- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
در یک خانواده، هر اندازه روابط میان همسران، صمیمی تر، سالم تر و پرجاذبه تر باشد، زندگی شیرین تر و با صفاتر می گردد و فرزندان با نشاط و موفقی تربیت می شوند. رابطه صمیمی، سالم و بانشاط، از مهمترین دستاوردهای یک ازدواج موفق محسوب می شود و این دستاورد حاصل نمی شود مگر با شناخت و بکارگیری دقیق عوامل آن. در نوشتار حاضر، به پاره ای از مهمترین این عوامل اشاره می شود.
۱- شناخت حقوق متقابل
اصولا خانواده هاى سالم است که محیط سالمی براى سعادت زن و شوهر و فرزندان باشد، و این مقصد قابل وصول نیست، مگر آن گاه که طرفین به تعهداتى پاى بند باشند؛ در هر جا که اشتباهى و لغزشى پدید آمد، توقف کنند، و با تلاش براى تطبیق خود با ضوابط و قواعد، دوباره به پیش بروند.
افرادى هستند که در اثر عدم آگاهى از ضوابط و حقوق و یا بی توجهى به اصول حیات مشترک، دایم دچار درگیرى و اختلاف بوده، فرصت عمر را، که باید صرف خودسازى شود، در راه مشاجره و اختلافات می گذرانند.
در زندگى زناشویى، در عین این که اصل بر مودّت و صفا و ایثارگرى است، اما این اصل نباید فراموش شود که میزان خواسته ها و توقّعات و تلاش های همسران نمی تواند بی حساب و بر اساس سلیقه شخصى باشد.
اگر بخواهید در زندگى زناشویى و در کنار همسر حقى را به خود اختصاص دهید، ناگزیرید همان حق را براى همسرتان نیز قایل باشید و شک نیست مادام که شما اداى حق همسر را نکرده اید، نخواهید توانست توقّع اداى آن را از او داشته باشید.
شناخت حقوق متقابل همسران و توجه به این حقیقت که اگر براى یک فرد حق در نظر گرفته می شود براى طرف مقابل، مسئله تکلیف مطرح است که باید به آن تکلیف عمل کند، زندگى را از زوایاى تاریک بیرون می آورد و ابعاد وظایف هر دو طرف را روشن می کند.
اسلام براى هریک از اعضاى خانواده، حقوق خاصى معیّن کرده است که در صورت آشنایى با این حقوق، تکلیفى را در مقابل این حقوق باید بر دوش بگیرند.
ضرورى است زن و شوهر هر کدام حقوق و وظایفى که در قبال یکدیگر دارند مورد مطالعه و بررسى قرار دهند تا بتوانند در قبال یکدیگر موضعى نیکو اتخاذ کنند. آگاهى همسران به حقوق و وظایف خود، مقدّمه عمل است و جلوى بسیارى از اختلافات و درگیری هاى فیمابین را می گیرد.
۲- شناخت خواسته ها و نیازهاى همسر
خواسته ها و نیازهاى انسان حد و مرزى ندارد؛ بخشى از آنها جنبه تخیّلى و غیر منطقى دارد که فرد به غیر ممکن بودن آنها واقف است، اما گاهى در تخیّل به آنها می پردازد و از نظر روانى به نوعى، آرام و دلخوش می گردد و از این طریق، تخلیه روانى می کند. بخشى دیگر نیز به نیازها، خواسته ها و انتظارات او از خود و دیگران بر می گردد.
آن قسمتى که مربوط به خواسته ها و نیازهاى فرد از خود است و جنبه عملى و منطقى دارد، موجب انگیزه و در نتیجه، تحرّک و فعالیت او می شود. بخشى که مربوط به دیگران است، مشخص نیست که آیا برآورده می گردد یا خیر. این خواسته ها و نیازها نیز می تواند منطقى و واقعى باشند یا حد و مرزى نداشته باشند.
در روابط بین زن و شوهر، به دلیل اشتراک در همه زمینه ها، خواسته ها و نیازهاى متقابلى وجود دارند که بخشى از آنها طبیعى و منطقى است و معمولا در بیشتر زندگی ها یکسان است.
با این وصف، این بستگى به نوع شخصیت افراد دارد که بتوانند خواسته هاى طبیعى خود را ابراز کنند و حد و مرز آن را نیز حفظ نمایند. آگاهى همسران به این که چه نوع و چه میزان انتظارات، خواسته ها و نیازهاى آنها از یکدیگر شکل طبیعى و منطقى دارند، از نکات مهمی است که باید به آن توجه دقیق داشت.۱
فردى که از همسرش توجه، عاطفه و محبت می خواهد باید توجه داشته باشد که دیگرى نیز این حق را دارد که چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درک نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از این که به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگى می شود و بی توجهى به آن خودخواهى است.۲
گاهى اتفاق می افتد که در کشمکش ها و در برآورده نشدن خواسته ها و نیازها، همسران به مقایسه زندگی هاى دیگران می پردازند. اگرچه همانگونه که گفته شد بخشى از خواسته ها و نیازهاى همسران از یکدیگر جنبه هاى مشترک دارند، اما بخش هاى دیگر تنها اختصاص به آن خانواده دارد.
ضمن این که هر زندگى، مشکلات و کشمکش هاى خاص خود را دارد و هر خانواده سعى می کند ضمن حفظ ظاهر در جامعه، براى رعایت احترام دیگران به خود، زندگى خود را مطلوب و خوشایند نشان دهد. از این رو، مقایسه زندگى خود با دیگر زندگی ها نه تنها مشکلى را حل نخواهد کرد، بلکه باعث بروز کشمکش هاى بیشترى بین همسران خواهد شد.۳
۳- همسویى بینش ها و باورهاى مذهبى همسران
یکى از شرایط ازدواج در اسلام «هم کفو بودن» همسران است و اولین مرتبه از کفویت، همسانى در مذهب و دین. مسلمان نمی تواند با کافر ازدواج کند. اختلاف در مذهب یکى از عوامل مهم درگیرى همسران و از هم پاشیدگى خانواده هاست.
اگر مسلمانى را می بینید که با فردى بی دین ازدواج کرده است و زندگیشان در کمال مهر و آرامش می گذرد، مطمئن باشید که آن مسلمان از اصول و ارزشهاى خود صرف نظر کرده است و در حفظ و دفاع از آنها کوتاه می آید.
اینجاست که اسلام در آغاز ازدواج، مسئله کفو بودن همسران در مذهب و دین را مطرح کرده است تا علاوه بر جنبه هاى معنوى دیگر، کانون خانواده از گرمی و عاطفه مذهبى نیز برخوردار باشد.
بدون تردید، از مهمترین عوامل پیوند پایدار و ازدواج موفق و زندگى آرام، همسویى بینشها و باورهاى دینى و پایبندى عملى همسران به ارزشها و فرایض شرعى است.
بر همین اساس، مردان و زنان خداباور و پاک اندیش در آرزوى داشتن همسرى مؤمن و نیک سیرت و عامل به ارزشهاى قرآنى هستند.
چنین گرایشى در امر روابط خانوادگى، برخاسته از نهاد پاک و فطرت کمال جوى ایشان است و از همین روست که خداوند متعال بهترین ازدواج را وصلت پاکان و متقیان با یکدیگر می داند: «الطَّیباتُ للطَّیبینَ و الطَّیبونَ للطَّیبات» (نور: ۲۶)؛ زنان پاک، از آنِ مردان پاک، و مردان پاک، از آنِ زنان پاکند.
خصلت هاى پاک بشرى این عظیم ترین سرمایه هاى وجود ناشى از خداباورى و تقواپیشگى هستند و تقواپیشگى نیز حاصل توحید و معاد اندیشى. به بیان دیگر، نزد زنان و مردان پاکدل، ارزشمندترین معیار براى روابط سازنده، همسرى همراه و همدلى نیک سرشت، خداپرستى و معاد باورى است، و این خصایص از گرانقدرترین و پایدارترین جاذبه ها در زندگى زناشویى همسران هستند.۴
بنابراین، حفظ و تقویت مستمر و تعالى باورها و ارزشهاى مذهبى توسط همسران، از مهمترین عوامل مؤثر و قوی ترین جاذبه هاى زندگى مشترک است و برخوردارى از اندیشه مذهبى مشترک و همگانى و همراهى در التزام به فریضه هاى مذهبى، زیباترین «حلقه روابط سازنده» را به همسران ارزانى می دارد.
۴- هماهنگى دیدگاه هاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى همسران
از جمله عوامل مؤثر در ایجاد روابط سالم و سازنده میان همسران، هماهنگى و همسویى دیدگاه هاى اجتماعى و باورهاى فرهنگى آنان است.
به یقین، آنان که از نظر اعتقادات و بینش هاى عمیق دینى و رفتارهاى متعالى مذهبى، همسویى کامل دارند، در نگرشها و برداشت های اجتماعى و فرهنگى نیز از اندیشه و زبان مشترک برخوردار خواهند بود.
براى مثال، زمانى که مباحثى همچون تحصیل و کار و فعالیت اجتماعى زنان در عرصه هاى مختلف مطرح می گردد، ایشان بر اساس مبانى و ارزشهاى اسلامی و معیارهاى قرآنى و به دور از تعصّبات فردى و جنسیتى و مشاجرات و جدال هاى بیهوده، به صراحت و آسانى، مواضع فکرى مشترک و مشابهى اعلام می دارند و با صداقت و صلابت، از جایگاه و منزلت زنان به عنوان آرامشگران کانون خانواده سخن می گویند و بر این باورند که به هنگام ضرورت و بر حسب استطاعت، زنان آماده خدمت به جامعه در عرصه هاى تعلیم و تربیت و بهداشت و درمانگرى خواهند بود.
اینان هرگز تحصیل و تحقیق را در انحصار مردان نمی بینند و در ارتباطات اجتماعى، انتخاب شیوه زندگى و فرزندپرورى نیز آراء مشابهى دارند.۵
در زمینه سیاسى، افراد بعضاً خود را تابع یک «ایسم» یا یک مکتب می دانند و حتى ممکن است در این رابطه و در طرفدارى از آن مکتب، داغ شوند و شعارهایى نیز بدهند. اگر طرز تفکر زوجین در مسائل سیاسى واحد نباشد، چه بسا منجر به اختلافات گردیده، این اختلافات بر روابط سالم همسران آسیب وارد کند.
موضع گیری هاى سیاسى، که منشأ عقیدتى داشته باشند، نقش مهمی در ایجاد همدلى و همفکرى همسران در زندگى خانوادگى دارند. تاریخ انقلاب اسلامی کشورمان در این زمینه بهترین نمونه است.
چه بسا مادرانى که فرزندان خود را به دادگاه ها معرفى کرده، روانه زندان نموده اند و چه بسا خانواده ها که در اثر اختلاف فکرى در رابطه با انقلاب و رهبرى، از هم جدا شده اند.
همسرانى که نقطه نظرهاى سیاسى مشترکى درباره نظام و رهبرى داشتند، در ایجاد آرامش در محیط خانه براى همسر خود، از هیچ کوششى دریغ نمیکردند تا همسر خود بهتر بتواند بیرون از خانه با خاطرى آسوده انجام وظیفه کند.
هماهنگى در زمینه فرهنگى نیز در ایجاد روابط سالم و سازنده بین همسران نقش مهمی دارد. اگر زن و شوهر هنگام ازدواج، همان گونه که کفو بودن در اعتقادات دینى را لحاظ نموده اند، کفو بودن در فرهنگ و سطح فکر را نیز مراعات کرده باشند، یعنى با خانواده اى ازدواج کنند که در آن طرز فکرها و طرز تلقّی ها از امور و حوادث و آداب و رسوم و خلقیات و ارزشهاى مورد پسندشان شبیه به همدیگر است، اختلافى نخواهند داشت.
در نظر گرفتن سطح تحصیلات می تواند در این زمینه مؤثر باشد. بعضى افراد در آغاز ازدواج، به فکر فرداى خود نیستند. جنبه هایى را براى انتخاب همسرى می پذیرند که ممکن است در آینده در روابط آنان ایجاد مشکل کند.
۵- گفتگوهاى متقابل همسران و بیان احساسات
زوجه ها باید با کلام و با احساس، با یکدیگر ارتباط برقرار سازند تا صمیمت و صفا در بین آنها حاکم شود. بسیارى از افراد هرگز براى همسر خود ابراز احساسات نمی کنند، می ترسند که رفتارشان احمقانه به نظر برسد، فکر می کنند که ابراز احساسات نوعى رفتار بچه گانه و در بعضى موارد، نوعى ریسک کردن است و با طرح احساسات خود آسیب پذیر می شوند.
اغلب زنها از ارتباط با همسرشان شکایت دارند، ولى هیچ اقدامی براى بهتر شدن این روابط انجام نمی دهند؛ آنچه در درون خود دارند بیان نمی کنند.
وقتى زن و شوهر احساس خود را با همدیگر در میان می گذارند، به تدریج با هم دوست می شوند و از حالت صرفاً زن و شوهر و عاشق و معشوق بیرون می آیند.
این عنصر دوستى را اغلب زوجهایى که با یکدیگر روابط حسنه دارند به زبان می آورند: «ما دوستان خوبى هستیم. می توانیم درباره هر موضوعى با هم حرف بزنیم.» از آنجا که اغلب ازدواج ما در اثر جاذبه هاى جنسى شروع می شود و پاى دوستى در میان نیست، بعضى از زوجها هرگز دوست خوب بودن را نمی آموزند.۶
دوست خوب بودن مستلزم در میان گذاشتن نقطه نظرها، فعالیت ها و احساسات، بدون داشتن احساس مالکیت و داورى است. امروزه بسیارى از زوجهاى جوان نمی خواهند پاى دوستى را به روابط زناشویى بکشند؛ معتقدند که ماهیت دوستى تغییر می کند و آنها مایل نیستند که روابط زناشویى خود را به خطر بیندازند.
متأسفانه این باور بدى است که بسیارى از همسران معتقدند زن و شوهر نمی توانند دوستان یکدیگر باشند.۷
بیان احساسات و گفتگوهاى متقابل در شناخت بهتر آنها بسیار ضرورى است. مردى را در نظر بگیرید که از شرکت در مهمانی ها و برنامه هاى اجتماعى متنفّر است، در مقابل، همسر او این برنامه ها را دوست دارد. هر بار که در یک مهمانى شرکت می کنند، مرد بدون این که با کسى حرف بزند، تک و تنها در گوشه اى می نشیند، ولى زن به شدت با دوستانش گرم می شود و بعد در راه مراجعت به خانه زن از رفتار غیر اجتماعى شوهرش عصبانى می گردد و مشاجرات شروع می شوند.
اما اگر مرد احساس خود را براى همسر خود بیان کند که «دوست دارد او هم با دیگران رفتار گرم و صمیمی داشته باشد و به شیوه همسرش غبطه می خورد، ولى به علت خجالتى بودن نمی تواند این گونه رفتار کند» چنین مشاجراتى پیش نمی آید.
۶- ارضاى نیاز جنسی
بدون شک، اگر انسانها فاقد غریزه جنسى بودند، تن به ازدواج و تشکیل خانواده نمی دادند و هرگز از کانون گرم خانواده جدا نمی شدند و مسئولیت هاى دشوار زندگى مشترک را نمی پذیرفتند. همه انسانها بر اساس کشش و جاذبه غریزه جنسى، به ازدواج می پردازند و بدین وسیله، نسل بشریت استمرار و دوام پیدا می کند.
نکته بسیار حساسى که توجه به آن ضرورى است، این که همان گونه که غریزه جنسى عامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده و روابط همسران نیز نقش مهمی دارد.
تحقیقات انجام شده حاکى از آن است که بخش قابل توجهی از اختلافات بین همسران و طلاق ها، معلول عدم ارضاى جنسى صحیح و متعادل این غریزه می باشد. سرد مزاجى زنان یا مردان و یا بی اهمیتى به ارضاى صحیح و طبیعى غریزه جنسى، خانواده تشکیل شده را در آستانه طلاق قرار می دهد.۸
روابط زناشویى با ارضاى غریزه جنسى فرق دارد. چه بسیارند افرادى که به عمل زناشویى اقدام می کنند، ولى به هیچوجه غریزه جنسى آنان ارضاء و اشباع نمی گردد. به عبارت دیگر، تحقق ارضاى جنسى تنها در ارتباط با برقرارى روابط جسمی نیست، بلکه احتیاج به آمادگى جسمی و روحى دارد.
مردان باید بدانند زنان تنها به دفع عمل جنسى نیاز ندارند، بلکه از نظر روحى و تمایلات زنانه، احتیاج دارند که از طرف مردان به عنوان زن بودن و تمایلات زنانگى مورد تأیید قرار گیرند.
مرد پیش از عمل جنسى، باید با ابراز اعمال و رفتارى که نشانگر بازى و شوخى است، زن را براى عمل جنسى مهیا سازد. نتیجه دیگرى که از این رهگذر عاید می گردد، آن است که زن تمام شخصیت زنانه خود را در این حالت حس می کند و می فهمد که شریک زندگى مرد بوده، همتاى اوست.۹
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) نقل می کنند که فرمود: «هرگاه مردى بخواهد با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب کند.»۱۰
امام صادق (علیه السلام) همچنین می فرمایند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد با همسرش هم بستر گردد، باید پیش از شروع، با همسرش ملاعبه و مداعبه داشته باشد.»۱۱
ملاعبه و مداعبه یعنى بازى و شوخی هاى مناسب و نشاط انگیز پیش از هم بستر شدن با همسر. این کار عمل جنسى را پاکیزه تر و لذتبخش تر می کند و به عبارت دیگر، با این کار، آمادگى زنان در وصول به اوج لذت جنسى تشدید می گردد و رضایت خاطر آنها محسوس تر خواهد شد.
حضرت على (علیه السلام) فرمودند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد که با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب نماید، زیرا زنان نیازمندی هایى دارند.»۱۲
روشن است که ناز و کرشمه خریدار می طلبد و مردان باید با برگزارى مقدماتى به عنوان ملاعبه، زنان را در وصول به اوج لذت جنسى یارى رسانند، به خصوص آنکه این کار در آماده ساختن ترشحات و هورمون هاى جنسى زنان نقش مهمی دارد.
۷- تنظیم رابطه صحیح بین خانواده های همسران
دختر و پسرى که از کودکى در دامن خانواده اى رشد یافته است، نمی تواند و نباید خانواده خود را به راحتى و سادگى فراموش کند. احساسات و عواطف هر فرد در مورد خانواده اش، حتى اگر خاطراتى ناخوشایند نیز داشته باشد، ریشه دار و عمیق است.
از آنجا که دلبستگى دخترها به خانواده خود و نیازشان به دیدار خانواده بیشتر است، دلتنگى و غمگینى در دخترانى که پس از ازدواج ناچار به ترک بستگان و شهر خود هستند، بیشتر بروز می کند.
از این رو، زن و شوهرى که ازدواج می کنند، نباید چنین انتظارى از یکدیگر داشته باشند که با افراد خانواده خود قطع رابطه کنند و یا در این مورد اعتراضى داشته باشند و یا چنین تلقى شود که رابطه هر کدام با خانواده خود دلیلى بر بی مهرى و بی توجهى او به همسرش است.
البته میزان این روابط باید به گونه اى باشد که خللى به روند زندگى زناشویى زن و شوهر وارد نسازد و موجب غفلت و یا کوتاهى از انجام وظایف زندگى مشترک نشود.
در صورت امکان، بهتر است که زن و شوهر به اتفاق همدیگر با خانواده هاى خود رفت و آمد داشته باشد، اگرچه از نظر روانى لازم است که گهگاه زن و شوهر به تنهایى با خانواده هاى خود معاشرت کنند و به گفتگو هاى خصوصى و خانوادگى بپردازند.۱۳
مسئولیت تنظیم روابط و رفتار مناسب و درست زن و شوهر با دو خانواده بر عهده فرزند آن خانواده است که نقش مهمی در ایجاد رابطه اى صمیمی و دوستانه بین همسر و خانواده خود دارد و شخص اوست که باید به گونه اى رفتار کند که محبت و صمیمیت بیشترى بین آنها برقرار شود. ذکر نکات مثبت همسر در زندگى مشترک و مطرح نکردن نکات منفى و کشمکش هاى زندگى خصوصى با خانواده خود، از نکات بسیار مهم است.۱۴
باید توجه داشت که زن و شوهر اگر اختلاف سلیقه و یا برداشت هایى از خانواده دیگرى دارند، بهتر است تا حد امکان از بیان آن خوددارى کنند؛ چرا که هیچ فردى به سادگى نمی تواند انتقادات دیگران را نسبت به افراد خانواده خود بپذیرد و بعضى از انتقادها باعث بروز واکنش هاى عصبى می گردد که همراه با مقاومت هاى روانى است و یا موجب ابراز انتقاد و عیبجویى متقابل از خانواده دیگرى خواهد شد، مگر در بعضى موارد که انتقاد و یا گله به گونه اى ملایم بیان شود و همسر او انسانى منطقى باشد.
البته نمی توان پذیرفت که هر انتقاد و یا گله شوهر و یا زن از خانواده دیگرى می تواند درست و صحیح باشد، بلکه این احتمال وجود دارد که این انتقاد ناشى از سوءتفاهم ها و یا اختلاف فرهنگ دو خانواده باشد.۱۵
زن و شوهر باید به گونه اى با خانواده هاى خود رفتار کنند که آنان را از ابراز انتقاد و یا گله از همسرشان باز دارد. دو خانواده نیز نباید چنین تصور کنند که مانند گذشته می توانند و یا باید از جزیی ترین مسائل زندگى مشترک و زناشویى فرزندشان آگاه شوند و یا به خود اجازه دهند که در زندگى مشترک فرزندشان دخالت کنند.
قطع رابطه یک طرفه و یا دو طرفه با خانواده ها موجب بروز خلأ عاطفى خواهد شد که نه تنها زن و شوهر را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه بر نوه ها نیز از جهات روانى و اجتماعى تأثیر خواهد گذاشت. آنها نیاز دارند که با خانواده هاى پدر و مادر خود در ارتباط باشند، و گرنه آنان نیز احساس کمبود عاطفى خواهند کرد.
نتیجه گیری
ایجاد رابطه سالم در زندگی مشترک همسران، نیازمند عواملی است که از مهمترین آنها می توان به درک متقابل همسران از یکدیگر در حوزه های گوناگون عاطفی، اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی، رابطه جنسی صحیح و معاشرت و تعامل سازنده با خانواده هایشان اشاره کرد. شناخت و پیاده سازی اصولی این عوامل، نقشی سازنده در ارتقای کیفی روابط همسران با یکدیگر داشته و فضایی صمیمی و سازنده را برای زوجین فراهم می سازد.
پی نوشت ها
(۳-۲-۱). عسکرى، نقش بهداشت روان در زندگى زناشویى ازدواج طلاق، ص ۲۶۶ – ۲۶۷
(۴). افروز، همسران برتر، ص ۶۶ـ۶۵
(۵). همان، ص ۶۷؛
(۶). کوران، استرس و خانواده سالم، ص ۴۱
(۷). همان، با تلخیص
(۸). رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص ۱۰۲
(۹). رشیدپور، روان شناسى ازدواج در اسلام، ص ۹۱
(۱۰). حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۸۲
(۱۲-۱۱). همان، ج ۱۴، ص ۸۲ و ۸۳
(۱۳). عسکرى، پیشین، ص ۲۵۲
(۱۵-۱۴). همان، ص ۲۵۳ـ ۲۵۴
منبع: اقتباس از مقاله روابط سالم و سازنده بین همسران؛ نویسنده: داود حسینی؛ نشریه معرفت؛ شماره ۷۵؛