- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : mahdi
- 0 نظر
اشاره:
خداوند متعال در آیه هفتاد و هشتم سوره هفدهم (الاسراء) فرموده است «و اگر بخواهند، هر آینه بجنبانندت از زمین تا بیرون کنند تو را از آن و آنگاه درنگ نکنند (پس از تو) همراه تو مگر اندکى.» تا آنجا که فرموده است «بگو آمد حق و نابود شد باطل و بتحقیق که باطل نابودشدنى است.» ابن عباس مى گوید: چون پیامبر (صلّى الله علیه و آله) به مدینه آمدند، یهودیان بر امامت ایشان در آن شهر حسد ورزیدند و چون مرتب شدن کارهاى ایشان را دیدند، همگى به یک دیگر گفتند ما از بودن این مرد در این شهر ناراحتیم و در امان نیستیم که دین ما را تباه نکند.
روزى به حضور پیامبر آمدند و پرسیدند: آیا تو پیامبرى؟ فرمودند: آرى، پرسیدند: از جانب خدا؟ فرمودند آرى. گفتند: بنا بر این خودت مى دانى که این شهر سرزمین پیامبران نیست و سرزمین پیامبران، شام است که ابراهیم (علیه السّلام) و پیامبران پس از او، آنجا بودند و اگر تو نیز پیامبرى همچون ایشان هستى به شام برو که اگر پیامبر باشى، خداوند بزودى در آن شهر تو را از رومیان محفوظ خواهد داشت که آنجا سرزمین مقدس و محل حشر است و مدتهاست که پیامبران در این سرزمین (مدینه) نبوده اند. گوید پیامبر (صلّى الله علیه و آله) در سه میلى مدینه اردو زدند تا مستقر شوند و یارانشان آنجا جمع شوند. در این هنگام جبریل فرود آمد و آن آیه را آورد که مقصود این است، یهودیان مى خواهند تو را از مدینه بیرون کنند و به شام روانه دارند و در آن صورت آنان اندکى پس از تو آنجا مقام خواهند داشت و سپس هلاک مى شوند و این آیین و سنت من است که گروههایى را که نسبت به پیامبران سرکشى، مى کنند، نابود مى سازم و آنان را در حالى که پیامبرشان میان ایشان باشد، نابود نمى سازم ولى همین که پیامبرشان از پیش ایشان برود عذاب مى شوند. و پیامبر (صلّى الله علیه و آله) به مدینه برگشتند و به ایشان این آیه از همان سوره وحى شد که مى فرماید «و بگو پروردگارا درآور مرا در آوردن راستى و بیرون آور مرا بیرون آوردن راستى، قرار ده براى من از نزد خودت حجتى یارى دهنده.» یعنى مرا به مدینه درآور و سپس به مکه برسان و خداوند دعاى ایشان را برآورده
فرمود و بدست آن حضرت سرزمین یهودیان و مکه را گشود و بر آنان پیروزى بخشید و این است معنى گفتار خداوند که در همان آیه مى فرماید «و بگو آمد حق و نابود شد باطل …»[۱] امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است، مکه حرم خدا و مدینه حرم رسول خدا و کوفه حرم من است. هیچ ستمگرى به فکر ستم در آن نمى افتد، مگر آنکه خداوند پشتش را در هم مى شکند[۲].
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، دجال همه آبشخورهاى زمین را زیر پا مى گذارد، مگر مکه و مدینه را که بر هر محله از محله هاى مدینه، فرشته یى گماشته شده است و آن را از طاعون و دجال حفظ مى کند[۳].
و همان حضرت فرموده است، حد روضه در مسجد پیامبر (صلّى الله علیه و آله) تا راه سایبانهاست و فرموده است، هر کس در مدینه بمیرد، خدایش او را روز قیامت در زمره آنان که در امانند برمى انگیزد[۴].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده اند: گزاردن یک نماز در این مسجد من پاداشى معادل هزار نماز در مساجد دیگر غیر از مسجد الحرام را دارد، ولى مسجد الحرام از آن برتر است [۵].
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، رفتن به مسجد قبا و دیگر مشاهد و مساجد را رها مکنید. مسجد قبا همان مسجدى است که از روز نخست بر تقوى بنا نهاده شده است و مشربه ام ابراهیم [۶] و مسجد فضیح [۷] و گورستان شهیدان احد و مسجد احزاب که همان مسجد فتح است. و به ما خبر رسیده است که پیامبر (صلّى الله علیه و آله) هر گاه کنار گور شهیدان مى آمدند، مى فرمودند: سلام بر شما باد به آنچه صبر و شکیبایى کردید و خانه عاقبت (بهشت) چه نیکو است. و مناسب است در مسجد فتح این دعا را بخواند «اى فریادرس فریاد زنان! اى برآورنده دعاى مضطران! اندوه و غصه و گرفتارى مرا بگشاى، همچنان که از پیامبر خود در این مکان گشودى و شر و بیم دشمنانش را در این جا از او کفایت فرمودى.»[۸] و حضرت صادق (علیه السّلام) فرموده است، مسجد فضیح را به مناسبت درخت خرمایى که آنجا بوده و فضیح نام داشته است، فضیح مى گفته اند.
بیت المقدس: خداوند متعال در نخستین آیه سوره هفدهم فرموده است. «منزه است آنکه شبى بنده خود را از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که اطراف آن را برکت داده ایم برد …» یعنى بیت المقدس که اطراف آن را با جویبارها و میوه ها فرخنده و پر برکت قرار داده است [۹]. بدان که براى بیت المقدس در قرآن نامهایى ذکر شده است که عبارت است از «مسجد الاقصى» و «إِلى رَبْوَهٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِینٍ » که خداوند در آیه پنجاه و سوم سوره بیست و سوم فرموده است «و گردانیدیم پسر مریم و مادر او را آیتى و جاى ساختیم آن دو را به مکانى داراى قرار و آب گواراى جارى.» و بیشتر مفسران را عقیده بر این است که آنجا بیت المقدس است.
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، مقصود از کلمه ربوه، نجف کوفه و مقصود از آب گواراى روان، رودخانه فرات است [۱۰].
و مکان قریب که خداوند متعال در آیه چهل و یکم از سوره پنجاهم (ق) فرموده است «و بشنو روزى که ندا مى کند نداکننده از جایى نزدیک.» یعنى صخره بیت المقدس و آن را از این جهت نزدیک گفته اند که از دیگر زمین ها هیجده میل به آسمان نزدیک تر است. فرشته یى بر آن مى ایستد و ندا مى دهد اى استخوانهاى پوسیده و مفصل هاى گسیخته از یک دیگر! خداوند به شما فرمان مى دهد که براى قیامت و رسیدگى فراهم آیید[۱۱].
و «ارض المقدسه» که خداوند متعال در آیه بیست و یکم سوره مائده فرموده است «اى قوم من! داخل شوید در آن زمین پاک گردانیده شده» که منظور بیت المقدس و دهکده هاى اطراف آن است.
عبد الله بن سلام گفت: اى محمد! به من خبر بده میانه دنیا کجاست؟ فرمودند:
بیت المقدس است. گفت: براى چه؟ فرمودند: محل حشر و نشر است و عرش و صراط و میزان از آن است. گفت: درست گفتى، از خیمه موسى بن عمران به من خبر بده که کجاست؟ فرمودند: همان جاى بیت المقدس است. گفت: چه کسى بیت المقدس را ساخته است؟ فرمودند: نخست داود (علیه السّلام) و پس از او پسرش سلیمان (علیه السّلام). گفت: به من خبر بده که آدم از کدام زمین آفریده شده است؟ فرمودند: سر و صورتش از خاک محل کعبه و بدنش از بیت المقدس است.
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرموده اند: چهار شهر محفوظ است، مکه و مدینه و بیت المقدس و نجران و مدینه الجنه [۱۲] و نیز فرموده اند: چهار شهر از بهشت است، مکه و مدینه و بیت المقدس و شهرى میان رودخانه هاى سیحان و جیحان (نام دو رودخانه در آسیاى غربى که قبلا توضیح داده شد. ) که به آن منصوره مى گویند و همان مصیصه است و این چهار شهر با فرشتگان حفاظت مى شود[۱۳] و چهار کاخ که عبارت است از کاخ اسکندریه و آن را ذو القرنین ساخته است و عسقلان و ملطیه و مسجد کوفه که قبه الاسلام است.
و رود خانه هایى که از بهشت است و در دنیا روان است، سیحان و جیحان و نیل و فرات است [۱۴].
عبد الله بن سلام به پیامبر گفت: لطفا از آنجا که از آسمان درى گشوده شد و فرشتگان با رحمت بر بنى اسرائیل فرود آمدند، به من خبر بده. فرمودند: مقابل صخره یى که در بیت المقدس است و معراج پیامبران هم از همان جاست و بیت المقدس، بقعه یى است که خداوند برگزیدگان خویش از پیامبران و اولیاء و فرشتگان مقرب را آنجا جمع فرموده است [۱۵].
کوفه: امام باقر (علیه السّلام) فرموده است، کوفه شهر پاک و پاکیزه است. آرامگاه پیامبران مرسل و غیر مرسل و اوصیاى صادق و مسجد سهیل در آن است که خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نفرموده است مگر اینکه در آن نماز گزارده است. عدل خداوند و قائم و جانشینان او در آن ظاهر مى شود و کوفه جایگاه و خانه پیامبران و اوصیا و نیکوکاران است [۱۶].
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، مکه حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم على بن ابى طالب بشمار مى آید. یک رکعت نماز در آن معادل صد هزار نماز و یک درهم صدقه در آن معادل یک صد هزار درهم است. مدینه هم حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم امیر المؤمنین على است. یک رکعت نماز در آن، معادل ده هزار رکعت و یک درهم صدقه در آن، معادل ده هزار درهم است. کوفه هم حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم امیر المؤمنین است و یک رکعت نماز در آن، معادل هزار رکعت است [۱۷].
امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است، نماز نافله در این مسجد (مسجد کوفه) معادل است با عمره یى که با پیامبر (صلّى الله علیه و آله) گزارده آید و نماز واجب معادل با حجى است که با پیامبر (صلّى الله علیه و آله) گزارده آید و در این مسجد هزار پیامبر و هزار وصى نماز گزارده اند[۱۸].
امام صادق فرموده است، هیچ بنده صالح و پیامبرى نیست مگر اینکه در مسجد کوفه نماز گزارده است و در شبى که پیامبر (صلّى الله علیه و آله) به معراج برده شدند، جبریل به ایشان گفت: اى رسول خدا! آیا مى دانى هم اکنون کجایى؟ اکنون برابر مسجد کوفه اى.
پیامبر فرمودند: اى جبریل! از خداى من براى من اجازه بگیر تا آنجا بروم و دو رکعت نماز بگزار جبریل از پیشگاه خداوند کسب اجازه کرد و اجازه داده شد و همانا سمت راست آن باغى و روضه یى از روضه هاى بهشت است.
و در خبر دیگرى آمده است که وسط آن و بخش آخر آن هم همچنان روضه یى از روضه هاى بهشت است و نماز واجب در آن معادل هزار نماز است و نماز مستحبى در آن معادل پانصد نماز و نشستن در آن، بدون آنکه قرآن بخوانند و ذکرى بگویند عبادت است و اگر مردم بدانند در آن چه برکتى است، هر چند با خزیدن بر روى زمین باشد، خود را به آن مى رسانند[۱۹].
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است، مسجد کوفه روضه یى از روضه هاى بهشت است، هزار و هفتصد پیامبر در آن نماز گزارده اند. طرف راست آن رحمت و جانب چپش مکرمت است. عصاى موسى و درخت کدو و نگین و خاتم سلیمان در آن است.
تنور طوفان از آن جوشیده و کشتى نوح در آن ساخته شده است و آن برگزیده تر منطقه بابل و مجمع پیامبران است [۲۰].
عبد الله بن طلحه هندى (نهدى) مى گوید: حضور امام صادق (علیه السّلام) رسیدم، نخست براى ما حدیثى بیان فرمود و سپس همراه ایشان حرکت کردیم و به نجف رسیدی جایى ایستاد و نماز گزارد و سپس به پسر خود اسماعیل فرمود: برخیز و کنار مدفن سر پدرت امام حسین (علیه السّلام) نماز بگزار. من گفتم: مگر سر آن حضرت را به شام نبرده اند؟ فرمود:
آرى به شام بردند ولى فلان بنده ما آن را در ربود و آورد و این جا به خاک سپرد[۲۱].
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، دوست مى دارم که مؤمن نگین انگشترش از پنج چیز باشد، یاقوت که از همه فاخرتر است. عقیق که از هر نگین دیگر براى خدا و ما خالصانه تر است. فیروزه که مایه مسرت خاطر زنان و مردان مؤمن مى شود و نور چشم را تقویت مى کند و سینه را گشاده مى سازد و بر نیروى دل مى افزاید. آهن چینى هر چند خودم خوش نمى دارم که مرتب از آن به دست کنم ولى به هنگام رویارویى با مردم شرور از به دست کردن آن بدم نمى آید که شر و غضب آنان را خاموش کند ولى همراه داشتن آن را دوست مى دارم، براى اینکه دیوان سرکش را پراکنده مى کند و سنگها و درهاى سپید ناحیه نجف. گفتم: اى سرور من! در آنها چه فضیلتى است؟ فرمود: هر کس به آن بنگرد، خداوند به هر نظر، اجر پیامبران و صالحان را مى نویسد و اگر لطف و رحمت خداوند بر شیعیان ما نبود، هر نگین از آن چنان گران مى شد که به هیچ قیمت پیدا نشود، ولى خداوند آن را براى ایشان فراوان و ارزان قرار داده است که توانگر و مستمند ایشان بتوانند از آن نگین انگشتر بسازند.
پی نوشت:
[۱] . بخشى از این روایت در صفحه ۲۶۵ جلد ۷ و بخش دیگرى در صفحه ۲۷۲ همان جلد تفسیر ابو الفتوح رازى، آمده است.
[۲] . نظیر این روایت با مختصر تفاوتى در امالى طوسى، ص ۲۸۴، آمده است.
[۳] . نظیر این روایت از قول پیامبر( صلّى الله علیه و آله) در صحیح مسلم، ص ۱۲۰، ج ۴، چاپ ۱۳۸۴ ق. قاهره، آمده است.
[۴] . نظیر این روایت در محاسن برقى، ص ۷۰، آمده است.
[۵] . روایات مکررى با اندک تفاوتى در این باره به نقل از ثواب الاعمال و کامل الزیارات در بحار الانوار، صفحات ۳۸۱ و ۳۸۲ جلد ۹۹ و صحیح مسلم، ص ۱۲۴، ج ۴، همان چاپ، آمده است.
[۶] . مشربه ام ابراهیم، محلى که ماریه، مادر ابراهیم- پسر رسول خدا- در آن ساکن بوده و منزل و جایگاه نمازگزاردن پیامبر( صلّى الله علیه و آله) هم بوده است. رک. به: بحار الانوار، ص ۲۱۳، ج ۱۰۰٫
[۷] . مسجد فضیح، مسجدى است که در آن خورشید براى نماز گزاردن امیر المؤمنین على برگشت. و براى اطلاع بیشتر به بحار الانوار، صفحات ۱۶۶ تا ۱۹۱ جلد ۴۱ مراجعه فرمایید که از منابع مختلف شیعه و سنى آمده است ..
[۸] . این روایت به نقل از کامل الزیارات در بحار الانوار، ص ۲۱۵، ج ۱۰۰، آمده است.
[۹] . تفسیر تبیان، شیخ طوسى، ص ۴۴۶، ج ۶٫
[۱۰] . این روایت به نقل از کامل الزیارات و روایتى نزدیک به این از معانى الاخبار صدوق در بحار الانوار، ص ۲۲۸، ج ۱۰۰، آمده است.
[۱۱] . مجمع البیان طبرسى، ص ۱۵۱، ج ۹ و ۱۰، و تفسیر ابو الفتوح، ص ۲۸۶، ج ۱۰٫
[۱۲] . ملاحظه مى فرمایید نام پنج شهر آمده است. مدینه الجنه را نفهمیدم کجاست، در معجم البلدان هم از آن نام برده نشده است.
[۱۳] . در باره مصیصه که از شهرهاى شام( آسیاى صغیر) است به معجم البلدان، ص ۸۰، ج ۸، مراجعه شود.
[۱۴] . خصال صدوق، ص ۲۳۰، ج ۱٫
[۱۵] . براى اطلاع بیشتر در باره بیت المقدس به بحث یاقوت حموى در صفحات ۱۱۰ تا ۱۲۰ جلد ۸ معجم البلدان و صفحات ۲۷۰ و ۲۷۱ جلد ۱۰۲ بحار الانوار مراجعه شود.
[۱۶] . بحار الانوار، ص ۴۴۰، ج ۱۰۰٫
[۱۷] . بحار الانوار، ص ۴۰۰، ج ۱۰۰٫
[۱۸] . کامل الزیارات، ص ۲۸٫
[۱۹] . تفسیر عیاشى، ص ۱۴۶، ج ۲، و به نقل از آن در بحار الانوار، ص ۳۸۶، ج ۱۰۰، آمده است.
[۲۰] . کافى، ص ۴۹۳، ج ۳، و با توضیح مرحوم مجلسى در همان صفحه بحار الانوار، آمده است.
[۲۱] . به نقل از فرحه الغرى، ص ۲۵، در همان جلد بحار الانوار، ص ۲۴۹، آمده است.