- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
درسالهای اخیر بازار عرفانهای کاذب بسیار گرم شده است. این فرقه که از انواع مختلف هستند در جهان باعث ایجاد بحران معنوی گردیده و با شگردهای مختلف باعث گمراهی جوانان می شوند. در این نوشته به عوامل روآوری جوانان به سوی عرفانهای کاذب و دروغین اشاره شده است.
عوامل مختلفی می تواند باعث گرایش به عرفانهای نوظهور باشد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱. برخی از نویسندگان یکی از ویژگی های عرفان های جعلی و کاذب را چنین بیان داشته اند:
این عرفان ها احکام عبادی دین را دست و پاگیر و مایه درد سر می دانند: همان طوری که خالی شدن قالب از محتوی و معنی دین حقیقی را تبدیل به دین نما می کنند، ترک قالب ها و صورت نیز عرفان حقیقی را به عرفان جعلی مبدل می سازد.(۱)
با توجه به این شاخصهی عرفانهای کاذب و نو ظهور یکی از عوامل رواج یافتن عرفان کاذب همین موضوع باشد برای خیلی این امر بسیار مطلوب و پسندیده است و خوش آیند است که از یک سلسله مناسک و اعمال و آداب شریعت رهائی و خلاصی یابند، و در عین حال دین او محفوظ باشد و متدین باقی بماند، تازه عارف هم شده باشد و پیرو یک فرقه عالی و ممتاز دینی نیز به حساب بیاید، این چنین عرفانی به سهولت و آسانی در میان گروه های ساده لوح جوان رواج می یابد و در اثر ساده لوحی فریب آن را می خورد.
بی اعتنایی به ظواهر شرع و تحقیر فقه و فقها از مشترکاتیست که در گروه های متصوفه که قدمت بیش از هزار سال دارند وجود دارد، چه در ایران و چه در کشورهای چین و هند و مصر و غیره و در عرفانهای نو ظهور این بی اعتنایی پر رنگتر می باشد.
۲. در عرفان کاذب و یا عرفان التقاطی و یا عرفان جعلی، که حقیقتاً این ها عرفان نیست، بلکه تحریفی است که صورت گرفته است، و دروغی است که رواج داده شده، مصرف مواد مخدر و توهم زا و یا هیپنوتیزم جزء تعلیمات آن ها است. این عامل نیز برخی از جوانان را به سوی خود جذب می کند. و چنانکه برخی گفته اند: در عرفان کاذب اغلب اغراض مادی و دنیایی مقصود است، که آن اهداف به طریق یا طرق مثل مصرف مواد مخدر یا توهم زا یا روانکاری نیز بر آورده می گردد.(۲)
۳. این عرفان ها سنت های دینی و عرفانی مختلف را بهم می آمیزد و این در آمیختگی را بدین نحو توجیه کرده و می گویند:
ما از هر سنت دینی و عرفانی بهترین اجزا و عناصرش را بر می گزینیم، و با این کار نظام عرفانی پدید می آوریم، که نقاط قوت همه سنت های دینی و عرفانی را دارد، و نقاط ضعف هیچ یک آنها را ندارد غافل از این که نفس همین ترکیب و تلقین بزرگترین عیب این عرفان ها است.(۳)
همین امر سبب می شود گروهی از مردم به این عرفانی ها گرایش یابند چون شیوع بی قیدی و دین زدائی در آن وجود دارد، و اگر دقت کنید مغلطه کاری است که صورت می گیرد، در تعالیم نحله های عرفان خدای ادیان الهی و خالق آسمانها و زمین تبلیغ نمی شود، بلکه دعوت به سوی نیروی مطلق و بی قید و شرط است، و یک نوع ادبیات مبهم و سردرگم و کم کم رفته کمرنگ می شود و در طی زمان توسط آموزگاران بسیار حیله گر به سمت مرز بی خدایی سوق داده می شود.
پی نوشت:
- گوهر و صدف عرفان، اسلامی، تألیف، فریتبوف متوان ترجمه من حجت، چ۱، ۱۳۸۱ش، ص۴۷.
- همان.
- همان، ص۴۸.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.