- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
آنچه برای ما در این قسمت مهم است، سیره عملی امام در برخورد با فرزندان است:
۱- شناخت و درک فرزند
یکی از مسائل بسیار مهم و حیاتی در مواجهه با فرزند، شناخت و درک آن است. پس از شناخت این عضو جدید و تازه از راه رسیده، میتوان در باره آینده او تصمیمات بهتری اتخاذ نمود.
تضاد اندیشه و افکار بین نوجوان و کهن سال، طبیعی و بر اساس حکمت و مصلحت است. در رفتار با فرزندان، مهم درک این تضادها و احترام گذاشتن به افکار آنان است. بسیاری از اختلافات و بینظمیهایی که خانوادهها با آن مواجهاند، ناشی از پافشاری هریک از والدین و فرزندان بر افکار خود و تحمیل آن بر دیگری است. امام خمینی (ره) در این باره میفرماید: “بچه شیطون است او باید شیطنت کند و بچهای که یک گوشه بیفتد و بخوابد، چهارزانو بنشیند، این بچه نیست، بزرگسال است.”۱۷
فرمایش امام در باره کودکان، نشانگر این مطلب است که عالم کودکی با بزرگسالی تفاوت دارد؛ یعنی سن کودکی اقتضای بازیگوشی دارد، در حالیکه بزرگسالی اقتضای وقار و متانت. بنابراین، امام با دنیای کودکان آشنا بوده است. نکته بسیار مهم تربیتی که در این زمینه به دست میآید، این است که در مقام تعامل، این پدر و مادر و بزرگسالان هستند که باید خود را در شرایط سنی کودکان قرار دهند و با آنها کودکی کنند نه اینکه از بچهها بخواهند که مثل بزرگترها باشند.
امام علی (علیه السلام) میفرماید: “من کان له ولد صبا؛۱۸ کسی که فرزند کودکی دارد، با او کودکی کند.”
چون که با کودک سروکارت فتاد پس زبانی کودکی باید گشاد
۲- توجه به نیازهای اساسی فرزند
این مرحله از حساسترین دوران کودک به حساب میآید که دقت و آگاهی زیادی را میطلبد. بسیاری از این نیازها به گونهای است که کودک خود قادر به ابراز آن نیست. این پدر و مادر هستند که باید با درایت و تیزبینی، نیازهای کودک را شناسایی و به آن پاسخ مثبت و مفیدی دهند.
۲-۱- بازی
بازی یکی از طبیعیترین فعالیتهایی است که بیشترین وقت کودک را به خود اختصاص میدهد. کودک، ساعتها بدون اینکه احساس خستگی و کسالت کند به بازی مشغول میشود. رمز این شور و شوق در این است که میل به بازی از درون او میجوشد و هیچ امر و نهی از بیرون دخالت ندارد.
این خود از شگفتیهای آفرینش است که در این سن و برای این روح لطیف، چنین شغل مورد علاقهی را در نظر گرفته است. خانم “ماریا مونته سوری” پزشک و مربی تربیتی، بازی را مدرسه بزرگی میداند که کودک در آن پرورش مییابد و نیروی بدنی، ذهنی و اجتماعی او رشد میکند و برای زندگی کردن از هر جهت او را آماده میکند.۱۹
امام خمینی (ره) به این نیاز کودک توجه ویژه داشت. مرحوم حاج احمد آقا در باره بازی کردن امام با بچهها، اینگونه نقل میکند: “بارها شده بود که من وارد اتاق میشدم و امام مرا نمیدیدند. میدیدم که امام با زانو روی زمین نشستهاند و پسرم علی روی دوششان سوار است. خیلی دلم میخواست از آن صحنهها عکس بگیرم، اما میدانستم که امام نمیگذارند.”۲۰
امام خمینی (ره) در بازیهای بچهها شرکت میکرد و بقیه خانواده را نیز راهنمایی میکرد که چه بازیهایی برای کودک مفید است. امام خطاب به فاطمه طباطبایی میگوید: “بگذار بچه آزاد باشد و بچهها با محیط و طبیعت اطرافشان بازی کنند، بچههایی که در خاک بزرگ میشوند خیلی سالمترند تا آن بچههایی که لای زرورق بزرگ میشوند.”۲۱
۲-۲- محبّت
محبت یکی از مهمترین و اساسیترین نیازهای کودک است. کودک، این موجود ظریف، لطیف و عاطفی، توان رو در رویی با بیمهریها را ندارد. امام صادق (علیه السلام) از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند: “من قبّل ولده کتب الله عزّ و جلّ له حسنه و من فرّ حه فرّحه الله یوم القیامه و… ؛۲۲ کسی که فرزندش را ببوسد، خداوند در پرونده او عملنیک مینویسد و کسی که فرزندش را خوشحال کند، خداوند او را در روزقیامت خوشحال میکند.”
در اهمیّت و ضرورت محبّت به فرزند، همین بس که خداوند، بوسیدن او را عمل نیکو شمرده و برای مسرور کردن او پاداش قطعی در نظر گرفته است. در دیوان عدل الهی، پاداش دادنها بدون حساب و کتاب نیست؛ (فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ)؛ بلکه بر اساس اعمال مفیدی که انجام دادهاند، مستحق در یافت پاداش میشوند. پس اصل محبت و نیاز فرزند به آن یک امر مسلم و پذیرفته شدهای است.
در باره محبّت کردن امام خمینی (ره) به بچهها مواردی زیادی نقل شده است که به چند نمونه اکتفا میکنیم: “علی، خیلی به امام علاقه داشت. در مقابل، آقا هم خیلی به ایشان علاقهمند بودند. روزی نبود که علی امام را نبیند. امام قبل از ظهر میخوابیدند، ما مواظب بودیم که مبادا علی آقا را از خواب بیدار کند. و… [بالاخره یک روز این اتفاق میافتد] این بچه خودش را روی آقا انداخت و آقا را بیدار کردند. ایشان بدون اینکه کوچک ترین حرفی بزنند، بچه را بغل کردند و در آغوش گرفتند و بنا کردن به بوسیدنش.”۲۳
از سیره امام خمینی (ره) به دست میآید که ایشان، تنها به دوست داشتن و حتی به رفتارهای محبّت آمیز با فرزندان اکتفا نمیکردند؛ بلکه این دوستی را به طرف اعلام میکرد که شما را دوست دارم. امام شعر زیبای در باره نوه عزیزش علی دارد که بیانگر همان ابراز دوستی است:
فارغ از هر دو جهانم به گل روی علی از خم دوست جوانم به خم موی علی
طیکنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست یاد آرم به خرابات چو ابروی علی
بنابراین در امر محبت، مهم این است که در کودک این باور به وجود بیاید که کسی او را دوست دارد. بهترین راهکار عملی امام خمینی (ره) برای تقویت این باور، ابراز و اعلام دوستی به فرزندان است.
۳- تربیت فرزندان
کودکان همگی با فطرت الهی و همراه با روحیاتی پاک و زمینههایی آراسته زاده میشوند. این محیط است که با تأثیر مستقیم و غیر مستقیم، زمینه هدایت یا گمراهی را فراهم میآورد. مؤثرترین و نخستین آموزگاران تربیت فرزندان، والدین هستند.
“تمدن بشری میراثی نیست که بدون کوشش و رنج از گذشتگان به دست آیندگان رسیده باشد، بلکه تمدن، میراثی اجتماعی است که بشر در به دست آوردن آن تلاش کرده و سالیان بیشمار در نگهداری آن کوشیده است. این میراث، جز به وسیله تربیت از نسلی به نسلی دیگر انتقال نیافته است؛ زیرا تربیت عامل انتقال اندوختههای فکری، ارزشهای والای انسانی و خصلت های نیکو از پدران به فرزندان میباشد”۲۴
با توجه به شناخت و اعتمادی که فرزندان نسبت به والدین دارند، رفتار و کردار آنها در ذهن خودآگاه و ناخودآگاه فرزندان نقش میبندد که کپی آن را در رفتار با دیگران ارائه میدهند. لذا برای الگوپذیری و اعتمادسازی هرچه بهتر فرزندان، پدر و مادر باید شرایط لازم را داشته باشند.
۳-۱- هماهنگی در گفتار و رفتار
زندگی خانوادگی امام خمینی (ره) نشان میدهد که ایشان آنچنان بین گفتار و کردارشان پیوند زده بود که فرزندان با تمام وجود، اندوختههای فکری، ارزشهای والای انسانی و خصلتهای نیکو را در وجود پدر لمس میکردند. خانم زهرا مصطفوی فرزند امام میگوید: “ایشان با عمل و سلوکشان بیشتر از سخنانشان به ما میآموختند، رفتار و کردار ایشان نمونه عینی اخلاق اسلامی را در ذهنمان تداعی میکرد و مصاحبت با ایشان اثر خاصی در روح و روان ما برجا میگذاشت.
خوب به یاد دارم که آرام از خواب برمیخاستند و به نماز میایستادند و سعی میکردند هنگام وضو، صدای گامهایشان آرامش دیگران را برهم نزند. غالباً دیگران را نه با کلام که با عمل به ادای فرایض دعوت میکردند و همواره سعی داشتند کلام حق را با حلاوت و شیرینی و آرامش و ملاطفت قرین سازند، هرگز در این خصوص به عتاب متوسل نمیشدند و عبادت خدا و انجام واجبات را در نظر دیگران سنگین و طاقتفرسا جلوهگر نمیساختند.
همسرم به جهت عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار میکرد و به نماز وا میداشت. امام وقتی از این ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند که: “چهره شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن” این کلام آن چنان مؤثر افتاد و اثر عمیقی بر روح و جان دخترم به جای گذاشت که بعد از آن خودش سفارش کرد که برای اقامه نماز صبح به موقع بیدارم کنید.”۲۵
خانم فریده مصطفوی فرزند دیگر امام میگوید: “کارهای دینی به ما دیکته نمیشد، در خانواده وقتی ما رفتار امام را میدیدیم، خود به خود در ما تأثیر میگذاشت و همیشه سعی میکردیم مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمیشدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند، وقتی کاری را به ما میگفتند، انجام ندهید و ما میدیدیم که ایشان در عمرشان آن کار را نمیکنند، قهراً ما هم انجام نمیدادیم.
مثلاً به ما میگفتند: باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو میگرفتند و مشغول نماز خواندن میشدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازی کردن بودیم و… ولی یک بارهم به ما نگفتند که الان دست از کارتان بردارید، موقع اذان است، دست از بازیتان بردارید و بایستید برای نماز.”۲۶
خانم فاطمه طباطبایی از امام نقل میکند: “با بچهها روراست باشید تا آنها هم روراست باشند. الگوی بچهها، پدر و مادر هستند، اگر با بچهها درست رفتار کردید، بچهها درست بار میآیند، هر حرفی که به بچهها زدید به آن عمل کنید.”۲۷
در این نموداری که امام خمینی (ره) آن را برای فرزندانش با رفتار خویش ترسیم نموده شاخصهای آن، ارتباط با خدا، صداقت و راستی و… به گونهای است که نمیتوان اندازه آنها را با عدد و ارقام نشان داد. با توجه به این نمودار و شاخصهای آن که فرزندان امام با تمام وجود آنها را لمس کرده است، آثار تربیتی ژرف و ماندگاری را در وجود بچهها نهادینه کرده است.
پیام امام خمینی (ره) به پدران و مادران این است که اگر آموزهها، با این روش به فرزندان منتقل شوند، عمیق و ماندگار خواهد بود. لذا اگر مربّیان، با روش امام به سراغ فرزندان بروند، قطعًا پاسخ مثبت است.
۳-۲- مراقبت از فرزندان
پس از آشنا کردن فرزندان با هنجارها و هماهنگ بودن گفتار و رفتار، باید رفتار آنان را نیز کنترل و هدایت کرد. امام خمینی (ره) در قبال رفتارهای فرزندان، رضایت و خشنودی خویش را با کارهای مطلوب و نارضایتی و ناخشنودی را با کارهای نامطلوب آنان همراه ساخته بودند.
خانم فاطمه طباطبایی نقل میکند: “یادم است که پسر کوچکم وقتی با تندی جوابم را میداد، آقا جداً از رفتار او با من ناراحت میشد، بعداً او را جداگانه میخواستند و میگفتند تو رفتارت با مادرت خیلی بد بود. به من میگفتند نباید رفتارش این گونه باشد. یعنی از کنار این قبیل مسائل به ظاهر ساده هم راحت رد نمیشدند.”۲۸
این عکسالعمل امام در مقابل اشتباه بچهها، نشان میدهد که ایشان تا چه اندازه به هنجارها اهمیت میدادند و در مقابل هنجارشکنیهای آنان میایستادند تا به فرزندان بفهماند که خواستهها و رفتارهای آنان نمیتواند بیحد و حصر و بدون قاعده و قانون باشد.
خانم فاطمه طباطبایی در جای دیگر نقل میکند: “امام بعد از سن تکلیف بچهها، بیشتر دقتشان در تعلیم و تربیت آنها بود. همیشه از ما میپرسیدند: آیا شما میدانید بچههاتان کی از خانه بیرون میرود و کی میآید، با چه کسانی رفت و آمد میکند و یا چه صحبتهایی میکند.”۲۹
۴- آموزش فرزندان
خداوند دانا، در باره ضرورت و کارآیی علم میفرماید: (یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ)۳۰ “ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین بگذرد، پس بگذرد، ولی هرگز نمینوانید، مگر با نیروی علم.”
پس بهبودی زندگی مادی و معنوی انسان، در گرو علم است. این علم است که به انسان کمک میکند که چگونه زندگی کند تا به هدف خویش نائلآید. امّا آنچه که مهم است و باید روشن شود، تعیین هدف است و اینکه علم با چه راهکار و مبنای میتواند ما را به آن هدف برساند.
امام در فراگیری علوم یک مبنا دارد و آن این است که انسان باید در هر رشتهای که تحصیل میکند، فقط یک هدف داشته باشد و آن هم رسیدن به قرب الهی است.۳۱ خانم فاطمه طباطبایی میگوید: ” امام در مورد تحصیل دخترانشان، اصرار نمیکردند که حتماً فلان رشته را بخوانید و یا فلان رشته را نخوانید. اساساً دخالتی در این امور نمیکردند. حداکثر این بود که توصیه به تحصیل علم میکردند. امام همیشه مشوق ادامه تحصیل آنها بودند و تأکید میکردند که علم برایشان حجاب نشود.”۳۲
بنابراین امام خمینی (ره) درباره تحصیل فرزندان و اینکه در چه رشتههایی ادامه تحصیل دهند، فقط راهکار و مبنا معرفی کرده و آن این است که هدف از تحصیل رسیدن به قرب الهی باشد. پس هر علمی که انسان را به این هدف برساند مفید است. فرق نمیکند که موضوع این علم چه باشد؛ فقه، اصول، فلسفه، الهیات، تاریخ، جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، فزیک، شیمی، طب و… به نظر امام، مهم این است که مبانی این علوم بر محوریت خدا و رسیدن به کمال طراحی شده باشد.
به این نکته باید توجه داشته باشیم، مبنایی را که امام خمینی (ره) برای تحصیل علوم در نظر گرفته، میتواند مبنایی کلیدی و راهگشا برای نظام آموزش و پرورش جامعه اسلامی نیز باشد. یعنی نظام آموزش و پرورش به علومی اجازه وارد شدن به این نظام مقدس را بدهد که با این مبنا سازگاری داشته باشند و یا اینکه خود هریک از علوم را تعریف نماید و علومی را که بر مبنای غیر الهی بنا شده، فقط از دادهها و اطلاعات آن استفاده شود و در صورت نیاز، مبانی آنان نیز مورد نقد و ارزیابی قرارگیرد.
نتیجه
تئوریپردازان مسائل خانواده به طور خاص و توده مردم به طور عام، نتوانسته اند راهحل مناسبی برای نهاد خانواده در نظر بگیرند و حاصل آنچه انجام شده، افراط و تفریطهایی است که در این زمینه صورت گرفته. اگر دیدگاه اسلام در باره خانواده درست شناسایی و به مرحله اجرا گزارده شود، میتوان بهترین راهحل و بهترین مدل از نوع خانواده اسلام را به جهان ارائه نمود که ما نمونه بزرگی از این مدل اسلامی را در زندگی خانوادگی امام خمینی (ره) میبینیم.
امام خمینی (ره) با الهام از منبع وحی و سیره عملی اهلبیت (علیهم السلام) توانست خانوادهای را تشکیل دهد که محور و اساس تربیت واقع شد. در خانواده امام، خانهداری از مهمترین اشتغالات محسوب میشد که کمتر کاری به اهمیّت آن دیده میشود. هیچگاه مسائلی چون رهبری جامعه اسلامی، کارهای علمی، تبعیدها وغیره، امام را از توجه به مسائل معیشتی و روحی روانی خانوادهشان باز نمیداشتند.
امام نهاد خانواده را از مهمترین امور زمینهساز، برای شکوفایی استعدادها میداند. ایشان فضای خانه را آکنده از محبت، عاطفه، عشق و معنویت میکردند تا فرزندان بتوانند در این فضای سالم و خالی از آلودگی به رشد و نمو طبیعی خویش دست یابند.
راهکارهایی عملی را که امام برای تقویت این روند به کار میگرفتند، یکی تکریم و احترام گزاردن به فرزندان بود که به آنها توجه میکردند، به افکار و خواستههایشان احترام میگذاشتند و در بازیهای کودکانه آنها شرکت مینمودند. دیگری بالابردن سطح معنویات و اخلاق در خانواده بود.
در جامعه امروزی، بسیاری خانوادهها از آرامش و آسایش بیبهرهاند. در حالیکه نهاد خانواده برای رسیدن به آن، بنا نهاده شده. برای برونرفت از این مشکلات، بهترین راهحل این است که زندگی خانوادگی امام خمینی (ره) را که مورد قبول خانوادهها بوده و آن را به عنوان الگو میپذیرند به جامعه معرفی کنیم تا چراغ راهی باشد برای کسانی که در صدد ایجاد و تقویت یک خانواده سالم، پویا، با نشاط، صمیمی، معنوی و اخلاقی هستند.
پینوشتها
۱- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) “جایگاه زن در اندیشه امام خمینی (ره)” قم:مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،چاپ نهم، ۱۳۸۴ ص۱۱۷
۲- طبرسی، رضی الدین حسن بن فضل، “مکارم الاخلاق” قم: شریف رضی، ۱۴۱۲ هـ ق، ص ۱۹۶.
۳- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، پیشین، ص۳۳
۴- مجلسی، محمد باقر، “بحار الانوار” بیروت: مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴هـ ق، ج۷۵، ص۳۸۵
۵- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، پیشین، ص۹۱
۶- سعادتمند، رسول، “نامههای عرفانی، عاطفی و خانوادگی امام خمینی (ره)”، قم: تسنیم، ۱۳۸۵ص۱۹۸
۷- طبرسی، رضی الدین حسن بن فضل، پشین، ص ۱۹۹.
۸- دهخدا، علی اکبر، “لغت نامه” ۱۳۸۳، ص۲۶۳۳
۹- ستوده، امیر رضا، “پا به پای آفتاب”، نشر پنجره،۱۳۷۳، ج۱، ص۱۰۷
۱۰- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، پیشین، ص۱۱۹
۱۱- سعادتمند، رسول، پیشین، ص۱۹۹
۱۲- همان، ص۱۹۵
۱۳- روم/ ۲۱
۱۴- سعادتمند، رسول، پیشین،ص۱۵۱
۱۵- وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً؛ روم/ ۲۱
۱۶- دورانت، ویلیامجیمز “لذات فلسفه”، ترجمه عباس زریاب خویی، تهران: انتشارات علمی فرهنگی کتیبه، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۰؛ ص۴۵۶
۱۷- طباطبایی، فاطمه ، “مجله آشنا”، شماره ۱۰، آبان و آذر، ۱۳۷۲، ص۳۰
۱۸- حرعاملی، محمد بن حسن، “وسائل الشیعه” قم: آل البیت (علیهم السلام) ، ۱۴۰۹ هـ ق، ج۲۱، ص۴۸۶.
۱۹- عربی، فاطمه، “روان شناسی کودک” (galaxyroad.com) 10/3/1384.
۲۰- ستوده، امیر رضا، پشین، ج۱، ص۸۳
۲۱- طباطبایی، فاطمه ، پشین.
۲۲- کلینی، محمد بن یعقوب، “الکافی” تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵، ج۶، ص۴۹
۲۳- مطهری، محمد رضا، “شرحی بر جلوههای رفتاری امام خمینی (ره) با کودکان و نوجوانان”قم: فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۳،ص۶۵
۲۴- قرشی، باقرشریف، “نظام تربیتی اسلام” ترجمهــــ قم: فجر، چاپ اول، ۱۳۶۱، ص۱۲
۲۵- ستوده، امیر رضا، پیشین، ص۱۲۳
۲۶- مطهری، محمد رضا، پیشین، ص۱۰۸
۲۷- همان، ص۲۷
۲۸- “مجله زن روز” شماره ۱۲۶۷، خرداد ماه سال ۱۳۶۹، ص۱۷
۲۹- ستوده، امیر رضا، پیشین، ص۱۹۱
۳۰- رحمن/ ۳۳
۳۱- ستوده، امیر رضا، پیشین، ص۲۱۲
۳۲- همان، ص۱۷۱
منبع: کوثر معارف؛ ۱۳۸۶؛ شماره ۳؛ محمد جمعه شیخزاده