- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
نویسنده کتاب التذکره فی احوال الموتی وامور الاخره، حافظ قرطبی است.
تصحیح و تعلیق: احمد مُرسی.
قرطبی، از مفسران بزرگ اهل سنت و پیر و مذهب مالک است. دانشمندانی که به بیوگرافی وی اشاره کرده اند، او را به اوصاف حمیده، تبحر در علوم، بویژه تفسیر، ستوده اند۱٫
زرکلی می نویسد:
(وی، مردصالح، متعبّد از اهل قرطبه است که در شرق مینه ابن خصیب (در شمال اسیوط مصر) اقامت گزید و در همان جا وفات کرد. انسان پارسا و کم مؤنه ای بوده که با یک لباس در جامعه حضور می یافته و دارای تألیفات زیادی است… از جمله: التذکره باحوال الموتی واحوال الآخره۲.
کتاب التذکره، در دو مجلّد، در مصر چاپ شده که بخشی از جلد دوّم آن، درباره حضرت مهدی(عج) است.
مؤلف در جلد دوّم، تحت عنوان: (الخلیفه الکائن فی آخر الزمان المسمی بالمهدی وعلامه خروجه) روایاتی که صحابه از رسول خدا(ص) درباره خلیفه آخر الزمان و نشانه های ظهور او، نقل کرده اند، گرد آورده است.
در بابهای دیگر، به موضوعاتی به شرح زیر اشاره دارد:
فتنه بین مغرب ومشرق، خروج سفیانی، جریان لشکر کشیها و…
در مورد این گونه روایات، از قول حافظ ابوالخطاب بن دحیه می آورد:
(این گونه مسائل، از قول پیامبر(ص) مستند موثقی نداشته و از پیامبر(ص) نرسیده است و بیان آن، انسان را از عدالت ساقط می کند، مگر نقل آن از باب امانت باشد و صحت و سقم به مؤلف برگردد.)
در این کتاب، تناقضها و ناسازگاریهای بسیاری دیده می شود. مثلاً آمده: دجّال، در سال سیصد، ظهور می کند، و مسائل دیگری که نادرستی آنها آشکار است.
سپس داستان خروج سفیانی و خروج (دابّه) را که حذیفه از قول پیامبر(ص) نقل می کند، به بوته نقد گذارده و می نویسد:
(از این خبر، بوی جعل استشمام می شود و مسأله پر از جعلیات و اسرائیلیات است که انسان از سیاه کردن کاغذ به آن ابی دارد.)
سپس روایات ساختگی و دروغ را که با عقل و فطرت سالم، ناسازگارند، مشخص می کند.
باب دیگری گشوده درباره مهدی(عج) و کسانی که زمینه حکومت وی را مهیا می سازند. در این باب، روایاتی که از علی(ع)، ثوبان،عبداللّه بن الحارث بن جز الزبیدی از رسول اکرم(ص) نقل شده، گردمی آورد.
در باب دیگر، روایاتی از پیامبر(ص) درباره ویژگیهای مهدی(عج)، اسم عطایا، درنگ وی، خروج با عیسی(ع)، کشتن دجال و… نقل می کند.
آن گاه تحت عنوان: (فصل)، روایت (لامهدی اِلاّ عیسی) را نقل می کند و آن را معارض با روایات دیگر می داند و در مقام نقد، روایت را از نظر سند، ضعیف می شمرد و روایاتی که بیانگر ظهور آن حضرت هستند و وی را از عترت پیامبر(ص) و فرزند زهرا(س) می دانند،را صحیح، متواتر، نص و مقدّم بر (روایت) لا مهدی الاّ عیسی می شمارد.
در پایان، این دو دسته از روایات را به این گونه خواسته جمع کند:
(یحتمل ان یکون قوله علیه الصلاه والسلام، ولا مهدی الا عیسی ای لا مهدی کاملاً معصوماً اِلاّ عیسی وعلی هذا تجتمع الاحادیث ویرتفع التعارض.)
احتمال دارد منظور از روایت: (لا مهدی اِلاّ عیسی)، یعنی مهدی کامل و معصوم، جز عیسی نیست. بنابراین، میان روایات جمع می شود و تعارض بین روایات برطرف می گردد.
البته این جمع از دیدگاه شیعه، پذیرفته نیست و قابل مناقشه است. در بابهای دیگر، موضوعاتی به شرح زیر آمده:
محل ظهور حضرت مهدی، نشانه های خروج مهدی(عج)، بیعت با حضرت در دو مرحله، درگیری و قتل سفیانی، سرزمینهایی که حضرت به تصرف در می آورد، چگونگی فتح قسطنطنیه، نشانه های خروج دجال، نزول حضرت عیسی(ع)، کشتن دجال، مقدمات قیام قیامت و نشانه های آن.
مؤلف، در پایان تحت عنوان: (فصل) نشانه های قیامت را از نظر علماء یاد آور شده و نشانه های پایان دنیا را بر شمرده است.
پی نوشت:
۱. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج۱، مقدمه، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
۲. الاعلام، زرکلی، ج۶، ص ۲۱۸، دارالعلم للملایین; (معجم المؤلفین) ج۸، ص۲۳۹.
منبع :حوزه – مهر و آبان- آذر و دی ۱۳۷۴، شماره ۷۰ و ۷۱.