- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) از جمله چهرههای درخشانی است که هر بینای اندیشمندی را به تعظیم و تکریم ارزشهای خویش وا داشته است. ازاینرو، ستایشگران امام مهربان، نه تنها شیعیان و پیروان وی نبودهاند، بلکه بسیاری از آنان که راه امامیه را باور نداشته و همواره بر اعتقاد شیعیان درباره خلفا، نقدهای شدید و تندی نوشتهاند، زمانی که در برابر شخصیت کامل و روشن و انکارناپذیر حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) قرار گرفتهاند، لب به تحسین و ستایش گشودهاند. این ستایشها نیز گویای این است که جایگاه علمی و عملی امام رضا(علیه السلام) بدان پایه در جهان اسلام آشکار است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
ازاینرو، تعظیم و تکریم شیعیان نسبت به آن حضرت ناشی از تعصب و فرقهگرایی نیست. بدین ترتیب، جا دارد نخست به بیان دانشمندان اهلسنت بپردازیم؛ زیرا بهتر آن باشد که سِرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران خلیفه بن خیاط (در گذشته ۲۴۰ ه .ق) مینویسد: «در سال ۲۰۱ ه .ق مأمون، علی بن موسی(علیه السلام) را به ولایتعهدی خویش برگزید و با آن حضرت بیعت کرد و دستور داد که لباس سیاه را دور افکنند و لباس سبز بپوشند».۱
محمد بن جریر طبری سنی (در گذشته ۳۱۰ ه .ق) مینویسد: «در سال ۲۰۱ ه .ق مأمون، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب را ولیعهد مسلمانان و جانشین خود گرداند، وی را «الرضی من آل محمد» نامید و دستور داد سپاهش لباس سیاه را دور افکنند و لباس سبز بپوشند و این موضوع را به تمام کشور اطلاع داد، مأمون کسی را که برتر و پرهیزکارتر و داناتر از علی بن موسی(علیه السلام) باشد، پیدا نکرد».۲
حاکم نیشابوری (در گذشته ۴۰۵ ه .ق) مینویسد: «ابوالحسن، علی بن موسی الرضا(علیه السلام) درسال ۲۰۰ ه .ق وارد نیشابور شد و در بیست و چند سالگی در مسجد جدش پیامبر فتوا میداد، از بزرگان علم حدیث مانند معلّی بن منصور رازی، آدم بن ابیایاس عسقلانی، محمد بن ابیراقع قشیری، نصر بن علی جهضمی و دیگران از آن حضرت حدیث نقل کردهاند!»۳
سمعانی (در گذشته ۵۶۲ ه .ق) مینویسد: «رضا به کسر «راء» لقب ابی الحسن، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب هاشمی، معروف به رضا است. آن حضرت از دانشمندان و برتران دوران خویش بوده است. افزون بر این، از جهت شرافت خانوادگی نیز بر همگان برتری داشت».۴
عبدالکریم رافعی (در گذشته ۶۲۵ ه .ق) مینویسد: «علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، کنیهاش ابوالحسن رضا، یکی از پیشوایان اهل بیت(علیه السلام) و از بزرگان و سروران و گرانقدران این خاندان است».۵
ابن جوزی (در گذشته ۶۵۴ ه .ق) مینویسد: ابوالحسن، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیه السلام)، ملقب به ولیّ و وفیّ، مادرش کنیزی به نام خیزران بود».۶
واقدی میگوید: «علی بن موسی(علیه السلام) از پدرش و دیگران حدیث روایت میکرد. وی مردی مورد اعتماد بود. در مسجد پیامبر مینشست و فتوا میداد. او از طبقه هشتم از راویان و اهل مدینه است. آن حضرت از دانشمندان و پرهیزکاران و بخشندگان بود».
ابن طلحه (در گذشته ۶۵۴ ه .ق) مینویسد: «ابوالحسن، علی بن موسی الکاظم بن جعفر صادق(علیه السلام) از نظر فکر و اندیشه در حقیقت وارث امام صادق(علیه السلام) و امام سجاد(علیه السلام) بود. پس امام رضا(علیه السلام) سومین فردی است از امامان که ایمانش والا و مقامش برتر است. یاران و پیروانش فزونی یافتند و معجزاتش آشکارتر گردید، تا اینکه خلیفه عباسی، یعنی مأمون، او را شریک خود در امورات مملکت گردانید و خلافت را (در ظاهر) به او واگذار نمود. و دخترش را به ازدواج آن حضرت در آورد.
امام رضا(علیه السلام) مردی بود که دارای مناقب فراوان و صفات شریف و اخلاق نیکو و از خانواده پیامبر و بنیهاشم بود. پس مأمون هر فضیلتی را که در نظر میگرفت، امام برتر از آن را دارا بود و آن حضرت والاترین فضائل و صفات نیکو را دارا بود».۷
ابن ابیالحدید (در گذشته ۶۵۶ ه .ق) مینویسد: «شما درباره علی بن موسی(علیه السلام) چه میدانید؟ وی در سراسر عمر خویش، با اینکه اموال فراوان و مزارع بسیار و در آمد سرشاری داشت، باز هم لباس پشمینه میپوشید».۸
وی در بحث مفاخره بنیهاشم و بنیامیه مینویسد: «علی بن موسی الرضا(علیه السلام) سزاوار خلافت و نامزد ولایتعهدی و دانشمندترین، بخشندهترین و بزرگوارترین مردم زمان خویش بود».۹
ابن اثیر جزری (در گذشته ۶۳۰ ه .ق) مینویسد: «در سال ۲۰۱ ه .ق مأمون، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیه السلام) را ولیعهد مسلمانان و جانشین خویش قرار داد و لقب «الرضی من آل محمد» را برایش برگزید؛ زیرا مأمون در میان فرزندان عباسی و ابیطالب کسی را که برتر، پرهیزکارتر و داناتر از آن حضرت باشد، نیافت».۱۰
ابن خلکان (در گذشته ۶۸۱ ه .ق) مینویسد: «ابوالحسن، علی بن موسی، کاظم بن جعفر صادق بن محمد باقر بن علی زین العابدین، یکی از پیشوایان دوازدهگانه امامیه است… مأمون تمام بنیعباس را از بزرگ و کوچک گرد آورد که نزدیک به ۳۳۰ نفر بودند. آنگاه مأمون خطاب به عباسیان گفت: من به اولاد علی(علیه السلام) و عباس نگریستم و کسی را ندیدم به جز علی بن موسی(علیه السلام) که صلاحیت ولایتعهدی را داشته باشد».
«پس مأمون در زمان خود کسی را برتر و سزاوارتر به ولایتعهدی از علی بن موسی(علیه السلام) نیافت. بدین جهت با وی بیعت ولایتعهدی نمود، سپس مأمون دستور داد لباسهای سیاه را در آوردند و به جای آن لباسهای سبز بپوشند».۱۱
یافعی (در گذشته ۷۶۸ ه .ق) مینویسد: «پیشوای بزرگوار و با عظمت، از تبار بزرگان و بخشندگان، ابوالحسن علی بن موسی(علیه السلام) یکی از امامان دوازدهگانه است. وی دارای فضائلی والاست که امامیه به آنان نسبت میدهند و مذهب خویش را بر آن عقیده استوار گردانیدهاند. مأمون آن حضرت را ولیعهد خود گردانید؛ زیرا در آن زمان کسی را برتر و سزاوارتر از او به خلافت نیافت. بدین منظور با آن حضرت بیعت کرد».۱۲
ذهبی (در گذشته ۷۴۸ ه .ق) مینویسد: «علی بن موسی بن جعفر بن محمد هاشمی علوی، از پدرش و جدش حدیث نقل میکند.۱۳ وی پیشوایی بزرگوار و اهل دانش و دین و سروری، و دارای جلالتی بزرگ و سزاوار خلافت بود.۱۴ وی ولیعهد مأمون بود و یکی از دوازده پیشوای شیعیان است که معتقد به عصمت آنان هستند و پیروی از آنان را واجب میدانند».۱۵
ابن حجر عسقلانی (در گذشته ۸۵۲ ه .ق) مینویسد: «علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیه السلام) از هاشمیان، کنیهاش ابوالحسن بود که از پدرش حدیث نقل میکرد و فرزندش جواد و ابوعثمان مازنی نحوی، علی بن علی دِعبلی، ایوب بن منصور نیشابوری، ابوصلت هروی، مأمون، علی بن مهدی، داود بن سلیمان بن یوسف غازی قزوینی، عامربن سلیمان طلایی، ابوجعفر، محمد بن محمد بن تمار و تعداد دیگری، از آن حضرت روایت نقل کردهاند».۱۶
ابن صباغ (در گذشته ۸۵۵ ه .ق) مینویسد: «برخی بزرگان از پیشوایان دانشمندان گویند. فضائل علی بن موسی(علیه السلام) از برترین مناقب است. فضیلتها و امتیازهای پیاپی او مانند پیاپی بودن کتابهاست! شرافت او تمام شرق و غرب جهان را فرا گرفت. بنابراین، برتریهای آن حضرت والا و صفاتش برجسته و اخلاقش نیکو بود. او از خاندان بنیهاشم و بزرگوار و از تبار پیامبر است. هرگاه فضائلی را برشمارند، وی بیشترین آنها را دارد و هرگاه مناقب وی را برشماریم، وی در اوج آنها قرار دارد».۱۷
ابن طولون (در گذشته ۹۵۳ ه .ق) مینویسد: «هشتمین امام شیعیان، ابوالحسن، علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیه السلام) است. مأمون تمام فرزندان بنی عباس و فرزندان علی بن ابیطالب(علیه السلام) را جمع کرد، در زمان خود کسی را برتر و سزاوارتر به ولایتعهدی از امام رضا(علیه السلام) ندید».۱۸
ابن حجر هیثمی (در گذشته ۹۷۴ ه .ق) مینویسد: «موسی بن جعفر(علیه السلام) ۳۷ پسر و دختر داشت. یکی از آنان «علی الرضا» است که بزرگوارتر و جلیلالقدرتر از دیگر فرزندان وی بود. بدین جهت مأمون وی را احترام میکرد و دخترش را به ازدواج وی در آورد، وی را ولیعهد خود گردانید و گروه فراوانی را بر این کارش گواه و شاهد گرفت».۱۹
تَغری بردی (در گذشته ۸۷۴ ه .ق) مینویسد: «امام رضا(علیه السلام) سرور بنیهاشم و گرانقدرترین آنان در زمان خود بوده است. مأمون او را بسیار گرامی میداشت و در برابرش بسیار کرنش میکرد».۲۰
شبراوی (در گذشته ۱۱۲۷ ه .ق) مینویسد: «علی بن موسی الرضا(علیه السلام) مردی بزرگوار، بخشنده، دارای مهابت و باوقار بود. گفتهاند: علی بن موسی الرضا(علیه السلام) هزار بنده آزاد کرده است. او تمام شب را تا به صبح وضو میگرفت و نماز میگزارد».۲۱
قرمانی (در گذشته ۱۰۱۹ ه .ق) مینویسد: «فضائل و مناقب امام رضا(علیه السلام) والا و صفاتش بسیار ارزنده است. آن حضرت اندک میخوابید و بسیار روزه میگرفت».۲۲
سویدی (در گذشته ۱۲۳۶ ه .ق) مینویسد: «اخلاق امام رضا(علیه السلام) نیکو و صفاتش برازنده بود. کنیهاش ابوالحسن و القابش راضی، صابر، و زاکی است. معجزاتش فراوان و فضائلش آشکار میباشد، به گونهای که در این بحث ما نمیگنجد».۲۳
قاضی بهجت افندی (در گذشته ۱۳۵۰ ه .ق) مینویسد: «بعد از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) پسر بزرگش امام رضا(علیه السلام) با وصایت امام بوده است. مرتبه و منزلت این پیشوای گرانقدر، به اندازهای است که تفصیل آن را این کتاب مختصر گنجایش ندارد».۲۴
این بیانها گوشهای است از آنچه تاریخنگاران و دانشمندان اهل سنت درباره شخصیت امام رضا(علیه السلام) آوردهاند و از ستایش و مدح آن بزرگوار لب فرو نبسته و به علم و تقوای آن حضرت اذعان داشتهاند. البته نباید انتظار داشت که آنان حق مطلب را درباره حضرت رضا(علیه السلام) ادا و تمام ابعاد شخصیتی امام را بیان کرده باشند؛ زیرا باورهای عقیدتی آنان و دلبستگی ایشان به یکی از مذاهب چهارگانه، خواه ناخواه بر بینشهای تاریخی و داوریهای آنان نسبت به شخصیتهای علمی و دینی اثر میگذارد.
با وجود این، اندیشمندان اسلامی به جایگاه والای آن حضرت اعتراف کردهاند، چنانکه برخی سخنان ایشان را با عنوان امام رضا(علیه السلام) در آینه اندیشهها یادآور شدیم.
پی نوشت:
- خلیفه، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۲، ص۵۰۸٫
- تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۳۷٫
- فرائد السمطین، ج۲، ص۱۹۹، ح۴۷۸٫
- الانساب، ج۳، ص۷۴٫
- رافعی، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۴۲۵، به نقل از: احقاق الحق، ج۱۲، ص۳۸۱٫
- تذکره الخواص، ص۳۱۵٫
- مطالب السؤول، ص۲۹۵٫
- ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱۵، ص۲۷۳٫
- همان، ج۱۵، ص۲۱۹٫
- الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۳۶٫
- وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۶۹٫
- مرآه الجنان، ج۱، ص۱۱٫
- میزان الاعتدال، ج۱۳، ص۱۵۸٫
- سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۳۸۷٫
- ذهبی، دول الاسلام، ص۱۱۴٫
- تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۸٫
- الفصول المهمه، ص۴۰۲٫
- الائمه الاثنی عشر، ص۹۷٫
- صواعق المحرقه، ص۲۰۴٫
- ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج۲، ص۷۴٫
- الاتحاف بحب الاشراف، ص۱۵۵٫
- اخبار الدول و آثار الاول، ص۱۱۰٫
- سویدی، سبائک الذهب، ص۳۳۴٫
- تشریح و محاکمه در تاریخ آل محمد صلی الله علیه و آله ، ص۱۵۷٫