- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- 1 نظر
آیا امام حسین (علیه السلام) به صورت طبیعی از مادر خویش، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، شیر خورده است یا اینکه دایه ای به آن حضرت شیر داده و یا اینکه آن گونه که نقل شده امام حسین (ع) از هیچ بانویی شیر نخورده، بلکه از انگشت یا زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تغذیه نموده است؟
اختلاف روایات درباره شیر خوردن امام حسین (ع)
دسته ای از روایات حاکی از آن است که آن حضرت از دایه خود، ام فضل و میمونه، شیر خورده است، و قثم بن عباس و عبدالله بن یقطر نیز برادر رضاعی آن حضرت بوده اند.
دسته ای دیگر از روایات نیز حاکی از آن است که آن حضرت از هیچ زنی، حتی از مادر خود فاطمه زهرا (س) شیر نخورده است؛ و تنها از انگشت یا زبان پیامبر اکرم (ص) تغذیه نموده است.
شیر خوردن امام حسین (ع) از ام فضل
بر اساس روایتی که در کتب شیعه و اهل سنت آمده است، ام فضل مادر رضاعی امام حسین (ع) بوده است، و فرزند او، قثم بن عباس، برادر رضاعی آن حضرت.
ام فضل
نام او لبابه، دختر حارث بن حزن بود. او را اولین زنی دانسته اند که پس از حضرت خدیجه (س)[۱] همزمان با بعثت پیامبر اکرم (ص)[۲] اسلام آورد؛ و بعد از اسلام آوردن شوهرش عباس بن عبدالمطلب به مدینه هجرت کرد.
لبابه از زنان نجیب و بزرگوار، و از برترین زنان زمان خویش دانسته شده و در کنار زنانی چون فاطمه بنت عمرو مادر عبدالله بن عبدالمطلب پدر پیامبر (ص)، عاتکه بنت مرّه مادر هاشم، عبدالشمس و المطلب، از زنان نجیب و سرشناس عرب قلمداد شده است.[۳]
منابع تاریخی از احترام پیامبر اسلام (ص) به لبابه سخن به میان آورده اند؛ بهگونه ای که پیوسته به دیدار او می رفت و در منزلش استراحت می نمود.[۴]
رؤیای ام فضل و تعبیر پیامبر (ص)
شیخ مفید می نویسد:
«رَوَى الْأَوْزَاعِیُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَدَّادٍ عَنْ أُمِّ الْفَضْلِ بِنْتِ الْحَارِثِ، أَنَّهَا دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص)، فَقَالَتْ: یَا رَسُولَ اللَّهِ رَأَیْتُ اللَّیْلَهَ حُلْماً مُنْکَراً. قَالَ (ص): وَ مَا هُوَ؟ قَالَتْ: إِنَّهُ شَدِیدٌ! قَالَ (ص): مَا هُوَ؟ قَالَتْ: رَأَیْتُ کَأَنَّ قِطْعَهً مِنْ جَسَدِکَ قُطِعَتْ وَ وُضِعَتْ فِی حَجْرِی! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): خَیْراً رَأَیْتِ، تَلِدُ فَاطِمَهُ غُلَاماً فَیَکُونُ فِی حَجْرِکِ. فَوَلَدَتْ فَاطِمَهُ الْحُسَیْنَ. فَقَالَتْ: وَ کَانَ فِی حَجْرِی کَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص). …»[۵]
«همانا ام الفضل بر رسول خدا (ص) وارد شد؛ پس گفت: ای پیامبر خدا! من دیشب خواب بدی دیدم! پیامبر اکرم (ص) فرمود: چه دیدی؟ گفت: همانا سخت و ترسناک بود! پیامبر اکرم (ص) فرمود: آن چه بود؟ گفت: دیدم مثل این که قطعه ای از جسم شما جدا شد و در دامن من افتاد! پیامبر اکرم (ص) فرمود: خوابی که دیده ای خیر باشد؛ به خواست خدا دخترم فاطمه (س) پسری به دنیا می آورد، آن گاه در دامان تو قرار می گیرد. سپس فاطمه (س) حسین (ع) را به دنیا آورد، و او در دامان من قرار گرفت و همانطور که پیامبر فرموده بود من دایه اش شدم»
ام فضل، دایه امام حسن یا امام حسین (ع)؟
علامه مجلسی همین روایت را در ارتباط با امام حسن (ع) نیز نقل کرده است: «قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ، رَأَیْتُ فِی الْمَنَامِ کَأَنَّ عُضْواً مِنْ أَعْضَائِکَ فِی حَجْرِی! فَقَالَ (ص): تَلِدُ فَاطِمَهُ غُلَاماً فتکفلیه [فَتَکْفُلِینَهُ]. فَوَضَعَتْ فَاطِمَهُ الْحَسَنَ، فَدَفَعَهُ إِلَیْهَا النَّبِیُّ (ص) فَرَضَعَتْهُ بِلَبَنِ قُثَمِ بْنِ الْعَبَّاسِ»[۶]
«به پیامبر (ص) عرض کردم: ای رسول خدا، درود خداوند بر تو باد، من در خواب دیدم عضوی از شما در دامن من است! پیامبر فرمود: فاطمه (س) فرزندی به دنیا می آورد که تو دایه اش خواهی بود. سپس فاطمه (س) حسن (ع) را به دنیا آورد و پیامبر او را به ام فضل سپرد و ام فضل با شیر فرزندش قثم به امام حسن (ع) شیر داد.»
بنا بر این روایت، ام فضل دایه امام حسن (ع) بوده است نه امام حسین (ع).
شیر خوردن امام حسین (ع) از میمونه مادر عبدالله بن یقطر
برخی منابع نیز میمونه، مادر عبدالله بن یقطر، را دایه امام حسین (ع) دانسته اند، و عبدالله را برادر رضاعی آن حضرت. یقطر خادم پیامبر (ص) و همسرش میمونه نیز در خانه امیرالمؤمنین (ع) خدمت می کرد، بدین جهت میمونه حضانت امام حسین (ع) را بر عهده گرفت و به مادر رضاعی امام شهرت پیدا کرد.[۷]
محمد سماوی نجفی، شیر خوردن امام حسین (ع) از میمونه را نمی پذیرد، و می گوید: مادر عبدالله از امام حسین (ع) نگهداری می کرده و به همین سبب به مادر رضاعی معروف شده است. وی معتقد است، امام به جز از حضرت فاطمه زهرا (س) از کسی شیر نخورده است.[۸]
علت سپردن امام حسین (ع) به دایه
اینکه چرا امام حسین (ع) دایه داشته و خود حضرت فاطمه زهرا (س) به ایشان شیر نداده، شاید به خاطر اختلاف سنی کمی بوده که امام حسین (ع) با برادرش امام حسن (ع) داشته است.
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که: «کَانَ بَیْنَ الْحَسَنِ و الْحُسَیْنِ (ع) طُهْرٌ، و کَانَ بَیْنَهُمَا فِی الْمِیلَادِ سِتَّهُ أَشْهُرٍ و عَشْرٌ»[۹] «بین امام حسن و امام حسین (ع) یک طهر و شش ماه و ده روز فاصله بوده است.»
محدث قمی می نویسد:
«ابن شهر آشوب (رحمه اللّه) ذکر کرده که: ولادت آن حضرت بعد از ده ماه و بیست روز از ولادت برادرش امام حسن (علیه السّلام) بوده، … و فرموده: روایت شده که ما بین آن حضرت و برادرش فاصله نبوده، مگر به قدر مدّت حمل، و مدّت حمل شش ماه بوده است»[۱۰]
علاوه بر اینکه حضرت فاطمه زهرا (س) در آن ایام بیمار بوده و شیر در سینه آن حضرت خشکیده بود.[۱۱]
شیر خوردن امام حسین (ع) از انگشت یا زبان پیامبر اکرم (ص)
روایات دیگری نیز وجود دارد که به شیر خوردن آن حضرت از انگشت یا زبان پیامبر اکرم (ص) اشاره دارد. محدث کلینی چنین روایت می کند:
«لَمْ یَرْضَعِ الْحُسَیْنُ (ع) مِنْ فَاطِمَهَ (س) و لَا مِنْ أُنْثى. کَانَ یُؤْتى بِهِ النَّبِیَّ (ص) فَیَضَعُ إِبْهَامَهُ فِی فِیهِ، فَیَمُصُّ مِنْهَا مَا یَکْفِیهِ الْیَوْمَیْنِ و الثَّلَاثَ، فَنَبَتَ لَحْمُ الْحُسَیْنِ (ع) مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) و دَمِهِ»[۱۲]
«حسین (ع) نه از فاطمه (س) و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد. او را خدمت پیامبر (ص) می آوردند و آن حضرت انگشت اشاره خود را در دهان حسین (ع) می گذاشت و او به اندازه ای که برای دو یا سه روز نیاز به غذا داشت از انگشت پیامبر (ص) تغذیه می نمود. به همین شکل گوشت حسین (ع) از گوشت و خون پیامبر (ص) رویید.»
در روایت دیگری نیز از امام رضا (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «أَنَّ النَّبِیَّ (ص) کَانَ یُؤْتى بِهِ الْحُسَیْنُ، فَیُلْقِمُهُ لِسَانَهُ، فَیَمُصُّهُ، فَیَجْتَزِئُ بِهِ، و لَمْ یَرْضَعْ مِنْ أُنْثى»[۱۳] «حسین (ع) را نزد پیامبر (ص) می آوردند و آن حضرت زبانش را در دهان حسین (ع) می گذاشت و او می مکید … و حسین (ع) از هیچ زنی شیر نخورد.»
شیخ صدوق نیز روایت می کند که: «… فَکَفَلَتْهُ أُمُّ سَلَمَهَ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَأْتِیهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَیَضَعُ لِسَانَهُ فِی فَمِ الْحُسَیْنِ (ع) فَیَمُصُّهُ حَتَّى یَرْوَى. فَأَنْبَتَ اللَّهُ تَعَالَى لَحْمَهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ لَمْ یَرْضَعْ مِنْ فَاطِمَهَ (ع) وَ لَا مِنْ غَیْرِهَا لَبَناً قَط»[۱۴]
«… ام سلمه سرپرستی امام حسین (ع) را به عهده گرفت؛ و پیامبر (ص) هر روز می آمد و زبانش را در دهان حسین (ع) می گذاشت و او می مکید تا سیر شود. اینگونه خداوند گوشت حسین (ع) را از گوشت پیامبر (ص) رویاند، و او هیچ گاه نه از فاطمه (س) و نه از هیج زن دیگری شیر نخورد.»
در این روایت نیز ام سلمه به عنوان دایه امام حسین (ع) معرفی شده است نه ام فضل یا میمونه؛ و اینکه او تنها از امام حسین (ع) نگه داری می کرده و به ایشان شیر نداده است.
محدث قمی نیز می نویسد: ابن شهر آشوب روایت کرده که هنگام ولادت امام حسین (علیه السّلام) فاطمه (علیها السّلام) مریضه شد و شیر در پستان مبارکش خشک گردید.
رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) مرضعى طلب کرد، یافت نشد، پس خود آن حضرت تشریف آورد به حجره فاطمه (علیها السّلام) و انگشت ابهام خویش را در دهان حسین مىگذاشت و او مى مکید.
بعضى گفته اند که زبان مبارک را در دهان حسین (علیه السّلام) مى گذاشت و او را زقه مى داد چنان که مرغ جوجه خود را زقه مى دهد تا چهل شبانه روز رزق حسین (علیه السّلام) را حقّ تعالى از زبان پیغمبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) گردانیده بود، پس رویید گوشت حسین (علیه السّلام) از گوشت پیغمبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم). و روایات به این مضمون بسیار است.»[۱۵]
تعارض و جمع روایات
روایات مربوط به شیر خوردن امام حسین (ع) از ام فضل یا میمونه با روایاتی که شیر خوردن امام (ع) از حضرت فاطمه (س) و هر زن دیگر را نفی می کند سازگار نیست. برخی گفتهاند: دسته دوم از این روایات (که شیر خوردن امام از مادر یا دایه را نفی می کند) از نظر سند ضعیف بوده و قابل استناد نیست.[۱۶]
نتیجه گیری
در ارتباط با شیر خوردن امام حسین (ع) دو دسته روایت وجود دارد: یک دسته حکایت از آن دارد که امام (علیه السلام) از شیر دایه (ام فضل و میمونه) تغذیه فرموده و برادر رضاعی هم داشته است (قثم بن عباس و عبدالله بن یقطر). دسته دوم، شیر خوردن آن حضرت از مادر یا دیگر زنان را نفی کرده و تنها به تغذیه آن حضرت از انگشت یا زبان پیامبر اکرم (ص) اشاره می کند. رسولی محلاتی معتقد است دسته دوم از روایات ضعیف بوده و قابل استناد نیست. محمد سماوی نجفی هم معتقد است امام (ع) به جز از حضرت زهرا (سلام الله علیها) از هیچ بانوی دیگری شیر نخورده است.
پی نوشت ها
[۱] . ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۱۷؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۴، ص۲۸۷
[۲] . بلاذری، أنساب الأشراف، ج۴، ص۱
[۳] . ابن حجر العسقلانی، الإصابه، ج۸، ص۴۵۰؛ کحاله، اعلام النساء، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۷۲؛ ابنحبیب، المحبر، ص۴۵۵
[۴] . ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۱۷
[۵] . شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲۹؛ طبری، دلائل الامامه، ص۱۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۲۹، نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۷۶
[۶] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۴۲
[۷] . یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الإسلامی، ج۶، ص۱۱۳
[۸] . سماوی، إبصار العین، ص۹۳
[۹] . محدث کلینی، کافی، ج۲، ص۵۰۵
[۱۰] . محدث قمی، منتهی الآمال، ج۲، ص۶۵۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۷۶
[۱۱] . محدث قمی، منتهی الآمال، ج۲، ص۶۶۲
[۱۲] . محدث کلینی، کافی، ج۲، ص۵۰۸
[۱۳] . محدث کلینی، کافی، ج۲، ص۵۰۸
[۱۴] . ابن بابویه، علل الشرایع، ج۱، ص۲۰۶
[۱۵] . محدث قمی، منتهی الآمال، ج۲، ص۶۶۲
[۱۶] . رسولی محلاتی، زندگانی امام حسین(ع)، ص۲۲
منابع
ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش
ابنحبیب، محمد بن حبیب، المحبر، قاهره، دار الغد العربی، چاپ اول، ۲۰۰۰م
ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی، الإصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق
ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۲ق
بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، بیروت، مؤسسه الاعلمی، چاپ اول، ۱۳۹۷ق
رسولی محلاتی، زندگانی امام حسین (ع)، تهران، دفتر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش
ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق
سماوی، محمد، إبصار العین فی انصار الحسین، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، ۱۳۸۴ش
طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
قمی، عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۷۹ش
کحاله، عمر رضا، اعلام النساء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۵ق
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ق
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق
مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک، بیروت، المکتبه العصریه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق
یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعه التاریخ الإسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق
بسیار عالی. اما چقدر کم در این باره در جامعه گفته شده. من که تازه دو روز هم نیست که این مطلب رو خوندم و دونستم. بسیار اعجاب انگیز. جل الله الخالق.