- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
انسان دارای زندگی معنوی و زندگی مادی است. زندگی معنوی و مادی در کنار هم قرار می گیرند که ممکن است برخی به هردوی آن ها بپردازند و برخی به یکی از آن ها مشغول گردند. زندگی معنوی و زندگی مادی هرکدام سبک خاص خودش را دارد. اگر توازن بین زندگی معنوی و زندگی مادی ایجاد شود، نتیجه مطلوبی خواهد داشت.
به هر حال سبک زندگی یکی از معضلاتی است که امروز جامعه انسانی را در معرض چالش قرار داده و با رونق تکنولوژی و پیشرفت های مظاهر مادی باعث گردیده که اکثر انسان ها از زندگی معنوی غافل گردیده و متمرکز در زندگی مادی شوند.
قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) توصیه هایی درباره زندگی مادی و سبک آن دارند که انسان باید بر طبق آن به گونه ای زندگی کند که در مادیت غرق نشده و از زندگی معنوی غافل نگردد. در آیات و احادیث، هرگز انسان از پرداختن به بهتر شدن زندگی مادی منع نشده است بلکه سفارشات معقولی درباره سبک زندگی مادی ارائه داده که در ضمن سلامت زندگی مادی به زندگی معنوی او آسیبی نرسد.
اما درباره زندگی معنوی به دلیل اینکه انسان از آن غافل می شود و توجهش نسبت به آن کم رنگ گردیده و ممکن است به جایی برسد که غرق در زندگی مادی شده و زندگی معنوی را از دست بدهد، سفارشات اکیدی درباره آن ارائه داده و راه کارها و راهنمایی های جامعی را در پیش روی انسان قرار داده اند. یکی از این راه کار و راهنمایی ها حدیثی است که از امام باقر (علیه السلام) خطاب به جابر جعفی یکی از صحابه آن حضرت نقل شده است:
متن حدیث
وَ إِیَّاکَ وَ التَّسْوِیفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ یَغْرَقُ فِیهِ الْهَلْکَى. وَ إِیَّاکَ وَ الْغَفْلَهَ فَفِیهَا تَکُونُ قَسَاوَهُ الْقَلْبِ. وَ إِیَّاکَ وَ التَّوَانِیَ فِیمَا لَا عُذْرَ لَکَ فِیهِ فَإِلَیْهِ یَلْجَأُ النَّادِمُونَ.
وَ اسْتَرْجِعْ سَالِفَ الذُّنُوبِ بِشِدَّهِ النَّدَمِ وَ کَثْرَهِ الِاسْتِغْفَارِ وَ تَعَرَّضْ لِلرَّحْمَهِ وَ عَفْوِ اللَّهِ بِحُسْنِ الْمُرَاجَعَهِ. وَ اسْتَعِنْ عَلَى حُسْنِ الْمُرَاجَعَهِ بِخَالِصِ الدُّعَاءِ وَ الْمُنَاجَاهِ فِی الظُّلَمِ.
وَ تَخَلَّصْ إِلَى عَظِیمِ الشُّکْرِ بِاسْتِکْثَارِ قَلِیلِ الرِّزْقِ وَ اسْتِقْلَالِ کَثِیرِ الطَّاعَهِ. وَ اسْتَجْلِبْ زِیَادَهَ النِّعَمِ بِعَظِیمِ الشُّکْرِ وَ التَّوَسُّلِ إِلَى عَظِیمِ الشُّکْرِ بِخَوْفِ زَوَالِ النِّعَمِ.
وَ اطْلُبْ بَقَاءَ الْعِزِّ بِإِمَاتَهِ الطَّمَعِ وَ ادْفَعْ ذُلَّ الطَّمَعِ بِعِزِّ الْیَأْسِ وَ اسْتَجْلِبْ عِزَّ الْیَأْسِ بِبُعْدِ الْهِمَّهِ وَ تَزَوَّدْ مِنَ الدُّنْیَا بِقَصْرِ الْأَمَلِ. وَ بَادِرْ بِانْتِهَازِ الْبُغْیَهِ عِنْدَ إِمْکَانِ الْفُرْصَهِ وَ لَا إِمْکَانَ کَالْأَیَّامِ الْخَالِیَهِ مَعَ صِحَّهِ الْأَبْدَانِ وَ إِیَّاکَ وَ الثِّقَهَ بِغَیْرِ الْمَأْمُونِ فَإِنَّ لِلشَّرِّ ضَرَاوَهً کَضَرَاوَهِ الْغِذَاءِ .[۱]
ترجمه حدیث
مبادا (در کار طاعت) تأخیر روا دارى؛ زیرا هلاک شوندگان در این دریا غرق شوند. و مبادا دستخوش غفلت شوى که در آن سنگدلى باشد. و مبادا آنجا که عذرى ندارى سستى کنى که پشیمانان بدان پناه برند.
با پشیمانى سخت و آمرزش طلبى بسیار از گناهان گذشته (ات) برگشت بخواه و با بازگشتى شایسته به درگاه خدا خود را در معرض رحمت و نجاتش قرار ده. و براى بازگشت، شایسته است از دعاى پاکدلانه و مناجات در دل شب هاى تیره مدد بخواه.
با زیاد انگاشتن روزى کم و کم شمردن طاعت بسیار به سپاسگزارى بزرگ دست یاب. و افزونى نعمت را با سپاس بزرگ به دست آور و دستیابى به سپاس بزرگ متوقف به ترس از زوال نعمت است.
و با کشتن طمع در خود پایدارى عزت را بجو و خوارى طمع را به مدد عزت نا امیدى (از خیر دیگران) از خود دور ساز و عزت نا امیدى (از مردم زمانه) را با همت بلند به کف آر و با کوتاه کردن آرزوها (ى دور و دراز) از دنیا توشه برگیر و در هر فرصتى به رسیدن به مقصود بشتاب و هیچ امکانى چون روزهاى فراغت همراه با تندرستى نباشد. مبادا بدان چه اطمینان ندارى اعتماد کنى، به درستى که براى بدى اعتیادى است چون عادت انسان به غذا.
عدم تضاد بین زندگی معنوی و زندگی مادی
تصور نشود که زتدگی مادی با زندگی معنوی در تضاد است و اگر کسی بخواهد به زندگی معنوی بپردازد، زندگی مادی را باید رها کند. بنابر آموزه های دین مبین اسلام زندگی مادی به دلیل اینکه بستری است برای بهتر شدن زندگی معنوی از اهمیت خاصی برخوردار است. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «إِنَ فِی حِکْمَهِ آلِ دَاوُدَ : یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ : مَرَمَّهٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّهٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّم[۲] ؛ در حکمت آل داود (علیه السلام) آمده است که خردمند را همى باید که جز در طلب سه چیز سفر نکند: توشه ساختن براى معاد، یا ترمیم امور معاش، یا لذتى در غیر حرام».
در این حدیث انسانی که به امر معاش خود در کنار امر معاد نپردازد بی خرد تلقی شده است و انسان عاقل از زندگی مادی و دنیایی خود دست بر نمی دارد.
طبق فرمایش شهید مطهری اینکه اکنون اکثریت مردم مى پندارند که پیامبران تنها فعالیت روبنایى داشته اند و در صدد مومن ساختن مردم و اصلاح عقیده و اخلاق و رفتار آن ها بوده و کارى به زیر بنا نداشته اند و یا کارهاى زیر بنایى براى آن ها در درجه دوم اهمیت قرار داشته است، و یا مى خواسته اند که مردم مومن و معتقد شوند و فکر مى کرده اند وقتى که مردم مومن و معتقد شدند خود به خود همه کار ها رو به راه مى شود و عدالت و مساوات برقرار مى گردد و استثمارگران با پاى خود مى آیند و با دست خود حقوق محرومان و مستضعفان را به آن ها مى دهند، این ها نیرنگ و فریبى است که طبقه استثمارگر و روحانیت وابسته به آن براى بى اثر کردن تعلیمات پیامبران ساخته و پرداخته و به جامعه تحمیل کرده اند تا حدى که مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق مردم واقع شده است.[۳]
ساختن زندگی معنوی از اهداف اصلی انبیا
انبیا و امامان (علیهم السلام) براى رشد و تعالى عقل و روح و آراسته نمودن انسان به صفات الهى و متخلق کردن بشر به اخلاق الهى آمدند و اگر در دستورهاى آن بزرگواران که بر اساس وحى است دقت کنید، چیزى جز این نمى یابید.
حتى در دستورهایى که براى حیات جسمى داده اند سراسر معنویت و صفا و روحانیت دیده مى شود و اصولا آراستگى ظاهر از نظر آنان مقدمه آراستگى باطن است و رسیدگى به جسم و زندگى مادى براى تقویت حیات روح و زندگى معنوى است.[۴] به عبارت دیگر ساختن و اصلاح زندگی مادی بشر مقدمه ای برای آراستن زندگی معنوی است.
اینکه در دین اسلام به عبادات، و مجاهدات معنوی تاکید شده است برای این است که سالک در اثر مجاهدات در طاعات و مراقبت در تهذیب نفس و توسل و استعانت و توجه، به هر اندازه اى که از زندگى دنیوى مادى منقطع و علاقه و محبت او به دنیا کمتر باشد به همین میزان به زندگى آخرت گرایش و محبت و علاقه پیدا کرده و قهرا حالات روحانى و صفات متناسب با زندگى معنوى نورانى در نفس او افزایش خواهد یافت.[۵]
صبر و شکیبایى از عوامل موثر در زندگی معنوی و مادی
زندگى انسان در دنیا، آمیخته با مشکلات عجیبى است که اگر در مقابل آن بایستد و شکیبایى و مقاومت به خرج دهد، به یقین پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایى کند و در برابر حوادث زانو زند، هیچگاه به مقصد نخواهد رسید.
منظور از «صبر» همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه مقابل آن «جزع»، بىتابى، از دست دادن مقاومت و تسلیم شدن در برابر مشکلات است.
علاوه بر زندگى مادى، در زندگى معنوى نیز این مسئله وجود دارد. اگر انسان در برابر نفس سرکش و هوا و هوسها و زرق و برق دنیا و جاذبه هاى گناه ایستادگى نکند و در طریق «معرفت اللّه» و اطاعت فرمان او با مشکلات نجنگد، هرگز به جایى نمى رسد.[۶]
آرزوهای دراز مخرب زندگی معنوی
آرزوهاى دراز، دوست داشتن عمر طولانی و حرص برای خواستن دنیا، تأثیر بسیار مخربى بر زندگى معنوى و اخلاقى و حتى مادى انسان ها دارد. روایاتی زیادی در این موضوع نقل شده است که به عنوان نمونه به دو روایت اشاره می شود:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسْوَهُ الْقَلْبِ وَ شِدَّهُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ.
از نشانه شقاوت خشک شدن چشم و قساوت قلب و شدت حرص در طلب روزى و اصرار بر گناهان مى باشد.[۷]
در حدیث دیگری نقل شده که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به امام علی (علیه السلام) فرمود: «یَا عَلِیُّ أَرْبَعُ خِصَالٍ مِنَ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسَاوَهُ الْقَلْبِ وَ بُعْدُ الْأَمَلِ وَ حُبُّ الْبَقَاءِ. یا على چهار خصلت از اثر شقاوت است. ۱. خشکى چشم (حالت گریه از خوف خدا در انسان نباشد) ۲. و سختى دل ۳.آرزوى دور و دراز ۴. دوست داشتن عمر زیاد.»[۸]
جمع بندی
از آنچه بیان گردید این نتیجه به دست می آید که انسان بر خلاف سایر حیوانات از زندگی مادی و معنوی برخوردار است. و به هردوی آن نیاز مبرم دارد. منتهی زندگی معنوی برای اینکه با زندگی اخروی و معاد رابطه مسقیم دارد، از اهمیت خاصی برخوردار است و انسان نباید زندگی معنوی خود را فدای زندگی مادی کند. همچنین زندگی مادی خود را هم نباید کنار گذاشته و فقط به زندگی معنوی بپردازد، بلکه باید بین آن ها تعادل و توازن را به گونه ای حفظ کند که از زندگی معنوی غافل نشده و آن را تقویت کند.
پی نوشت ها
[۱] . تحف العقول، ص ۲۸۵.
[۲] . کافی، ج۹، ص۵۶۳.
[۳] . مجموعه آثار ، ج۲، ص ۴۴۴.
[۴] . عرفان اسلامى( شرح مصباح الشریعه)، ج۴، ص۱۳.
[۵] . عرفان اسلامى ؛ ج۶، ص۳۵۶.
[۶] . اخلاق در قرآن، ج۲، ص.
[۷] . وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۳۳۷.
[۸] . وسائل الشیعه ؛ ج۱۶ ؛ ص۴۵.
منابع
۱. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۱۴ق.
۲. انصاریان، حسین، عرفان اسلامى( شرح مصباح الشریعه)، محقق: فیضپور، محسن، قم، دارالعرفان،چ۱، ۱۳۸۶ش.
چ۴، ۱۳۸۵ش.
۳. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، بیتا.
۴. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چ۱، ۱۴۰۹ق.
۵. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، قم، دارالحدیث، چ۱، ۱۴۲۹ق.
۶. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الإمام علی بن أبی طالب( علیه السلام).