- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
من فقط عاشق تو هستم، بدون تو میمیرم، تو همان فرشته رویاهایم هستی و… همیشه با این جملات شروع میشود و در بهترین و خوشبینانهترین حالت، اگر به اشتباهات و اتفاقات جبرانناپذیر و تاسفبار ختم نشود، ثمره اش، تلخی، شکست و پشیمانی است. دوستیهایی به بهانه ازدواج، گاهی بلای جان نوجوانها میشوند.
دلبستگی شدید، مانع از کنترل روابط میشود
ارتباط با جنس مخالف در سن جوانی و حتی نوجوانی، معمولا به دلیل سرگرمی یا کنجکاوی بچهگانه شروع میشود که بعد از گذشت مدت زمانی، کنترل این روابط به دلیل ایجاد دلباختگی و شیفتگی شدید بین دو نفر، از دست آنها خارج میشود.
این روابط پر خطر به خصوص در سن نوجوانی که امکان ازدواج وجود ندارد یا بسیار کم است، آسیبهای بسیار زیادی دارد. توصیه میشود که جوانان و نوجوانان، نهایت تلاش و دقت را داشته باشند که درگیر چنین روابطی نشوند و بدانند که شاید شروع چنین روابط پر خطری، دست خودشان باشد اما با علاقه شدیدی که بینشان به وجود میآید، نخواهند توانست به راحتی از آن دل بکنند.
چنین رابطههایی در اولین زمان ممکن، باید قطع و فراموش شوند. البته باید قبول کرد که قطع این روابط اشتباه به دلیل وابستگیهایی که بین دختر و پسر به وجود آمده، بسیار مشکل است ولی آنها باید این دوره را تحمل کنند و مطمئن باشند که بعد از این مدت، به یک حالت تعادل روانی خوبی خواهند رسید و تا آخر عمر از این تصمیمشان راضی و خوشحال خواهند بود.
ما با مشکل مواجه نمیشویم!
نوجوانان و تا حدودی جوانان، با توجه به سنشان، دچار یک گمان افسانه شخصی هستند. افسانه شخصی یعنی این که من با بقیه فرق میکنم و به طور مثال رابطه من با جنس مخالف، با رابطه بقیه نوجوانان با جنس مخالف، متفاوت است و برای من مشکلی ایجاد نمیکند. معمولا نوجوانها قبول نمیکنند که یک کار بد، برای همه بد است بنابراین تا حدودی طبیعی است که نوجوانها در برابر این نصیحت که این رابطهها پایان ناخوشایندی دارد، واکنشی نشان ندهند و باور نکنند که ممکن است اتفاقهای ناگواری برای آنها هم بیفتد.
خرابشدن همه پلها با فرار از خانه
گاهی نوجوانان و جوانان، وقتی از متقاعد و راضی کردن خانوادههایشان برای ازدواج ناامید میشوند، تصمیم به فرار میگیرند. فرار، شروع یک داستان جدید، پرماجرا و سخت برای یک دختر و پسر است که باید به دورنمای پایان روز اول، ماه اول و سال اول آن فکر کنند که به طور طبیعی، نتیجه روشنی در پی نخواهد داشت.
فرار کردن باعث خراب شدن همه پلهای پشت سر نوجوانان خواهد شد و نوجوانان باید حتما به این نکته توجه کنند که ممکن است فرار برای آنها، پایان زندگی باشد. فرار از خانه به خصوص برای دختران، آسیبهای جبرانناپذیری در پی دارد، که تجاوز به عنف و پذیرفتهنشدن از سوی خانواده در صورت بازگشت، از جمله آنهاست.
آشنایی فرزندان با مهارت خودمهارگری
مشکلات خانوادگی باعث میشود دوستیهای خیابانی، به دلبستگی افراطی ختم شود. احساس کمبودهای عاطفی در خانواده یا تنشهای بین والدین، ناخودآگاه یک نوجوان یا جوان را برای رسیدن به آرامش و جبران نیاز عاطفی، به سمت دوستیهای نامناسب سوق میدهد. وقتی خانواده، فرزند را با مهارت خودمهارگری آشنا نکرده، ممکن است نوجوان برای پاسخ به نیازهای طبیعیاش، راههای غیر منطقی و اشتباه را انتخاب کند. البته کم توجهی به نیازهای فرزندان هم میتواند عاملی برای شروع دوستیهای خیابانی باشد.
به نوجوان، فرصت فکر کردن دهید
خانواده نباید جوان یا نوجوان را مجبور به انجام کاری کنند که خودشان فکر میکنند، درست است بلکه باید خود نوجوان یا جوان را وادار به فکر کردن و تصمیمگیری درباره چنین دوستیهایی با در نظر گرفتن همه جوانب این قضیه کنند. وقتی نوجوان این اختیار و فرصت را داشته باشد که فکر کند، میتواند تصمیمگیری کند.
حالا اگر خانوادهای توانایی اداره یک زندگی جدید را در نوجوان شان دیدند، باید از او برای ازدواج حمایت کنند هر چند باید تحقیقات کاملی از گزینه مورد نظر فرزندشان و شرایط خانوادهاش انجام دهند. اگر هم نوجوان یا جوان به این نتیجه رسید که هنوز برای ازدواج آماده نیست، خودش از تصمیمش منصرف خواهد شد و به اشتباهش پی خواهد برد.
با این حال، خانوادهها باید به موضوع ازدواج فرزندان شان به عنوان یک نیاز طبیعی توجه کنند و زمینه ازدواج به موقع را برای نوجوان و جوانشان فراهم کنند تا فرزندان به این نتیجه برسند که خانوادهها، مخالف اصل ازدواج کردن آنها نیستند بلکه با توجه به شرایط و وضعیت فرد مورد نظر، تصمیم میگیرند.
بلاتکلیفی، دلیل گرایش به دوستیهای خیابانی
دختران و پسرانی که در سن نوجوانی یا اوایل دوره جوانی هستند، یکی از دلایلی که به سمت چنین دوستیهایی کشیده میشوند این است که معمولا بیهدف و بلاتکلیف زندگی میکنند. توصیه میشود که نوجوانان و جوانان با ایجاد فضای سرگرمی و اشتغال مناسب برای خودشان، این خلاءهای زمانیشان را پر کنند و توجه داشته باشند که چنین ارتباطهایی ممکن است برای هر نوجوانی اتفاق بیفتد و هیچ فردی از این خطر در امان نیست.
همچنین نوجوانان و حتی جوانان، به جای تصمیم گرفتن به فرار در زمانی که از همه جا ناامید میشوند، حداقل میتوانند به یک مشاور متعهد مراجعه کنند تا تصمیم بهتری بگیرند. نوجوانان برای تصمیم به فرار، قطعا منطقی و عقلانی فکر نکردهاند و فقط تحت تاثیر احساساتشان هستند که نتیجه خوبی هم برایشان نخواهد داشت.
۹۰درصد دوستیهای خیابانی هوسآلود است
کاهش سن روابط قبل از ازدواج، موضوعی چند وجهی است که علتهای بی شماری دارد. سهلانگاری خانواده و نظارت نداشتن والدین بر روابط و هیجانات نوجوانان و جوانان، یکی از دلایلی است که در سالهای اخیر به روابط دختر و پسر منجر شده است به طوری که این روابط در سنین پایین و حتی در مقاطع تحصیلی راهنمایی دیده میشود.
۹۰ درصد دوستیهای خیابانی، هوس آلود و بیهدف است. برقراری ارتباط عاطفی بین انسانها، نیاز به زمان، شناخت و هماهنگی در زمینههای فرهنگی و اخلاقی دارد. از آن جا که انتخابها در این گونه دوستیها، بر اساس معیارهای ظاهری و مادی است، زیبایی ظاهری، آرایش و پیرایش، مدل خودرو و … معیارهای انتخاب دوست در خیابانها هستند. بنابراین پایان تلخ و غمانگیز این گونه دوستیها را میتوان در صفحات حوادث و اخبار جنایتها دید.
منبع: خراسان