- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
اهل سنت یکی از فرقه های بزرگ اسلامی است که امروز اکثریت مسلمانان را در جهان تشکیل می دهد. این مذهب معمولا در مقابل مذهب شیعه اثنا عشری قرار می گیرد. در این مقاله مطالبی برای شناخت این مذهب مطرح گردیده و بیان شده است که این مذهب چگونه به وجود آمده است.
دین اسلام به دلیل اینکه یک دین الهی(۱) و مبتنی بر حقیقت و نیازهای مادی و معنوی بشر و همسو با فطرت ثابت انسان(۲) است، هیچگونه تغییر و تبدیلی در حقیقت آن از طرف هیچ کس امکان پذیر نمی باشد. بنابراین با انشعاب و ایجاد فرقه های متعدد خود دین منشعب نگردیده بلکه این مسلمانان هستند که راه های مختلفی را در پیش گرفته و هر کسی راه خود را دین اسلام تلقی نموده و آن را حق پنداشته است.
این مطلب مسلم است که خدای متعال دین کاملی را توسط پیامبر خاتم (صلیالله علیه و آله) برای هدایت بشر فرستاده است.(۳) در این راستا یکی از برنامه های مهم رسمی و الهی پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) بیان و تثبیت نعمت امامت و خلافت بعد از خودش بود(۴) و پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) به خاطر حساس بودن مسأله امامت و نقش اساسی آن در رهبری امت اسلامی در ابعاد اعتقادی، دینی، علمی و سیاسی در طول مدت رسالت الهی خود تاکیدی زیادی بر آن داشته است و بارها در محافل و مکان های مختلف آن را به مسلمین بیان نمود تا بعد از او امتش در گمراهی بسر نبرند و راه حق را توسط رهبری امامان بر حق و جانشینان واقعی او پیروی نموده و به سعادت و قلّه کمال برسند. روایات و حوادث تاریخی متعددی از آن جمله حدیث ثقلین،(۵) حدیث منزلت،(۶) حدیث و واقعه تاریخی غدیر،(۷) حدیث قلم و دوات(۸) و… دلایل قطعی بر این مطلب می باشند،که در کتاب های شیعه و سنی از پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) در رابطه با امامت و وصایت و جانشینی امام علی-علیه السلام- نقل شده است. اینک به طور خلاصه به برخی از آنها در اینجا اشاره می شود:
پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) فرمود: اسلام پیوسته با دوازده امام عزیز خواهد بود.(۹)و فرمود: من در بین شما دو چیز گرانبها به جا گذاشتم که تا قیامت از هم دیگر جدا نمی شوند: یکی قرآن و دیگری عترت و اهل بیتم می باشد. اگر به آنها تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد.(۱۰) و نیز از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: یا علی منزلت تو به من مثل منزلت هارون به موسی است، با این فرق که بعد از من پیامبری نخواهد بود.(۱۱) و باز نقل شده است که پیامبر اسلام وقتی که از حجه الوداع برمی گشتند همه حجاج را در منطقه ای بنام غدیر متوقف نمودند و طی مراسم رسمی فرمودند: آگاه باشید هر که من مولای او هستم این علی مولای او خو اهد بود.(۱۲) و بالاخره آخرین تلاش و تأکید پیامبر اسلام در هنگام رحلت صورت گرفت. پیامبر (صلیالله علیه و آله) خواست که در آخرین روز حیات خودش، بعضی از مزاحمین را به عنوان سریه تحت فرماندهی اسامه بن زید از مدینه دور کند و مسئله امامت را با نصب امام علی ـ علیه السّلام ـ در این مقام الهی تثبیت نماید، لکن عده ای از اصحاب از آن جمله عمر و ابوبکر از این دستور پیامبر (صلیالله علیه و آله) سر برتافتند و بر حضورشان در مدینه و خانه رسول خدا سماجت ورزیدند تا اینکه پیامبر (صلیالله علیه و آله) مجبور شد در حضور آنان مسئله را تمام کند و لذا فرمود:« کاغذ و دوات برایم بیاورید تا چیزی برای تان بنویسم که هرگز بعد از آن گمراه نشوید» عمر بلافاصله گفت: درد بر رسول خدا غلبه کرده است(العیاذ بالله هذیان می گوید) و شما قرآن را دارید و قرآن ما را کفایت می کند. با این سخن عمر اختلاف و مشاجره بین اصحاب در گرفت تا اینکه پیامبر فرمود: از خانه من بیرون روید. و بدین سان نامه رسول خدا (صلیالله علیه و آله) نوشته نشد و ابن عباس همواره با چشم گریان می گفت: بالاترین مصیبت بر اسلام مصیبتی بود که نگذاشتند پیامبر خدا نامه را بنویسد.»(۱۳)
این قدر مسلّم است که در زمان حیات پیامبر (صلیالله علیه و آله) هیچ نوع اختلاف اعتقادی و سیاسی در بین مسلمین لا اقل در ظاهر وجود نداشت و همه مسلمانان با یک پرچم و یک هدف و یک عقیده در تحت رهبری و رسالت پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) امت واحد اسلامی را تشکیل می دادند. لکن بعد از رسول الله آنچه که باعث تفرقه در بین مسلمین گردید اختلاف آنان در مسئله امامت و رهبری مسلمین بود. و این اختلاف با توجه به حدیث دوات و قلم، از روز وفات پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) بین پیامبر (صلیالله علیه و آله) و عمر آغاز گردید. و بر اساس همین واقعیت نویسنده مقدمه بر کتاب «صواعق المحرقه» وقتی که این حدیث را از کتاب شرح مواقف تالیف یکی از متکلمین معروف اهل سنت نقل می کند می گوید این اختلاف بین رسول الله و عمر در مسئله امامت و منصب خلافت بوده است.(۱۴)
بعد از رحلت رسول خدا (صلیالله علیه و آله) آثار جدی و شدید این اختلاف در بین جامعه اسلامی پدیدار شد. عبدالقاهر بغدادی از علمای برجسته اهل سنت در کتاب الفرق بین الفرق می گوید: اختلاف مسلمین برای بار اول در مسئله امامت بوده است. انصار اعتقاد به امامت سعد بن عباده داشتند و قریش معتند بودند که منصب امامت مخصوص آنهاست.(۱۵)
و بر اساس اختلاف بر مسئله امامت عده از اصحاب با توجه به آیات قرآن کریم سخنان و سفارشات رسول خدا (صلیالله علیه و آله) را وحی الهی دانسته(۱۶) و معتقد به وجوب پیروی از آن حضرت بودند،(۱۷) از سخنان و دستورات آن حضرت در مسئله امامت پیروی نمودند و بر اصل اسلام باقی ماندند و این روایات را سرلوحه هدایت خودشان قرار داده و بعد از پیامبر (صلیالله علیه و آله) اعتقاد به امامت امام علی ـ علیه السلام ـ و سایر اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را در حوزه دینی خودشان حفظ نمودند. این دسته از مسلمین توسط خود پیامبر (صلیالله علیه و آله) شیعه نامیده شدند(۱۸) و بعد از رحلت آن حضرت بر همین نام تا امروز باقی ماندند.
اما عده ی دیگری به رهبری عمر و ابوبکر بلا فاصله بعد از رحلت پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرصت را غنیمت شمرده و در سقیفه بنی ساعده که در واقع یک نوع کودتا بر علیه امام علی ـ علیه السّلام ـ بود با چند نفر دیگر جمع شده و بعد از مشاجرات و مجادلات قبیله ای، ابوبکر با بیعت عمر به عنوان خلیفه و امام مسلمین انتخاب شد و زمام سیاسی مسلمین را به دست گرفت.(۱۹)
از همین جا بنیاد اولین مذهب با انشعاب عمر و ابوبکر از مسیر اصلی اسلام و بر اساس مخالفت با سفارشات پیامبر بزرگ خدا (صلیالله علیه و آله) نهاده شد و به رهبری عمر و ابوبکر اولین مذهب در اسلام به وجود آمد که بعدها به اهل سنت نامیده شد.
این دسته از مسلمین در ابتداء عنوان خاصی نداشتند بلکه به عنوان طرفداران عمر و ابوبکر معروف بودند و بنابر قول ابوحاتم رازی بعد از کشته شدن عثمان در زمان معاویه و بعد از آن به «عثمانیه» نامیده می شدند و شیعیان علی ـ علیه السلام ـ در این زمان به نام علویه معروف بودند تا اینکه در زمان عباسیان نام علویه و عثمانیه نسخ گردیدند و علویه بنام پیشین خود یعنی شیعه برگشتند و بر دیگران اسم اهل سنت گذاشته شد و این اسم تا امروز ادامه دارد.(۲۰)
بعد از اینکه زمام امور مسلمین به دست امویان و عباسیان افتاد، سیاست حاکم در راستای تقویت و گسترش این مذهب بود و در این باره قدمهایی بزرگی برداشتند و تمام فعالیت های علمی، فرهنگی و سیاسی به نفع این مذهب بوده و برای توجیه عملکرد خلفای سه گانه و نیز خلفای اموی و عباسی برخی اصول و عقایدی را تاسیس نمودند.
اهل سنت از نظر کلامی به چندین فرقه تقسیم گردیده و همچنین از نظر فقهی دارای چهار مذهب است و فرقه وهابیت هیچ یکی از این فرقه های کلامی و فقهی را قبول ندارد.
پی نوشت:
- سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- سوره روم، آیه ۳۰.
- سوره مائده، آیه ۳.
- سوره مائده، آیه ۶۷.
- نیشابوری، حاکم محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین،بیروت، دارالمعرفه، بی تا. ۳:۱۱۰،
- نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا. ۷:۱۲۰،
- ابن اثیر، اسدالغابه، تهران، اسماعیلیان، بی تا. ۵:۲۰۵،
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری،بیروت، دارصعب، بی تا. ۳.۹۱،
- متقی هندی، کنز العمال، بیروت، موسسه الرساله، بی تا. ۱۲، ۳۲، و ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳، ۱۸۱، بیروت، دارالمعرفه للطباعه و النشر، دوم، و ابو داود ، مسند ابی داود، ص ۱۰۵، بیروت، دارالحدیث، و عمر بن عاصم، ضحاک، کتاب السنه، ص ۵۱۸، بیروت، المکتب الاسلامی سوم، ۱۴۱۳.
- امام احمد بن حنبل، مسند احمد، ۳:۱۴، ۵:۱۸۲ و ۱۸۹، بیروت، دارصادر. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ۵:۳۲۹، بیروت، دارالفکر، دوم ۱۴۰۳ ق و حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک حاکم، ۳:۱۱۰ بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ ق، و متقی هندی، کنزالعمال، ۱:۳۸۱، بیروت، مؤسسه الرساله پنجم، ۱۴۰۱ ق.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۷:۱۲۰ و ۱۲۱ بیروت، دارالفکر، بی تا. و ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ۵:۳۰۲، بیروت، دارالفکر، دوم، ۱۴۰۳ ق، و حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک حاکم، ۲:۳۳۷، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ ق.
- ابن اثیر، اسد الغابه، ۵:۲۰۵، تهران، اسماعیلیان. و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۲:۲۸۹ و ۱۷:۱۷۴ قم، دار احیاء الکتب العربیه، بی تا، و ابن النجار البغد ادی، ذیل تاریخ بغداد ۳:۱۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۷، و الخوارزمی، الموفق، مناقب خوارزمی، ص ۷، قم، نشر اسلام، دوم، ۱۴۱۱ ق، و قندوزی حنفی، شیخ سلیمان، ینابیع الموده ۱:۱۰۷ و ۲:۲۴۹ دارالاسوه، اول ۱۴۱۶ ق.
- بخاری، محمد ابن اسماعیل، صحیح بخاری، ۳:۹۱، بیروت، دارصعب، بی تا و نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۵:۷۶، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
- هیتمی، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه، مقدمه، ص (هـ ) مصر، مکتبه القاهره، بی تا.
- ابو منصور، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، ص۱۳، بیروت، دارالوفاق الجدیده دوم، ۱۹۷۷ م.
- سوره نجم، آیه ۳ و ۴.
- سوره نساء، آیه۹۵ و سوره حشر، آیه ۷.
- شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۱۶، بیروت، موسسه فقه الشیعه، اول ۱۴۱۱ ق و متقی هندی، کنز العمال، ۱۳:۱۵۶، حدیث ۳۶۴۸۳، بیروت، موسسه الرساله.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ۲:۲۹۱، بیروت، دارصعب، بی تا و مبارک بن اثیر، جامع الاصول، ۴:۴۷۰، بیروت، احیاء التّراث العربی.
- ربانی گلپایگانی، علی ، فرق و مذاهب کلامی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی. ص ۱۶۸،
منبع: برگرفته شده از نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.