- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ولادت
آیت الله حکیم در سال ۱۳۰۶ هجرى قمرى در شهر نجف و در کانون یک خاندان اصیل به دنیا آمد.
جد اعلاى ایشان – حدود چهار قرن پیش – طبیب حاذقى بوده به نام میر سید على طبیب که اثر معروفش کتابى است به نام مجربات طبیه. وى مورد علاقه خاص شاه عباس صفوى بود.
او به سبب دانش و فضلش مورد احترام همگان بود و در سفرى که به آستان مقدس علوى مشرف شده بود، به اصرار مردم نجف اشرف که از داشتن یک طبیب ماهر محروم بودند در آن شهر مقدس رحل اقامت افکند و به میر سید على حکیم معروف گشت و احترام مخصوصى در میان مردم عراق پیدا نمود.
در چهارمین نسل از خاندان او چهره عالم بزرگوارى به نام سید مهدى حکیم درخشید و زمانى که خداوند فرزندى به او داد نام او را سید محسن گذاشت.
تحصیلات
آیت الله سید محسن حکیم در سن ۷ سالگى خواندن قرآن را آموخت و در ۹ سالگى به تحصیل علوم اسلامى پرداخت. استعداد سرشار و نبوغ و هوش فوق العاده او از آینده درخشانش خبر مى داد.
او دروس مقدماتى را نزد برادر بزرگش سید محمد حکیم فرا گرفت و سطوح عالى را در محضر جمعى از فضلاى نجف اشرف آموخت.
در سال ۱۳۲۶ هجرى قمرى، در بحبوحه جوانى به حوزه درس زعیم بزرگ اسلام، آیت الله آخوند خراسانى راه یافت و سه سال از محضر پر برکت آن بزرگوار استفاده نمود.
پس از رحلت آن مرجع عالیقدر، به درس مرحوم آیت الله آقا ضیاء الدین عراقى، که به پرورش شاگردان عالیقدر معروف است، قدم گذارد و دو دوره اصول را در محضر درس آن بزرگوار فرا گرفت. همزمان، از درس مرحوم آیت الله نائینى و بعضى دیگر از بزرگان نجف نیز بهره هاى فراوان برد.
او از سال ۱۳۳۸ هجرى قمرى، حوزه درس خارج فقه و اصول خود را تشکیل داد و جمعى از فضلاى جوان نجف از محضرش بهره مند شدند.
ایشان در رسیدن به مقامات معنوى و اخلاقى بیشتر مدیون عالم پرهیزگار و ربانى، مرحوم سید محمد سعید حبوبى است.
شخصیت اجتماعى
آیت الله العظمى سید محسن حکیم، یکى از چهره هاى درخشان تاریخ شیعه و مذهب ما بود، تاریخ زندگى او فراموش نشدنى، حیات او هیجان انگیز، و مرگ او تکان دهنده بود.
او بزرگ مردى بود که عمر پر برکت خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین، وقف علم و دانش، وقف دانش طلبان و تشنگان حقیقت و وقف محرومان و ستمدیدگان اجتماع کرده و صدها اثر جاویدان علمى و اجتماعى از خود به یادگار گذاشت.
او در کورانهاى حوادث همچون کوه استقامت نمود و هرگز در برابر حوادث تسلیم نشد و ضعف و ناتوانى از خود نشان نداد.
او در فعالیتهاى اجتماعى مردى شجاع بود و صراحت در بیان آرا و نظرات علمى و شهامت او در فتوا به حق کم نظیر بود.
تواضع و فروتنى او بحدى بود که با آن همه نفوذ و شخصیتى که داشت هر کس در مجلس او مى نشست، احساس مى کرد با برادر و دوست نزدیک خود نشسته و کمترین تکلفى در برخورد و ملاقات او احساس نمى کرد و این نشانه روح با عظمت آن عالم ربانى بود.
شیعیان جهان به خصوص شیعیان عراق، او را یک سد نیرومند در برابر حوادث مى دیدند و موجودیت خود را در حوادث گوناگون در پناه شخصیت او حفظ مى کردند.
ستاره هاى سرخبى تردید خاندان حکیم نجف، در شمار پر افتخارترین انسانها هستند. در پس آن زندگى ساده و چهره صمیمى، کارنامه اى سراسر نور و معنویت رخ مى نماید. کارنامه اى که با ستارگان روشن آذین شده است.
از آن بزرگوار ۱۰ پسر و ۴ دختر به یادگار مانده است. آرى این رهرو صدیق اهل بیت علیهم السلام در سایه امدادهاى پروردگار، فرزندانى به اسلام تقدیم کرد که هر یک نشانه آشکار لطف حق به شمار مى روند.
نگاهى هر چند گذرا به این ستارگان آسمان علم و ایمان که بسیارى از آنها مرزهاى عالَم عادى را پشت سر گذاشته و به قله هاى روشن جاودانگى پاى نهاده اند مى تواند پایان مبارکى بر این زندگینامه آسمانى باشد
۱ – آیت الله حاج سید یوسف حکیم، فرزند بزرگ ایشان که از استادان فقه و اصول حوزه نجف به شمار مى رفت.
۲ – آیت الله حاج سید محمد رضا حکیم ۳ – شهید آیت الله حاج سید محمد مهدى حکیم ۴ – آیت الله حاج سید کاظم حکیم ۵ – آیت الله حاج سید محمد باقر حکیم دام ظله، که هدایت مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق را بر عهده دارد و با مجاهدتى وصف ناپذیر پرچم خونین کربلاى امام حسین علیه السلام را به دوش مى کشد.
۶ – شهید آیت الله دکتر سید عبد الهادى حکیم ۷ – شهید آیت الله حاج سید عبد الصاحب حکیم ۸ – شهید آیت الله سید علاء الدین حکیم ۹ – آیت الله حاج سید عبد العزیز حکیم ۱۰ – شهید آیت الله حاج سید محمد حسین حکیمچنانکه ملاحظه مى شود پنج تن از این بزرگان به شهادت رسیده اند و وجود نورانى آنان براى همیشه بر فراز تاریخ درخشیده و راهنمایى براى نجات بشریت خواهند بود.
سلام بر خاندان حکیم روزى که پاى به این سراى خاکى نهادند و روزى که از همه چیز خویش در راه پروردگارشان گذشتند و روزى که دیگر بار در سراى دیگر سر از خاک مظلومیت برآورده، پاداش ویژه الهى را دریافت مى دارند.
فعالیت هاى سیاسى
آیت الله حکیم در ابراز نظرات علمى خود و فتاوایى که مورد بحث و گفتگو بود شجاعت کم نظیرى داشت و آراء خود را با صراحت تمام ابراز مى نمود و شاید در بعضى از مسایل راه را براى دیگران هم مى گشود.
از مرحوم آیت الله حکیم پرسیدند نظر حضرت عالى درباره سیاست و دخالت علما در آن چیست؟ایشان فرمود اگر معنى سیاست اصلاح امور مردم روى اصول صحیح عقلایى و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد کما اینکه معناى صحیح سیاست همین است اسلام تمامش همین است و غیر از سیاست نیست و علما غیر از این، کارى ندارند ؛ و اگر منظور معناى دیگرى باشد اسلام از آن بیگانه است.
به همین دلیل هنگامى که دولت انگلستان به قصد استعمار عراق لشکر خود را در دهانه »فاو« در خلیج فارس پیاده کرد و هواپیماهاى متجاوز آنها، بمب بر سر مردم بى پناه عراق ریختند، استادِ آیت الله حکیم، مرحوم سید محمد سعید حبوبى، فرمان جهاد صادر کرده و خود شخصا به جبهه ناصریه، قدم گذاشت.
آیت الله حکیم نیز همراه استاد خویش قدم به جبهه نهاد و شهامت و استقامت عجیبى از خود نشان داد. او مى فرمود در تمامى مدتى که در جبهه بودم حتى یکبار هم نترسیدم.
هنگامى که کمونیستها رخنه فوق العاده اى در تمام دستگاه هاى عراق کرده بودند و محیطى پر از وحشت و رعب همه جا را فرا گرفته بود، با صدور فتواى الشیوعیه کفر و إلحادقدرت آنان را در هم شکست و از خطرى که عراق و مقدسات مذهبى را تهدید مى کرد جلوگیرى نمود.
در مسافرتهاى مکررى که هنگام بروز حوادث ناگوار سیاسى به کاظمین و کربلا مى فرمود موجى از تظاهرات سراسر عراق را فرا مى گرفت و در چند مرحله با پیروزیهاى چشمگیرى قرین گردید.
سفر حجآیت الله حکیم سه سال قبل از وفاتش براى زیارت بیت الله الحرام به مکه معظمه مشرف شد. دولت عربستان از ایشان بسیار تجلیل نموده و حضور آن مرجع بزرگ را در سرزمین حجاز گرامى داشت.
حجاج ایرانى در مدینه منوره و در روز عید غدیر ضیافتى به افتخار آیت الله حکیم ترتیب دادند که هزاران نفر در آن ضیافت شرکت کردند و به برکت وجود ایشان، در آن سال زائران ایرانى به عراق رفته و بارگاه مطهر ائمه هدى علیهم السلام را در آن سرزمین زیارت کردند.
ضریح حضرت ابو الفضل علیه السلامدر دهه آخر عمر این مرجع گرانقدر طایفه اسماعیلیه در عراق مى خواستند ضریح مقدس حضرت ابو الفضل علیه السلام را تعویض نموده و به سلیقه خود بسازند. هدفشان هم این بود که از این راه تبلیغى به نفع خود انجام داده و شیعیان را تحت تأثیر قرار دهند.
حضرت آیت الله حکیم به محض دریافت این خبر فرمود من خودم ضریح مرقد مطهر آن حضرت را تعویض مى کنم و براى ساختن ضریح، چندین هزار دینار عراقى به هنرمندان اصفهانى داد و بعد از مدتى ضریحى شأن مرقد آن حضرت آماده گشت و از ایران با تجلیلى خاص و با همراهى جمعیت فراوانى به عراق انتقال یافته و بر روى مرقد آن حضرت قرار گرفت.
تألیفات
در سال ۱۳۳۱ هجرى قمرى، هنگامى که آیت الله حکیم نخستین اثر علمى خود را به نام »میراث الزوجه« به دست استاد خود مرحوم سید محمد حبوبى داد، او گفت »ما تا کنون قدر تو را نمى دانستیم؛ اکنون مى توانیم بگوییم که تو را مى شناسیم«.
مرحوم حکیم از علماى پر کار بود و به همین دلیل تألیفات پر ارزش و متعددى از خود به یادگار گذاشته که از میان آنها کتب زیر را مى توان نام برد
۱ – مستمسک العروه الوثقى، این کتاب شاهکار علمى آیت الله حکیم محسوب مى شود و شرحى بر کتاب عروه الوثقى مرحوم آیت الله سید کاظم یزدى است.
این کتاب اثرى است جامع، موجز، عمیق، خالى از حشو و زواید و در عین حال ساده و روان و در نوع خود کم نظیر است.
۲ – حقائق الأصول، شرح سودمندى بر کفایه الأصول مرحوم آخوند خراسانى است.
۳ – دلیل المناسک، شرح استدلالى مختصرى است بر کتاب مناسک حج استاد بزرگوارش مرحوم علامه نائینى ۴ – نهج الفقاهه، شرحى است بر کتاب مکاسب شیخ انصارى ۵ – رساله فی إرث الزوجه من الزوج، که از نخستین اثرهاى علمى آن فقید سعید است ۶ – شرح کتاب النافع ۷ – تعلیقه اى بر کتاب ریاض (از بحث اجاره تا نکاح(
۸ – رساله مختصرى در درایه و تألیفات و کتابهاى دیگر.
آیت الله حکیم قلمى روان و خالى از ابهام داشت، و بسیار خوش قریحه و با ذوق و داراى حسن انتخاب بود و به همین دلیل از تألیفات وى به خصوص »مستمسک العروه الوثقى« استقبال فوق العاده اى شد.
وفات
آیت الله سید محسن حکیم پس از عمرى تلاش بى وقفه در راه اعتلاى اسلام و مسلمین، عاقبت بر اثر رفتار ظالمانه بعثى هاى عراق، از کثرت غصه و اندوه به بستر بیمارى افتاد. نزدیکانش جهت معالجه ایشان را به لندن بردند. پس از عودت به نجف، رژیم بعث پیوسته از ملاقات مریدانش با ایشان ممانعت مى نمود تا اینکه آن عالم وارسته در روز سه شنبه ۲۷ ربیع الأول سال ۱۳۹۰ هجرى قمرى در نجف اشرف و در سن ۸۴ سالگى به لقاء الله پیوست و پیکر پاک آن عالم نستوه در میان حزن و اندوه یارانش در مقبره مخصوص کنار مسجد هندى به خاک سپرده شد.