- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
رابطه نامشروع که به آن زنا گفته می شود، آمیزش جنسی بین مرد و زن است، بدون آنکه بین آنها عقد ازدواج واقع شده باشد. در متون فقهی سه مجازات برای رابطه نامشروع گفته شده، که هر یک از آن ها در خصوص قسم یا اقسامی از زنا اجرا می شود:
- تازیانه
- قتل
- سنگسار
به فتوای فقیهان دو راه برای اثبات رابطه نامشروع وجود دارد که عبارت اند از: اقرار شخص زناکار و بینه. بنا بر نظر مشهور، با رابطه نامشروع، نسب (ارتباط خویشاوندی) شکل نمی گیرد. از این رو از نظر شرعی کودک متولد شده از رابطه نامشروع نه به مرد منتسب می شود، نه به زن.[۱]
امام هادی (علیه السلام) در زمان متوکل عباسی درباره حکم رابطه نامشروع در اسلام دیدگاه خاصی که مخالف دیدگاه فقهای اهل سنت است را بیان فرموده که به عنوان احتجاج در کتاب گرانسنگ مرحوم طبرسی آمده است؛ اما پیش از ذکر اصل مناظره درباره حکم رابطه نامشروع، مقداری مختصر درباره زندگی و شخصیت امام هادی (علیه السلام) اشاره می شود.
معرفی امام هادی (علیه السلام)
امام هادی (علیه السلام) پیشوای دهم شیعیان، بنابر نظر مشهور در نیمه ذی الحجه سال ۲۱۲ق، در مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان پیشوای نهم شیعیان، امام جواد (علیه السلام) و مادرش «سمانه مغربیه» است که کنیزی با فضیلت و باتقوا بود. مشهورترین القاب امام دهم، «نقی» و «هادی» است و به آن حضرت «ابو الحسن الثالث» نیز می گویند.
علم و دانش امام هادی (علیه السلام)
علم و دانش امام هادی (علیه السلام) همانند آبا و اجداد گرامی اش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیما از طریق غیب و هم چنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و پدران بزرگوارش دریافت می نمود. امام هادی (علیه السلام) در سال ۲۵۴ ه.ق، در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند.
احتجاج امام هادی (علیه السلام) درباره رابطه نامشروع
جعفر بن رزق الله می گوید: مردى نصرانى که با زنى مسلمان مرتکب رابطه نامشروع شده بود را نزد متوکل آوردند و قبل از اجراى حد مسلمان شد. یحیى بن اکثم گفت: ایمان او شرک و کردارش را از میان برد و دیگرى گفت: هر سه حد بر او جارى مى شود و دیگرى گفت: با او چنین و چنان شود.
با دیدن این اختلاف، متوکل دستور داد طى ارسال نامه اى به امام هادى (علیه السلام) از او در زمینه رابطه نامشروع کسب تکلیف کنند. آن حضرت (علیه السلام) به محض خواندن نامه این گونه نگاشت: « (کسی که رابطه نامشروع داشته) آنقدر شلاق مى خورد تا بمیرد.»
یحیى بن اکثم و باقى فقهاى عسکر، منکر این فتوى شده و گفتند: «اى امیر المومنین، علت را از او بپرس، زیرا نه آیه اى بدان سخن گفته و نه سنتى بدان عمل نموده است.»
پس نامه اى بدین مضمون به آن حضرت نگاشت: «فقها منکر این فتوا (کشتن کسی که رابطه نامشروع داشته) شده و گفتند نه آیه اى بدان سخن گفته و نه سنتى بدان عمل نموده است، پس براى ما بیان فرما که چرا ضربت شلاق تا حد مرگ را براى کسی که رابطه نامشروع داشته، واجب ساختى؟»
پس آن حضرت (علیه السلام) در نامه ای بیان فرمود: «بسم اللّه الرحمن الرحیم؛ پس چون عذاب سخت ما را دیدند گفتند به خداى یگانه ایمان آوردیم و بدان چه شرک مى آوردیم کافر شدیم. پس ایمانشان آنگاه که عذاب ما را دیدند آنان را سود نبخشید – غافر: ۴۵ و ۴۴».
پس متوکل امر کرد آن مجرم نصرانى (فاعل رابطه نامشروع) را آنقدر زدند تا مرد.[۲]
جمع بندی
در این احتجاج، امام هادی (علیه السلام) دیدگاه فقهای بزرگ مانند ابن اکثم را با استفاده از آیه قرآن، درباره حکم رابطه نامشروع رد می کند که مورد قبول واقع می گردد در حالیکه پیش از اظهار نظر ایشان فقها تصور می کردند که در قرآن چنین چیزی وجود ندارد.
پی نوشت ها
[۱] . نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۹ش، ج۲۹، ص۲۵۶ـ۲۵۷ و ج۳۱، ص۲۳۶؛ خمینی تحریرالوسیله، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۶۴ـ۲۶۵.
[۲] . الاحتجاج، ترجمه جعفرى، ج۲، ص: ۵۴۱
منابع
- الاحتجاج – ترجمه جعفرى، ابو منصور طبرسى – ترجمه از بهزاد جعفرى، انتشارات اسلامیه، تهران، اول، ۱۳۸۱ ش.
- خمینی، روحالله، تحریر الوسیله، دارالکتب العلمیه، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، دارالکتب الاسلامیه و المکتبه الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ ۱۳۶۹ش.