- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
بندگان خداوند عالم، به دنبال اعمالی هستند که به سرعت آنها را به قرب حضرت حق تعالی نزدیک کند، بنابراین راهها و اعمالی را که سریعتر آنها را به خداوند ذوالجلال و الاکرام نزدیک کند جستجو میکنند.
جهاد و شهادت فی سبیلالله مافوق تمام نیکیهاست
در روایات اسلامی، در رابطه با موضوع نیکی کردن این طور آمده است: «لِکُلِّ بِرٍّ بِرٍّ» یعنی برای هر نیکی در عالم، نیکی برتری وجود دارد؛ جهاد و شهادت فی سبیلالله، مافوق تمام نیکیهاست و آن قدر باب مهمی است که خداوند فرمود: «فَتَحَلّی لِخاصَّهِ أولیائه» به این معنا که خداوند باب شهادت را، فقط برای بندگان خاص خودش باز کرده است.
شهادت اوج بندگی انسان است و تمام حضرات معصومین(علیهم السلام) و حتی وجود مقدس صاحبالزمان(علیه السلام) به وسیله شهادت به محضر خدا رسیدند؛ و زمانی که قسّیسّین حضرت حق، محضر امام زمان(علیه السلام) را درک میکنند، در رکاب ایشان به شهادت میرسند.
در روایت شریفی به نقل از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که روزی حضرت موسی بن عمران(علیه السلام) به خداوند عرضه داشت: خدایا حال دوستِ من که شهید شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) فرمود: او در جهنم است! حضرت موسی(علیه السلام) با تعجب به خدا عرضه داشت: خدایا! مگر وعده نکردهای که شهید با اولین قطره خونش به بهشت میرود و همه گناهانش آمرزیده میشود؟ خدا به حضرت موسی(علیه السلام) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل کسی را که بر پدر و مادرش ستم کند قبول نمیکنم، حتی با شهادت.
بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهدا نوشته میشود که عاق والدین نباشد.
روایتی از امام زینالعابدین(علیه السلام) در کتاب رساله حقوق نقل شده است که ایشان فرمودند: «وَ اَمّا حَقُّ اَبیکَ فَتَعْلَمَ اَنَّهُ اَصْلُکَ وَ اَنَّکَ فَرْعُهُ وَ اَنَّکَ لَوْلاهُ لَمْ تَکُنْ، فَمَهْما رَاَیْتَ فی نَفْسِکَ مِمّا تُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ اَنَّ اَباکَ اَصْلُ النِّعْمَهِ عَلَیْکَ فیهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلی قَدْرِ ذلِکَ» «و اما حقّ پدرت را باید بدانی که او اصل و ریشه توست و تو شاخه او هستی، و بدانی که اگر او نبود تو نبودی، پس هر زمانی در خود چیزی دیدی که خوشت آمد بدان که از پدرت داری، زیرا اصل و اساس نعمت و خوشی تو، پدرت است، و خدا را سپاس بگزار و به همان اندازه شکر کن».
خوبی از آن خداوند و بدی کسب دست خودمان است!
در قرآن کریم این طور آمده است که هر خوبی که به انسان میرسد، از ناحیه خداوند متعال است اما هر عمل زشتی که به انسان میرسد، نتیجه اعمال خودش است و اصل تمام خصلتهای نیک در انسان، از پدرش و به واسطه اوست. بنابراین بر خدا و پدرت شکرگزاری کن و هیچ قوه و نیرویی، جز از ناحیه خداوند نیست.
به سبب اذیت کردن پدر و مادر، آن نعمتی که از ناحیه خداوند به پدر تفویض شده است، تبدیل به نقمت میشود و اگر کسی خونش ریخته شود، به هدر رفته و جهنمی است. بنابراین اگر نعمت با لطف کردن به «ربّ صغیر» یعنی پدر و مادر توأم و همراه شد آن موقع معنی نعمت را به خود میگیرد.
روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در کتابهای اصول کافی و بحارالانوار ج ۷۴ نقل شده است که به انسانها یادآوری میکنند و میفرمایند: عقوق، دارای مراتبی است و فوق تمام عقوق این است که انسان باعث شود که پدر و مادرش به وسیله او بمیرند؛ بنابراین انسان با خواندن هزار رکعت نماز مستحبی به جایی نمیرسد، اما راه توبه در صورتی که توبه حقیقی باشد، باز است.
اطاعت محض از فرامین الهی، راه رسیدن به قرب الهی
یکی دیگر از راههای رسیدن به قرب الهی، اطاعت محض از فرامین الهی است اما سؤالی در اینجا مطرح میشود که چرا اولیای الهی بر این باورند که مسائل الهی تعبدی است؟ در جواب این سؤال باید گفت که اموری که خداوند برای انسانها برنامهریزی کرده است، فوق عقل بشری است و عقل بشری نمیتواند آنها را درک کند، بنابراین گوش دادن به اوامر پدر و مادر، انسان را به اوج میرساند.
انجام دادن دو عمل نیک، شهید سید احمد پلارک را به این مقام رفیع رساند، یکی از آنها این بود که روزی سید احمد پلارک به ماجرایی برخورد که نتیجه آن، انجام دادن گناهی بزرگ بود اما از آن چشمپوشی کرد، در نتیجه او را به اوج رساند یعنی لحظهای، محکم و قوی به نفس اماره و شهوتش نه گفت و اوج گرفت.
دیگر اینکه سید احمد پلارک به مادرش گفته بود جبهه رفتن من، باید با رضایت قلبی تو باشد. بنابراین خداوند پردهایی را از جلوی چشمانش کنار زد و باعث شد تا حقایق را درک کند.
امام خمینی(ره) فرمودند: بعضی از شهدا، یک روزه ره صد ساله فهمیدند و رفتند.
چگونه در برابر پدر و مادر خشوع کنیم؟
اگر انسان عاق والدین شده باشد، میتواند تکبر را کنار گذاشته و به وسیله خضوع و خشوع دل پدر و مادرش را به دست آورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی فرمودند: منظور از خضوع و خشوع، این است که در مقابل آنها، بیادب ننشینی و مؤدب باشی و صدایت را نسبت به صدای پدر و مادر بالاتر نبری.
از مرحوم شیخ غلامالحسین اشرفی(ره) نقل شده است که روزی در زمان کودکی پای منبر شیخ فضل الله محلاتی(ره) نشسته بودم که فرمودند: کسی که میخواهد به اوج مقامات الهی برسد، صدایش را از صدای پدر و مادرش پایینتر بیاورد و از آن زمان به بعد به این دستور عمل کردم در حالی که پدر و مادرم به من میخندیدند که چرا صدایم را نازک میکنم.
بوسیدن دست و پای پدر و مادر، کبر و غرور را پایین میآورد
آیتالله مکارم شیرازی(مد ظله العالی) نقل میکنند که هر وقت به شیراز میرفتم، دست و پای پدر و مادرم را میبوسیدم و در ادامه گفتند: هیهات! اگر انسان فکر کند که تنهایی به جایی میرسد.
مرحوم ملا محسن فیض کاشانی(ره) نقل میکنند که اگر سجده به غیر از خدا واجب میشد، یقیناً بر پدر و مادرم سجده میکردم؛ بنابراین اگر آن طوری که نباید با پدر و مادر برخورد کرد، برخورد شود، فرزندانش بدتر از آن را با او برخورد میکنند و بهتر این است که قبل از این که پدر و مادر، چیزی را از ما طلب کنند، آن کار را برایشان انجام بدهیم.
چگونه بدی در حق پدر و مادر را جبران کنیم؟
کسانی که پدر و مادرشان را از دست داده و از دار دنیا رفتهاند و از طرفی عاق آنها نیز شدهاند، میتوانند برای انجام هر عمل مستحبی که قصد انجام آن را دارند، پدر و مادرشان را نیز در ثواب آن اعمال شریک کنند البته غیر از اعمال واجب؛ و خوب است که هر جمعه قبل از طلوع آفتاب، بر سر مزارشان بروند تا مشکلشان برطرف شود و روزانه حداقل ۱۱۰ مرتبه برای آنها استغفار کند، بنابراین هیچ موقع نباید پدر و مادر فراموش شوند و همان طور که پروردگار رب عظیم برای انسانها حیّ ابدی است، ربّ صغیر نیز باید برای انسانها حیّ ابدی باشند.
منبع: فارس نیوز؛ درس اخلاق آیتالله قرهی