- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
در جامعه جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) پا به پای هوشمندی و بالا آمدن علم و دانش عقل بشر هم رشد می کند و بالا می آید، دانش غرور می آورد ولی عقل تواضع می آورد، دانش ویران می کند ولی عقل عمران و آبادانی دارد، هوش شیطنت می آورد ولی عقل فضیلت و انسانیت و شرف می آورد و ملاک برتری انسان ها بر سایر جانداران عالم در این است که انسان دارای عقل است و از یونان باستان تا به امروز انسان را حیوان ناطق دانسته اند.
و نه تنها در حکومت امام عصر (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) خردها کامل می شود بلکه بر هوش و دانش و جمیع شئوون زندگی بشر عقل حاکم می شود و در سایه حکومت عقل همه این ابزارهای دو دم در مسیر خیر و صلاح و رفاه و سعادت جامعه انسانی مورد استفاده قرار می گیرند.
از هنرهای بزرگ امام عصر (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) این است که خردها را از زندان حصار در حصار هوسها و تمایلات آزاد می کند، و آنها را حاکم بر سرنوشت انسانها قرار می دهد و انسانهای آن عصر همه خردمند و اهل اندیشه هستند و بدون ارشاد عقل اقدامی نمی کنند، آنچه را عقل بایسته و پسندیده می داند انجام می دهند، آنچه خرد، قبیح و زشت و ناپسند تشخیص می دهد، از آن اجتناب می کنند و پیداست که چه مدینه فاضله ای خواهد بود.
۴٫ از لحاظ فرهنگی
فرهنگ معنی گوناگونی دارد[۱] گاهی به معنای تأدیب و تربیت و پرورش انسانها آمده، گاهی به معنای علم و دانش و معرفت آمده و گاهی به معنای مجموعه آداب و عادات و رسوم یک قوم و یک ملت آمده است. اگر فرهنگ به معنای ادب نیکو باشد در عصر امام زمان و جامعه جهانی آن حضرت انسانها عالم با آداب اسلامی تربیت می شوند و متأدب به آداب آلهی می شوند (تأدبّوا بآداب الله) که عالیترین مکتب تربیتی و کاملترین آنها است و متکی بر وحی آلهی است و از سوی خالق انسانها و به وسیله انسان شناسان بی نظیر (پیامبر _ صل الله علیه و آله و سلم _ و جانشینان معصوم حضرت) عرضه می شود، در آن عصر، بشر مظهر عدل آلهی می شود، مظهر رحمت خدا می شود، مظهر صبر آلهی، مظهر قدرت پروردگار، مظهر جود و کرم آلهی و در یک کلام مظهر همه اسماء حسنای آلهی می شود. روایات می گوید:
” والقی الرافه و الرحمه بینهم فیتواسون . . . و لا یعلو بعضهم بعضا و یرحم الکبیر الصغیر و یوقوا الصغیر الکبیر ” . [۲]
یعنی در میان عموم مردم عالم مهربانی و رحمت بر قرار می شود و در سایه آن مواسات و همیاری می کنند و بر یکدیگر برتری طلبی ندارند، بزرگتر به کوچکتر رحمت و عطوفت و مهربانی می ورزد و کوچکتر به بزرگتر احترام می گذارد و اگر فرهنگ به معنای دانش و بینش، علم و معرفت باشد در عصر امام زمان بینش و معرفت بشر به مبدأ و معاد و کل معارف آلهی به اوج خودش می رسد تا آنجا که مخدرات در خانه های خویش تفسیر قرآن کرده و طبق کتاب و سنت آلهی قضاوت می کنند و به تعبیر روایات:
” و توتون الحکمه فی زمانه حتی انّ المرأه لتقضی فی بیتها بکتـاب الله تعالی و سنه رسول الله _ صل الله علیه و آله وسلم _ ” [۳]
به انسانهای عصر امام مهدی آن اندازه حکمت و معرفت داده می شود که زن در میان خانه اش بر اساس کتاب آلهی و سنت رسول خدا _ صل الله علیه و آله و سلم _ قضاوت می کند. این اندازه اسلام شناسی گسترش پیدا می کند و انسانها با حقیقت اسلام از طریق دو منبع اصلی آن یعنی کتاب و سنت انس پیدا می کنند و حقایق دین با جان آنها عجین می شود. دانش و آگاهی انسانها به نهایت درجه خود می رسد و تمام مراتب علم و دانش را یکی پس از دیگری می پیمایند و بر کل آسمانها و زمین و حقایق موجود در آن دو و ما بین آن دو مطلع می شوند و این دعوت قرآنی جامه عمل می پوشد که : ” قل انظروا ماذا فی السماوات و الارض ” . [۴]و تا به حال آنچه از معلومات نصیب بشر شده مربوط به گوشه ای از آسمان اول یا آسمان نزدیک است که ” وزینّا السماء الدنیا بمصابیح . . . ” [۵]ولی در منطق دین سخن از سماوات سبع و آسمانهای هفتگانه است که بشر از آنها و اسرار آنها اصلاً اطلاع ندارد و در عصر امام مهدی (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) این اطلاعات به دست می آید و به تعبیر روایت معروف:
” العلم سبعه و عشرون حرفاً فجمیع ما جائت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرین حرفا فبثّها فی الناس و ضمّ الیها الحرفین حتی یبثّها سبعه و عشرین حرفاً ” .[۶]
ترجمه: تمام دانش، بیست و هفت حرف است و از آدم ابوالبشر تا ختم انبیاء _ صل الله علیه و آله و سلم _ و از خاتم انبیاء تا زمان ظهور خاتم الاوصیاء (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) کل آنچه به بشریت عرضه شده و معلمان آلهی بیان کرده اند دو حرف است و انسانهای امروزی نه تنها دو حرف آن را می شناسند و آن هنگام که قائم ما قیام می کند بیست و پنج حرف دیگر را بیرون آورده و در میان مردم عالم می پراکند و دو حرف معلوم بشر را به آنها ضمیمه می کند تا تمام بیت و هفت حرف و در واقع تمام علم در جامعه بشری نشر و پخش شود و آنگاه است که مجهولی برای بشر نمی ماند و آنگاه است که بشر در برابر عظمت خالق و آفریدگار هستی کرنش می کند و مقام خشیت پیدا می کند که ” انما یخشی الله من عباده العلماء “[۷] و احساس کوچکی می نماید و با تمام وجود به مبدأ عالم متوجه می شود و با شناخت کامل او را می پرستد. و در روایت دیگر می خوانیم:
در زمان امام مهدی (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) مومنی در شرق عالم زندگی می کند و برادر دینی خود را در غرب عالم می بیند و آنکه در مغرب عالم زیست می کند برادرش را که در مشرق جهان است می بیند،[۸] و هزار و چند صد سال پیش درک این سخنان و هضم آن برای مردم آسان نبود و تعبّداً می پذیرفتند ولی ابزارهای صنعتی پیچیده امروزی و دنیای رایانه و دیگر وسائل ارتباط جمعی، قبول این مطلب را برای ما آسان نموده است، البته منظور این نیست که در آن عصر، زمین از کروی بودن خارج شده و مسطح می گردد و انسانها به قدری نور چشمشان قوی می شود که صد ها و هزاران فرسنگ دورتر را می بینند، بلکه منظور این است که در سایه پیشرفتهای صنعتی، ابزاری ساخته می شود که شرق و غرب جهان را به یکدیگر مرتبط می سازد و همه می توانند با فشار دادن دکمه رایانه یا هر وسیله مدرن دیگر با برادر دینی خود در اقصی نقاط جهان ارتباط بر قرار کند و گرنه سنت آلهی بر این است که جهان را از طریق اسباب و مسببات اداره کند ” ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها “[۹] و این سنت نه قابل تبدیل و دگرگونی بنیادین است و نه قابل تحویل و اصلاح است ” فلن تجد لسنه الله تبدیلاً و لن تجد لسنه الله تحویلاً “[۱۰] و این نظامات لایتغیر و سنن قطعی برای همیشه جهان است و چنین نیست که در آن عصر این نظامات و قوانین بر چیده شود.
و اگر فرهنگ به معنای آداب و رسوم و عادتهای یک ملت باشد در جامعه جهانی امام مهدی عادات و رسوم غلط و جاهلی و خرافی کلاً از جامعه زدوده می شود و به جای آن آداب و عادات صحیح انسانی و اسلامی جایگزین می شود، تعصبات نژادی و قبیله ای و غیره ریشه کن می شود، بشر دارای انصاف می شود و واقع گرائی و رئالیست بودن حاکم می شود و به عنوان مثال از عادات و شعارهای عرب جاهلی این بود که:
” انصر اخاک ظالما او مظلوما ” ؛ یعنی برادرت را یاری کن چه ستمگر باشد و چه ستمدیده و رسول خدا _ صل الله علیه و آله و سلم _ که مبعوث به رسالت شد فرمود : من نیز می گویم: ” انصر اخاک ظالما او مظلوما “؛ ولی به این نحو که اگر ظالم است جلو ظلمش را بگیر و این کمک کردن به او است و اگر مظلوم است به او کمک کن و از او دفع ظلم بنما[۱۱] و امام مهدی (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) که سیره نبوی را زنده می کند این شعارهای غلط جاهلیت جدید و مدرن و جاهلیت قرن بیستم و مانند آن را از جامعه ریشه کن می کند، انسانها را با واقعیات آشنا می کند و از تخیل و خیالگرائی و مانند آن دور می کند.
نتیجه : در جامعه امام زمان فرهنگ اصیل انسانی و اسلامی و آلهی به معنای جامع کلمه بر بشر حاکم می شود.
۵ . از نظر سیاسی
در جامعه جهانی، امام زمان حاکم بر تمام جهان، امام زمان است، پرچم اسلام در کل عالم بر افراشته می شود، کتابی که به عنوان قانون اساسی بر دنیا حکومت می کند قرآن است، قوانینی جاری متکی به متن اصیل اسلام است، در تمام کره زمین یک حکومت بیشتر نیست، مرزها بر چیده می شود، سازمانهای گوناگون و عریض و طویل و کم فایده یا بی خاصیت بین المللی وجود نخواهد داشت، ارتشهای گوناگون نیست، یک حاکم در تمام دنیا است، کل دنیا مثل یک خانواده با یک مدیر محبوب است و منظور آیه کریمه:
” لیظهره علی الدین کله “[۱۲]، همین است که غلبه مطلق باشد یعنی روزی فرا می رسد که اسلام هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهری و حکومت بر تمام ادیان پیروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خویش قرار خواهد داد. در ذیل آیه: ” الـذین ان مکـنّا هم فی الارض . . . “[۱۳] امـام باقر _ علیه السلام _ فرموده : این آیه مال مهـدی و یاران اوست که : ” یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر الدین “[۱۴] خداوند آنان را مالک و حاکم بر شرق و غرب جهان خواهد نمود و دین را به دست آنها ظاهر و غالب می کند و در ذیل آیه ی : ” جاء الحق و زهق الباطل “[۱۵] امام باقر _ علیه السلام _ فرمود: ” اذا قام القائم ذهبت دوله الباطل “[۱۶] یعنی وقتی که قائم (آل محمد) قیام کند دولت باطل نابود می شود و به جای آن دولت حق و دولت کریمه ای که سبب عزت اسلام و مسلمین باشد بر سر کار می آید و در حدیثی می خوانیم: ” یبلغ سلطانه المشرق و المغرب ” [۱۷] ؛ دایره حکومت و قدرت امام مهدی (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) شرق و غرب عالم را فرا می گیرد.
پی نوشت ها:
[۱] . فرهنگ معین، ج ۲، ص ۲۵۳۸ .
[۲] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۵ .
[۳] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲ .
[۴] . یونس، ۱۰۱ .
[۵] . فصلت، ۱۲ .
[۶] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶ .
[۷] . فاطر، ۲۸ .
[۸] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۱ .
[۹] . اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۹ .
[۱۰] . فاطر، ۴۳ .
[۱۱] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۹۱ .
[۱۲] . توبه، ۳۳ .
[۱۳] . حج، ۴۱ .
[۱۴] . تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۰۶ .
[۱۵] . اسراء، ۸۰ .
[۱۶] . تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۲۱۲ .
[۱۷] . بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۱ .
منبع :علی محمدی خراسانی- مجموعه مقالات(۱)بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی(عج)، ص۴۳۳