- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
از مطالبی که در علوم قرآنی مورد توجه قرار گرفته است مسئله تنزیل و تاویل آیات قرآن کریم است. این مسئله از سوی دانشمندان علوم قرآنی توضیح داده شده است. علامه طباطبایی که از مفسران و متخصصین علوم قرآنی است در رابطه تاویل آیات قرآن مطالبی ارائه نموده که این مطلب از کتاب قرآن در اسلام ایشان برگرفته شده و در اینجا منعکس گردیده است.
لفظ «تاویل قرآن» در قرآن مجید
لفظ «تاویل قرآن» در قرآن مجید در سه آیه ذکر شده است:
- «فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغاءَ تاویلهِ وَ ما یعْلَمُ تاویلهُ إِلَّا اللَّهُ؛ اما کسانى که در دل هایشان میل به کج روى و انحراف از استقامت است از متشابه کتاب پیروى مى کنند براى فتنه و فریب دادن مردم و براى این که تاویلش را مى خواهند و حال آن که تاویل آن را جز خداى نمى داند.»
- «وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَهً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ* هَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا تاویلهُ یوْمَ یأْتِی تاویلهُ یقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ؛ براى ایشان کتابى آوردیم که آن را از روى علم تفصیل دادیم در حالى که هدایت و رحمت است براى جمعى که ایمان مى آورند، اینان نگران نیستند مگر تاویل آن را روزى که تاویلش مى آید (روز قیامت) کسانى که بیشتر آن را فراموش کرده بودند مى گویند -اعتراف مى کنند- که فرستادگان خداى -در دنیا- به سوى ما به حق آمده بوده اند.»
- «بَلْ کذَّبُوا بِما لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یأْتِهِمْ تاویلهُ کذلِک کذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ کیفَ کانَ عاقِبَهُ الظَّالِمِینَ؛ بلکه اینان تکذیب کردند چیزى را که به علمش احاطه نداشتند در حالى که هنوز تاویل آن براى آنان نیامده -براى ایشان مشهود نشده – به همین نحو کسانى که پیش از اینان بودند تکذیب نمودند پس نگاه کن که سرانجام ستمکاران چگونه بود.»
معنای تاویل آیات قرآن
«تاویل» از کلمه «اول» به معناى رجوع است و مراد از «تاویل آیات قرآن» آن چیزى است که آیه به سوى آن بر مى گردد و مراد از تنزیل در مقابل تاویل معناى روشن و تحت اللفظیه آیه است.
معناى تاویل آیات قرآن نزد مفسرین و علما
مفسران در معناى تاویل آیات قرآن اختلاف شدید دارند و با تتبع اقوال در تاویل آیات قرآن ممکن است به بیشتر از ده قول برخورد کرد ولى آنچه مشهور تر از همه اقوال است، دو قول می باشد:
- قول قدما: تاویل آیات قرآن با تفسیر مرادف می باشد که بنابراین همه آیات قرآنى تاویل دارند لکن به مقتضاى آیه «وَ ما یعْلَمُ تاویلهُ إِلَّا اللَّهُ» تاویل متشابهات را کسى جز خداى نمى داند.
از این روى جمعى از قدما گفته اند که آیات متشابه قرآن همان حروف مقطعه اوایل سور است؛ زیرا در قرآن مجید آیه اى که معناى محصل آن براى همه مردم مجهول باشد، جز در حروف مقطعه نامبرده وجود ندارد.
اما نظر به اینکه قرآن مجید علم به تاویل آیات قرآن را در برخى موارد از غیر خدا سلب مى کند و در قرآن مجید آیه اى که تاویل، یعنى محصل معناى آن براى همه مجهول باشد نداریم و حروف مقطعه اوایل سور نیز متشابه شناخته نمی شود، این قول نزد متاخرین باطل و متروک شده است.
- قول متاخرین: «تاویل» معناى خلاف ظاهرى است که از کلام قصد می شود و بنابراین همه آیات قرآنى تاویل ندارند و تنها آیات متشابهه است که داراى تاویل و معناى خلاف ظاهر می باشند که جز خدا کسى بر آنها احاطه ندارد. مانند آیاتى که تجسم و آمدن و نشستن و رضا و سخط و تاسف و سایر لوازم مادیت را به خدا نسبت داده و آیاتى که نسبت معصیت به فرستادگان خدا و پیغمبران معصوم مى دهند.
بر اساس این قول لفظ «تاویل» عملا در معناى خلاف ظاهر یک حقیقت ثانیه گشته است و تاویل آیات قرآنى در مخاصمه هاى کلامى یعنى برگرداندن کلام از ظاهرش، و حمل آن بر خلاف ظاهر به واسطه دلیلی به نام تاویل به روشی تبدیل شده که خود این روش نیز خالى از تناقض نیست.
پس این قول با اینکه شهرت به سزایى دارد درست نیست و به آیات قرآنى منطبق نمى شود زیرا:
- آیه «هَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا تاویلهُ» و آیه «بَلْ کذَّبُوا بِما لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یأْتِهِمْ تاویلهُ» ظاهر در این هستند که همه قرآن تاویل دارد؛ نه فقط آیات متشابه، چنانکه بناى این قول بر آن است.
- لازمه این قول این است که آیاتى در قرآن مجید وجود داشته باشد که مدلول حقیقى آنها متشابه و براى مردم مجهول باشد و جز خدا کسى بر آنها واقف نباشد و چنین کلامى را که از رساندن معناى مراد گنگ باشد نمی توان کلام بلیغ نامید تا چه رسد به کلامى که با بلاغت خود به جهان سخنورى اعلام تحدى و تفوق نماید.
- بنابر این قول، حجیت قرآن تمام نمى شود زیرا به موجب احتجاج آیه کریمه «أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کثِیراً» یکى از دلایلی که قرآن، کلام بشر نیست این است که در میان آیات آن (با اختلاف شدیدى که در زمان ها و شرایط و اوضاع و احوال مقارن نزول دارند) هیچ گونه اختلاف معنا و مدلول نیست و هر اختلافى که در ابتدای نظر جلوه کند با تدبر در آیات رفع مى شود.
اگر بنا شود کمیت معتنابهى از آیات به نام متشابهات با مسلمات قرآن که محکماتند اختلاف داشته باشند و رفع اختلاف به این نحو بشود که بگوییم ظواهر آن ها مراد نیست بلکه مراد یک معانى دیگری است که جز خدا کسى از آن ها واقف نیست، این گونه ارتفاع اختلاف هرگز دلالت بر این که قرآن کلام بشر نیست ندارد.
هم چنین اگر اختلاف را به این نحو رفع کنیم که هر آیه اى را که مضمون آن مخالف و متناقض محکمات و مسلمات قرآن است از ظاهر آن منصرف کرده (به اصطلاح این قول) با تاویل به معناى خلاف ظاهر حمل کنیم، به واسطه این نوع تاویل هرگونه تناقضى را حتى از کلام بشر نیز مى شود رفع نمود.
- اصلا دلیلى بر این که مراد از تاویل در آیه محکم و متشابه، معناى خلاف ظاهر است وجود ندارد و در سایر آیات قرآنى که نام تاویل آورده شده چنین معنایى اراده نشده؛ مثلا در سه جا از قصه یوسف (علیه السلام) تعبیر خواب، «تاویل» نامیده شده و بدیهى است که تعبیر خواب معناى خلاف ظاهر خواب نیست بلکه حقیقتى است خارجى و عینى که در خواب به صورت مخصوصى دیده مى شود.
چنان که حضرت یوسف (علیه السلام) به خاک افتادن پدر و مادر و برادران را به صورت سجده خورشید و ماه و ستارگان دیده بود و چنانکه پادشاه مصر قحطى هفت ساله مصر را در شکل هفت گاو لاغر که هفت گاو چاق و فربه را می خورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک دیده بود و چنانکه مصاحبان زندان یوسف (علیه السلام) ساقى شدن برای پادشاه و اعدام را در هیئت فشردن خوشه انگور و سرگرفتن طبق نان و خوردن مرغان از آن نان دیده بودند.
و هم چنین در قصه موسى و خضر از سوره کهف پس از آنکه خضر کشتى را سوراخ مى کند و پس از آن پسرى را مى کشد و پس از آن دیوار کجى را راست مى کند و در هر مرحله موسى (علیه السلام) اعتراض مى نماید، خضر در جواب حقیقت و منظور اصلى کار هایى را که به امر خدا انجام داده بود بیان کرده و آن را تاویل مى نماید و معلوم است حقیقت کار و منظور واقعى آن که به صورت کار ظهور کرده و به منزله روح کار است، تاویل نامیده شده نه معناى خلاف ظاهر آن.
همچنین خداى متعال درباره وزن و پیمانه مى فرماید: «وَ أَوْفُوا الْکیلَ إِذا کلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذلِک خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تاویلا؛ وقتى که پیمانه مى کنید پیمانه را ایفاد کنید -مکیال را درست پر کنید- و با ترازوى درست وزن نمایید این خوب است و از جهت تاویل بهتر است.»
روشن است که مراد از تاویل کیل و وزن وضع اقتصادى خاصى است که در بازار داد و ستد در نقل و انتقال حوائج زندگى به وجود مى آید و «تاویل» به این معنا خلاف ظاهر کیل و وزن نیست بلکه حقیقتى خارجى و روحى است که در کالبد کیل و وزن دمیده شده و با درستى و نادرستى آنها در آثار خود توانا و ناتوان مى شود.
همچنین در جاى دیگر مى فرماید: «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ ذلِک خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تاویلا؛ پس اگر در چیزى نزاع داشتید آن را به خدا و رسول برگردانید … این خوب است و از جهت تاویل بهتر است.»
پیداست که مراد از «تاویل» رد منازعه به خدا و رسول، همان پا برجا بودن وحدت جامعه و استوار بودن پیوند روحى در جامعه است و این حقیقتى است خارجى نه معناى خلاف ظاهر رد نزاع.
همچنین موارد دیگرى که لفظ تاویل در قرآن مجید ذکر شده و جمعا با آنچه گذشت شانزده مورد است، در هیچ کدام از آنها نمى شود آن را به معناى «مدلول خلاف ظاهر» گرفت بلکه به معناى دیگرى است که بر تاویلی که در آیه محکم و متشابه وارد شده نیز انطباق دارد و با این حال موجبى براى این که لفظ تاویل را در آیه نامبرده به معناى «مدلول خلاف ظاهر» بگیریم نیست.
معناى تاویل در عرف قرآن کریم
آنچه از آیاتى که این لفظ در آن ها وارد است به دست مى آید، این است که تاویل آیات قرآن از قبیل معنا که مدلول لفظ باشد نیست چنان که روشن است در خواب هایى که در سوره یوسف نقل شده هرگز لفظى که خواب را شرح مى دهد به تاویل خواب دلالت لفظى -اگرچه خلاف ظاهر هم باشد- ندارد.
همچنین در قصه هاى حضرت موسى و خضر لفظ قصه ها به تاویلى که خضر براى موسى کرده دلالت ندارد و همچنین در آیه «وَ أَوْفُوا الْکیلَ إِذا کلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ» این دو جمله دلالت لفظى بر وضع اقتصادى مخصوص که تاویل امر است ندارد.
بلکه در مورد خواب ها، تاویل خواب حقیقتى است خارجى که در صورت خاصى براى بیننده خواب جلوه کرده، همچنین در قصه هاى موسى و خضر تاویلى که خضر اظهار مى کند حقیقتى است برای کار هایى که انجام داده و در واقع اقداماتش از آن سرچشمه مى گیرد و نفس کار به نحوى به تاویل خود متضمن است و در آیه اى که به درستى کیل و وزن امر مىکند، تاویل آن یک حقیقت و مصلحتى است عمومى که این فرمان تکیه به آن دارد و به نحوى تحقق دهنده آن است.
بنابراین تاویل هر چیزى حقیقتى است که آن چیز از آن سرچشمه مى گیرد و آن چیز به نحوى تحقق دهنده و حامل و نشانه اوست.
این معنا در تاویل آیات قرآن مجید نیز جارى است، زیرا این کتاب مقدس از یک رشته حقایق و معنویات سرچشمه مى گیرد که از قید ماده و جسمانیت آزاد و از مرحله حس و محسوس بالاتر و از قالب الفاظ و عبارات که محصول زندگى مادى ماست بسى وسیع تر مى باشند.
این حقایق و معنویات به حسب حقیقت در قالب بیان لفظى نمى گنجند. تنها کارى که از ساحت غیب شده این است که با این الفاظ به جهان بشریت هوشیارى داده شده که با ظواهر اعتقادات حقه و اعمال صالحه، خودشان را مستعد درک سعادت بکنند و جز این که با مشاهده و عیان درک کنند راهى ندارند و در روز قیامت و ملاقات خداست که این حقایق به طور کامل روشن و هویدا مى شود چنانکه دو آیه سوره اعراف و آیه سوره یونس بدین معنا دلالت داشتند.
خداى متعال براى اشاره به این معنا مى فرماید: «وَ الْکتابِ الْمُبِینِ * إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ* وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکتابِ لَدَینا لَعَلِی حَکیمٌ؛ سوگند به کتاب مبین، ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم تا شاید شما تعقل کنید و به درستى ، در حالى که آن پیش ما در ام الکتاب است بلند است (دست فهم عادى به او نمى رسد) و محکم است (نمى شود در او رخنه کرد).
انطباق آخر آیه به تاویل به آن معنا که ذکر شد واضح است و مخصوصا از آن جهت که فرموده «لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ» و نفرموده «لعلکم تعقلونه» (شاید آن را تعقل کنید) زیرا علم به تاویل چنانکه آیه محکم و متشابه (و ما یعلم تاویله الا اللَّه) حکم مى کند اختصاص به خدا دارد و نیز به همین جهت وقتى که در آیه محکم و متشابه اهل انحراف را به واسطه پیروى متشابهات نکوهش مى کند، مى فرماید با این پیروى، فتنه مى خواهند و تاویل آن را مى جویند و نفرموده است که مى یابند.
پس تاویل آیات قرآن حقیقت یا حقایقى است که در ام الکتاب پیش خداست و از مختصات غیب است.
نتیجه گیری
درباره تاویل آیات قرآن اقوال مختلف وجود دارد که از میان آن ها آنچه با عرف قرآن می سازد و علامه طباطبایی هم آن را پذیرفته تاویل آیات قرآن به معنای حقیقت قرآن است و شباهت به علم غیب دارد و فقط خداوند و کسانی که خداوند به آنان اذن داده به آن حقیقت علم دارند. بنابراین معنای خلاف ظاهر برای تاویل آیات قرآن مناسب نیست.
منابع
- قرآن کریم.
- طباطبایى، محمدحسین، قرآن در اسلام (طبع جدید)، قم، بوستان کتاب قم ، چ ۳، ۱۳۸۸ ش.