- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حجاب، گویای انتخاب یک عقیده است و آدمی، عقیده و مرام را با دو خصیصه (شناخت) و (انتخاب) برمیگزیند، بدان میبالد و بر اساس آن زندگی میکند و تمامی رفتارهای خود را بر اساس آن شکل میدهد. هرچه شناخت و اختیار انسان، عمیقتر شود، عقیده و مرام او نیز پایدارتر است. حجاب نیز این چنین است؛
یعنی محصول شناخت و بینشهایی است که (زن) از هستی، انسان، روابط اجتماعی و چگونگی تکامل و رشد صحیح خود دارد. او بدین باور رسیده است که با پوشش دادن به خود، سیر معنوی جامعه را سرعت میبخشد و مانعی بر سر راه به وجود نمیآورد، چرا که هر کس ـ چه زن و چه مرد ـ جاذبههای ثروت، شهرت، مقام و یا بدن را به چشم دیگران آورد، رهزنی کرده و آدمیان را از مسیر رشد و فلاح باز داشته است.
مشغول داشتن انسانها به جاذبهها و به نمایش گذاشتن آن ه، چشم و دل انسانهای کم ظرفیت را کور میکند و از نور معرفت محروم میدارد؛ از همین رو است که (حجاب) و (پوشش) واجب شده است.
این چنین پوشش، برای سیهدلانی که به (فلاح) و (رستگاری) نمیاندیشند و در صدد تاراج سرمایه و جاذبهها هستند، همیشه مانع بزرگی بوده است، از این رو در طول تاریخ همواره در صدد کشف حجاب از زنان بودهاند.
استعمارگران که چادر و حجاب کامل را دژی آهنین بر سر راه اهداف شوم و پلید خود میدیدند، کوشیدند تا آن را از بین ببرند. در ایران این کار به دست رضاخان صورت گرفت، به طوری که با رواج تجددطلبی و گرایش به مظاهر غربی در کشور، بازار غرب زدگی رونق یافت و حتی هم زمان در مصر، تونس و اندونزی نیز آغاز شد.
در زمانی که رژیم شاه سخت میکوشید تا فرهنگ برهنگی و بیبندوباری و بیحجابی را ترویج کند، استاد شهید مطهری همواره تلاش میکرد تا با این منکر مبارزه کند. او معتقد بود چون دانشکده الهیات مکانی محترم و مقدس است، خانمهای دانشجو باید حجاب اسلامی را رعایت کنند.
استاد سید محمد باقر حجتی در این باره مینویسد:
(در یکی از سالها که شمار داوطلب ورود به دانشگاه الهیات، نخست رو به فزونی نهاده بود… و داوطلبها عبارت از چند صد نفر بودند که شماری از آنها [را] دختران و… تشکیل میدادند.
و قهراً در آن روز، شماری از زنان بیحجاب بودند، استاد بزرگوار شهید آیه اللّه مطهری این مطلب را قبلاً پیش بینی کردند و از آن جا که سخت تلاش مینمودند فضای دینی دانشگاه با ورود زنان بیحجاب آسیب نبیند، در یکی از جلسات شورا پیش نهاد کردند که دختران و زنانی که میخواهند در این دانشکده به تحصیلات خود ادامه دهند.
باید با پوشش محتشم (دارای حجاب شرعی) باشند وگرنه دانشگاه از ادامه تحصیل آنها معذور است. این پیش نهاد مورد تصویب اعضای شورا و رئیس وقت دانشگاه ـ که شخصی آرام و متین بود و به استاد آیه اللّه شهید مطهری بسیار احترام میگذاشت ـ قرار گرفت.
قبل از شروع کنکور اختصاصی دانشکده، استاد گرانمایه تعداد زیادی روسری تهیه کردند و در روزهایی که از کشف حجاب در رسانههای گروهی ـ اعم از مطبوعات و رادیو تلویزیون ـ تعریف و تمجید میکردند، بخشی از این روسریها را به نگهبان درب جنوبی و بخشی را به نگهبان درب شمالی دانشکده سپرد و به آنها فرمود: هر داوطلب زن که بدون حجاب وارد دانشکده میشود.
یکی از این روسریها را به او هدیه کنید تا سر و گردن خود را با آن بپوشاند و بدون حجاب به دانشکدهای که بسان یک مکان مقدس است، نیاید. در آن روز از این روسریها استقبال خوبی به عمل آمد.)۱
مستر همفر، جاسوس انگلیس میگوید: (در مسئله بیحجابی زنان، باید کوشش فوقالعادهای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند… پس از آن که حجاب زن با تبلیغات و سعی [ما] از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلِم از آنان تقلید کنند.)۲
متأسفانه همان تفکر امروزه با ترفندها و شیوههای جدید ـ بیآن که سخنی از برداشتن حجاب بیاورند ـ به وسیله بعضی از دگراندیشان کجاندیش القا میشود تا از این طریق زمینه تضعیف اصل حجاب و ترویج فرهنگ برهنگی و هرزگی فراهم شود و حیثیت زنان پایمال گردد.
فلسفه حجاب
حجاب یعنی پوششی که کرامت، عفت و وقار زنان و دختران را تضمین کند و هر چیزی که این نظر را تأمین کند حجاب است. اما ریشه حجاب چیست و چه دلایلی آن را به وجود آورده است؟ استاد شهید مطهری در این خصوص میگوید:
(مخالفان حجاب سعی کردهاند جریانات ظالمانهای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیراسلامی فرق نمیگذارند؛
چنین وانمود میکنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه میگیرد… ما مجموع آنها را ذکر میکنیم… بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است که ذیلاً ذکر میشود:
۱- میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)؛
۲- عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)؛
۳- پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)؛
۴- حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)؛
۵- عادت زنانگی زن و احساس او به این که در خلقت، از مرد چیزی کم دارد، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است (ریشه روانی).۳
استاد شهید مطهری معتقد بود که: (علل نام برده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بیجهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کردهاند و یا فرضاً در پدید آمدن بعضی از سیستمهای غیر اسلامی تأثیر داشته است، در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است.)۴
فلسفهای را که اسلام برای حجاب و پوشش اسلامی بیان میکند غیر از موارد یاد شده است. خداوند عفاف و حیا را برای زن جزو خصلت وجودی او قرار داده است، از این رو همه زنان مسلمانی که دارای فطرت پاک هستند دارای این خصلت میباشند. عفاف، روح پوشش است و پوشش کالبد آن؛ عفاف، فلسفه حجاب است و حجاب، تضمین کننده عفاف و حیا میباشد.
با شناخت فلسفه حجاب از نظر اسلام معلوم شد که هیچ یک از مواردی را که روشن فکران به عنوان عامل پیدایش حجاب بیان داشته اند، با روح اسلام سازگار نیست و با فلسفه حجاب از دیدگاه اسلام منافات دارد.
البته حجابی که اسلام برای زنان تعیین فرموده به معنای در خانه ماندن و نداشتن فعالیت اجتماعی نیست، بلکه زنان با رعایت کامل حجاب میتوانند در اجتماع و هرجا که ضرورت داشته باشد، حضور داشته باشند.
هنگامی که خلیفه دوم درباره فدک در مسجد با مردم صحبت میکرد، حضرت زهرا(علیها السلام) برای دفاع از خود به همراه عدهای از زنان، با پوششی که حتی کفش آن حضرت نیز معلوم نبود، به طرف مسجد رفت، و یا حضرت زینب(علیها السلام) که بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) در بین راه کوفه و شام و در مجلس یزید به سخنرانی پرداخت.
این دو نمونه روشن نشاندهنده آن است که اسلام با حضور زن در اجتماع مخالف نیست، اما شرط آن این است که حجاب اسلامی را به طور کامل رعایت کنند.
اهمیت حجاب
در قرآن مجید چند آیه پیرامون حجاب وجود دارد که اهمیت آن را به خوبی روشن میکند. در این جا به سه آیه اشاره میکنیم:
* (و إذا سأَلتُمُوهنَّ متاعاً فَسْئلُوهنَّ مِن وراء حجابٍ ذلکم أطهرُ لِقلوبِکم و قلوبهنَّ؛۵ و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را از آنان [همسران پیامبران] میخواهید، از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است.)
در این آیه، خداوند به مؤمنان فرمان میدهد که با همسران پیامبر از ورای حجاب سخن گویند. این حکم درباره سایر زنان نیز قابل تعمیم است، زیرا خداوند متعال طهارت و پاکی را برای همه زنان میخواهد.
البته مراد از پشت پرده بودن زنان به مفهوم در منزل ماندن نیست، زیرا پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) همسران خود را به مسافرت و بعضی از جنگها میبردند. در خصوص سایر زنان نیز همین طور است.
* (یا ایها النَّبی قُل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یُدنینَ علیهِنَّ مِن جلابیبهنَّ ذلک اَدنی اَن یُعرفنَ؛۶ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلبابها [روسریهای بلند] خود را بر خود فرو پوشند، این مناسبتر است تا شناخته شوند.)
اما این که (جلباب) چیست، نظرها مختلف است؛ بعضی به پیراهن و جامه گشاد و بزرگ۷ معنا کرده اند، عدهای دیگر پیراهن یا لباس گشاد۸ را صحیح میدانند و برخی آخر به جامهای از چارقد بزرگتر و از عبا کوچکتر۹ میگویند؛
لکن از مجموع این معانی معلوم میشود که (جلباب) از روسری امروزی بسیار بزرگتر بوده به طوری که حجم زیادی از بدن را میپوشانده و معمولاً در خارج از منزل از آن برای پوشش استفاده میکردهاند.
* (و قُل للمؤمنات یَغضُضنَ مِن ابصارهِنَّ و یَحفَظنَ فروجهُنَّ و لایُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَر مِنها و لْیَضرِینَ بِخُمُرهِنَّ علی جیوبِهِنَّ و لا یُبدینَ زینتَهُنَّ الاّ لِبُعولَتِهِنَّ؛۱۰ به زنان مؤمن بگو دیدگان خود فرو خوابانند و دامنهای خود حفظ کنند و زیورهاشان آشکار نکنند مگر آن چه پیدا است، سرپوشهای خود بر گریبانها بزنند و زینتهای خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران.)
اسلام میخواهد زن، وقار، کرامت و شخصیت خود را حفظ کند، از این رو پوشش را برای او واجب کرد و هیچ پوششی نیز بهتر از چادر سیاه نیست، که تضمین کننده عفاف است.
پینوشتها
۱ـ مجله با معارف اسلامی آشنا شویم، شماره ۴۲، ص۱۴۰،
۲ـ خاطرات مستر همفر، ترجمه دکتر محسن مؤیدی، ص۸۴،
۳ـ مسئله حجاب (انتشارات صدر، پاییز۱۳۷۳) ص۳۱ و۳۲،
۴ـ همان، ص۳۲،
۵ ـ احزاب(۳۳) آیه ۵۳،
۶ ـ همان، آیه ۵۹،
۷ـ فیروزآبادی، قاموس المحیط (داراحیاء التراث، بیروت، لبنان، ۱۴۱۲) ج۱، ص۱۷۳،
۸ ـ المنجد (چاپ بیست وششم، نشر نو) ص۹۶،
۹ـ لسان العرب (نشر ادب الحوزه، ۱۳۶۳) ج۱، ص۲۷۲،
۱۰ـ نور(۲۴) آیه ۳۱،
منبع: معارف اسلامی؛ فروردین، اردیبهشت؛ خرداد و تیر ۱۳۷۹؛ شماره ۴۵