- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
آیت الله حایرى قمى، در سال ۱۲۹۱ ق[۱] در قم زاده شد. در ایام نوجوانى خواندن و نوشتن و قرآن مجید را در مکتبخانه فراگرفت؛ سپس به آموختن علوم دینى روى آورد و در محضر علماى بزرگ قم، ادبیات و سطوح فقه، اصول و حدیث را به خوبى فراگرفت.
اساتید شیخ حایری قمی در قم
آیات عظام:
۱. حاج میرزا محمد ارباب قمى (۱۲۷۳-۱۳۴۱ ق)، صاحب «اربعین الحسینیه» و «تشیید البنیان».
۲. حاج سید صادق قمى (۱۲۵۳-۱۳۳۸ ق)، صاحب «کتاب الزکاه».
۳. شیخ محمدحسن نادى قمى (م: ۱۳۱۷ ق).
۴. شیخ محمدحسن وزوایى قمى (م: ۱۳۱۰ ق).
۵. شیخ محمدحسین پایین شهرى قمى (معروف به متکلم).
۶. میرزا ابوالقاسم طباطبایى قمى (م: ۱۳۳۳ ق)، برادر آیت الله العظمى حاج آقا حسین قمى.
۷. ملا علىاکبر قمى (م: حدود ۱۳۱۴ ق).
علاقه شیخ حایری به آموختن
روح جستجوگر و اشتیاق فراوان آیت الله حایرى به آموختن، موجب شد که ایشان مسافرت هاى متعددى به مراکز علم و دانش کند. از این رو به شهرهاى تهران، نجف، سامرا و کربلا هجرت کرد و از اساتید معروف و مبرز آن سامان بهره گرفت. در این قسمت، به ترتیب در شهرهایى که ایشان رحل اقامت افکند، اشاره مى کنیم.
الف) تهران:
مرحوم آیت الله حایرى قمى، در حدود سال ۱۳۱۳ ق، رهسپار تهران شد و از محضر آیات عظام: حاج میرزا محمدحسن آشتیانى (م: ۱۳۱۹ ق) و مرحوم میرزا ابوطالب زنجانى (م: ۱۳۲۹ ق)، سطوح عالى فقه و اصول را به خوبى فراگرفت.[۲]
ب) نجف:
ایشان پس از ۵ سال اقامت در تهران، در سال ۱۳۲۸ ق، راهى نجف شد و در درس هاى اساطین حوزه علمیه نجف شرکت جست و به تقریر درس آنان پرداخت. اساتید ایشان در نجف عبارتند از آیات عظام:
۱. آخوند ملا محمدکاظم خراسانى (م ۱۳۲۹ ق)، صاحب کتاب هاى «حاشیه بر رسائل»، «کفایه الاصول» و «شرح تبصره المتعلمین».
۲. حاج آقا رضا همدانى (م ۱۳۲۲ ق)، صاحب کتاب هاى «مصباح الفقیه فى شرح شرایع الاسلام» و «حاشیه المکاسب».
۳. سید محمدکاظم طباطبایى یزدى (م ۱۳۳۷ ق)، صاحب کتاب هاى «منجزات المریض»، «صلاه الاحتیاط» و «عروه الوثقى».
۴. شیخ هادى بن محمدامین تهرانى (م ۱۳۲۱ ق)، صاحب کتاب هاى «محجه العلماء»، «تفسیر آیه النور» و «ودایع النبوه».
او در میان اساتید خود، بیشتر دلبسته آخوند خراسانى بود. لذا بیشترین استفاده را از محضر شریف وى برد و تقریرات درس اصول (قطع و ظن، برائت و استصحاب) وى را به زیبایى به رشته تحریر درآورد.[۳]
ج) سامرا:
آیت الله حایرى قمى پس از شش سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۲۴ ق، همزمان با اوج گیرى نهضت مشروطه، رهسپار سامرا گردید تا از محضر آیت الله العظمى میرزا محمدتقى شیرازى بهره مند شود. در سامرا مورد اکرام و احترام بسیار میرزا قرار گرفت و ضمن شرکت در مجلس درس استاد، خود به تدریس سطوح پرداخت.
با شروع جنگ جهانى اول، که سامرا محل تجمع لشکر عثمانى و پادگان نظامى گردید، درس هاى حوزه تعطیل شد و میرزاى شیرازى به کربلا مهاجرت نمود. به این علت، آیت الله حایرى به کاظمین کوچ کرد و مدت ها از محضر آیت الله سید حسن صدر کاظمى (م ۱۳۵۴ ق) بهره برد؛[۴] اما پس از مدتى، بنا به دعوت استادش، به کربلا هجرت کرد.[۵]
د) کربلا:
آیت الله حایرى در سال ۱۳۳۶ ق، به کربلا هجرت کرد و از آن جا که بسیار مورد توجه و اطمینان میرزاى شیرازى بود، مرحوم میرزاى دوم، احتیاطات خویش را بدو ارجاع نمود.[۶]
پس از وفات استاد بزرگوارش در سال ۱۳۳۸ ق، در صحن حرم مطهر امام حسین علیه السلام، به جاى میرزاى شیرازى به اقامه جماعت پرداخت و به این ترتیب در حوزه هاى علمى شیعه، شهرت یافت.[۷] وى علاوه بر اقامه جماعت، به تدریس و تألیف و وعظ و ارشاد هم اشتغال داشت و از علماى بزرگ کربلا بشمار مى رفت.[۸]
بازگشت شیخ به قم
آیت الله حایرى قمى، در سال ۱۳۴۹ ق که پنجاه ساله بود، به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت امام رضا علیه السلام، به سوى ایران حرکت کرد. در مشهد مقدس، چندى نزد مرحوم آیت الله العظمى حاج آقا حسین طباطبایى قمى میهمان بود.
مرحوم طباطبایى قمى، وى را به بازگشت به زادگاهش – که در آن زمان داراى حوزه اى باشکوه و آبرومند گردیده و از طرفى با توطئه هاى گوناگون رژیم پهلوى براى تضعیف و نابودى آن، روبرو بود. – بسیار ترغیب نمود. این عوامل باعث شد که ایشان در همان سال، به قم بازگردد و به درخواست زعیم حوزه، آیت الله العظمى حایرى یزدى، در قم ماندگار شود و به خدمات دینى بپردازد.[۹]
تدریس مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدعلى حایرى قمى
برنامه مرحوم از همان اوان ورود به قم، این بود که شب ها به اقامه نماز در مدرسه فیضیه و پس از نماز به تدریس خارج فقه و اصول مى پرداخت.
در این زمینه سید علیرضا ریحان یزدى مى نویسد: «…معظمله از علماى نجف اشرفند و به تازگى به وطن اصلى خود مراجعت کرده اند. شب ها بعد از نماز، در مدرسه فیضیه، مجلس درسشان منعقد مى شود و تخصص جناب ایشان، در علم اصول است».[۱۰]
علامه تهرانى هم مى فرماید: «…وى شأن و جایگاهى بلند در حوزه داشت و طلاب به وى، علاقه فراوان و به درس و بحثش، شوق بسیار داشتند…».[۱۱] مرحوم ناصرالشریعه هم مى نویسد: «…وى از بزرگان علما و مدرسین این سرزمین بود… جماعتى زیاد به درس و نماز او حاضر مى شدند…».[۱۲]
شاگردان وی
برخى از شاگردان آن فقیه بزرگ، که در «آینه دانشوران» آمده است، عبارتند از حضرات آیات:
۱. شیخ ابراهیم ریاضى نجف آبادى.
۲. شیخ مرتضى انصارى قمى (۱۳۲۲-۱۳۹۱ ق).
۳. حاج سید سجاد علوى گرگانى (۱۳۲۲-۱۴۰۷ ق).
۴. شیخ محمد فکور یزدى.
۵. شیخ محمدباقر شریعتى اصفهانى.
۶. سید مرتضى علوى فریدنى.
۷. سید مهدى هاشمى شاهرودى.
۸. شیخ عباس صفایى حایرى قمى، فرزند معظمله،(۱۳۳۲-۱۳۹۹ ق).
۹. میرزا عباس مستقیم قمى.
۱۰. شیخ یحیى فاضل همدانى.
۱۱. میرزا علىاصغر شفیعى همدانى.
۱۲. میرزا محسن ضیایى همدانى.
۱۳. شیخ محمدباقر سعیدى رانکوهى.
۱۴. شیخ عبدالرحیم تنکابنى.
۱۵. شیخ ابوالقاسم فروغى شاهرودى.
۱۶. شیخ محمد رفیعى طالقانى.
۱۷. سید حسین بحرینى.
۱۸. سید محمد ابوهاشم رشتى.
۱۹. سید شفیع واحدى رشتى.
۲۰. شیخ محمدتقى لنگرودى املشى.
۲۱. آقا محمد کاجى همدانى.
۲۲. سید محمدباقر سلطانى طباطبایى (۱۳۳۲-۱۴۱۸ ق).
تألیفات حاج شیخ محمد علی حایری قمی
آن فقیه بزرگ، به جز تدریس و تربیت شاگردان، داراى تألیفات بسیارى در فقه و اصول است که عبارتند از:
۱. «مختارات الاصول» یک دوره اصول به سبک جدید است و در دو جلد به چاپ رسیده است.[۱۳]
۲. «حاشیه برکفایه» (دو جلد و مطبوع سال ۱۳۴۴ ق). این حاشیه برآمده از درس اصول میرزاى شیرازى و آخوند خراسانى است.[۱۴]
۳. «رد بر وهابیت» (چاپ شده).[۱۵]
۴. «تقریرات درس اصول آخوند خراسانى» (اصول عملیه).[۱۶]
۵. «اجتهاد و تقلید» این کتاب همراه با «مختارات الاصول» به چاپ رسیده است.[۱۷]
۶. «تعادل و تراجیح» که همراه با«مختارات الاصول» به چاپ رسیده است.[۱۸]
۷. «رساله در بطلان ترتب».[۱۹]
۸. «کتاب الطهاره».[۲۰]
۹. «کتاب الصلاه».[۲۱]
۱۰. «کتاب الزکاه».[۲۲]
۱۱. «کتاب الخمس».[۲۳]
۱۲. «شرح استدلالى تبصره المتعلمین»؛[۲۴] که ظاهراً همان کتاب هاى فقهى بالا باشد.
۱۳. «رساله فى الرضاع» که اتمام آن، در سامرا، در سال ۱۳۲۶ ق. بوده است.[۲۵]
۱۴. «رساله فى العداله».[۲۶]
۱۵. «رساله فى الوقف».[۲۷]
۱۶. «رساله فى العصمه»: این نوشتار، پیرامون عصمت امامان بوده و آن را در ۱۳۴۳ ق، تالیف کرده است.[۲۸]
این قبیل کتاب ها باعث شد تا آن مرحوم، پس از وفات آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایرى از سوى برخى، به عنوان مجتهد اعلم مورد توجه و عنایت قرار گیرد.[۲۹] و چشم هاى حوزه علمیه براى زعامت حوزه و مرجعیت شیعه، به سوى وى متوجه شود؛ اما افسوس که اجل بدو مهلت نداد و چندى پس از درگذشت آیت الله حایرى، او هم بدرود زندگى گفت.[۳۰]
از مرحوم آیت الله حایرى قمى، به جز تألیفات و شاگردان فراوان، آثار دیگرى هم برجاى مانده است؛ از جمله: «مسجد نو» در مقابل قبرستان شیخان کبیر قم. این مسجد که اخیراً به صورت زیبایى تجدید بنا شده است، در یکى از نقاط پر رفت و آمد، نزدیک حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها قرار گرفته و هماره آکنده از نمازگزاران مقیم و مسافر است.
ویژگى هاى شخصى ایشان
معظم له، عالمى عامل بود و مصداق کامل توقیع شریف «و اما مَن کان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواه مطیعاً لأمر مولاه فللعوام ان یقلّدوه» به شمار مى آمد. از حیث مقام علم و دانش، زهد و تقوا در مرتبه اى بلند قرار داشت[۳۱] و از ریاست و مرجعیت دورى مى جست. لذا از حاشیه بر کتاب هاى فتوایى خوددارى کرد و با این که گروهى بسیار به او روى آوردند، اما خود را در معرض تقلید مردم قرار نداد.[۳۲]
او به فرزندش مى فرمود: فرزندم! آیه اى در قرآن است که کمرشکن است و آن، آیه مبارکه «تلک الدار الآخره نجعلها للذین لایریدون علوّاً فى الارض ولافسادا والعاقبه للمتقین» مى باشد که خداوند متعال، آخرت را براى کسانى قرار داده که فکر و خیال ریاست و بزرگى را در سر نداشته باشند.
وفات شیخ محمد علی حایری قمی
آیت الله حاج شیخ محمدعلى حایرى قمى، پس از درگذشت زعیم حوزه علمیه آیت الله حاج شیخ عبدالکریم، بیش از سه سال زنده نماند و در این مدت هم، مبتلا به کسالت قلبى و بیمارى استسقاء بود تا این که در ۶۷ سالگى، در دوشنبه، ۲۲ ربیع الثانى ۱۳۵۸ ق (برابر با۱۳۱۸ ش) دارفانى را بدرود گفت.
به دنبال اعلام خبر وفاتش، تمام شهر و حوزه علمیه تعطیل شد و پیکر او به صورت باشکوهى تشییع شد. جسد مطهر آن فقیه ربانى، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، در جانب بالاى سر آیت الله حایرى، به خاک سپرده شد. مجالس بزرگداشت وى، نخست از سوى آیت الله حجت و سپس از طرف آیت الله صدر و سومین روز، از جانب آیت الله سید محمدتقى خوانسارى برگزار شد و آن گاه طبقات و اصناف دیگر ختم هاى متعدد گرفتند.[۳۳]
همان گونه که زندگى آن مرد بزرگ موجب برکت براى حوزه علمیه بود، وفاتش نیز برکاتى را فراهم آورد؛ زیرا قرار بود در همان ایام وفات ایشان از سوى رژیم طاغوتى رضاخان، از طلاب حوزه علمیه قم، امتحان گرفته شود تا به بهانه امتحان، حوزه علمیه از میان برداشته شود؛ اما با درگذشت آن مرحوم، امتحان دولت در آن سال به تأخیر افتاد و در سال هاى بعد هم، به کلى بساط امتحان برچیده شد.[۳۴]
فرزندان شیخ حایری
از آن فقیه بزرگ، فرزندانى بر جاى ماند که مشهورترین آن ها مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس صفایى حایرى (۱۳۲۲ – یکشنبه ۴ ذى الحجه الحرام ۱۳۹۸ ق)، از علماى قم است. وى در سامرا متولد شد و تحصیلات خویش را نزد پدر بزرگوارش و آیت الله العظمى حایرى فراگرفت و پس از وفات پدرش، به جاى آن مرحوم در مسجد نو، اقامه جماعت نمود و کتاب هاى بسیار به رشته تحریر درآورد و در ضمن به تدریس فقه و اصول مشغول بود؛ از جمله کتاب هایش: ۱. تاریخ مجاهدات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله؛ ۲. تاریخ شخصیت و صفات پیغمبر صلی الله علیه و آله؛ ۳. تاریخ امیرالمومنین علیه السلام؛ ۴. تاریخ حضرت سیدالشهداء علیه السلام، در ۲ جلد.[۳۵]
از کتاب هاى غیرچاپى ایشان هم مى توان از: «حاشیه بر عروه»، «کتاب الطهاره»، «کتاب الصلاه»، «کتاب الخمس» و «اصول الفقه» نام برد. فرزند دیگر ایشان، مرحوم استاد حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ على صفایى حایرى بود که از شاعران و فضلاى مشهور حوزه علمیه قم بشمار مى رفت. وى نیز از شاگردان پدر بزرگوارش بود و کتاب هاى بسیارى نگاشت و طلاب فراوانى را پرورش داد. وى در ۴۸ سالگى، در ۲۹ ربیع الاول ۱۴۲۰ در راه زیارت حضرت امام رضا علیه السلام در اثر تصادف، بدرود حیات گفت.[۳۶](*)
پی نوشت:
- الذریعه، ج ۶، ص ۱۸۷ و آینه دانشوران، ص ۷۸ (و یا متولد سال ۱۲۹۹ ق ر.ک: آثارالحجه، ج ۱، ص ۱۱۶ و رجال قم، ص ۱۵۳).
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- الذریعه، ج ۲۰، ص ۱۶۷.
- آثار الحجه، ج ۱، ص ۱۱۶.
- آثار الحجه، ج ۱، ص ۱۱۶.
- تاریخ قم، ص ۲۸۲.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- آینه دانشوران، ص ۷۹.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- تاریخ قم، ص ۲۸۳.
- الذریعه، ج ۲۰، ص ۱۶۷.
- همان، ج ۶، ص ۱۸۸.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۸.
- همان، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- الذریعه، ج ۲۰، ص ۱۶۷.
- الذریعه، ج ۲۰، ص ۱۶۷.
- مع علماءالنجف، ج ۲، ص ۴۳۷.
- همان، به نقل از نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- همان، به نقل از نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- همان، به نقل از نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- رجال قم، ص ۱۵۳ و تاریخ قم، ص ۲۸۳.
- الذریعه، ج ۱۱، ص ۱۹۲.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- نقباءالبشر، ج ۴، ص ۱۳۶۹.
- الذریعه، ج ۱۵، ص ۲۷۳.
- گنجینه دانشمندان، ج ۱، ص ۳۳۵.
- آثار الحجه، ج ۱، ص ۱۱۶.
- آثار الحجه، ج ۱، ص ۱۱۶.
- میراث اسلامى ایران، ج ۱۰، ص ۱۲۷.
- آثار الحجه، ج ۱، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.
- آثار الحجه، ج ۱، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.
- همان، ج ۲، ص ۵۵؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۸۹؛ آینه دانشوران، ص ۲۵۳ و رجال قم، ص ۱۲۵.
مجله آینه پژوهش، ش ۵۹، ص ۱۰۳ و ۱۰۴.
(*). ر.ک: ستارگان حرم، ج ۱۰، زندگینامه مرحوم على صفایى حایرى.
فهرست منابع
(۱). آثار الحجه یا تاریخ و دائره المعارف حوزه علمیه قم، محمد شریف رازى، قم، کتابفروشى برقعى، ۱۳۳۲ ش، ج ۱، ص ۱۱۵ و ۱۱۶.
(۲). آینه دانشوران، سید علیرضا ریحان یزدى، پاورقى و اضافات: ناصر باقرى بیدهندى، قم، کتابخانه آیت اللّه مرعشى، ۱۳۷۲ ش، ص ۷۸ و ۷۹.
(۳). الاجازه الکبیره، آیت الله سید شهاب الدین مرعشى نجفى، تدوین: محمد سمامى حایرى، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى، ص ۲۰۶.
(۴). تاریخ قم، محمدحسین ناصرالشریعه، پاورقى و اضافات: على دوانى، قم، دارالفکر، ۱۳۴۲ ش، ص ۲۸۲.
(۵). الذریعه الى تصانیف الشیعه، علامه شیخ آقا بزرگ تهرانى، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ ق. (مجلدات مختلف).
(۶). رجال قم، سید محمد مقدسزاده، تهران، چاپخانه مهر ایران، ۱۳۳۵ ش، ص ۱۵۳.
(۷). گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، تهران، کتابفروشى اسلامیه، ۱۳۵۲ ش، ج ۱، ص ۳۳۵.
(۸). مع علماء النجف، سید محمد غروى، بیروت، دارالثقلین، ۱۴۲۰ ق، ج ۲، ص ۴۳۷.
(۹). معجم رجال الفکر والادب فى النجف خلال الف عام. محمدهادى امینى نجفى، ج ۳، ص ۱۰۱۴.
(۱۰). معجم المؤلفین العراقیین، کودکیس عواد، ج ۳، ص ۲۱۷.
(۱۱). معجم المطبوعات النجفیه، محمدهادى امینى نجفى، ص ۱۴۵ و ۲۸۶.
(۱۲). نقباءالبشر فى القرن الرابع عشر، شیخ آقا بزرگ تهرانى، مشهد، نشر مرتضى، ۱۴۰۳ ق، ج ۴، ص ۱۳۶۸.
منابع
ناصرالدین انصارى , ستارگان حرم، جلد ۱۱