- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
امروزه خیانت، از دلایل مهم طلاقهاست…
دکتر زارع روانشناس: این مقاله پژوهشهای تجربی دهههای گذشته از سراسر جهان را بررسی میکند تا آن چه پژوهشگران درباره مساله روزافزون خیانت انجام دادهاند را ارزیابی کند و خلاهای موجود در متون را که برای پرکردنشان تحقیقات بیشتری لازم است، بیابد.
این پژوهشها در هشت گروه دستهبندی شدهاند:
• انواع مختلف خیانت؛
• تفاوت جنسیت در خیانت؛
• میزان تحصیلات و خیانت؛
• تاثیر ژنتیک بر خیانت؛
• شخصیت و خیانت؛
• دلایل خیانت؛
• عواقب خیانت؛
• خیانت و درمانها.
دانش موجود در ارتباط با این هشت گروه مطالعه در این مقاله خلاصه خواهند شد.
مقدمه
امروزه خیانت، از دلایل مهم طلاقهاست. بر اساس گزارش پژوهشها، ۹۰ درصد همه طلاقها به خیانت مربوط میشوند.
یک دست ترین دادهها درباره خیانت، از «پیمایش اجتماعی عمومی» به دست میآیند که «بنیاد ملی علوم امریکا» از سال ۱۹۷۲ برای پیگیری نظرات آمریکاییها درباره رفتارهای اجتماعی آن را انجام میدهد. دادههای این پیمایش نشان میدهد هر سال حدود ۱۰ درصد از زوجها، ۱۲ درصد از مردان و ۷ درصد از زنان، رابطه جنسی بیرون از ازدواج داشتهاند؛ اما تحلیل جزیی دادهها از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۶ تغییرات غافلگیرکنندهای را آشکار میکند.
پژوهشگران دانشگاه واشنگتن چنین یافتهاند که میزان خیانت در طول زندگی بین مردان بالای ۶۰ سال از ۲۰ درصد در سال ۱۹۹۱ به ۲۸ درصد در سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است. برای زنان بالای ۶۰ سال این میزان از ۵ درصد در سال ۱۹۹۱ به ۱۵ درصد در سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است. (این افزایشها در سراسر جهان مشهود است)
در نتیجه این موضوع خیانت، به مساله مهمی در متون روان شناسی تبدیل میشود که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب میکند. خیانت همچنین از چشماندازهای مختلف در متون روانشناسی بررسی شده، مانند دلایل، انواع، نشانهها، میزان تحصیلات، تفاوتهای جنسیتی، درمان، شخصیت زوجها و… . هدف اصلی این مقاله، خلاصه کردن این پژوهشها در گروههای مشخص و ارائه مفهوم و دستهبندی پژوهشهایی است که در این باره انجام شدهاند.
تعریف خیانت
خیانت اغلب به نقض توقع انحصار جنسی اشاره دارد. خیانت ممکن است رفتارهای مختلفی را شامل شود، از قبیل «داشتن رابطه بیرون از ازدواج»، «آمیزش جنسی»، «بوسه»، «نوازش بدنی»، «روابط احساسی فراتر از دوستی»، «دوستی»، «روابط اینترنتی»، «استفاده از هرزهنگاری» و نمونههای دیگر. در اغلب فرهنگها، در زمان رابطههای نزدیک و صمیمی، معمولا نوعی توقع ابراز شده یا ضمنی برای انحصار وجود دارد، مخصوصا در مسائل جنسی.
خیانت به عنوان بیوفایی از طریق اتکاناپذیربودن و پشت کردن به عهد به شریک رابطه به رغم تعهد و انحصار، تعریف شده است. خیانت جنسی توسط یکی از زوجین در ازدواج، اغلب هرزگی و بیعفتی خوانده میشود. این که یک عمل خیانتآمیز شامل چه چیزی میشود، درون فرهنگها تنوع دارد و به نوع رابطه موجود بین افراد وابسته است. حتی در یک رابطه باز، ممکن است خیانت اتفاق بیفتد، اگر یکی از زوجین رابطه خارج از مرزهای تفهیم شده رابطه عمل کند.
پژوهشهای مختلف درباره خیانت انجام شدهاند که میتوان آنها را به هشت گروه تقسیم کرد.
انواع مختلف خیانت
یک گروه از پژوهشها درباره خیانت روی انواع مختلف خیانت تمرکز دارد؛ شامل: روابط یکشبه، ارتباطات احساسی، روابط طولانی مدت و هرزهگردی، روابط بیرون از ازدواج، آمیزش جنسی، بوسه، نوازش، دوستی، روابط اینترنتی و استفاده از هرزه نگاری؛ اما بیشتر متون موجود خیانت را به دستههای مشخص تری تقسیم میکنند، شامل خیانت جنسی، خیانت عاطفی، ترکیب خیانت عاطفی و جنسی و خیانت اینترنتی.
علاوه بر اینها، در هر کدام از این دستههای کلی، زیرگروههای مختلف وجود دارند؛ برای مثال، خیانت عاطفی ممکن است شامل یک رابطه کاری یا تماس تلفنی از راه دور باشد.
خیانت جنسی ممکن است شامل استفاده از کارگران جنسی، روابط با همجنس و انواع مختلف رفتارهای جنسی باشد. «بئاتریس»، نوع دیگری از خیانت را بررسی میکند: خیانت آنلاین که به عنوان فرایندی تعریف میشود که در آن افرادی که در رابطههای متعهدانه طولانی مدت هستند، به دنبال تماسهای رایانهای آنلاین با جنس مخالف باشند.
«مکنزی» خیانت را به سه دسته تقسیم کرد: خیانت جنسی، خیانت عاطفی و خیانت با سرمایهگذاری کامل. طبق آنچه «مکنزی» میگوید، خیانت جنسی شکلی از رابطه با فردی خارج از ازدواج است که کاملا یا در وهله اول، ماهیت جنسی دارد و وابستگی احساسی کم است یا اصلا نیست.
درواقع، در پژوهش او خیانت جنسی صرفا محدود به آمیزش جنسی تعریف نشده و شامل هر نوع رفتار جنسی است که اعتماد انحصار جنسی در یک ازدواج را زیر پا میگذارد، از قبیل بوسههای رمانتیک و نوازشهای شدید؛ همچنین شامل رفتارهایی است که در آنها اصلا تماس فیزیکی وجود ندارد، مانند سکس تلفنی یا آنلاین، با توجه به این حقیقت که فرد متخلف، در حال خرج کردن تمایلات جنسیاش خارج از ازدواج است.
خیانت جنسی شکلی از رابطه با فردی خارج از ازدواج است.
تفاوتهای جنسیتی در خیانت
پژوهشها در این زمینه به دو قسمت تقسیم میشوند: گروه اول روی تفاوتها بین جنسیتها، در نوع واکنش نشان دادن در مواجهه با خیانت زوج دیگر تمرکز میکنند.
این تفاوتهای جنسیتی، در واکنش به خیانت جنسی یا عاطفی زوج به خوبی مستند شده و فرضیههای تکاملی درباره شان مطرح شده است. با توجه به مساله تکاملی مربوط به عدم اطمینان از والد، مردان بیشتر از زنان از خیانت جنسی زوجشان ناراحت میشوند. همچنین، نگرانی انطباقی مربوط به سرمایهگذاری والدینی و انحراف منابع باعث میشود زنان بیشتر از مردان از خیانت عاطفی زوجشان احساس ناراحتی کنند.
بخش دیگری از متون مربوط به تفاوتهای جنسیتی و خیانت به تفاوت میزان شرکت در خیانت بین زنان و مردان مربوط است. بعضی پژوهشگران با قدرت اعلام میکنند که مردان بیشتر درگیر خیانت میشوند تا زنان، به میزان قابل توجهی شرکای جنسی بیشتری خارج از رابطه اولیه شان دارند و گرایش آسانگیرتری به رابطه جنسی بیرون از ازدواج دارند و نیز میل شدیدی به خیانت دارند؛ در عین حال، دیگر پژوهشها چنین مطرح میکنند که میزان خیانت در مردان و زنان به طور فزایندهای به سمت برابری میرود و تفاوتی از نظر رفتار بینشان نیست.
میزان تحصیلات و خیانت
پژوهشهای مختلف نتایج مختلفی درباره تاثیر میزان تحصیلات روی خیانت گزارش میکنند. «اتکینز» و همکارانش در سال ۲۰۰۱ چنین دریافتند که احتمال بیشتری وجود دارد که افراد با تحصیلات بالا درگیر روابط جنسی بیرون از ازدواج شوند. آنها چنین نتیجه گرفتند که رابطه معناداری بین طلاق و میزان تحصیلات وجود دارد و همبستگی بین تحصیلات و خیانت صرفا برای زوجهایی که طلاق گرفتهاند معنادار است.
در پژوهش ملی دیگری، «فورست» و «تنفر» نتیجه گرفتند که تحصیلات همبستگی معناداری با خیانت در زنان متاهلی دارد که از نظر سطح مدرک با زوج شان تفاوت دارند. به طور دقیق تر، آنها دریافتند اگر یک زن متاهل تحصیلات بیشتری از همسرش داشته باشد، احتمال این که او در ازدواج وفادار نباشد بیشتر است، در مقایسه با زنی که میزان تحصیلات کم تری از همسرش دارد. در مجموع، دادههای پژوهشهای قبلی نشان داد که احتمال خیانت در افراد با تحصیلات بالا بیشتر است.
تاثیرات ژنتیک در خیانت
برخلاف حیوانات، تاثیر ژنتیک روی خیانت بین انسانها مبهم است. «چارکاس» و «اولسنر» نشان دادند که خیانت و تعداد شرکای جنسی هر دو تحت تاثیر ژنتیک هستند.
به طور دقیق تر، خیانت (۴۱ درصد) و تعداد شرکای جنسی (۳۸ درصد) ارثی هستند. آنها همچنین دریافتند که همبستگی بین این دو ویژگی شدیدا (۴۷ درصد) معکوس است.
رویکردها به خیانت توسط عوامل تاثیرگذار مشترک و منحصر بفرد محیطی، اما نه ژنتیکی، تعیین میشوند. این پژوهشگران در یک پژوهش در سطح ژنومها توانستند سه محدوده ارتباط ضمنی اما غیرمعنادار با خیانت و تعداد شرکای جنسی روی کروموزومهای ۳، ۷ و ۲۰ با امتیاز ماکزیمم ۲۴۶ بیابند.
نتیجه مربوط به ارث پذیری خیانت جنسی و تعداد شرکای جنسی در پژوهش «چارکاس» و همکارانش در سال ۲۰۰۴ نظریه تکاملی رفتار جنسی انسان را تقویت کرد. اغلب مباحث درباره خیانت نظری هستند اما چنین مطرح میکنند که تاثیر ژنتیک باید صفر باشد.
شخصیت و خیانت
پژوهشهای بسیاری جنبههای شخصیتی خیانت را بررسی کردهاند. پژوهشهای اولیه چنین گزارش دادند که تا سن ۴۰ سالگی، ۵۰ درصد از همه مردان متاهل و بیش از ۲۵ درصد از همه زنان متاهل در رفتارهای جنسی خارج از ازدواج شرکت داشتهاند. بعد از سه دهه، همچنان تقریبا ۵۰ درصد از مردان در روابط عاطفی یا جنسی بیرون از ازدواج شرکت داشتهاند، در حالی که ۴۰ درصد از زنان در چنین روابطی بودهاند.
«الگوی پنج عاملی» برای توصیف تعاملات در ازدواج به عنوان رابطی بین دو شخصیت به کار رفته است. شخصیت زوجین چگونه ممکن است انواع خیانتها را پیش بینی کند؟
در یک فراتحلیل از ۴۵ پژوهش، عوامل شخصیتی که پایه رفتارهای پرخطر جنسی را شکل میدهند بررسی شد و نتیجه نشان داد که توافق پذیری بالا و وجدان بالا به طور قابل اتکایی با ریسک جنسی کم تر همبستهاند. توافق پذیری پایین همبستگی منفی با ریسک بیشتر جنسی، شامل چندین شریک جنسی برای وجدان پایین و همبستگی مثبت با رابطه جنسی بدون حفاظت داشت. خیانت ارتباط معناداری با توافق پذیری پایین و وجدان پایین دارد.
«اشمیت» و «باس» دریافتند که افراد دارای میزان بالای توافق پذیری و وجدان در انحصار رابطه هم بالاتر بودند، یعنی احتمال کم تری وجود داشت که وفادار نباشند.
اخیرا «شکلفورد» و «بیسر» الگویی را بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت ارائه کردند تا احتمال خودگزارش شده تجربه روابط بیرون از ازدواج را پیش بینی کند.
آنها ۱۰۷ زوج را انتخاب کردند که حداکثر یک سال از ازدواج شان گذشته بود. آنها نوعی تایید برای یک مدل تصادفی بین زوجهایی که به طور خاص توافق پذیری پایینی داشتند و زوجهایی که به طور خاص غیرقابل اتکا بودند، یعنی وجدان پایینی داشتند، یافتند که در آنها امکان بالایی برای تجربه روابط بیرون از ازدواج در طول یک سال پیش رو تخمین زده شد.
دلایل خیانت
متون مربوط به خیانت نشان میدهد دلایل مختلفی برای عدم وفاداری وجود دارد، از قبیل میزان تحصیلات، شخصیت، فرصت، شیوه وابستگی، سطح درآمد و اشتغال، نژاد، فرهنگ، دین و رضایت زناشویی.
«دریگوتاس» و همکارانش این دلایل خیانت را به پنج دسته تقسیم کردند: تمایل جنسی، رضایت عاطفی، زمینه اجتماعی، گرایشها و هنجارها و انتقام یا خصومت. پژوهشهای مربوط به مسائل تمایلات جنسی روی نیاز به تنوع جنسی و میزان بهره وری ممکن از زوج، به عنوان دلایل مرسوم برای خیانت، متمرکز شدهاند.
پژوهشهای مربوط به رضایت عاطفی روی رضایت زناشویی تمرکز کردهاند. عوامل زمینهای اجتماعی اغلب به میزان تحصیلات، شخصیت، فرصت، شیوه وابستگی، سطح درآمد و اشتغال، نژاد و فرهنگ مربوط بودهاند.
مرور متون نشان میدهد که پژوهش درباره نوع رویکرد به خیانت مشخص میکند، شریک جنسی با رویکردهای جنسی لیبرال، با احتمال بیشتری درگیر خیانت میشوند. سرانجام، خیانت به عنوان انتقام، به طور سنتی دلیلی مرسوم برای عدم وفاداری بین زوج هاست.
عواقب خیانت
بعضی پژوهشها نشان دادهاند که فقط درصد کمی از زوجهایی که تجربه خیانت دارند، میتوانند رابطه شان را بعد از آن نجات دهند. همچنین همه ازدواجهایی که دچار خیانت میشوند، به طلاق منجر نمیشوند.
اغلب پژوهشها درباره عواقب خیانت، نتایجی منفی نشان میدهند؛ مانند: خشم، از دست رفتن اعتماد، کاهش اعتماد به نفس شخصی و جنسی، صدمه به عزت نفس، ترس از طرد و افزایش شدید توجیهات برای ترک زوج.
«اسپنیر» و «مارگولیس» در سال ۱۹۸۳ و «هورویتز» در سال ۲۰۰۱ چنین نتیجه گرفتند که زوجهایی که به خاطر خیانت طلاق میگیرند، احساس افسردگی کم تری میکنند تا زوجهایی که به دلایل دیگر به ازدواج خود پایان میدهند. زوجی که خیانت کرده طلاق را آغاز کرده اما احتمال بیشتری وجود دارد که زوج وفادار دچار افسردگی شود. وقتی که فرد خیانت زوجش را کشف میکند، باید درباره بخشیدن او و کنار هم ماندن یا تمام کردن رابطه، تصمیم بگیرد.
«شکلفورد» و همکارانش دریافتند که زنان و مردان که با مسائل انطباقی متفاوتی در تاریخچه تکاملی خود در ارتباط با انواع مختلف خیانت مواجه بودهاند، واکنشهای مختلفی به خیانت زوج خود داشتهاند. بخشیدن خیانت جنسی برای مردان سخت تر از خیانت عاطفی است و احتمال بیشتری و جود دارد که آنها بعد از خیانت جنسی زوج رابطه را بر هم بزنند.
خیانت ارتباط معناداری با توافق پذیری پایین و وجدان پایین دارد.
خیانت و درمان
یک گروه از پژوهشها درباره خیانت، به درمان میپردازد. از منظر بالینی، «اتکینز» و همکارانش در بررسی به این نکته پرداختند که فهمیدن خیانت در طول یک فرایند، به جای یک اتفاق لحظهای، ممکن است به زوجها کمک کند. آنها دریافتند که زوجهای بیوفا در طول درمان بیشتر از زوجهای وفادار علائم بهبود نشان میدهند؛ در عین حال، آنها نشان دادند زوجهایی که رابطهای بیرون از ازدواج داشتند و آن را به عنوان یک راز نگه نداشتند، بهبود بیشتری در رضایت نسبت به دیگران داشتند.
همچنین، آنها نتیجه گرفتند که طرف خیانت کار بیشتر از طرف مقابل که درگیر خیانت نبوده تحت فشار است و هر دو پیشرفتهای مشابهی در روند درمان دارند.
در مقابل، «گوردون» و همکارانش چنین نتیجه گرفتند که طرفی که درگیر خیانت نبوده، در طول درمان بیشتر تحت فشار است و نیز در مقایسه با طرف درگیر در خیانت، بهره بیشتری از درمان میبرد.
در پژوهشهای اخیر درباره درمان و خیانت یک مطالعه مورد طراحی شد تا کارآمدی رویکرد قدم به قدم بر مبنای بخشش در کمک به زوجهایی که مشغول بازیابی خود پس از خیانت هستند را بیابد. در این رویکرد اولین قدم در بهبود، مواجهه با تاثیر و نفوذ خیانت است. قدم دوم به معنا و چارچوب خیانت میپردازد و قدم سوم به زوج کمک میکند بعد از خیانت، به زندگی ادامه دهند.
در پایان درمان، اغلب شرکت کنندهها سطح بالایی از بخشش در واکنش به خیانت داشتند. در یک پژوهش کاوشی دیگر، «اتکینز» و همکارانش درمان خیانت را با استفاده از زوج درمانی رفتاری سنتی و زوج درمانی رفتاری یکپارچه آزمایش کردند.
شرکت کننده هایشان ۱۹ زوج بودند که تجربه خیانت داشتند. آنها سطح پریشانی و فشار و روند درمان را در زوجهایی که تجربه خیانت داشتهاند، با زوجهایی که به دلایل دیگر برای درمان آمده بودند، مقایسه کردند. آنها نتیجه گرفتند که در مرحله پیش از درمان، زوجهایی که تجربه خیانت داشتهاند، رنج بیشتری میبرند تا دیگر زوج ها. در پایان درمان، نتیجه در زوجهای خیانت دیده با زوجهای بدون خیانت یکسان بود.
«کیس» روی یک الگوی درمانی خیانت بر اساس فرایند چندبعدی عذرخواهی و بخشش تمرکز کرد که در آن همسر از طریق تکالیفی مشخص به سمت بازیابی اعتماد حرکت میکند. این پژوهش نتیجه گرفت که بسیاری از زوجها بعد از تجربه خیانت در رابطه شان، به سمت متعادل کردن رابطه پیش میروند.
نتیجه گیریها و پیشنهادات برای پژوهشهای آینده
در متون روان شناسی خیانت از چشم اندازهای مختلف بررسی شده است. به نظر میرسد که مانند سایر سوژههای مطالعات انسانی، پژوهشهای خیانت نیز سوالات بیپاسخ ماندهای دارند. با توجه به اهمیت این مساله برای زوج درمانها و روان شناسان اجتماعی، پژوهشهای بیشتری در آینده نیاز است تا دانش ما درباره خیانت بالا ببرد و کمک کند از مشکلات نابودکننده ازدواج پرهیز کنیم.
همسر مرد خیانت کار، ممکن است بخشی از منابع را به زنی دیگر ببازد. شوهر زن خیانت کار ممکن است ظرفیت تولید مثلی همسرش را لااقل برای یک چرخه فرزندآوری از دست بدهد. او همچنین با ریسک سرمایهگذاری بلند مدت در کسی که زاده رقیبش است، مواجه است.
با توجه به شیوع خیانت و هزینههای مربوط به خیانت و طلاق، یک مساله تجربی مهم این است که چه چیز بین زوجهایی که طلاق میگیرند و زوجهایی که بعد از خیانت با هم میمانند، تفاوت ایجاد میکند؛ بنابراین، پِژوهش بیشتری در روان شناسی اجتماعی درباره خیانت لازم است.
به طور کلی مشخص میشود که چندین خلا در بررسی متون مربوط به خیانت شناسایی شده و فرصت را برای پژوهشهای آینده مهیا کرده است.
با توجه به نقش مهم خیانت در شکست ازدواجها، باید پژوهشهای بیشتری درباره دیگر حیطههایی که ممکن است به احتمال خیانت مربوط باشد، انجام شود؛ برای مثال، پژوهش بیشتری برای بررسی تفاوت بین کسانی که در مقابل خیانت آسیب پذیرند و کسانی که درگیر خیانت نمیشوند باید انجام شود و بررسی شود کدام ویژگیهای شخصیتی ممکن است به خیانت منجر شوید و از این طریق، قدمی در راه پیش بینی خیانت برداشته شود؛ در عین حال، پیش از بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی و پیش بینی خیانت پژوهش بیشتری در این زمینه لازم است.
پژوهشهای بین ملیتی مثل پژوهش در این باره که نارضایتی شغلی طور ممکن است با احتمال خیانت مربوط باشد، خلا دیگری در این متون است؛ بنابراین پژوهش بیشتری با تمرکز بیشتر بر نشانههای خیانت نیز پیشنهاد میشود.
فرد چگونه میتواند نشانههای احتمال وقوع خیانت را در همسرش شناسایی کند تا بتواند ازدواجش را نجات دهد؟ همچنین پژوهشهای بیشتری درباره انواع مختلف خیانت مانند خیانت در محیط کار و راههای مواجهه با آنها و نیز این که چگونه خیانت عاطفی ممکن است به خیانت ترکیبی تبدیل شود، یعنی خیانت جنسی نیز به آن اضافه شود، پیشنهاد میشود. کارهای بیشتری نیز لازم است انجام شود تا مشخص شود آیا فرصتهای خیانت برای دو جنس متفاوت است یا خیر؟
منبع: ماهنامه سپیده دانایی؛ برترینها