- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ولادت
در شب ۱۳ شعبان ۱۳۰۹ هـ . ق. مطابق با ۱۳/۱۲/۱۲۷۱، کودکى در یکى از محلههای شیراز که بیشترشان سادات موسوى بودند، دیده به جهان گشود که نامش را «سید عبدالله» نهادند. مادرش، بیبی علویه از تبار قاضى حسین دزفولی، از خاندان خوزستانى بود.
تحصیلات
سید عبدالله در آغازین روزهاى ۷ سالگی، با جمعى از کودکان هم بازی خود وارد مکتب خانه شد. او روخوانى قرآن را در آن جا و خواندن و نوشتن کتابهاى فارسى و ادبیات مرسوم را نزد پدر خود فراگرفت. وى در نزدیکترین حوزه علمیه زادگاهش، به آموختن لغت، صرف و نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخى از کتابهاى اصولى و فقهى و منطق و فلسفه را نزد استادان حوزه علمیه شیراز و پدر خویش آموخت.
استادان در شیراز
استادان وی اندک بودند. آیت الله شیخ على ابوالوردی، آیت الله میرزا محمد صادق مجتهد و آیت الله حاج شیخ محمد رضا شامنى استادان او در حوزه علمیه شیراز بودند. او بسیارى از کتابهاى درسى حوزه را مطالعه کرد. وى در ۲۱ سالگى به اجتهاد رسید. بارها استادش، آیت الله شیخ على ابوالوردى در جمع علما و طلاب، تصریح نمود: «آقا سید عبدالله احتیاج به نجف رفتن ندارد.» آیت الله شیرازى از وى اجازه اجتهاد مطلق گرفته بود.
آیت الله حاج سید محمدباقر آیت اللهى که از استوانههاى حوزه علمیه شیراز بود، فرمود:
«من اجازه اجتهاد مرحوم حاج شیخ على ابوالوردى را که در سال ۱۳۳۲ هـ . ق. به آیت الله العظمى شیرازى داده بود، دیدم و خواندم.»
حوزه علمیه نجف
آیت الله شیرازى به دلیل فعالیتهاى سیاسى علیه خاندان پهلوی و استعمارگران، عرصه را بر خود تنگ دید و به ناچار در جمادى الاول ۱۳۳۳ هـ . ق. شیراز را به قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه نجف، ترک گفت. وى در مدرسه بزرگ آیت الله آخوند خراسانى حجره گرفت و با تمام وجود، به تحصیل علوم و معارف اهل بیت پرداخت؛ به طورى که در مدتى کوتاه، طلبه مهاجر شیرازى در میان طلاب حوزه علمیه نجف شهره گشت. او درباره روزهاى نخست تحصیل خود در نجف میگوید: «… عشق و علاقه من به تحصیل و رسیدن هر چه سریعتر به مراتب عالیه، در این حد بود. دورانى که در مدرسه بزرگ آخوند بودم، از میان ۶۳نفر طلبه، فقط دو نفرشان درس کفایه میخواندند و بقیه مراحلى از درس خارج را گذرانده بودیم و غالباً یا مجتهد بودند یا قریب الاجتهاد… بالاخره در مدرسه قزوینى حجره گرفتم… که اکثر ساکنانش از مجتهدان مسلم یا در حد اجتهاد بودند…».
استادان در نجف
آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله العظمى شیخ ضیاء الدین عراقى و آیت الله العظمى شیخ محمد حسین نائینى استادان او در حوزه علمیه نجف بودند. آیت الله شیخ ضیاء الدین عراقى در حضور شاگردانش از آیت الله سید عبدالله شیرازى تعریف کرد و گفت: «من ایشان را براى آینده نزدیک نجف اشرف ذخیره نمودهام و ایشان امید علمى آینده من است.»
تشکیل مجمع علماى مبارز مشهد
آیت الله شیرازى حیات دوبارهاى به حوزه علمیه خراسان بخشید. شور و شوق زاید الوصفى در میان طلاب وعلما افتاده بود. گردهماییهاى بزرگى از سوى طلاب و فضلاى خراسان براى مبارزه با کشف حجاب برگزار گردید. روحانیت تشکل یافت و مى رفت که قیامى بزرگ علیه رژیم شاه اتفاق افتد. پس از نشستهاى فراوان روحانیون طراز اول شهر، به اوضاع سر در گم شهر قدرى انسجام بخشیدند و سمت و سوى انقلاب تا حدى شفاف و چهره منحوس رژیم پهلوى برملا گشت. دولت از این خیزش، سخت بر آشفته شده بود.
ویژگى اخلاقى
او بیشتر پیاده رفت و آمد میکرد. کمتر اتفاق میافتاد که از ماشین سوارى استفاده کند. میگفتند: آقا چرا سوار وسیله نقلیه نمیشوید؟ میفرمود: میترسم عادت کنم.
او در میان علماى معاصر، در تواضع یگانه بود با همه یکسان برخورد میکرد. ارباب رجوع را با چهره باز استقبال مینمود و میان کوچک و بزرگ، عوام و خواص، فقیر و ثروتمند فرقى نمیگذاشت. غذاى اندرونى و خدمه یکسان بود. او بیشتر همراه خادمان، شاگردان و مهمانان، در مهمانخانه غذا را صرف میکرد. وى از افراد متملق و چاپلوس کراهت داشت. دوست نداشت خدمه جلو آقا دست به سینه بایستند. بارها گوشزد کرد که همانند فراعنه، با مردم و نزدیکان و خدمه خویش رفتار نکنید. او بیشتر اوقات تنها براى تدریس میآمد. عبای خودش را به سر میکشید و متواضعانه از کوچه پس کوچههای شهر عبور میکرد.
تا آخرین روزهاى زندگی، ظرف غذاى خود را خودش میشست. او در منزل خدمتکار مخصوص نداشت، او و همسرش کارهاى خانه را انجام میدادند.
آیت الله شیرازى از مردان نمونه روزگار بود. او در نیمههای شب با معشوق خود خلوت میکرد، حتى براى یک بار هم نمازِ شب او ترک نشد. وى در تعقیبات نمازش، بیشتر دعاى ابوحمزه ثمالى را میخواند. او نوافل را ترک نمیکرد. وى از ۱۳ سالگى روزه ماه مبارک رمضان را آغاز کرد و تا دو سال قبل از رحلتش ادامه داد. پزشکان معالج اصرار داشتند که نباید آقا روزه بگیرد، ولى ایشان میفرمود: در طول هشتاد سال و اندی، یک روز بدون دلیل روزهام را افطار نکردهام. میگفت: دوست دارم در این اواخر عمر، با زبان روزهدار خدا را ملاقات نمایم.
آیت الله شیرازى در زهد یگانه عصر خود بود. او هیچگاه از موقعیت و مقامى که کسب کرده بود، سود دنیوی نبرد. او همانند یک طلبه معمولى زندگى میکرد. آیت الله شیرازى تا آخر عمرش اجازه نداد در اتاقش سادهترین فرش پهن گردد. دوستانش به او پیشنهاد کردند: آقا، دو تکه فرش لازم است در حجره پهن شود. فرمود:
«میخواهید در این آخر عمر وضع زندگى مرا تغییر دهید و آن را اعیانی نمایید؟! سبحان الله … ابداً اجازه نمیدهم.»
وى تا زمانى که در نجف بود حاضر نشد از کولر، پنکه و یخچال که از ضروریات اولیه زندگى است، استفاده نماید و میگفت:
«حالا که اکثر مردم فاقد یخچال هستند، چرا ما نباشیم؛ مگر بدون یخچال نمیشود زندگى کرد…»
وى از سادهترین غذاهاى موجود استفاده میکرد. هرگز دیده نشد سر سفره وى دو نوع غذا گسترده شود. خوراکش، بیشتر آبگوشت و دوغ بود.
تالیفات
آیت الله شیرازى با این که به تدریس و حضور در امور سیاسى و اجتماعى مردم مشغول بودند، آثار زیادى از ایشان به یادگار مانده است که اینک فقط به آثار چاپ شده ایشان اشاره میگردد:
۱. عمده الوسائل فى الحاشیه على الرسائل، حاشیه بر «رسائل» شیخ انصارى (ره) در اصول فقه، ۴ جلد.
۲. کتاب القضاء، فقه استدلالی، در قضاوت و احکام آن، ۲ جلد.
۳. الدّرر المبیض فى منجزات المریض، فقه استدلالى در موضوع ارث.
۴. ازاحه الشبهات فى الشک فى الرکعات، فقه استدلالى در بیان احکام شکهای نماز.
۵. رفع الحاجب فى الاجره على الواجب، فقه استدلالى در بیان احکام اخذ بهاء و اجرت نیابت در عبادت.
۶. ازاحه الشبهه فى حکم الافاق المتحده و المختلفه، فقه استدلالى در بیان حکم رؤیت هلال ماه.
۷. التحفه الکاظمیه فى قتل الحیوانات بالآلات الکهربائیه، فقه استدلالى در بیان حکم ذبح حیوانات به وسیله ابزار برقی.
۸. الرساله الرجبیه، فقه استدلالی، توضیح درباره حجاب از نظر قرآن و روایات.
۹. الرساله الربیعیه فى تصحیح النیابه العبادیه، فقه استدلالى در بیان حکم نیابت در عبادت.
۱۰. المسأله الرجوعیه فى حکم المطلقه الرجعیه، فقه استدلالى در بیان حکم مطلقه به طلاق رجعی.
۱۱. الحاشیه على العروه الوثقی، فقه استدلالی، مجموعه نظریات در تمام مباحث فقهی، حاشیه بر کتاب عروه الوثقی، تألیف علّامه سید محمد کاظم یزدى ـ قدس سره ـ .
۱۲. الاحتجاجات العشره، بحث و مناظره با دانشمندان اهل سنت، درباره مسائل اعتقادی. این کتاب چندین بار به وسیله نویسندگان مبرّز حوزههاى علمیه نجف اشرف و قم و تهران، به زبان فارسى ترجمه و نیز در خارج از کشور به زبانهاى اردو و انگلیسى و گجراتى ترجمه و چاپ شده است.
۱۳. الامامه و الشیعه، بحثى کلامى درباره مسئله امامت از دیدگاه شیعه.
۱۴. پوشش زن از دیدگاه اسلام.
۱۵. امام و امامت از دیدگاه اسلام.
۱۶. مناظرات دهگانه با علماى اهل سنت، درباره بعضى عقاید شیعه.
۱۷. ذخیره الصالحین. مجموعه فتاواى آیت الله شیرازى در تمام ابواب فقه، رساله عملیه به زبان عربی، ۲ جلد.
۱۸. توضیح المسائل، مجموعه فتاواى وى در تمام ابواب فقه، رساله عملیه به زبان فارسی. این رساله تاکنون چند بار به زبان اردو و انگلیسى به چاپ رسیده و در اختیار مسلمانان کشورهاى اروپایی، آفریقایی، هند و پاکستان قرار گرفته است.
۱۹. مناسک حج، مجموعه احکام حج به زبانهاى فارسی، عربی، انگلیسى و اردو.
۲۰. انیس المقلّدین، اولین رساله عملیه وى که به زبان فارسی، در سال ۱۳۶۳ هـ . ق. به چاپ رسید.
وفات
سرانجام این عالم وارسته، فقیه برجسته، مجاهد نستوه، اسطوره زهد و پارسایى و ستاره پرفروغ خراسان که وجودش در یک قرن اخیر مایه خیر و برکت بود، در ۹۶ سالگی، در سحرگاه اول محرم ۱۴۰۵ هـ . ق ۵/۷/۱۳۶۳ به لقاء الله پیوست، و بدن مطهرش در جوار آرامگاه امام رضا ـ علیه السلام ـ پس از تشییع باشکوهى به خاک سپرده شد.
سید حسن احمدى نژاد