- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) همان بانوى بزرگوار است که به اجماع اهل تاریخ نخستین زنی است که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد و وسیله آرامشى براى آن حضرت در برابر طوفان هاى حوادث سهمگین و اندوه هاى فراوان آغاز رسالت بود.
و با ایثار مال فراوان خود براى پیشرفت اسلام در روزهایى که اسلام نیاز شدید مالی داشت، حق بزرگی بر همه مسلمانان جهان تا روز قیامت دارد و سخت ترین مشکلات را به خاطر حفظ ایمان به خدا و دفاع از اسلام و رهبر بزرگوار آن متحمل شد.
در ادامه به احادیثی در مورد ایشان خواهیم پرداخت.
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) کامل ترین زن
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «کمل من الرجال خلق کثیر و لم یکمل من النساء، الا مریم و آسیه امراه فرعون و خدیجه بنت خویلد،و فاطمه بنت محمد»[۱]؛ از مردان گروه زیادى به کمال رسیدند ولى از میان زنان جز چهار زن کسى به مرحله کمال نرسید: مریم و آسیه همسر فرعون و خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (سلام الله علیهم).
و در حدیث دیگرى که ابن حجر در کتاب الاصابه و دیگران از ابن عباس روایت کرده اند اینگونه است که گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چهار خط روى زمین ترسیم کرده، آنگاه فرمود: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه و فاطمه و مریم و آسیه»؛ یعنى برترین زنان اهل بهشت: خدیجه و فاطمه و مریم وآسیه هستند… .
و در روایت دیگرى که ابن عبد البر و دیگران از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با مختصر اختلافى روایت کرده اند اینگونه است که فرمود: «خیر نساء العالمین اربع، مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه»[۲]؛ بهترین زنان جهانیان چهار زن هستند: مریم و آسیه وخدیجه و فاطمه.
و از عایشه روایت کرده اند که گوید: هیچگاه نمى شد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از خانه بیرون رود جز آنکه خدیجه را یاد مى کرد و ستایش و مدح او را مى نمود تا اینکه روزى طبق همان شیوه اى که داشت نام خدیجه را برد و او را یاد کرد، رشک و حسد مرا گرفت و گفتم: «هل کانت الا عجوزا فقد ابدلک الله خیرا منها»؛ خدیجه جز پیرزنى بیش نبود در صورتى که خداوند بهتر از او بهره تو کرده!
عایشه گوید: در اینوقت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که این سخن مرا شنید، غضبناک شد؛ به حدى که از شدت غضب موهاى جلوى سرآن حضرت حرکت کرد. آنگاه فرمود:
«و الله ما ابدلنى الله خیرا منها، آمنت اذ کفر الناس و صدقتنى و کذبنى الناس و واستنى فی مالها اذ حرمنى الناس و رزقنى الله منها اولادا اذ حرمنى اولاد النساء»؛ به خدا سوگند خداوند بهتر از او زنى به من نداده، او بود که به من ایمان آورد هنگامى که مردم کفر ورزیدند و او بود که مرا تصدیق کرد و مردم مرا تکذیب نموده (و دروغگویم خواندند) و او بود که در مال خود با من مواسات کرد ( و مرا بر خود مقدم داشت) در وقتى که مردم محرومم کردند و از او بود که خداوند فرزندانى روزى من کرد و از زنان دیگر نسبت بفرزند محروم ساخت. عایشه گوید: با خود گفتم دیگر از این پس هرگز به بدى اورا یاد نخواهم کرد.[۳]
و در روایت اربلى در کشف الغمه اینگونه است که امام على (علیه السلام) فرمود: روزى نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نام خدیجه (سلام الله علیها) برده شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گریست. عایشه که چنان دید گفت:
«ما یبکیک على عجوز حمراء من بنى اسد؟ فقال صدقتنى اذ کذبتم و آمنت بى اذ کفرتم و ولدت لى اذ عقمتم، فقالت عایشه: فما زلت اتقرب الى رسول الله (صلى الله علیه و آله.بذکرها)»؛ [۴] چه گریهاى است که براى پیرزنى سرخ رو از بنى اسد مى کنى؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: او مرا تصدیق کرد هنگامى که شمات تکذیبم کردید و به من ایمان آورد در وقتى که شما کافر شدید. و براى من فرزند آورد که شما نیاوردید! عایشه گوید: از آن پس پیوسته من با یاد خدیجه (سلام الله علیها) و با نام او به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تقرب مى جستم.
سلام خداوند به حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
و در چند حدیث از طریق شیعه و اهل سنت آمده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را به خانه اى در بهشت مژده داد که در آن دشوارى ورنجى نخواهد بود.[۵] و سلام خداى تعالى را که بوسیله جبرئیل براى خدیجه آورده بود به وى ابلاغ فرمود[۶] و خدیجه نیز در پاسخ عرض کرد: «الله السلام و منه السلام و على جبرئیل السلام».[۷]
و در حدیثى که عیاشى در تفسیر خود از ابى سعید خدرى روایت کرده اینگونه است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: در شب معراج هنگامى که بازگشتم به جبرئیل گفتم: آیا حاجتى دارى؟ گفت: حاجتى ان تقرا على خدیجه من الله و منى السلام»؛ حاجت من این است که خدیجه (سلام الله علیها) را از سوى خداوند و از سوى من سلام برسانى؛
و چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه (سلام الله علیها) ابلاغ فرمود: حضرت خدیجه در پاسخ گفت: «ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام»؛[۸]
پی نوشت ها
[۱] . مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۲۰. تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۲۵۰.
[۲] . الاصابه، ج ۴، ص ۳۶۶. استیعاب، ج ۲، ص ۷۲۰ و ۷۵۰.
[۳] . اسد الغابه، ج ۵ ص ۴۳۸، الاصابه، ج ۴، ص ۲۷۵.
[۴] . بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۸.
[۵] . بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۱۱.
[۶] . الاصابه، ج ۴، ص ۲۷۴.
[۷] . بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۱۱.
[۸] . اسد الغابه، ج ۵، ص ۴۳۸.
منبع: درس هایى از تاریخ تحلیلى اسلام