علل گرایش به شیطان پرستی

اشاره:

شیطان پرستی فرقه ای است که هواداران آن هیچ نظریه خاصی درباره این دیدگاه ندارند بلکه فقط مرتکب بدترین و ناهنجار ترین اعمال در مراسمهای پارتی و تجمعات شیطانی می شوند. این فرقه از در ابتدا علیه مسیحیت در اروپا قد علم کرده و به تدریج در کشورهای دنیا گسترش پیدا کرده است. در این مقاله به برخی از علتهای گرایش به این فرقه اشاره شده است.

شیطان نامی برای موجودی فوق طبیعی است که در بیشتر ادیان غربی و شرقی، مرکز تجسم بدی می باشد و یا نام های مختلف مثل ابلیس، اهریمن،دیو، لوسفیر،دویل و ستن خوانده می شود. خداوند می فرماید: و این چنین برای هر پیامبری دشمنی از جنس شیطان های انسی و جنی قرار دادیم.^[۱] شیطان و قبیله اش شما را از جائی که شما آنها را نمی بینید زیر نظر دارد.^[۲]

لذا هر کسی که تابع شیطان شود و از دستورات دینی خود دست بردارد از صراط مستقیم انحراف یافته و مرید شیطان شده است.

علت گرایش

علت همه انحراف هایی که در عالم از بدو پیدایش تا پایان آن رخ داده و خواهد داد را می توان در دو چیز خلاصه کرد، یکی نادانی و جهالت مردم است، دیگری هواپرستی و شهوت پرستی.

امیر المؤمنین علی (علیه اسلام) می فرمایند: سر منشأ همه فتنه ها، پیروی از خواهش های نفس است، و احکامی که بر خلاف شرع صادر می گردد.^[۳] به هر حال تمامی ملل دنیا به این دو عامل انحراف مبتلا بوده و هستند و مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیستند.

پس جهالت و هواپرستی از عوامل عام است که انسان را به سوی انحراف می‌کشاند حالا چه شیطان پستی و چه غیر آن.

امّا عوامل خاصی هم در خصوص گرایش به شیطان پرستی را می توان در امور زیر خلاصه نمود:  

۱. اولین و مهم ترین عامل این است که شیطان گرایی در وجود تمام انسان ها ریشه دارد.

در روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ می خوانیم که قلب هر انسان دو گوش دارد در یکی شیطانی نشسته و همواره به سوی شر و پلیدی دعوت می کند (وسوسه های شیطانی و هواهای نفسانی) و در گوش دیگر فرشته ای که به خیر و نیکی می خواند.^[۴] پس در درون انسان میان خیر و شر همیشه درگیری و جنگ هست و خداوند عقل را داده تا انسان راه را از بی راهه تشخیص دهد و اگر انسان نتواند بر بدی غلبه کند و راه را بیابد به انحراف کشیده می شود که یکی از انحرافات امروزه شیطان پرستی است. خداوند مهربان این شیطان درونی را قرار داد تا در مصاف با او نیروهای عظیم خرد و اراده در انسان شکوفا شود و به مراتب برتر از فرشته گان راه یابد و با حسن اختیار صلاحیت جانشینی خداوند و فرمانفرمایی بر تمام عالم را پیدا کند.

۲. یکی دیگر از عوامل گرایش مردم به شیطان پرستی، استفاده وسیع ترویج کنندگان آن از نمادهاست. انتقال و نشر اندیشه ها از طریق گفتن یا نوشتن دشوار است و تعداد محدودی از مردم با آن ارتباط برقرار می کنند. امّا نمادها به راحتی جایگاه خود را در فرهنگ عمومی پیدا می کنند، به خصوص با استفاده از موسیقی و نمادها و سیمای فرهنگی که روی لباس ها و لوازم دیگر، زمینه گرایش مردم به خصوص جوان ها را فراهم می کنند.^[۵]

۳. یکی دیگر از عوامل گرایش به شیطان پرستی این است که مبلغان آن شیطان را منشأ قدرت معرفی می کنند و کامیابی و موفقیت در زندگی را در روزگار غلبه شیطان در گرو دست دادن با او و سپردن روح خود به شیطان اعلام می کنند در این گونه موارد اگر انسان از لحاظ اعتقادی سست باشد، به شیطان پرستی گرایش می یابد، در حالی که شیطان نه تنها رقیب خدا نیست بلکه رقیب انسان هم نیست و اگر انسان به خود آید و به خدا پناه ببرد شیطان در برابر او عاجز و ذلیل خواهد شد.

قرآن می گوید: نیرنگ شیطان ضعیف است،^[۶] و سلطه ای بر اهل ایمان و توکل ندارد.^[۷] سلطه او فقط بر کسانی است که به او دل سپرده و فرمانش را می پذیرند و او را شریک پروردگارشان می پندارند.^[۸]

۴. عامل دیگر گرایش به شیطان گرایی، ریشه عمیق فطری دارد. روح ما انسان ها، پیش از پیوستن به تن مادی و حضور در این دنیا در عالم ملکوت و در محضر خداوند بوده و پروردگار خود را با تمام جلوه ها مشاهده کرده و با تمام صفات عالی می شناخته است، در این دنیا که از آن تجربه والا و ملکوتی دور شده ایم هم در جستجوی زیبایی و عشق هستیم و هم فطرتا مایل به خوف و هیبت و خشیت، همان طور که اگر زیبایی حقیقی رانبینیم و عشق حقیقی را نیابیم، زیبایی های موهوم و عشق های پوچ قلبمان را فرا می گیرد جنبش شیطانی با خشم و خشونت و ایجاد ترس برای لحظاتی قلب انسان را می لرزاند و به این نیاز عمیق فطری پاسخی موهوم و منحرف می دهد.^[۹]

۵. عامل دیگری که موجب گرایش مردم به خصوص جوانان به این گونه انحرافات می شود، ناکام ماندن افراد و شکست خوردن آنان در زندگی است. و با رو آوردن به مواد مخدر و استفاده از موسیقی متال و ترویج نمادهای شیطان پرستی به خود آرامش می دهند و در حوزه فرهنگ عمومی مردم این عامل از مهم ترین عوامل جذب افراد به ویژه جوانان و نوجوانان به سمت این فرقه است.^[۱۰]

۶. یکی دیگر از عوامل گرایش به شیطان و شیطان پرستی، رهایی از قیود اخلاقی و اجتماعی است طوری که برخی از مردم به خصوص جوانان به خاطر هوای نفس و رفتن دنبال نفس اماره و رسیدن به آمال وآرزوهای شهوانی،گرایش به شیطان پرستی را می گزینند.^[۱۱]

اما نقش استعمار وصهیونیزم در انتشار این گونه عقاید در بین مردم سایر کشورها به خصوص کشورهای اسلامی بی تأثیر نبوده است.^[۱۲]

از آنچه گفته شد چنین می توان نتیجه گرفت که یک سلسله عوامل دست در دست هم می دهند و در کنار ناآگاهی برخی و هواپرست بودن عده‌ای و عدم شناخت صحیح نه از دین و نه از شیطان پرستی، به این گونه انحرافات گرفتار می‌شوند.

پی نوشت:

[۱]. انعام ، ۱۱۲.

[۲]. اعراف ، ۲۷.

[۳]. نهج البلاغه،خطبه۵۰.

[۴]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تهران، انتشارات آخوندی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۲۶۷.

[۵]. مظاهری، حمید رضا، علل گرایش به شیطان پرستی، برگرفته از سایت www.mouood.org

[۶]. نساء ، ۷۶.

[۷]. نحل، ۹۹.

[۸]. نحل ،۱۰۰.

[۹]. مظاهری، همان.

[۱۰]. شیطان پرستی در کمین جوانان، روزنامه، رسالت، شماره ۶۹۰۲، ۲۸ / ۱۰ / ۸۸، ص۶.

[۱۱]. همان.

[۱۲]. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، معاونت جامعه و نظام، قبیله حیله، ۱۳۸۷ش، ص۳۲.

منبع : سایت اندیشه قم