- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
چکیده
حیا به عنوان موهبتی الهی، از مهم ترین عوامل حفظ و بقای عفت عمومی جامعه است که در همه ادیان آسمانی، مورد تأکید قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی این موضوع است که آموزه های اسلامی چه شیوه هایی را برای تقویت حیا در افراد توصیه نموده تا با محور قرار دادن آنها، جامعه اسلامی از مفاسد و انحرافات جنسی مصونیت یابد؟
روش این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است که سعی نموده با محور قرار دادن آیات و روایات موجود درباره حیا، عفاف و نیز حریم روابط زن و مرد نامحرم و تحلیل و بررسی آنها، به الگوی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی دست یابد.
از نتایج مهم این تحقیق آن است که تقویت حیا به عنوان زیربنای عفاف و حجاب نیازمند دو رکن اساسی است: رکن اول آن، که اصلی تر و زیربنای رکن دیگر نیز هست، تربیت صحیح جنسی فرزندان در خانواده است و رکن دوم، رعایت حریم ها در جامعه و توجه به توصیه های دینی در این باب است که در متن مقاله به آنها اشاره خواهد شد.
کلیدواژهها: حیا، عفاف، سبک زندگی، تربیت جنسی، مراقبت جنسی، اختلاط، تبرّج.
مقدّمه
در تمام ادیان الهی روابط انسان ها با یکدیگر، از جمله روابط زن و مرد نامحرم، تابع حدود و ضوابطی است که چنانچه این روابط از چارچوب ضابطه مند خود خارج شود، آسیب های آن، فرد، خانواده و جامعه را درگیر خواهد نمود. بر این اساس، خالق حکیم علاوه بر به ودیعت گذاردن حیای فطری در آدمی به عنوان یک ارزش دینی که قرین عقل و ایمان است، با ارائه توصیه ها و ایجاد محدودیت هایی میان دو جنس، به افزایش حیا در آنان کمک نموده تا از رهگذر توجه به آن و تأمین سلامت جسم و روح و روان، به هدف نهایی از خلقت دست یابند.
بدین ترتیب، تحقیق حاضر به منظور تبیین راه های تقویت حیا در خانواده و جامعه، در پی پاسخ دهی به این سؤال است که الگوی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی چگونه است؟
در ارائه پاسخ به سؤال اصلی، تحقیق حاضر این فرضیه را دنبال میکند که از آیات و روایات برمیآید حیا امری فطری در وجود آدمی است، اما چنانچه دستورات دینی در باب تربیت جنسی و حفظ حریم میان محرم و نامحرم در خانواده و جامعه رعایت نشود، غبار حاصل از بی مبالاتی و مرزشکنی، میتواند حیای فطری را تحت الشعاع قرار داده و زنگار آن، انسان عفیف را به فردی لاابالی و بی قید تبدیل نماید و به تدریج جامعه را بر لبه پرتگاه قرار دهد.
اما چنانچه توصیه های دینی در این باره رعایت شود، چهره کریه بی حیایی، بدحجابی و بی بندوباری های جنسی، از جامعه اسلامی رخت بربسته و سلامت اخلاقی و معنوی جامعه تضمین خواهد شد. برای اثبات این فرضیه و دستیابی به پاسخ اصلی، ابتدا باید به سؤالات فرعی ذیل پاسخ داده شود:
۱-در آموزه های دین اسلام، حیا از چه جایگاهی برخوردار بوده و چه نقشی در دستیابی به هدف آفرینش ایفا میکند؟
۲-دین اسلام برای تقویت حیا، رعایت چه توصیه هایی را در خانواده لازم میداند.
۳-رعایت چه دستوراتی در جامعه، به تقویت حیای زنان و مردان جامعه اسلامی کمک مینماید؟
بدین منظور، ابتدا جایگاه حیا در آیات و روایات مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به چگونگی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی در دو بخش «توصیه های اسلام در راستای تقویت حیا در خانواده» و «توصیه های اسلام در راستای تقویت حیا در جامعه» پرداخته میشود.
در بررسی پیشینه این تحقیق علاوه بر روایات موجود در این زمینه، میتوان به کتاب هایی همچون پژوهشی در فرهنگ حیا نوشته عباس پسندیده اشاره نمود که نویسنده در چهار بخش به کلیاتی پیرامون حیا، قلمرو حیا، کمرویی و بی حیایی پرداخته است. حریم عفاف تألیف روح اللّه حسینیان و عطر عفاف ازناهید طیبی، نیز اگرچه به تناسب مباحث خود به بحث حیا اشاره مختصری داشتهاند، اما محور بحث در این دو اثر، بر عفاف و حجاب متمرکز است.
همچنین از بین مقالات موجود، میتوان به مقالات «مدل اسلامی مصون سازی رفتار جنسی با تأکید بر پیشگیری و درمان انحراف ها و مشکلات جنسی» از مسعود نورعلیزاده میانجی، «گستره عفاف در زندگی انسان» از عزت السادات میرخانی، «حیا و خودآرایی، نقش آنها در سلامت روانی زن» از عباس رجبی و «نقش عفت و حیا در رضایتمندی زن و شوهر» از علی حسین زاده اشاره کرد.
گرچه هر یک از این مقالات به بررسی برخی ابعاد عفت و حیا پرداختهاند، اما تنها به بعد خانواده و یا جامعه اشاره کرده یا به هیچ یک از این دو نپرداختهاند و تنها به بیان مطالب استطرادی درباره حیا بسنده کردهاند.
از این رو، هیچ یک از آثار نام برده شده، به سبکی که مقاله حاضر به بحث مذکور پرداخته، اشاره نکردهاند. بر این اساس، جنبه نوآوری مقاله حاضر نسبت به آثار موجود، نگاه نسبتا جامع این مقاله به شیوه های تقویت حیا هم در خانواده و هم در جامعه با استفاده از آیات و روایات است.
در طول تاریخ اسلام راه اندازی جنگ نظامی، فرهنگی و عقیدتی دشمنان علیه مسلمانان به منظور ایجاد خستگی، سستی و تردید در عقاید و باورهای آنان و سپس تسلط بر آنها از ترفندهای همیشگی دشمنان بوده است. در این میان، هجوم فرهنگی و عقیدتی به دلیل ناملموس بودن و گستردگی ابعاد آن در حیطه تأثیرگذاری، میتواند به مراتب بسیار خطرناکتر از بعد نظامی آن باشد که یکی از ابعاد این هجوم، شکستن حریم میان زن و مرد نامحرم و عادی سازی روابط آنان با یکدیگر و رواج فحشا در جامعه اسلامی است.
از آن رو که تقویت حیا از عوامل مهم مصون سازی جامعه اسلامی از ایجاد زمینه های انحراف جنسی و از موانع بزرگ تسلط دشمن بر مسلمانان است، دشمنان اسلام درصددند با شیوه های گوناگون، روز به روز از ارزش گوهر حیا کاسته و با ترویج بدحجابی و بی بندوباری اخلاقی، بیش از گذشته بر جوامع اسلامی و به ویژه کشور ما مسلط شوند.
بر این اساس، امروزه با رواج اشکال مختلفی از بدحجابی، روابط ناسالم میان دو جنس در جامعه و نیز ترویج برخی مظاهر آزادی افسارگسیخته در جامعه اسلامی مان مواجهیم که این امر، ضرورت پرداختن به این موضوع را بیش از پیش نمایان میسازد.
مفهوم شناسی
حیا
«حیا» در لغت، گرفتگی نفس از عمل زشتی است که مورد مذمّت دیگران میباشد. در کتب لغت آمده: «الاسْتِحْیاءُ و هو الانقباض و الانزواء عن القبیح مخافه الذم»(طریحی، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۱۱۶)؛ استحیاء به معنای گرفتن نفس از عمل زشت است و ترک چنین عملی به خاطر ترس از مذمّت شدن.
راغب اصفهانی این گرفتگی روح و نفس و ترک زشتی را به خاطر زشتی خود عمل میداند نه برای ترس از مردم(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص ۲۷۰). تفاوت حیا و خجالت در این است که معمولاً شخص خجالت زده از عملی که قبلاً انجام داده ناراحت شده و تغییراتی در چهره اش پدیدار میشود، ولی شخص باحیا به وسیله همین ویژگی از عمل انجام نشده خودداری میکند(العسکری، ۱۴۰۰ق، ص ۲۳۹) و تغییر هیئت و حالت او نسبت به عمل پیشِ رو است.
در واقع، حیا باعث پیشگیری از عمل زشت میشود، ولی خجالت حالتی است که بعد از انجام عمل به وجود میآید(طیبی، ۱۳۸۶، ص ۲۶) و به خاطر توسعه کلام گاهی به جای خجالت، واژه «حیا» به کار برده میشود.
عفاف
«عفاف» حالتی درونی و نفسانی است که زمینه گرایش فرد به پوشش و حجاب را فراهم میسازد. در تعریف «عفت» آمده است: «الْعِفَّهُ: حصول حاله للنّفس تمتنع بها عن غلبه الشّهوه»(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص ۵۷۳)؛ عفاف، به دست آوردن حالتی برای نفس است که از غلبه شهوت بر آن جلوگیری میکند.
تفاوت حیا و عفاف در این است که علمای اخلاق حیا را «ملکه» میدانند. ملکه صفتی است که در نفس آدمی راسخ و استوار شده باشد و یا استعدادی است که در پرتو آن، میتوان کاری را با مهارت و ذوق انجام داد؛ مانند استعداد ریاضیات(احسائی، ۱۴۰۵ق، ج ۱، ص ۱۷۲).
علّامه مجلسی با ذکر روایتی، به ملکه بودن حیا تصریح میکند(مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج ۱، ص ۱۲۴). بر این اساس، حیا یک ملکه در وجود آدمی است که در طبیعت و سرشت انسان است و جزء خلق و خوی راسخ او گردیده، در حالی که عفت که ـ به تعبیر روایات، ثمره حیاست(تمیمی آمدی، ۱۳۶۶، ص ۲۵۷) ـ حالت است نه ملکه؛ از این رو، ممکن است در معرض خطر قرار گیرد. برای همین، باید پیوسته مراقب بود تا این حالت نفسانی از بین نرود و یا کمرنگ نشود(طیبی، ۱۳۸۶، ص ۲۲).
سبک زندگی
مفهوم «سبک زندگی» از جمله مفاهیمی است که پژوهشگران حوزه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی آن را به کار میبرند و دامنه به کارگیری آن در ادبیات علوم اجتماعی رواج زیادی یافته است(حاجیانی،۱۳۸۶،ص۷).
در حوزه مطالعات فرهنگی، سبک زندگی «به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش های هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد اطلاق میشود و نشان دهنده کمّ و کیف نظام باورها و کنش های فرد است(همان، ص ۸).
در یک نگاه کلی، میتوان گفت: شیوه زندگی یا سبک زیستن، منعکس کننده گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش های یک فرد یا جامعه است، و مجموعه ای از طرز تلقی ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی، در کنار یکدیگر، طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را میسازند.
سبک زندگی را میتوان در مقوله های مختلفی همچون اوقات فراغت، تفریح، رفتارهای جنسی، علایق حرفه ای، شغلی و پوشش و علایق هنری، ادبی، ورزشی، زبان و غیره مورد بررسی قرار داد. موارد مذکور، سبک زندگی در مقیاس فردی را بیان میکند. اما در مقیاس خانوادگی، اجتماعی، حکومت داری و بین المللی نیز سبک زندگی قابل بررسی است که در کتب و مقالات دیگری باید بدان پرداخته شود.
سبک زندگی اسلامی
منظور از «سبک زندگی اسلامی» این است که تمامی گرایش ها، تمایلات، رفتارها، عقاید، ارزش و مجموعه تلقی ها، عادت ها، نگرش ها، سلیقه ها، معیارهای اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و… یک فرد یا جامعه در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی بر مبنای آموزه های دین اسلام و عمل بدان ها پایه ریزی شود، به گونه ای که این سبک ـ چنان که مقام معظم رهبری فرمودند ـ بتواند بخشی از تمدن نوین اسلامی قرار گیرد.
هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است. این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است….
اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، … (بیانات معظمٌ له در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۱۳۹۱/۷/۲۳).
جایگاه حیا در آموزه های دین اسلام
قرآن کریم با بیان داستان آدم و حوا در دو سوره(اعراف: ۲۲؛ طه: ۱۲۱) به صورت غیرمستقیم فطری بودن حیا را گوشزد مینماید، آن گاه که میفرماید: «فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یخْصِفانِ عَلَیهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ»(اعراف: ۷)؛ همین که آدم و همسرش از آن درخت ممنوع چشیدند، بلافاصله لباس هایشان از تنشان فرو ریخت و اندامشان آشکار گشت. هنگامی که آدم و حوا چنین دیدند، بلافاصله از برگ های درختان بهشتی برای پوشیدن اندام خود، استفاده کردند.
روایات نیز حیا را از خصایص ویژه انسان ها برشمرده(مفضل بن عمر، ۱۳۷۹، ص ۷۹) و حیا و ایمان را قرین هم دانستهاند، به گونه ای که با رفتن یکی از آن دو، دیگری نیز رخت برمیبندد. از این رو، در روایت آمده: «حیا و ایمان همراهند و در یک رشته بستهاند و چون یکی از آنها رفت، دیگری هم میرود»(کلینی، ۱۴۰۷ق، ج ۲، ص ۱۰۶). پیوند این دو با یکدیگر به اندازه ای نزدیک است که امام صادق (علیه السلام)، فرد بی حیا را بی ایمان معرفی میکند و میفرماید: «کسی که حیا ندارد ایمان ندارد»(همان، ج ۴، ص ۳۲۳).
آن حضرت در سخن دیگری، حیا و عقل و دین را همراهان همیشگی هم برشمرده و میفرماید: «علی (علیه السلام) فرمود: جبرئیل بر آدم (علیه السلام) فرود شد و گفت: ای آدم! من مأمورم تو را میان سه چیز مخیر سازم تا یکی را بگزینی و دو تا را وانهی. آدم گفت: ای جبرئیل! آن سه چیز کدامند؟ گفت: عقل و حیا و دین. آدم گفت: عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما برگردید و او را وانهید. گفتند: ای جبرئیل! ما دستور داریم که همراه عقل باشیم هر جا که باشد. گفت: اختیار با شماست، و بالا رفت»(همان، ج ۱، ص ۱۰).
به دلیل فطری بودن حیا، مقاله حاضر به بحث شیوه های ایجاد حیا نپرداخته، بلکه بر راه های تقویت حیا تأکید دارد.
نقش حیا در دستیابی به هدف آفرینش
بین تقویت حیا و دست یافتن به هدف از آفرینش انسان، رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا هدف از آفرینش انسان، نیل به سعادت اخروی و کمال نهایی اوست که در سایه پاکدامنی و دوری از ارتکاب معاصی محقق میشود و هر قدر حیای انسان بیشتر باشد، میزان کناره گیری از گناه و نیفتادن در دام شیطان بیشتر است؛ در نتیجه، به هدف آفرینش نزدیکتر است.
اما با ضعف حیا در وجود آدمی، شیطان قدرت مییابد و انسان را به پیروی از شهوات فرامیخواند و او را از هدف آفرینش دور میکند و به فرموده قرآن کریم: «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ – إِنَّما یأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»(بقره: ۱۶۸ـ۱۶۹)؛ و از گام های شیطان پیروی نکنید؛ چه اینکه او دشمن آشکار شماست. او شما را فقط به بدی ها و انحرافات فرمان میدهد(و نیز دستور میدهد) آنچه را که نمیدانید به خدا نسبت دهید.
جمله «خطوات الشیطان»(گام های شیطان) گویا اشاره به یک مسئله دقیق تربیتی دارد، و آن اینکه انحراف ها و تبهکاری ها غالبا به طور تدریج در انسان نفوذ میکند، نه به صورت دفعی و فوری، … وسوسه های شیطان معمولاً به همین صورت است؛ انسان را قدم به قدم و تدریجا در پشت سر خود به سوی پرتگاه میکشاند. این موضوع منحصر به شیطان اصلی نیست، تمام دستگاه های شیطانی و آلوده برای پیاده کردن نقشه های شوم خود از همین روش «خطوات»(گام به گام) استفاده میکنند(مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۵۷۲).
اموری همچون بی اهتمامی به پوشش مناسب در جامعه، بی مبالاتی در ارتباط با نامحرم و…، به تدریج زمینه وسوسه های شیطان و سوق دادن انسان در امور خلاف عقل و شرع را فراهم مینماید و حیا را در وجود انسان کمرنگ و یا نابود میکند.
چگونگی تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی
یکی از جنبه های ملموس سبک زندگی اسلامی، نحوه تعامل اعضای جامعه اسلامی با یکدیگر و رعایت حریم ها بین زن و مرد نامحرم در خانواده و جامعه است. اسلام، یک شیوه و الگوی اساسی برای تقویت حیا ارائه نموده است. این الگو، از بیان مؤکد توصیه هایی در باب چگونگی تربیت جنسی در خانواده که دارای ابعاد گسترده ای میباشد، آغاز، و با بیان شیوه های تعامل زن و مرد نامحرم با یکدیگر در اجتماع و توصیه به پرهیز از ایجاد زمینه تحریک و تهییج جنسی در جامعه خاتمه مییابد.
نکته مهم آن است که اگرچه آموزه های اسلامی لذت های جنسی را به رسمیت شناخته، اما برای آن، حدودی معین کرده است. در اسلام، حدود لذت های جنسی، استفاده از همسر قانونی است.
بر این اساس، کلیه تمتعات جنسی در اشکال مختلف آن، اعم از لذت در نگاه، گفتار و…، باید در همسر خلاصه شده و به عرصه عمومی جامعه کشانده نشود.
از این رو، آموزه های دینی علاوه بر توصیه به حفظ عفت در نگاه، پوشش و رفتار و از سویی، غیرت ورزی مردان، در جامعه، در خانواده نیز توصیه هایی در باب مراقبت های جنسی لازم در ارتباط همسران با یکدیگر و والدین با فرزندان و بعکس نموده است که در حقیقت، توجه به این توصیه ها سنگ بنای رعایت حریم ها در جامعه میباشد. در این بخش، به بررسی این توصیه ها در دو سطحِ خانواده و جامعه میپردازیم.
ادامه دارد…