- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
سید صدر الدین رضوى قمّى (قامت تقوى) از فقیهان و دانشوران برجسته قرن یازدهم و دوازدهم ه ق است. او در سال ۱۰۹۵ ه . ق در یک خانواده اصیل پا به عرصه وجود نهاد ، نامش را صدر الدین نهادند. شاید زمانى که پدر این نام را براى مولود مبارکش برمى گزید، نمى دانست آینده درخشانى در انتظار اوست و فرزند کوچکش یکى از مشعل داران حوزه فقاهت و تقوى و معرفت خواهد شد. پدرش ، محمد باقر رضوى است، از شرح حال او در کتابهاى تراجم مطلبى به دست نیامد .
البته مرحوم خوانسارى در روضات الجنات و مرحوم شیخ عباس قمى در فواید الرضویّه دو نفر از علما را به نام محمد باقر رضوى قمى یا حسینى نجفى، یاد آورى مى کنند و آنها را از بزرگان علم کلام مى شمارند، و این سوال مطرح مى شود که آیا یکى از آنها پدر بزرگوار شخصیت مورد نظر ما هست یا نه؟ با اینکه نمىتوان نظر قاطعانه اى ابراز کرد، اما برخى از قرائن گویاى این مطلب است که مرحوم محمد باقر فرزند محمد ابراهیم فرزند محمد باقر رضوى قمى همدانى پدر ایشان است. بر اساس این احتمال درسال ۱۱۱۸ ه . ق از دنیا رفته است. از زادگاه سید صدرالدین هم نشانى در دست نیست و اینکه آیا ایشان واقعاً اهل قم بود یا چون مدّتى در آن شهر اقامت داشت، به قمى معروف شد. همان طور که خیلى از علماى ما که اهل قم نبودند به دلیل حضور و اقامت در این شهر، مشهور به قمى بودند.
خاندان
از خاندان سید صدرالدین اطلاع دقیقى در دست نیست ؛ گر چه بعضى از نویسندگان، عده اى از علمای شیعه را جزو این خاندان جلیل به حساب مى آورند، همانند: محمد مهدى، فرزند میرزا محمد باقر حسینى مشهدى که گفته اند او جد سادات همدان است. هم چنین محمد باقر رضوى قمى که او را قمى الاصل، متولد و ساکن همدان دانسته اند. سید صدر برادرى به نام سید ابراهیم رضوى ساکن در همدان داشت که از محققان و بزرگان علم و صاحب تألیف بود و سید عبدالله جزائرى نام او را در کتاب اجازه مى آورد. وى همان کسى بود که سید صدر از قم به همدان رفت و مهمانش شد. سید ابراهیم رضوى بعد از رحلت برادرش، سید صدر الدین، از همدان به کرمانشاه رفت و تا مدتى آنجا ساکن شد؛ اما اینکه در کجا و چه زمانى رحلت نمود، مشخص نیست.
سید صدرالدین در منظر بزرگان
دانشمندان در کتابهاى تراجم خود از سید صدرالدین به نیکى یاد کرده اند. مستندترین شرحهاى او به دست یکى از بهترین رجال شناسان قرن ۱۲ هجرى قمرى سید عبدالله موسوى جزایرى به رشته تحریر در آمده است. او سید عبدالله که با جناب سید صدر ملاقات کرده است، مقام و منزلت او را با دقت فراوان نقل مى کند و مى نویسد: سید صدر عالمى بزرگوار، اهل کلام و داراى حَسَب و نسب والایى است. او در نجف اشرف اقامت داشت و بزرگترین و برجسته ترین دانشمندى بود که در عراق دیدم. بهره وجودى او بیشتر از همه بزرگان روزگارش بود و در حکمت و فلسفه و روایت و فقه از همه جامع تر به نظر مى رسید. حکمت را از حکیمان اصفهان فرا گرفت، در نجف از چنان عظمت و نفوذ کلام برخوردار شد که وقتى شیعیان از سراسر جهانِ به زیارت مرقد مطهر امیرالمومنین حضرت على (ع) مشرف مىشدند، به خدمت اونیز مى رفتند و ضمن ملاقات، مسائل شرعیه مورد نیازشان را مى پرسیدند.
مرحوم سید عبدالله موسوى جزایرى درباره سید صدرالدین کلامى گفته یا مطلبى نوشته است، همانند حاجى نورى و خوانسارى و شیخ عباس قمى و آقا بزرگ تهرانى و سید محسن امین و… این موضوع هر چند ما را از مطرح کردن آن سخنان بى نیاز مى کند ؛ ولى چون بعضى دیگر از دانشوران محقق شرح حال سید صدرالدین را با تفصیل بیشترى آورده اند، ناچار به یادآورى برخى از آنها هستیم.
مرحوم خوانساری صاحب روضات الجنات مى نویسد: سید صدر الدین از محققان و عالمان بزرگ عصر خود به شمار مى آمد و در مراتب فضل و دقت بى نظیر بود. او ابتدا در حوزه اصفهان نزد جمعى از دانشورا ن برجسته درس خواند و به مراحلى از کمال علمى نائل شد. از حوزه اصفهان براى ارشاد و تبلیغ احکام دین و تربیت طلاب، به شهر قم روانه شد.
مرحوم شیروانى از متفکرترین دانشمندان روزگار خود بود. وى که در شیروان به دنیا آمد، ساکن اصفهان شد و در این شهر مورد توجه همه دانشجویان بود. علامه شیروانى ابتدا در نجف مشغول تحصیل و تدریس بود، تا آنکه شاه سلیمان صفوى او را به اصفهان دعوت کرد ؛ وى درخواست شاه سلیمان را پذیرفت و با حضور خود به حوزه اصفهان شکوه و جلوه خاصّى بخشید، ضمناً او داماد مرحوم ملا تقى مجلسى بود.
شاگردان
در منابع گوناگون مطالعه شد،به شاگردان سید صدر اشاره اى شده بود و تنها عالمى که به عنوان شاگرد سید مطرح است، آیت حق و الگوى تقوى و تواضع ؛ وحید بهبهانى است که به حق ستاره پر فروغ آسمان علم و فضل و اندیشه است ؛ زیرا او مؤسّس علم اصول است، آن هم در زمانى که نزدیک بود بر اثر رونق گرفتن بازار اخباریگرى، علم اصول فقه از میان حوزه علمى شیعه از بین برود. بر اثر تلاش هاى بى وقفه این اصولى متفکّر پایه هاى علم اصول بر براهین قاطع استوار شد و نه تنها علم اصول به این وسیله از نابود شدن نجات یافت ؛ بلکه مشرب و مسلک اخبارىها از هم فرو ریخت. اگر سید صدر را شاگردى جز وحید بهبهانى نبود، باید گفت زهى فخر و مباهات که چنین استادى چنین شاگردى را تربیت کرد.
تالیفات
تألیفاتى چند براى سید صدر ذکر کرده اند همانند: حاشیه بر مختلف علّامه حلّى و کتاب طهارت ؛ اما مشهورترین و معتبرترین کتابى که از او به یادگار ماند، شرح بر شرح وافیه در علم اصول فقه است. کتابى که مرحوم شیخ مرتضى انصارى بارها در رسائل از آن نام مى برد و آراء سید صدر را مطرح مى کند. هر گاه نظرش موافق نظریه سید نباشد، آن نظریه را مورد نقد و بررسى قرار مى دهد. شیخ انصارى تقریباً در ۱۲ موضع از کتاب رسائل خود به نظریه هاى سید پرداخته است.
وفات
سید صدر الدین رضوی در سال ۱۱۶۰ ه . ق در سن شصت و پنج سالگى، روحش از عالم خاکى پرواز کرد و به ملکوت اعلى پیوست.