- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
سلام به معنای سلامتی، امنیت و صلح است که در اسلام برای تحیت و درود گفتن انتخاب است. در قرآن و روایات بر سلام کردن تأکید گردیده و از مستحبات مؤکد شمرده شده است.
پاسخ به سلام حتی برای نمازگزار واجب فوری است و با پاسخ دادن یک نفر از میان جمع، جواب سلام بر دیگران واجب نیست. سلام دارای آداب و احکام ویژه بوده و در قرآن و سنت دارای کاربردهای متعددی است.
خداوند متعال در آیه ۸۸ سوره چهارم (نساء) فرموده است «و چون تحیت داده شوید به تحیتى، پس تحیت دهید به بهتر از آن، یا همان گونه تحیت دهید.
به درستى که خداوند بر همه چیز محاسب است.» و در آیه ۵۴ سوره ششم (انعام) فرموده است: «و چون کسانى که به آیتهاى ما ایمان آوردهاند پیش تو آیند، بگو سلام بر شما باد، پروردگار شما بر خویشتن رحمت را نوشته است.» و در آیه ۶۱ سوره بیست و چهارم (نور) فرموده است: «پس چون به خانهها درآیید، پس سلام کنید بر خودتان سلام کردنى از نزد خداوند فرخنده و پاکیزه.» و در آیه ۹ سوره پنجاه و هشتم (مجادله) فرموده است: «و چون پیش تو آیند و تو را به چیزى تحیت گویند که خدایت آنچنان تحیت نفرموده است.» روایت شده است که یهودیان پیش پیامبر آمدند و گفتند: السام علیک و سام در لغت ایشان به معنى مرگ است و پیامبر در پاسخ فرمودند و بر شما، و خداوند این آیه سوره مجادله را نازل فرمود[۱].
و پیامبر فرموده اند: به هر کس که پیش از سلام دادن، سخنى بگوید، پاسخ مدهید و نیز فرموده اند: هیچ کس را تا سلام نداده است به خوراک خویش فرا مخوانید[۲].
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است: سه چیز از درجات پسندیده و سه چیز از کفارات و سه چیز از بدبختى ها و سه چیز از خوشبختى هاست. آن سه چیز که درجه است، آشکار ساختن سلام و خوراک دادن به مردم و خواندن نماز شب در حالى که مردم خوابیده باشند، مى باشد.
و آن سه چیز که کفاره و موجب آمرزش و پوشش گناهان است، نیکو وضو گرفتن در صبحگاهان و شامگاهان سرد و رفتن روز و شب به نماز جماعت و محافظت بر حضور آن است. سه چیزى که از بدبختى هاست، بخل و امساک و هواى نفس حاکم و شیفتگى آدمى به خویشتن است.
و آن سه که از خوشبختى ها و مایه هاى رستگارى است، بیم از خداوند در نهان و آشکار و میانه روى در حال توانگرى و تنگدستى و گفتن کلمه حق در حال خشنودى و خشم است[۳].
امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است که رسول خدا از سلام دادن به چهار کس نهى فرمودند، بر مست تا هنگامى که مست است و بر کسى که پیکرتراش است و بر آن کس که نرد مى بازد و بر آن کس که بازى چهارده[۴] مى کند و من یکى دیگر را که پنجمى است مى افزایم و مىگویم بر شطرنج باز سلام مدهید[۵].
امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است: بر شش تن شایسته نیست سلام داده شود و شش خصلت از خصلتهاى قوم لوط است. اما آن شش تنى که سلام دادن بر آنان روا نیست، یهودیان و مسیحیان و نرد و شطرنج بازان و میگساران و نوازندگان بربط و طنبور و کسانى که با دشنام دادن به مادران شادى مى کنند و شاعران هستند.
و آن چیزها که از خوى هاى قوم لوط است، مهره بازى (تیله بازى) و تلنگر زدن و جویدن سقز (آدامس) و دامن بر زمین کشیدن و باز گذاشتن دگمه هاى قبا و پیراهن است[۶].
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است: بر یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان و بت پرستان و میزبانان میگساران و نرد و شطرنج بازان و فرومایگان و شاعرانى که به زنان شوهردار تهمت مى زنند و بر نمازگزاران سلام مدهید- نمازگزاران، از این روى که نمى توانند پاسخ دهند، زیرا سلام دادن مستحب و پاسخ آن واجب است- و بر رباخواران و بر کسى که براى قضاى حاجت نشسته است، و بر کسى که در گرمابه است و کسى که آشکارا گناه مى کند نیز سلام مدهید[۷].
همان حضرت فرموده است: فرشته اى از فرشتگان از کنار مردى که بر در خانه اى ایستاده بود گذشت. از آن مرد پرسید: چه چیزى تو را بر در این خانه بر پا داشته است؟ گفت: برادر دینى من است، خواستم بر او سلام ده فرشته پرسید:
آیا میان تو و او پیوند خویشاوندى است و یا براى نیازى آمده اى؟ گفت: نه میان من و او خویشاوندى است و نه براى حاجتى آمده ام، فقط حرمت برادرى دینى است و من به خاطر پروردگار جهانیان، احوال او را مى پرسم و سلام مىده فرشته گفت:
من فرستاده خداوند هستم، خدایت سلام مى رساند و مى فرماید همانا که به خاطر من چنین کردى و من بهشت را بر تو واجب کردم و از خشم خویش تو را معاف داشتم و از آتش پناه داد معنى اینکه بنده اى به برادر دینى خود سلام مى دهد این است که براى تو از سوى خود سلامت آرزو مى کنم، مانند این گفتار خداوند است که مى فرماید:
«فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» یعنى سلامت، و گفته شده است هنگامى که کسى به بنده مطیع و پرهیزگار سلام مى دهد، معناى آن این است که او را به سبب فرمانبردارى از خداوند گرامى داشته و پاداش داده است و چون بر گنهکاران سلام مى دهد، معناى آن این است که بیدار شو و غافل مباش[۸].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده اند: سلام، یکى از نامهاى خداوند است. آن را میان خود آشکار سازید و همانا انسان مسلمان چون از کنار قومى بگذرد و بر ایشان سلام دهد، بر فرض که آنان پاسخ ندهند، کسى که از ایشان بهتر است و پاکیزه تر، پاسخ خواهد داد.
و همان حضرت فرموده اند: همانا ناتوانترین مردم کسى است که از دعا کردن ناتوان باشد و بخیل ترین مردم کسى است که از سلام دادن بخل بورزد[۹].
عمار بن یاسر (رضی الله عنه) مى گفته است: سه چیز است که هر کس در خود فراهم آورد ایمان را در خود فراهم آورده است، بخشش در تنگدستى و انصاف دادن نسبت به خویشتن و سلام دادن به دانشمند و عالم[۱۰].
پی نوشت ها
[۱] . نظیر این گفتار در تبیان طوسى، ج ۹، ص ۵۴۶، و تفسیر مجمع البیان طبرسى، ج ۹ و ۱۰، ص ۲۵۰، آمده است.
[۲] . خصال، صدوق، ج ۱، ص ۷۲،
[۳] . در خصال، ج ۱، ص ۱۱۱، همراه با ترجمه آقاى کمره یى، آمده است.
[۴] . بازى یى است که با چهارده مهره بازى مى کنند.
[۵] . در خصال، ج اول، صفحات ۱۱۱ و ۲۲۱ و ۲۹۴ و ۲۹۰ چاپ آقاى کمره یی، آمده است.
[۶] . در خصال، ج اول، صفحات ۱۱۱ و ۲۲۱ و ۲۹۴ و ۲۹۰ چاپ آقاى کمره یی، آمده است.
[۷] . در خصال، ج اول، صفحات ۱۱۱ و ۲۲۱ و ۲۹۴ و ۲۹۰ چاپ آقاى کمره یی، آمده است.
[۸] . در کافى، ج ۲، ص ۱۷۶، و بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۳۴۴، و امالى صدوق، ص ۱۹۹، آمده است.
[۹] . این دو روایت در مشکاه الانوار طبرسى، ص ۲۰۰، هم از همین کتاب نقل شده است.
[۱۰] . به نقل از کتاب سید ناصح الدین در همان صفحه مشکاه الانوار، آمده است.