- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
فقیه معظم حضرت مستطاب آیت الله شیخ موسى شراره عاملى، یکى از فقیهان و ادیبان ودانشمندان مشهور لبنان، به شمار مى رفت.وىدر ۱۵ محرم الحرام ۱۳۲۶ ق، در نجف اشرف، در بیت علم و تقوا و فضیلت زاده شد. پدرش حجت الاسلام شیخ عبدالکریم شراره (۱۲۹۷-۱۳۳۲ ق)، از شاگردان آیات عظام: آخوندخراسانى، سید محمد کاظم یزدى و شیخ الشریعه اصفهانى و جدش آیت الله علامه شیخ موسى شراره (۱۲۶۷-۱۳۰۴ ق) از شاگردان: حاج ملا على کنى، شیخ محمد حسین کاظمى، شیخ محمدطه نجف و آخوند خراسانى و ملا حسین قلى همدانى و صاحب کتابهایى در فقه، اصول، کلام و شعر و از پیشوایان بزرگ شیعه در جبل عامل بوده است.
تحصیلات
اودر چهار سالگى (۱۳۳۰ ق) به همراه پدرش به «بنت جبیل» – یکى از مناطق جبل عامل -بازگشت و پس از درگذشت پدر بزرگوارش در ۱۳۳۲ ق، تحت تربیت مادرش به تحصیل علوم دینى روى آورد و قرائت قرآن، تجوید و ادبیات عرب را در همان جا فرا گرفت.
اساتید
سپس در سال ۱۳۴۵ ق به نجف اشرف مهاجرت کرد وبا تلاش و کوشش بسیار همراه با شریک بحث شعلامه بزرگوار شیخ محمد جواد مغنیه در درس منطق برادرش: علامه شیخ محسن شراره(۱۳۱۹-۱۳۶۵ ق) و درس مطول شیخ محمد على قبلان و شیخ محمد على صندوق، شرکت جست وفرائد الاصول و کفایه الاصول را نیز نزد آیت الله سید حسین حمامى و شیخ عبدالکریم مغنیه و سطح فقه (شرح لمعه، شرایع و مکاسب) را نزد حضرات آیات: شیخ عبدالرسول جواهرى، شیخ محمد حسین کربلایى و سید محمد حسین کشمیرى فرا گرفت. آنگاه به درس خارج فقه و اصول آیات عظام: سید جمال الدین گلپایگانى، سید ابوالقاسم خویى، سیدحسین حمامى و شیخ عبدالرسول جواهرى حاضر شد و سالیان بسیار از مجلس فیض آنان بهره ور شد و در عالم علم به مقام والایى دست یافت و از اساتیدش موفق به کسب اجازات متعدد اجتهاد گردید. وى به مدت هشت ماه به وکالت از سوى آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى به حمزه شرقى رفت و به تبلیغ دین پرداخت.
خدمات دینى
سپس در سال ۱۳۶۰ ق به تقاضاى آیت الله شیخ حبیب آل ابراهیم عاملى به لبنان باز گشت ودر منطقه «هرمل» به تعظیم شعایر دینى (اقامه جمعه و جماعت، تدریس، تربیت شاگردان،تالیف کتب و تاسیس مدارس، مساجد و حسینیه ها) پرداخت.وى از کسانى بود که براى ترویج دین رنج سفر را بر خویش هموار مى کرد و در روستاهاو کوه پایه هاى «هرمل» به ارشاد مردمان مى پرداخت. او در این سالها به اجراى عقودو ایقاعات و فصل خصومات و رفع دعاوى پرداخت و از بام تا شام به کار گره گشایى و حل مشکلات شیعیان اشتغال داشت. بنیاد یازده مسجد، چهار حسینیه و دبیرستان «الامامعلى» – علیه السلام – که به آموزش دروس جدید به جوانان شیعه مى پرداخت (بسیار جالب توجه است که یک عالم شیعى در پنجاه سال پیش براى نجات نسل جوان از افکار ضد دین به تاسیس مدارس جدید دست مى زند) از جمله اقدامات اوست. وى به حرکت حزب الله و اعضاى آن بسیار احترام مى نهاد و جوانان را به شرکت در جهاد ضد صهیونیستى تشویق و ترغیب مى نمود.وى هر روز ورزش مى کرد و اوراد و اذکارى داشت که بر انجام روزانه آنها اصرارداشت.سراسر زندگى اش زهد و قناعت، تواضع و فروتنى و تقواى الهى بود و از سر تواضع،اجازات اجتهادش را به کسى نشان نمى داد.
تالیفات
از جمله تالیفات وى – به غیر از دیوان شعرش – که ویژگى ممتاز «آل شراره» شعر و ادب است – اینهاست:
۱. شرح منظومه اصول فقه (سروده جدش آیت الله شیخ موسى شراره)
۲. شرح منظومه ارث (سروده همو)
۳. رساله در قضا و غیبت
۴. تقریرات درس فقه آیت الله سید جمال الدین گلپایگانى
وفات
آن عالم بزرگوار در روز دوشنبه ۲۵ ربیع الاول ۱۴۱۹ ق (۲۹ تیر ماه ۱۳۷۷ ش) پس از با برکت، در اثر بیمارى بدرود حیات گفت. با اعلام خبر وفات وى، منطقه«بقاع» و جنوب لبنان در ماتمى سخت فرو رفت و پرچم هاى سیاه در همه جا برافراشته شد. پیکر پاکش پس از تشییعى باشکوه در «مدرسه الامام على» – در هرمل – به خاک سپرده شد و مجالس یادبودش تا مدتها ادامه یافت و مقالات و اشعار بسیار در رثاى وى سروده شد.