- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
شورش یزید بن ولید
ولید در کار زمامداری اهمال کار، و نسبت به اطرافیان خود کم توجه و اهل ساز و آواز و سرگرم کنیزان خواننده، بود. [۱۷۶] او به می گساری و بی حیایی چنان سرگرم شده بود که مجال رسیدگی به امور مردم را نداشت تا اینکه مردم و سپاهیان به ستوه آمدند[۱۷۷][۱۷۸][۱۷۹][۱۸۰] و علیه او شوریدند.
از بزرگترین اشتباهات او این بود که با سختگیری بر پسر عموهای خویش، خشم آنان را علیه خود برانگیخت، او بر پسران هشام سخت گرفت و سلیمان بن هشام را یکصد تازیانه زد و موی سر و ریش او را تراشیده به عمان فرستاد و در آنجا زندانی کرد. [۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳][۱۸۴]
او یمنی ها را نیز که بیشتر سپاه شام را تشکیل می دادند، ناراضی کرده علیه خود برانگیخت. [۱۸۵] او خالد بن عبدالله قسری را که سالار و بزرگ و مورد توجه یمنی ها بود دستگیر کرده به یوسف بن عمر حاکم عراق سپرد تا اینکه بر اثر شکنجه در محرم[۱۸۶][۱۸۷] سال ۱۲۶هجری کشته شد. [۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰][۱۹۱][۱۹۲] سپس جهت سرزنش یمنیان، قصیده ای بلند گفت که یمنی های شام را به شدت بر آشفت. [۱۹۳][۱۹۴]
این اعمال، ولید را منفور مردم و خاندانش ساخت. یزید بن ولید بن عبدالملک جماعتی از خاندان بنیامیه را جهت برکناری او از خلافت به یاری طلبید، گروهی از رجال اموی به او پیوسته پسران خالد بن عبدالله قسری و گروهی از یمنیان نیز با وی همداستان شدند. او سپاهی فراهم آورده به سوی دمشق روانه گردید. آنان در روستایی به نام «بَخراء» بَخراء آبی است در دو میلی قلیعه شام. [۱۹۵] با سپاه ولید روبرو شدند، جنگ آغاز شد ولید شکست خورده و یارانش متفرق شدند. [۱۹۶][۱۹۷]
محاصره اقامتگاه ولید
یزید بن ولید بن عبد الملک پس از مشورت با برادرش عباس و به رغم مخالفت وی، شبانه همراه چهل نفر خروج کرد و ضمن تسلط بر دمشق، [۱۹۸] اقامتگاه ولید را به محاصره در آورد.
تحصن در قلعه محاصره شده
ولید در قلعه بخراء متحصن شد تا اینکه مخالفان از دیوار قلعه بالا رفته بر او دست یافتند. [۱۹۹][۲۰۰][۲۰۱][۲۰۲] ولید بن یزید پس از یک سال و پنج ماه[۲۰۳] و به نقلی یک سال و دو ماه و بیست دو روز حکومت، [۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷] سرانجام در جمادی الثانی سال صد و بیست و شش هجری کشته شد. [۲۰۸][۲۰۹][۲۱۰][۲۱۱] آنان سرش را در دمشق به دار آویختند. [۲۱۲][۲۱۳][۲۱۴] بر جنازه اش کسی نماز نخواند و او را در بخراء به خاک سپردند[۲۱۵][۲۱۶] مدتی بعد جنازه اش مخفیانه به دمشق حمل شد و در باب فرادیس دفن شد. [۲۱۷][۲۱۸]
مرگ ولید به روایت دیگر
بنا بر برخی منابع، ولید برای شکار یا گرفتن کمک از مردم حمص یا برای جنگ با پسرعمویش، عبد العزیز بن حجاج بن عبد الملک (فرمانده لشکر یزید)، به اطراف تَدْمُر (شهری در شام) [۲۱۹][۲۲۰] رفت و در قلعه یا قصر نعمان بن بشیر در بخراء به سر برد. ولید ابتدا با پیشنهاد پنجاه هزار دینار و حکومت حمص به عبد العزیز، کوشید او را از جنگ منصرف سازد، اما عبدالعزیز سپاهی را، به فرماندهی زیاد بن حصین کلبی، به سوی ولید فرستاد و آنان پس از درگیری شدید با یاران وی و ورود به قصر، ولید را کشتند. [۲۲۱][۲۲۲][۲۲۳] آنگاه سرش را بر نی کردند و در شهر دمشق به گردش درآوردند. [۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶]
مدت خلافت ولید و زمان فوت او
به روایات مختلف، خلافت ولید بن یزید، هجده، هفده، پانزده یا چهارده ماه و۲۲ روز طول کشید و با مرگ وی در ۲۵ یا ۲۸ جمادی الثانی ۱۲۶، پایان یافت. [۲۲۷][۲۲۸][۲۲۹][۲۳۰][۲۳۱][۲۳۲][۲۳۳][۲۳۴][۲۳۵]
زوال حکومت بنیامیه بعد از ولید
با کشته شدن ولید، شورش گسترده ای میان مردم پدید آمد و پایه های حکومت بنی امیه رو به زوال نهاد. [۲۳۶][۲۳۷] مروان بن محمد، حاکم آذربایجان و ارمینیه، برای عمر، برادر ولید، نامه فرستاد و از او خواست تا به خونخواهی برادرش قیام کند. خود نیز به همین منظور و جنگ با یزید بن ولید از ارمینیه خارج شد اما وقتی به حرّان رسید، دست از مخالفت برداشت و با وی بیعت کرد. به نوشته ابن کثیر، مردم حمص به خونخواهی ولید برخاستند و در سوگ وی دروازه های شهر را بستند و به نوحه سرایی پرداختند. [۲۳۸][۲۳۹]
فتوحات در دوران ولید
در ایام حکومت ولید بن یزید، “عمر بن یزید” برادر خلیفه به جنگ با روم فرستاده شد. ولید همچنین اسود بن بلال محاربی را به فرماندهی نیروی دریایی منصوب کرد و به او دستور داد تا به سوی قبرس حرکت کند و ساکنین آنجا را مخیر کند که یا به شام بروند و یا عازم سرزمین روم شوند.
اسود بن بلال رهسپار قبرس شد و طبق دستور ولید، اهالی قبرس را مخیر کرد، گروهی از آنان مجاورت مسلمانان را برگزیدند و اسود آنها را به سوی شام فرستاد و دیگران سرزمین روم را برگزیدند و بدانجا انتقال یافتند. [۲۴۰][۲۴۱][۲۴۲] ورود مردم قبرس به شام، بر فقهای شام گران آمد و مردم شام نیز آن را زشت شمردند. [۲۴۳]
در شرق اسلامی نیز کم و بیش فتوحاتی انجام گرفت. بر طبق اخباری که از منابع تاریخی بدست ما رسیده است در این سال جنگهایی در ناحیه سند، توسط عامل سند “یزید بن عِرار” انجام گرفته است. [۲۴۴]
حمله رومیان به قلعه «زِبَطرَه» زبطره شهری بود در شام بین ملیطه و سمیسط و حدث در مرز روم. [۲۴۵] و ویرانی آن نیز، از دیگر وقایع و رخدادهای قابل توجه در دوران حکومت ولید بن یزید است. [۲۴۶][۲۴۷]
فعالیت های عباسیان
در این سال داعیان عباسی بر فعالیت های تبلیغاتی خود بیش از پیش افزودند. نقل شده در این سال سلیمان بن کثیر و مالک بن هیثم و قحطبه بن شبیب و… به مکه رفتند و با (محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب رهبر و امام عباسی.) دیدار کردند. در این دیدار محمد بن علی ابومسلم را بزرگ داعیان خراسان معرفی کرده، رئیس و همه کاره داعیان قرار داد. در این جلسه، محمد بن علی، پسرش ” ابراهیم بن محمد” را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. [۲۴۸][۲۴۹][۲۵۰][۲۵۱]
خصوصیات فردی ولید
گفته اند که ولید، زیبارو، تنومند، میانه بالا، سفید و متمایل به سرخی و دارای موهای جو گندمی، کریم، ستودنی و شاعری خوش طبع و نیکو سرا بود، اما بیشتر سروده هایش مضامینی ضد اخلاقی و کفرآمیز داشت. البته بعضی، برخلاف نظر مشهور، برآنند که این اشعار به وی نسبت داده شده است و سروده او نیست. [۲۵۲]
خصوصیات اخلاقی و اعتقادی ولید
از نظر اخلاقی و اعتقادی نیز او را فاسق، ملحد و هرزه خوانده و نوشته اند که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) او را بدتر از فرعون و رکنی از ارکان جهنم می دانست. [۲۵۳][۲۵۴][۲۵۵][۲۵۶][۲۵۷]
رفتارهای ضد اخلاقی ولید
همچنین به موارد متعددی از رفتارهای ضداخلاقی وی اشاره کرده اند. از جمله آنکه چون به خلافت رسید، بستگان خویش را دعوت کرد و در اشعاری، خدا و فرشتگان نیک و بندگان صالح را شاهد گرفت که شیفته شنیدن غنا، نوشیدن شراب و ملازمت با زنان و ندیمانی است که با جام های شراب به سوی وی می شتابند. به همین دلیل خوانندگان را از مدینه و دیگر شهرها به دمشق فرا خواند. [۲۵۸][۲۵۹]
به نصر بن سیار در خراسان نیز نوشت تا انواعی از آلات موسیقی، زنان خواننده، ظرفهای طلا و نقره، سگ ها و اسب های شکاری تهیه کند و نزد وی آورد. [۲۶۰] همچنین دستور داد تا کنیزی را که نزد وی آواز خوانده بود به هر قیمت بخرند.
برای حماد الروایه، روایتگر اشعار جاهلی [۲۶۱] و به ظاهر مسلمان، [۲۶۲] و خانواده اش مبالغی پرداخت و به کارگزار خود در عراق نوشت تا او نیز ده هزار درهم به حماد بدهد. به خواننده دیگری صد هزار درهم بخشید. کنیزی را هم که او را به طرب آورده بود خریداری کرد. همچنین حوضچه ای مملو از شراب داشت که پس از شنیدن غنا، خود را در آن می افکند. [۲۶۳][۲۶۴][۲۶۵]
پی نوشت ها
۱۷۶. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۳.
۱۷۷.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۳.
۱۷۸. ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۰.
۱۷۹.ابنعبری، مارکریغوریوس، تاریخ مختصر الدوال، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۸.
۱۸۰.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۶۶.
۱۸۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۳۱.
۱۸۲.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۰.
۱۸۳.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۶۶.
۱۸۴.ابن عبدربه، احمد بن محمد، عقدالفرید، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۵، ص۲۰۶.
۱۸۵.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۳۱.
۱۸۶.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۱.
۱۸۷.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۱.
۱۸۸.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۰۸.
۱۸۹. ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۷۶-۲۷۹.
۱۹۰.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۴.
۱۹۱.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۶۰.
۱۹۲.مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بیتا، افست قم، الثقافه الاسلامیه، ص۲۸۱.
۱۹۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۳۵.
۱۹۴. مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بیتا، افست قم، الثقافه الاسلامیه، ص۲۸۱.
۱۹۵.حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵، ج۱، ص۳۵۶.
۱۹۶.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۴.
۱۹۷.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۵۰.
۱۹۸.ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۳۳۶، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
۱۹۹.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۷۸-۱۷۹.
۲۰۰.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۷-۲۸۸.
۲۰۱.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۴۶.
۲۰۲.دینوری، ابنقتیبه، الامامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۲، ص۱۵۴-۱۵۵.
۲۰۳.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۴.
۲۰۴.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۷۰.
۲۰۵.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۹.
۲۰۶.مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۲.
۲۰۷.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۸۵.
۲۰۸.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۴.
۲۰۹. مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بیتا، افست قم، الثقافه الاسلامیه، ص۲۸۰-۲۸۱.
۲۱۰.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۸.
۲۱۱.مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۱۲.
۲۱۲.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۴.
۲۱۳.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۵۰.
۲۱۴.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۸.
۲۱۵.مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۸۰.
۲۱۶.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۸۵.
۲۱۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۶۳، ص۳۴۸.
۲۱۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۸۵.
۲۱۹.حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۱۷، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۹۹ق.
۲۲۰.سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱، ص۴۵۲، دار الجنان، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۲۱.ابن خیاط، ابو عمرو بن ابی هبیره، تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۲۸۸، دار الفکر، بیروت.
۲۲۲.ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۲۸۶، دار صادر، بیروت، ۱۳۸۶ق.
۲۲۳.دیار بکری، حسین، تاریخ الخمیس فی احوال انفس النفیس، ج۲، ص۳۲۰، دارالصادر، بیروت.
۲۲۴.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ص۳۳۳-۳۳۵، دار صادر، بیروت.
۲۲۵.ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۲۸۴-۲۸۹، دار صادر، بیروت، ۱۳۸۶ق.
۲۲۶.ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ص۳۷۳، مؤسسه الرساله، بیروت، نهم، ۱۴۱۳ق .
۲۲۷.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ص۳۳۴، دار صادر، بیروت.
۲۲۸. دینوری، ابن قتیبه، المعارف، ص۳۶۴، دار المعارف، قاهره، تحقیق دکتر ثروت عکاشه.
۲۲۹.طبری، محمد بن جریر، ج۵، ص۵۳۹، تاریخ الامم و الملوک، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چهارم، ۱۴۰۳ق.
۲۳۰.بغدادی، محمد بن حبیب، ج۱، ص۳۱، المحبر، (نرم افزار المکتبه الشامله) .
۲۳۱.ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۳۲۱، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
۲۳۲.ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۳۳۰، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
۲۳۳.ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۳۴۴-۳۴۵، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
۲۳۴.ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ص۳۷۳، مؤسسه الرساله، بیروت، نهم، ۱۴۱۳ق.
۲۳۵.ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ص۷، دار احیاء التراث العربی، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۳۶.طبری، محمد بن جریر، ج۵، ص۵۳۹، تاریخ الامم و الملوک، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چهارم، ۱۴۰۳ق.
۲۳۷.ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ص۷، دار احیاء التراث العربی، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۳۸.ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۱۴، داراحیاء التراث العربی، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۳۹.ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۱۶-۱۸، دار احیاء التراث العربی، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۴۰.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۷۴.
۲۴۱.بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸، ص۱۸۵.
۲۴۲.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۲۷.
۲۴۳.بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸، ص۱۸۵.
۲۴۴.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۳.
۲۴۵.حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۲۱.
۲۴۶.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۷۴.
۲۴۷. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸، ص۱۹۱.
۲۴۸.یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۲.
۲۴۹.ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۱۷۳.
۲۵۰.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۷، ص۲۲۷.
۲۵۱.ابناثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۷۴.
۲۵۲.اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، ص۶، دار الفکر، بیروت، دوم.
۲۵۳.احمد بن حنبل، المسند، ج۱، ص۱۸، دار صادر، بیروت.
۲۵۴.ابن موسی، سید مرتضی، الامالی، ج۱، ص۸۹، منشورات مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، اول، ۱۳۲۵ ق.
۲۵۵.ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، ج۴، ص۲۵۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول، ۲۰۰۰م.
۲۵۶.ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۶، ص۲۷۱، دار احیاء التراث العربی، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۵۷.ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۳، ص۳۲۲، دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
۲۵۸.اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، ص۲۹، دار الفکر، بیروت، دوم.
۲۵۹.اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، ص۵۶، دار الفکر، بیروت، دوم.
۲۶۰. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، اول، ۱۴۰۸ق.
۲۶۱. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، دار العلم للملایین، ج۲، ص۲۷۱، بیروت، پنجم، ۱۹۸۰م.
۲۶۲.ابن موسی، سید مرتضی، الامالی، ص۸۸، منشورات مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، اول، ۱۳۲۵ ق.
۲۶۳. اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، ج۳، ص۳۰۵، دار الفکر، بیروت، دوم.
۲۶۴.اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، ج۶، ص۸۸، دار الفکر، بیروت، دوم.
۲۶۵.دمیری، کمال الدین، ج۱، ص۱۰۸، حیاه الحیوان الکبری، دار الکتب العلمیه، بیروت، دوم، ۱۴۲۴ق.
منابع
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ولیدبن یزید بن عبد الملک»، شماره۶۴۵۰.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ولید بن یزید اموی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۱۶