- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
کندوکاو در آیات حجاب، آن هم یکجا و همه سونگرانه، براى اهل نظر و فقهپژوهان، مىتواند رهگشا و پرفایده باشد و آنان را در دستیابى به زوایاى گوناگون این گزاره مهم اجتماعى، رهنمون سازد.
کنار هم گذاردن آیات حجاب و درنگ بر روى آنها و توجه به آغاز و پایان نشانههاى پیوسته و ناپیوسته هر یک از آیات، بسیار روشنگر خواهد بود و رهگشا، که در ضمن بحث، به این نکته اشاره خواهد شد.
نکته شایان توجه این که: در کنار هم و به ترتیب نزول آوردن آیات و دقت و درنگ روى آنها، نشان خواهد داد که حکم حجاب، یک باره اعلام نشده، بلکه کمکم و با گذشت زمان و آماده شدن زمینه و… بر قلب مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است.
ابتدا، در روزهاى پایانى سال پنجم هجرى، در جریان ولیمه ازدواج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با زینب بنت جحش(همسر طلاق داده شده زید ابن حارثه) آیه حجاب همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر آن حضرت نازل شد.
همه مردان برابر دستور این آیه شریفه مىبایست از پس پرده با همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سخن بگویند.
در مرحله دوم، خویشاوندان نسبى از دایره این حکم بیرون شدند و آنان اجازه یافتند با همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بى آن که پردهاى در بین باشد، سخن بگویند.
در مرحله سوم، جلباب(چادر)، به عنوان حقى براى همسران و دختران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و زنان مؤمن قرار داده شد.
در مرحله چهارم، آیات سوره نور، احکام حجاب بانوان را روشن ساخت.
در مرحله پنجم، اجازه گرفتن براى ورود به محل استراحت بانوان محرم، مطرح شد.
چند نکته از این بررسى به دست مىآید:
۱-در نگاه به بانوان مَحْرَم و اندازه پوشش آنان در برابر مَحْرَمان، بین خویشاوندان نسبى و سببى فرق است؛ یعنى هیچ گاه پوشش مادر نزد فرزند، همانند پوشش مادرزن در نزد داماد نیست.
۲- این که گفته مىشود محرمان، چه سببى و چه نسبى، مىتوانند به همه جاى بدن یکدیگر نظر بیفکنند، به جز عورت و شرمگاه، سخنى است بى دلیل. این بخش از بحث، مقدارى به درازا کشید که چارهاى نبود؛ زیرا فقیهان روزگار ما، آن گونه که از حاشیههاى عروهالوثقى بر مىآید، همه، بر خلاف این نظر دارند؛ از این روى بایسته بود که دلیلهاى این مسأله بیشتر به بوته بررسى گذاشته شود.
۳-روایات رسیده از معصومان(علیهم السلام) در این موضوع، سخن جدیدى، غیر از آنچه از آیههاى حجاب فهمیده مىشود، بیان نکردهاند.
۴-از ملاکها و معیارهاى به دست آمده از بحث و کندوکاو در آیات شریف، در گزارههاى جدید و مسائل نوپیدا بهره بردیم و آنها را به گونه استدلالى، شرح دادیم.در مثل فرق بین عکس و صاحب عکس و فیلم شخص و خود شخص بیان شده است.
ترتیب نزول آیات حجاب
نخستین مرحله
تا پیش از سال پنجم هجرى، بر زنان مسلمان، واجب نشده بود که حجاب داشته باشند.آنان با همان لباس معمول و مرسوم آن زمان، در جامعه حاضر مىشدند، با مردان سخن مىگفتند و حتى با آنان بر سر یک سفره مىنشستند و از یک ظرف غذا مىخوردند؛
تا این که در سال پنجم هجرى، پس از ازدواج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با زینب بنت جحش، خداوند حجاب را بر زنان حضرت قرار داد و به مؤمنان دستور داد، هرگاه از همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) چیزى خواستید، از پشت پرده بخواهید:
و اذا سألتموهن متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب؛
سپس دلیل این دستور را چنین بیان مىفرماید:
ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن.۱
نکته: پیش از نازل شدن آیه حجاب، در همین سوره شریف، آیات دیگرى نازل شده که در آنها، شأن همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در صورت نگهداشت تقواى الهى، از شأن دیگر زنان برتر دانسته شده است.
به همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داده شده که از حجرهها، مگر براى کارهاى ضرورى، خارج نشوند و با ناز و کرشمه، با مردان سخن نگویند و بسان دوران جاهلیت نخستین، خود را نیارایند:
(یا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتّقیتنّ فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذى فى قلبه مرض و قلن قولاً معروفا. و قرن فى بیوتکن و لا تبّرجن تبّرج الجاهلیه الاولى. ۲
دومین مرحله
در پى نازل شدن حکم حجاب درباره همسران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و بازداشته شدن مردان از مستقیم سخن گفتن با آنان و دستور به نگاه نکردن به ایشان، که گویا این حکم، همه، حتى پدران، برادران و خویشان همسران رسول خدا را در بر مىگرفت، این پرسشها مطرح شد:
آیا پدران همسران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از دیدن دختر خود بازداشته شدهاند؟
آیا برادران همسران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) حق دیدن خواهران خود را ندارند؟
آیا پسران همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که از شوى پیشین خود داشتند، دیگر اجازه ندارند مادران خود را ببینند؟
آیا زنان مؤمن، بسان مردان مؤمن باید از پس پرده با همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سخن بگویند؟۳
ییعنى آیا همان گونه که (یا ایها الذین آمنوا) زنان و مردان با ایمان را دربرمىگیرد و تنها از بابِ(تغلیب) ضمیرها مذکر آمده است، در (اذا سألتموهن) ضمیر مخاطب از باب(تغلیب) به صورت مذکر آمده است؛
ولى در واقع زنان را هم دربرمىگیرد و برابر این حکم زنان مؤمن نیز باید از پَس پرده با همسران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) سخن بگویند؛ یا خیر، این حکم ویژه مردان است؟
در پى این پرسشهاى گوناگون و شبههها، این آیه شریفه بر قلب مبارک رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمد:
(لا جناح علیهنّ فى آبائهنّ و لا ابنائهن ّو لااخوانهنّ و لا ابناء اخوانهنّ و لا ابناء اخواتهنّ و لا نسائهنّ و لا ماملکت ایمانهنّ و اتقین اللّه انّ اللّه کان على کلّ شىء شهیدا.)۴
چند نکته
الف. پنج گروه نخست از گروههاى نامبرده شده، همانانى هستند که به محرمان نسبى نامبردارند. بنابراین، حکم حجاب براى زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بدین منظور نبوده که آنان خود را از تیررس چشم محرمان نسبى به دور نگهدارند.
به دیگر سخن، همسران رسول خدا وظیفه ندارند که با محرمان نسبى خود نیز از پس پرده سخن بگویند. آنان، همان گونه که پیش از این اجازه داشتهاند و بر آنان روا بوده بدون حجاب و پرده با محرمان نسبى خود سخن بگویند، اکنون که به همسرى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) درآمدهاند نیز مىتوانند، با محرمان نسبى بى پرده سخن بگویند.
ب. تکلیف در پَسِ پرده قرار گرفتن، متوجه همسران رسول خداست، نه مردان و به دیگر سخن، همسران آن حضرت باید خود را در پَسِ پرده نگه بدارند، نه این که مردان وظیفه داشته باشند نگاه نکنند؛ از این روى، به جاى (لا جناح على آبائهن) که کوتاهتر و آسانتر بود، عبارتِ: (لا جناح علیهنّ فى آبائهنّ) آمد، تا نشان دهد آن گاه که گناهى هست، آن گناه بر زنان است.
در جمله آخر، خداوند خطاب به زنان فرمود: (و اتقین اللّه) شما زنان باید تقواى الهى را پیشه کنید و خود را در پس پرده قرار دهید. و نفرمود: (و اتقوا اللّه) شما مردان، یا شما مردان و زنان، باید تقواى الهى را پیشه کنید و چشم ندوزید.
بنابراین، روایتهایى که برابر آنها رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به همسران خود فرمود: از ابن مکتوم نابینا روى بگیرند و خود را در پَسِ پرده حجاب نگهدارند.
از همین باب است. نه این که از آن احادیث بتوان تنقیح مناط کرد و دستور کلى به واجب، یا مستحب براى تمامى زنان استفاده کرد؛ زیرا تنقیح مناط در جایى است که احتمال ویژگى براى مورد وجود نداشته باشد، در حالى که این جا، احتمال ویژه بودن مورد، بسیار قوى است.
اکنون براى روشنتر شدن بحث، روایات واقعه دیدار ابن مکتوم را از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بازگو مىکنیم:
(استأذن ابن مکتوم على النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) و عنده عائشه و حفصه. فقال لهما: قوما فادخلا البیت. فقالتا: أنّه اعمى. فقال: ان لم یَرَکما فانّکما تَریانه.)۵
ابن مکتوم از محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه ورود گرفت. این در حالى بود که عائشه و حفصه نزد پیامبر بودند. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به آن دو فرمود: برخیزید و داخل اتاق شوید. آن دو گفتند: او نابیناست. حضرت فرمود: اگر او شما را نمىبیند، شما او را مىبینید.
از ام سلمه روایت شده که گفته است:
(کنتُ عند رسول اللّه(صلی الله علیه و آله و سلم) و عنده میمونه. فاقبل ابن ام مکتوم. و ذلک بعد ان امر بالحجاب. فقال: احتجبا. فقلنا: یا رسول اللّه! ا لیس اعمى لایبصرنا؟ قال: افعمیا و ان انتما الستما تبصرانه؟)۶
من و میمونه نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم که ابن مکتوم وارد شد. این حادثه پس از دستور به حجاب بود. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: در پَسِ پرده حجاب روید.
گفتیم:اى رسول خدا! آیا او نابینایى که ما را نبیند، نیست؟ فرمود: آیا شما نیز نابینایید؟ آیا شما او را نمىبینید؟
همان گونه که پیش از این یادآور شدیم، این روایات، ویژه همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است و به هیچ روى دیگر زنان مسلمان را دربرنمى گیرد و تنقیح مناط و سریان دادن حکم به تمامى زنان مسلمان، دلیل مىخواهد.
ادامه دارد…