- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در شمال شهرستان میانه (جنوب شرقى آذربایجان شرقى و در پنجاه کیلومترى آن) آبادى النجارقاز توابع بخش کندوان قرار گرفته است. رودخانه اى که از این روستا مى گذرد و درختان سرسبز، بر صفاى این روستا مى افزاید. هم چنین واقع شدن روستا در منطقه اى کوهستانى به اعتدال شرایط آب و هوایى آن کمک مى کند؛اما آنچه موجب طراوت معنوى این مکان شد و حتى رایحه روان بخش آن را به نقاط دیگرانتقال داد، وجود عالمانى است که با کوشش ها و فعالیت هاى علمى، تبلیغى خود اوراقى از تاریخ این مرز و بوم را درخشان کرده اند.آخوند ملا محمد على النجارقى (پدر آیت الله حجتى) یکى از این نامداران نیکو روش است.
وى از نوادگان حجه الاسلام نیّر تبریزى بود، در این شهرنشو و نمود یافت؛ آنگاه در حوزه علمیه آن دیار به مراتب بالایى از علم و معرفت دینى راه یافت. ملا محمد على ذوق خوبى داشت، شعر مى سرود و این اشعار را در حاشیه کتاب هاى درسى یادداشت مى کرد. برخى از آن کتابها نزد نواده اش؛ مرحوم آیت الله میرزا ابو محمد حجتى نگهدارى مى شد واکنون در کتابخانه اش موجود است. این عالم عامل بنا به دعوت اهالى روستاى النجارق به آبادى خود رفت و به نشر تعالیم اسلامى،تبلیغات مذهبى و ارشاد اهالى پرداخت و در ضمن آن، به طورى فعالانه در امور سیاسى واجتماعى ظاهر شد. او همواره با خوانین، اشرار و افرادى که مى خواستند به مردم ستم کنند، در ستیز بود و براى این کار با خود اسلحه حمل مى کرد. روزى اسحاق بیک یکى از خانها، به خیال خام خویش براى آن که این روحانى هوشیار را فریب دهد، سه خروارگندم به منزلش فرستاد. او گندم ها را پذیرفت و توصیه کرد آن را در انبار نگه دارندو کسى در آن تصرف نکند. پس از چند روز، اسحخاق بیک به همراه اسب سواران مسلح به حضور آخوند ملا محمد على آمد و از وى خواست سندى را . که نشان مى داد بخش بزرگى ازاراضى و مستغلات آن منطقه به اسحاق بیک اختصاص دارد. . امضا کند. آخوند پس ازملاحظه و مطالعه سند از نقشه شیطانى خان آگاه شد و با شجاعت تمام در برابرخواسته هاى نامشروعش ایستاد. اسحاق بیک که دید نقشه اش با ذکاوت آخوند خنثى شده است. با ناراحتى و شرمسارى از منزل او خارج شد. وى در ضمن خروج به یکى از همراهان اشاره کرد که گندم ها را از ملا محمد على مطالبه کند. در همین حال، آخوند با اشاره دست انبار را به او نشان داد و گفت: گندم ها در آن جا محفوظ است و هر وقت خواستید،مى توانید ببرید. آخوند ملا محمد على براى این که تهیه معاش او براى مردم النجارق مزاحمتى فراهم نکند و به کسى محتاج نباشد، به نگهدارى و پرورش کندوهاى زنبور عسل مى پرداخت و مخارج زندگى را از این راه تأمین مى کرد.
تحصیلات
وى پس از پشت سر نهادن دوران کودکى، بخشى از مقدمات و سطح علوم دینى را نزد پدر فرا گرفت و از آن پس، رهسپار حوزه علمیه تبریز شد و در آن جامحضر اساتید معروفى را درک کرد و جهت تکمیل اندوخته هاى علمى و فکرى به سوى عتبات عالیات راهى شد و در نجف اشرف، با استمداد از فضاى ملکوتى بارگاه مقدس امیرمؤمنان(ع) تحصیلاتش را ادامه داد. او در این دوره، تحصیل علم را با تحمل سختى وتنگدستى طاقت فرسا مى گرفت. از دروس خارج فقه و اصول مراجع بزرگ آن عصر هم چون؛ آیت الله العظمى آقا شیخ هادى تهرانى (متوفّى به سال ۱۳۲۱ق.) استفاده کرد. وى در نجف اشرف با دانشورانى چون آیات عظام: آقا میرزا صادق تبریزى و آقا شیخ فیاض زنجانى هم بحث بود و پس از مدتى با دریافت درجه اجتهاد و تبحّر در علوم فقه، اصول و حدیث به زادگاه خویش بازگشت تا از توانایى هاى علمى و اندوخته هاى فکرى خویش براى ارشاد و هدایت هموطنان استفاده کند.
در میدان مبارزه
آخوند میرزا محمد به موازات برنامه هاى تبلیغى، از مقاومت درمقابل خوانین . که متعرض مردم مى شدند. . غافل نماند و آن زمانى که اشرار وفرستادگان خانها هر از چند گاهى به آبادىها یورش مى بردند و به اموال و ناموس مردم دست تعرض مى گشودند، این مجتهد شجاع تدبیرى تازه به کار برد و خاطر مردم النجارق و توابع را براى همیشه از گزند متجاوزان آسوده ساخت و امنیت را برایشان به ارمغان آورد. او با خرید چند قبضه اسلحه و مسلح کردن روستائیان، تشکیلات نسبتاًمنسجمى پدید آورد. به این ترتیب، مردان مسلح به نوبت در اطراف منطقه به صورت شبانه روزى به پاسدارى مشغول شدند. او خود نیز در لباس رزم، فرماندهى آنان را عهده دارشد. ویژگى هاى علمى و روش هاى تبلیغى این روحانى مبارز، اهالى شهرستان میانه رامجذوب کرد و آنان که مایل بودند از چشمه ناب قرآن و عترت جرعه هایى بنوشند، از آیت الله حاج میرزا محمد حجتى . که آوازه تلاش هاى ارزنده اش در عرصه دیانت و سیاست زبان زد مردمان آن نواحى شده بود. . دعوت کردند تا بر این شهر بیاید. او بر اساس وظیفه شرعى و با این احساس که مى تواند در حوزه وسیع ترى به خدمات علمى و دینى مبادرت ورزد، به فراخوانى اهالى متدین میانه پاسخ مثبت داد و زادگاه خویش را به قصد اقامت دائمى در این شهر ترک کرد.
تلاشهاى تبلیغى، فرهنگى
سال هاى متمادى بود که این شهر آشفتگى هاى نگران کنندهاى راپشت سر مى نهاد؛ مردم از نظر رشد فکرى و مذهبى و مسایل فرهنگى اوضاع مرارت بارى داشتند. به هنگام وقت ملکوتى نماز، نه از صوت فرحزاى الله اکبر موذن خبرى بود و نهاز صف صفا بخش جماعت نشانى. در این موقعیت نامطلوب، محیط براى رشد علف هاى هرز وعوامل آفت زا مساعد شد و از این جهت فرقه ضالّه بهائیت توانسته بود فرصت مناسبى رابراى ترویج عقاید گمراه کننده و خرافى به دست آورد: اما با مهاجرت آیت الله حجتى به میانه، ابر رحمت بر فراز این شهر پدیدار شد و باران برکت زا، بر آن فرود آورد.او سرود توحید را بازخواند و با تبلیغات وسیع و برنامه هاى ارشادى توان فرسایى مسلمانان این سامان را به مساجد دعوت کرد. به این ترتیب پس از سال ها به اقامه نماز جماعت پرداخت، صوت طراوت بخش اذان را در فضاى شهر طنین انداز کرد و جمعیتى راکه مدت ها از مراکز عبادى فاصله گرفته بودند، در مساجد مجتمع ساخت و سرانجام آن جارا به گلستانى معطر تبدیل کرد.
شاگردان
قبل از اقامت آیت الله میرزا محمد حجتى، حوزه علمیه اى در شهرمیانه وجود نداشت و یا با گذشت روزگار از بین رفته بود. این عالم مجاهد به احیاى مرکز علوم دینى پرداخت و شاگردانى را . که در این جا به ذکر چند تن از آنها بسنده مى شود. . در حوزه درسى خویش پرورش داد.
۱. آیت الله حاج میرزا حسن انصارى
۲. آیت الله حاج شیخ هادى نیّرى
۳. آیت الله حاج شیخ نصرت الله بناروانى میانجى
وفات
سرانجام آیت الله حاج میرزا محمد حجتى در سال ۱۳۰۸ه. ش طى مسافرتى که به قم مشرف شده بود، در همین شهر به سراى باقى شتافت و شاگردان ودوستان را سوگوار ساخت. پیکر آن فقیه ربّانى پس از مراسم تشییع، در قم و درقبرستان نو، به خاک سپرده شد.