس العلوم؛ تحقیق مطهر بن علی اریانی و یوسف محمد عبدالله و حسین بن عبد الله عمری؛ چ۱، دمشق: دار الفکر، [بی تا].
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی؛ الامالی؛ چ۶، تهران: کتابچی،۱۳۷۶ش.
اقتباس از کتاب درآمدی بر سبک بخشندگی، اصول و قواعد انفاق در نظام اخلاقی اسلام؛ کاظم دلیری، انتشار یافته توسط پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی.