- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
۵- مسئولیت تربیتجنسی
مقصود از تربیتجنسی این است که طفل را طوری پرورش دهیم که وقتی به سن بلوغ میرسد، حلال و حرام را در مسائل جنسی تشخیص دهد و به وظایف زناشوئی و همسری آگاه باشد و همواره از لاابالیگری پرهیز نموده و پاکدامنی خود را حفظ نماید. او باید راه و رسم عفت اسلامی را دانسته و به آن عمل کند.(۵۰)
ممکن است این طور بنظر رسد که غریزه جنسی پدیدهای مربوط به دوران پس از بلوغ است در حالی که این غریزه از خردسالی با کودک همراه بوده و نیازمند تربیت و هدایت است. غریزه جنسی اگر در مسیر صحیح و هدایتمند قرار گیرد مایهی حیات، تداوم، بقای نسل، صمیمیت، مهرورزی و انگیزهای برای تلاش و حرکت میشود.(۵۱)
در قرآن دستوراتی در این زمینه وجود دارد. به عنوان نمونه به یکی از نکات دقیق تربیتی که مربوط به روابط داخلی خانوادهها(یعنی میان پدر و مادر و فرزندان) میشود پرداخته میشود که در سوره نور دستوراتی برای پدران و مادران دلسوز و طالب پاکی و عفاف خانواده وارد شده است. در این سوره فرزندان به دو دسته تقسیم میشوند: ۱- آنها که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند و ۲- آنها که به سن بلوغ رسیدهاند.
نکته مهم این است که هر دو گروه سنی کودکان، از لحاظ مسائل جنسی و تحریک غرایز جنسی آنها مورد توجه قرار گرفتهاند. قرآن هشدار میدهد که پدر و مادر باید در روابط خود در داخل خانه با حضور کودکان(در هر سنی) جانب تعدیل و احتیاط را رعایت نمایند.
قرآن توصیه میکند که پدر و مادر باید به فرزندان نابالغ خود آموزش دهند که در سه موقع باید برای ورود به اطاق پدر و مادر اجازه بگیرند.(۵۲) که جز این سه وقت رفت و آمد کودکان نابالغ بر شما بلامانع است. اما در مورد کودکان بالغ میفرماید که آنها باید در هر موقعی برای ورود به اطاق والدین باید اجازه بگیرند.(۵۳)
این دستور دقیقاً در جهت تأمین اسباب سلامت روحی کودکان و رشد طبیعی آنهاست که در غیر این صورت، برای آنها مصونیتی نخواهد بود.
وظایف فرزند در برابر والدین
دین مقدّس اسلام به عنوان تأکید در اهمیت این وظیفه انسانی، دستورات لازمی در احترام والدین صادر کرده است و اکرام و نوازش پدر و مادر را یک واجب مؤکد توصیه مینماید و آنچنان به این مسأله به دیدهی عظمت مینگرد که آن را در کنار توحید و خداپرستی ذکر مینماید.(۵۴)
بالاترین حقی که والدین بر فرزندان خود دارند حق اطاعت است. حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرماید: «حق الوالد علی الولد أن یطیعه فی کل شیء الّا فی معصیه الله»(۵۵) (حق پدر بر فرزند این است که در هر چیزی جز در معصیت خداوند او را اطاعت کند).
این اطاعت باید در راستای اطاعت خداوند باشد و مخالفتی با اطاعت او نداشته باشد. اگر پدر و مادر دستوری بدهند که مطابق دستور خداوند است، مثلاً دستور به نماز، روزه، حج و…. بدهند، در این صورت اطاعت والدین در راستای اطاعت خداوند است ولی اگر بکوشند که تو را در مسیر شرک قرار دهند، نباید از آنها اطاعت کنی:
(وَ إِن جَاهَدَاکَ عَلَى أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا) (۵۶) (اگر آن دو به کوشش از تو بخواهند تا چیزی را که نمیدانی چیست با من شریک گردانی اطاعتشان مکن. در دنیا با آنها به وجهی پسندیده زندگی کن).
وجوب اطاعت والدین مشروط بر این است که مستلزم زیر پا گذاشتن فرمان خداوند نباشد. اما حسن خلق و نیکی مصاحبت آنها مشروط به هیچ شرطی نیست.
فرزند به هر حال وظیفه دارد که به آنها نیکی و محبت کند و در برابر آنها متواضع و مهربان باشد و در چهره و رفتار و گفتار چیزی که موجب آزردگی خاطر آنها و افسردگی روح آنها بشود، ظاهر نسازد.
قرآن کریم بارها به حسن رفتار نسبت به والدین و اطاعت از آنها اشاره شده است که اغلب وجوب اطاعت از آنها بدون قید و شرط آمده است و آن نشانگر این است که به همه سفارش و توصیه شده که در همه حالات نسبت به والدین نیکی و احسان را از نظر دور ندارند:
(وَ وَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ) (۵۷)
در این توصیه، ضمن آن که هم به پدر توجه شده و هم به مادر، نکتهای ذکر شده که انسان را متوجه زحمات بیش از اندازه مادر در ایام بارداری و شیر دادن میکند و بدین وسیله عواطف و احساسات او تحریک میشود و با علاقه و رغبت به احسان و نیکوکاری میپردازد. شکر خدا و شکر والدین، هر دو واجب است.
جامعترین دستور
دو آیه ۲۳ و ۲۴ از سوره اسراء درباره وظیفه فرزندان نسبت به والدین به طور جامع سخن میگوید:
(وَ قَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا * وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا)
(پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگوی. در برابرشان از روی مهربانی سر تواضع فرود آور و بگو: ای پروردگار من! همچنان که مرا در خردی پرورش دادند، بر آنها رحمت آور).
مجموعه دستورات این دو آیه
۱- نیکی به والدین
۲- خودداری از گفتن کلمات و اصطلاحاتی که نمایانگر تنفّر و انزجار است
۳- تندی نکردن به آنها
۴- تواضع و فروتنی
۵- طلب مغفرت و رحمت از خداوند برای آنها
چنین انسانی شایسته و سپاسگزار به خوبی توجه دارد که هر چه خدمت کند و تواضع و ادب از خود نشان دهد نمیتواند قسمتی ناچیز از زحمات و خدمات خالصانه و بیدریغ والدین را جبران کند. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:(۵۸)
(اگر تو را ملول ساختند مگو از شما دل تنگ و ملولم و اگر تو را ناراحت کردند آنان را مترسان و پرخاش مکن و درباره آنان بگو خدایا آنان را بیامرز. با آنان به ملاطفت سخن بگوی و آنها را با آغوش باز بپذیر جز به رأفت و مهربانی به ایشان نگاه مکن، صدای خود را از صدای آنان بلندتر مساز، دست خود را بالای دست آنان قرار مده و در راه رفتن بر آنها پیشی مگیر.
برخی الگوهای برتر در قرآن که به پدر و مادر خود دعا کرده و در خدمتگزاری آنها از خداوند توفیق خواستهاند عبارتند است از:
۱- حضرت ابراهیم (علیهالسلام): (رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ) (۵۹) (ای پروردگار ما! مرا و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در روز حساب بیامرز)
۲- سفارش خداوند به حضرت عیسی (علیهالسلام) درباره خدمتگزاری به مادرش: (وَ جَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَ أَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا * وَ بَرًّا بِوَالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا) (۶۰) (و تا زندهام به نماز و زکات وصیت کرده است و نیز نیکی کردن به مادرم را و مرا جبار و شقی نساخته است.
۳- حضرت یحیی (علیهالسلام): (وَ بَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا) (۶۱) (و به پدر و مادر نیکی میکرده و جبار و گردنکش نبود).
۴- حضرت نوح (علیهالسلام): (رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمنَ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً) (۶۲) (پروردگارا مرا و پدر و مادرم را و هر که را که با ایمان به خانه من وارد میشود را بیامرز).
۵- حضرت سلیمان (علیهالسلام): (رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلَى وَالِدَیَّ) (۶۳) (پروردگارا به من بیاموز تا شکر نعمتی که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای به جای آورم).
قرآن میآموزد که مهر و مودت به والدین به دوران حیات آنها اختصاص ندارد بلکه باید پس از درگذشت آنها نیز پیوسته به یاد آنها بود و از درگاه خداوند متعال درباره آنها طلب مغفرت و آمرزش کرد. همچنین میآموزد که انسان باید همواره در برابر والدین خود احساس مسئولیت کند و در برابر نعمتهای الهی که به او و پدر و مادرش ارزانی شده شکرگذار باشد.
نتیجهگیری
از دیدگاه اسلام، محیط خانواده مهمترین کانون شکلگیری شخصیت انسان و قالبریزی روح و روان اوست. از این رو با وضع مقرّرات و احکامی در باب روابط و حقوق متقابل اعضای آن، میکوشد تا محیطی جذّاب و پر کشش و مطلوب به وجود آورد تا آن مکانی مطمئن و آرام برای پرورش روح و جسم باشد.
آرامش و امنیت فرزندان در خانه و رضایت والدین از آنها و دعای خیر هر یک برای دیگری، موجب تحکیم پیوندهای خونی و عاطفی شده و این خانه پر نور و معنویت تبدیل به پایگاهی امن و آرام و پویا برای همه اعضاء شود.
رضایت هر یک از افراد خانواده از دیگران بر اثر رعایت حقوق یکدیگر، موجب دلگرمی و احساس پشتوانهای برای هر یک از آنان در فعالیتهای زندگی میشود.
محیط خانواده در سایه احکام اسلامی و تربیت قرآن تبدیل به کانون مهرورزی و ابراز عواطف عالی انسانی و ارزشمند و نیز مرکز مشارکت و همکاری و احساس مسئولیت در تصمیمگیریها و امور مهم و حیات زندگی میشود.
جامعه نیز چشم انتظار چنین خانوادههایی است. خانوادههایی که ساختمان فکری و ساختار روحی و تربیتی آنان بر اساس موازین و معیارهای اصیل انسانی و فطری و موافق با ارزشها و مقدّسات دینی و بشری پی ریزی شده است. چنین خانوادههایی که در جریانات ناموافق و تندبادهای منحرف و غیر اخلاقی جامعه دچار تزلزل و لغزش نمیشوند.
آنها نه تنها تحت تأثیر قرار نمیگیرند بلکه با توجه به ساختار تربیتی و اخلاق قوی و هدفمند به طرز مطلوب و پسندیدهای بر اجتماع نیز تأثیرگذار میباشند و بدین ترتیب، جریانات اجتماعی را به سوی نهادهای ارزشی و حقیقی و کمال مطلوب انسان راهبری و هدایت میکنند.(۶۴)
منابع
۱- قرآن کریم
۲- نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی
۳- صحیفه سجادیه، امام سجاد (علیهالسلام)، ترجمه حسین انصاریان، انتشارات پیام آزادی
۴- بابازاده، علی اکب، “مسائل ازدواج و حقوق خانواده”، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۳۷۸، چاپ چهارم
۵- بهشتی، احمد، “اسلام و تربیت کودکان”، معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰، چاپ اول
۶- بهشتی، احمد، “خانواده در قرآن”، انتشارات طریق القدس، قم
۷- حداد عادل، غلامعلی، “فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی”، نشر سرون، تهران، ۱۳۷۰، چاپ چهارم
۸- الحر العاملی، محمد بن حسن، “وسائل الشیعه”، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ۱۴۰۳ هـ، الطبعه الخامسه
۹- خسروی، حسن، “زندگی سالم و ایده آل از نظر اسلام”، قم، نشر روح، ۱۳۷۳
۱۰- صدری، سید ضیاء الدین، “آئینه در ازدواج و روابط همسران”، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۸۱، چاپ پنجم
۱۱- طبسی، محمد جواد، “حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت”، مرکز انتشارات سازمان تبلیغات حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۴
۱۲- قائمی، علی، “کودک و خانواده نابسامان”، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۴، چاپ سوم
۱۳- گوهری، اسماعیل، “ارزش پدر و مادر در قرآن و روایات، نشر نیایش، ۱۳۷۴، چاپ دوم
۱۴- مجلسی، محمدباقر، “بحارالأنوار”، مؤسسهی الوفاء، بیروت، لبنان، ۱۴۰۳ هـ، الطبعه الثالثه
۱۵- مظاهری، ابراهیم، “با فرزندان در سایه قرآن”، انتشارات ظفر، ۱۳۷۶، چاپ اول
۱۶- مظاهری، حسین، “اخلاق در خانه”، انتشارات اخلاق، ۱۳۷۸، هـ. ش
پینوشتها
۱- عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(ره).
۲- ر. ک: قائمی، ۱۳۷۴، ص ۳۴
۳- اعراف(۷)، آیه ۵۸
۴- نور(۲۴)، آیات ۳۶ – ۳۸
۵- ر. ک: س نور(۲۴)، ایه ۳۸ – ۳۹
۶- ر. ک: مظاهری، ۱۳۷۸ هـ ش، ص ۱۱۰
۷- احزاب(۳۳)، آیه ۳۵
۸- صدری، ۱۳۸۱، ص ۱۶۳
۹- بقره(۲)، آیه ۱۸۷
۱۰- حداد عادل، ۱۳۷۰، ص ۶۹
۱۱- روم(۳۰)، آیه ۲۱
۱۲- نساء(۴)، آیه ۳۴
۱۳- نساء(۴)، آیه ۱۹
۱۴- نساء(۴)، آیه ۳۴
۱۵- ر. ک: ۱- صدری، ۱۳۸۱، ۲- بابازاده، ۱۳۷۸، ص ۲۷۶ – ۳۰۰، ۳- خسروی، ص ۵۳ – ۸۶
۱۶- بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۹۳
۱۷- قائمی، ۱۳۷۴، ص ۳۸
۱۸- نساء(۴)، آیه ۱۱
۱۹- وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۹۷
۲۰- فرقان(۲۵)، آیه ۷۴
۲۱- هود(۱۱)، آیه ۴۶
۲۲- تحریم(۶۶)، آیه ۱۰
۲۳- ر. ک: مظاهری، ۱۳۷۶، ص ۶۹
۲۴- بقره(۲)، آیه ۱۲۸
۲۵- ابراهیم(۱۴)، آیه ۲۰
۲۶- صحیفه سجادیه، دعای ۲۵، دعای در حق فرزندان.
۲۷- آل عمران(۳)، آیه ۳۸
۲۸- تحریم(۶۶)، آیه ۶
۲۹- احقاف(۴۶)، آیه ۱۵
۳۰- وسائل الشیعه، ج ۵۷، ص ۱۹۴
۳۱-وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۵
۳۲- بقره(۲)، آیه ۲۳۳
۳۳- بهشتی، بیتا، ص ۱۳۴
۳۴- بقره(۲)، آیه ۲۳۳
۳۵- ر. ک: طبسی، ج ۱۳، ص ۱۳۸ – ۲۱۴
۳۶- ر. ک: مظاهری، ۱۳۷۶، ص ۶۸
۳۷- کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۴۱
۳۸- وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۲۶۲
۳۹- طه(۲۰)، آیه ۱۳۲
۴۰- ر. ک: سوره لقمان، آیه ۱۳ – ۱۹
۴۱- نور(۲۴)، آیه ۳۳
۴۲- قصص(۲۸)، آیه ۲۵
۴۳- قصص(۲۸)، آیه ۲۷
۴۴- ر. ک: بهشتی، ۱۳۷۰، ص ۸۰ – ۸۶
۴۵- غررالحکم، ص ۷۶، ش ۱۸۶۲
۴۶- قصص(۲۸)، آیه ۷
۴۷- مریم(۱۹)، آیه ۲۴ – ۲۶
۴۸- ر. ک: طبسی، ۱۳۷۴، ص ۸۱
۴۹- فروع کافی، ج ۶، ص ۵۰
۵۰- ر. ک: بهشتی، ۱۳۷۰، ص ۳۶۵
۵۱- ر. ک: مظاهری، ۱۳۷۶، ص ۱۶
۵۲- ر. ک: سوره نور: آیه ۵۹
۵۳- ر. ک: سوره نور: آیه ۶۰
۵۴- ر. ک: بابازاده، ۱۳۷۸، ص ۱۶
۵۵- نهجالبلاغه، حکمت ۳۹۹
۵۶- لقمان(۳۱)، آیه ۱۵
۵۷- لقمان(۳۱)، آیه ۱۴
۵۸- تفسیر البرهان، ج ۲، ص ۴۱۳
۵۹- ابراهیم(۱۴)، آیه ۴۱
۶۰- مریم(۱۹)، آیات ۳۱ – ۳۲
۶۱- مریم(۱۹)، آیه ۱۴
۶۲- نوح(۷۱)، آیه ۲۸
۶۳- احقاف(۴۶)، آیه ۱۵
۶۴- ر. ک: گوهری، ۱۳۷۴، ج ۲، ص ۱۴۷ – ۱۴۸