- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
درباره اندیشه حضرت امام (ره)، سخن گفتن، کار مشکلى است. مخصوصا در باب اندیشه و روشهاى تربیتى ایشان، زیرا وسعت وجود، ظرافت فکر و اندیشه حضرت امام (ره) در بخش تربیتى افکار ایشان تجلى یافته است. اگر براى افکار امام (ره)، هرمى تصور کنیم، مسائل تربیتى در قاعده و امور دیگر به طرف راس هرم قرار دارند و همه بر این قاعده و پایه متکى هستند و با روح تربیت زندهاند. نظام تربیتى مورد نظر حضرت امام (ره)، متاثر از ویژگیهاى انسان کامل است.
انسان کامل که مطلوب نظر دین مبین اسلام بود و جلوهاى از تمام صفحات حق الهى و جلوهگاه نور مقدس حق تعالى است. به عقیده آن حضرت، اساس عالم، بر تربیت انسان است و تربیت انسان، در راس همه امور است. این مساله خود، بیش از پیش، اهمیت تربیت را مینمایاند و این که تربیت در راس همه امور بوده و اساس عالم، بر تربیت انسان است.
اندیشهها و رهنمودهاى تربیتى حضرت امام (ره) درباره تربیت کودکان، نشأت گرفته از تعالیم اسلامى و توجه به محیط فرهنگى در همین راستا قابل بررسى و تحلیل است. تاکید حضرت امام راحل (ره) بر این اصل است که فطرت انسان خوب است و این مربیان (محیط) هستند که میتوانند بچههاى انسان یا شیطان تربیت کنند.
در اندیشههاى امام، توجه داشتن به خداوند، محور فعالیتهاى تربیتى است و امام با تاکید مکرر بر این امر، لزوم توجه به کودک در سالهاى اولیه رشد (نقش مادر) برنامهریزى تربیتى براى شکل دادن به رفتار کودک، خانواده و نقش مکانهاى آموزشى در پرورش اعتقادات و معیارهاى ارزشى (مدرسه)، را از محورهاى اساسى تربیت دانستهاند. در این مقاله، براى شناخت بیشتر با اندیشههاى تربیتى حضرت امام (ره)، به روشهاى تربیتى آن حضرت اشاره کردهایم.
تربیت از نظر امام، از اهمیت فوقالعاده برخوردار بوده است، لذا پیوسته آن را با توجه به آثار آن گوشزد میکردند و فقدان آن را به خطر بزرگ تعبیر مینمودند. و میفرمودند: «از خطر مغول هم بالاتر است». «انسانى که از طرف خداى تبارک و تعالى آمده، براى همین تربیت بشر و براى انسانسازى آمده، تمام کتب انبیاء خصوصا کتاب مقدس قرآن کریم، کوشش دارند چه با این که انسان را تربیت کنند، براى این که با تربیت انسان، عالم اصلاح میشود.
آنقدر که انسان تربیت شده براى جوامع مفید است، هیچ ملائکه و هیچ موجودى آن قدر مفید نیست، اساس عالم، بر تربیت انسان است، انسان، عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیاء آمدهاند براى این که دین عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان، یک موجود الهى بشود.» «انسان اگر درست بشود، همه چیز عالم درست میشود.»
«علم و دانش اگر در کنار آن تربیت نباشد، مضر است. تربیت کنید. مهم تربیت است، علم تنها، فایده ندارد. علم تنها، مضر است.»
مسامحه و سهلانگارى در تعلیم و تربیت، خیانت به اسلام و جمهورى اسلامى و استقلال فرهنگى یک ملت و کشور است و باید از آن احتراز کرد. تربیت از نظر امام، به قدرى اهمیت دارد که میفرمایند: «در صورتی که امر دائر باشد بین علم و تربیت و این که کدام [را] رها کنیم، باید علم رها شود.»
اهداف تربیتى
– شکوفایى استعدادهاى بالقوه در انسان و تبدیل انسان این جهانى به موجودى الهى
– پرورش بعد مادى و معنوى انسان
– شناخت پیامبران به عنوان نخستین و آخرین پیشگامان تعلیم و تربیت انسان
– آگاهى از مقصد، راه و روش و برنامه تربیتى پیامبران
– مراتب رشد در انسان
– تهذیب و تزکیه نفس انسان و آگاهى از کتاب و حکمت
– پرورش انسانى برخوردار از توازن و هماهنگى درونى
– خارج کردن انسان از ظلمت گناه و تربیت آن
– تربیت افرادى که به طور مداوم و تا لحظه مرگ فراگیرنده باشند
– شناختن انسانهایى که علم و عمل و اخلاقشان نورانى باشد
– شناخت میراث فرهنگى اسلام و درک هویت اسلامى خویشتن
– ایجاد اعتماد و اطمینان به تواناییهاى خویشتن و مقابله با از خود باختگى
– دستیابى به استقلال فرهنگى، سیاسى و اقتصادى
– پرستش خداوند، ترویج اخلاق نیک و گسترش ارزشهاى انسانى
روشهاى تربیت در رفتار امام (ره)
تکریم کودکان
یکى از روشهاى تربیت در اسلام، که در قرآن مورد توجه است و امام (ره) به بهترین شکل آن در منزل رفتار میکردهاند، روش تکریم به کودکان است. در مصاحبههایى که با اعضاى محترم بیت معظم ایشان به عمل آمده، پیوسته این روش امام را یادآور شدهاند. یکى از نکات این است که امام جواب نامههایى را که بچهها به ایشان مینوشتند، با ابراز علاقه خاصى پاسخ دادهاند.
به عنوان مثال امام در جواب نامه دانشآموزان کلاس پنجم دخترانه فاطمیه این طور مینویسد:
«فرزندان عزیزم! نامه محبتآمیز شما را قرائت کردم. کاش شما عزیزان مرا نصحیت میکردید که محتاج آنم. امید است با نشاط و خرمى درسهایتان را خوب بخوانید و در همان حال، به وظایف اسلامى که انسانها را میسازد، عمل کنید و اخلاق خود را نیکو کنید و اطاعت و خدمت پدران و مادرانتان را غنیمت شمارید و آنها را از خود راضى کنید و به معلمهایتان احترام زیاد بگذارید. سعى کنید براى اسلام و جمهورى اسلامى و کشورتان مفید باشید. از خداوند تعالى، سلامت و سعادت و ترقى در علم و عمل براى شما نور چشمان آرزو میکنم. سلام بر همه شماها. ۲۹ شهر صفر ۱۴۰۳ روحالله الموسوى الخمینى».
توجه به ذوق هنرى بچهها: محمد حسن رحیمیان نقل میکنند که یکى از دوستان همراه با خانواده، به دستبوسى حضرت امام نائل شدند. بعد از دستبوسى، به حقیر مراجعه کرد و گفت این پسرم که کلاس پنجم دبستان است، دفتر نقاشیاش را براى تقدیم به امام آورده بود که محافظان مانع آوردن آن به خدمت امام شدند. براى همین خیلى ناراحت شده است.
دفتر نقاشى را گرفتم و در روز بعد ضمن توضیح، خدمت امام (ره) تقدیم کردم. حضرت امام با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه کردند و به ویژه با روِیت پشت آن که عبارت بود از تانکى که چرخهاى آن را مداد تراش و تنه آن را کتاب و لوله شلیک آن را یک مداد و سرنشین آن را یک طفل دانشآموز تشکیل داده بود و… متبسم شدند. سپس دستور دادند براى تشویق این دانشآموز خردسال و همچنین طراحى آن دفتر که به وسیله امور تربیتى یکى از مناطق آموزش و پرورش تهران تهیه شده بود، جایزهاى مناسب پرداخت شود که جایزه همراه با نامهاى از سوى دفتر به ایشان تقدیم شد.
همچنین از قول یکى از خانوادههاى حضرت امام (ره) نقل میشود که من وقتى خدمت امام میرسیدم، سلام میکردم. اما ایشان سعى داشتند زودتر به من سلام کنند. وقتى ایشان سلام میکردند، من جواب سلام ایشان را میدادم خیلى مهربان و دلنشین با ما برخورد میکردند.
یکى از نوههاى ایشان نقل میکند امام در خانواده، علاقه زیادى به کودکان داشتند. هر گاه که من به خدمت ایشان میرسیدم و فرزندم را نمیبردم، ایشان میپرسیدند، چرا حسین را نیاوردی؟ میگفتم حسین خیلى شیطنت و بدى میکند، شما اذیت میشوید. امام (ره) میفرمودند: بچه باید بدى بکند! این کار بچهها، بدى نیست، شما اشتباه میکنید که میگویید بچه بدى میکند، بچهها باید این کارها را بکنند از این که شما بیایید و بچهها را نیاورید، من اذیت میشوم.
به علت این برخورد حضرت امام (ره) و احترامى که به کودکان قائل میشوند، کودکان نسبت به ایشان شدیدا مشتاق و مأنوس بودند، به طورى که علاقه فرزند یادگار حضرت امام (ره) یعنى على آقا به امام، فوقالعاده بوده است. بچههاى خردسال معمولا به پارک، مهمانى و تفریح علاقه دارند، اما این بچه از اوان کودکى تنها دلخوشیاى که داشت، این بود کنار حضرت امام (ره) باشد.
ملاحظه میکنیم شخصیتى که در همه ابعاد، رشد کرده و به کارهاى خیلى عظیم سیاسى و اجتماعى اقدام میکند، در داخل خانه، رسالت تربیتى خود را فراموش نمینماید و این برخورد عاطفى و تکریم اخیر با کودکان به تعبیر یادگار امام (ره)، حجت الاسلام حاج احمد آقا خمینى، یک ذره روى مسائل اساسى و روى تصمیمگیریهاى ایشان اثر نمیگذاشت. یعنى که پرداختن به کارهاى بزرگ، باعث نمیشد ایشان کارهاى کوچک را فراموش کنند و نه این کار عاطفى کوچک باعث میشد در تصمیمگیریهاى کشورى خودشان متاثر و متوقف شوند.
روش مطایبه و تفریح
مطایبه، به معنى شوخى است. حضرت امام (ره) گاهى نوههاى خود را سرگرم کرده و از این راه، با آنها مطایبه میکردند و مطالب لازم را میآموختند. یا مشاعره مکالمه (بیان جملهها و درخواست از طرف مقابل براى آغاز کردن جملهاى که کلمه اول آن، آخرین کلمه جمله رقیب باشد) و… از جمله تفریحات سالمى است که ایشان با نوجوانان و منسوبین به کار میبردند.
روش احسان در مقابل احسان: یکى از روشهایى که در اسلام به آن توجه میشود، احسان کردن در مقابل احسان است. اگر یک بزرگ از خردسال، رفتار انسانى ببیند، با انجام دادن رفتار مشابه نسبت به کودک، باعث تقویت آن رفتار در کودک میشود. این روش از جانب حضرت امام (ره) مورد توجه بوده است.
از فرزند چهارمین شهید محراب حضرت آیتالله اشرفى اصفهانى نقل میکنند که میگوید: حدود ۴۰ سال پیش که ۱۵ یا ۱۴ ساله بودم، روزى براى استحمام به گرمابهاى در قم رفته بودم، در بدو ورود، مشاهده کردم یکى از آقایان که سر خود را صابون زده و روى چشمانش را نیز کف صابون پوشیده است، با دست به دنبال ظرف آب میگردد. بلافاصله ظرفى را که نزدیکم بود برداشته و از خزینه پر آب ساختم و دو بار روى سر ایشان ریختم. آن مرد نورانى نگاه تشکرآمیزى به من انداخت و پرسید آیا شما هم سر خود را شستهاید؟ عرض کردم خیر تازه به حمام آمدهام.
سرانجام به گوشهاى رفته و سر و صورت خود را صابون زدم، قبل از اینکه آب بر سر خود بریزم، ناگاه دو ظرف آب روى سرم ریخته شد. چشم خود را باز کردم دیدم آن مرد بزرگ به تلافى خدمت من، با کمال بزرگوارى محبت کرده است. در خانه موضوع را به مرحوم پدرم گفتم، لکن چون او را نمیشناختم نتوانستم معرفى کنم. یکى از روزهاى عید مذهبى که با پدرم به منزل علما رفتیم، ناگاه چشمم به ایشان افتاد و او را به پدرم نشان دادم. پدرم فرمود: عجب! ایشان حاج آقا روحالله خمینى است!
رفتار در عمل
رفتار مربى، بیش از کلام او در افراد به ویژه در کودکان تاثیر میکند. کودک سعى میکند در رفتارهاى خود، از بزرگسالانى که با او در ارتباط هستند، تقلید نماید.
تقلید تاثیر فوقالعادهاى در تربیت دارد. نکته ظریف اینجاست که هر قدر بین بزرگسالان و کودک رابطه عاطفى قویترى حاکم باشد، این تاثیرپذیرى بیشتر است، لذا حضرت امام (ره) به رابطه مادر و کودک اشاره میکنند و میفرمایند: آن قدر که بچه از مادر چیزى میشنود، از پدر نمیشنود. آنقدر که اخلاق مادر در بچه کوچک نورس تاثیر دارد به او منتقل میشود، از دیگران عملى نیست. مادران مبدا خیرات هستند و اگر خداى نخواسته مادرانى باشند که بچههاى بد تربیت کنند، مبدا شرند.
این تاثیر به این علت است که علاقه بچه به مادر، بیشتر از همه علایقش هست و هیچ علاقهاى بیشتر از علاقه مادرى و فرزندى نیست.
به همین نسبت پدر، معلم و مربى با رفتار خودشان متربى را تحت تاثیر قرار میدهند و هر قدر معلم، موفق باشد در ایجاد الفت و عاطفه سالم بین خود و شاگرد، به همان نسبت در شکل دادن شخصیت شاگرد موفقتر خواهد شد. اگر مادر و پدر در خانه و معلم در کلاس رفتار صحیح اسلامى داشته باشند لکن در سطح جامعه رفتارها با گفتارها نخوانند، هدفهاى تربیتى در دبستانها و دبیرستانها عقیم میمانند.
پرورش با شیوه آسانگیرى و جذب
یکى از فرزندان امام (ره) میگوید: سن تکلیف من، در تابستان بود و قم، بسیار گرم بود. روزها نیز بلند بود. امام مرا به مسافرت بردند که مسافر باشم و نتوانم روزه بگیرم، ولى در طول زمستان، هفتهاى ۳ شب ما را بیدار میکردند براى سحرى خوردن، سحرى ما را میدادند و خود به نماز میایستادند.
یکى از نوههاى امام (ره) هم میگوید: خانه حاج احمدآقا بودیم، امام وارد شد. سوال کردند نماز خواندهاید؟ گفتیم: نه. گفت: بلند شوید بخوانید. گفتیم: تلویزیون فیلم دارد و اگر بخواهیم نماز بخوانیم، باید پشت به تلویزیون کنیم. گفت: عیب ندارد رو به تلویزیون بخوانید. گفتیم: اگر رکوع و سجود کنیم فیلم را نمیبینیم. گفت: بدون آنها بخوانید. فقط حمد و سوره بخوانید… امام مخصوصا این طور کردند که روحیه نماز خواندن در ما زنده بشود.
ایجاد روحیه خودباوری
در سخنان زیادى، امام از خودباختگى در برابر غرب و شرق (روسیه آن روز) همه مردم و از جمله جوانان را برحذر داشته است و دائما تاکید نموده که «میتوانیم یک ملت مستقل باشیم و یک ملت آزاد باشیم، پیوند به غیر نداشته باشیم و خودمان سر پاى خودمان بایستیم و کارهاى خودمان را خودمان انجام بدهیم…» آزاد باشیم، آزاد فکر کنیم، آزاد عمل کنیم.
در روزگارى که ملت ما، به ویژه جوانان از هر نوع ابتکار، اختراع و نوآورى ممنوع بودند و جایى براى تحقق خودباورى و خوداتکایى نداشتند، امام، جوانها را به آزادگى و استقلال روحى و فکرى متوجه کرد. اگر در وزارت آموزش و پرورش واحدى به نام «مرکز پژوهش و نوآورى دانشآموزان» وجود دارد، از برکات انگیزشى است که امام در جوانها ایجاد کرد.
پرورش به شیوه محبت
در سخنى، امام به معلمان یادآور شدهاند: این جوانها و… پیش شما میآیند، اینها فرزندان شما هستند یک تربیت با محبت و همان طورى که فرزند خودتان را میخواهید تربیت بکنید.
امام با فرزندان خویش نیز چنین عمل کردهاند. خانم دکتر طباطبایى عروس حضرت امام (ره) میگوید: گاهى على با امام به حسینیه (جماران) میرفتند. من به آقا عرض میکردم على با شما به حسینیه نیاید… این که امام با آن عظمت در آنجا (حسینیه) بایستد و یک بچه هم در کنار ایشان باشد و همراه امام دست تکان بدهد، بد است. ایشان فرمودند: چرا بد است؟ بچه که دلش میخواهد بیاید کنار من بایستد؛ بدى ندارد. بگذار بیاید و راحت باشد و هر کارى دلش میخواهد بکند؛ بدى ندارد.
پرورش بر مبناى فطرت
امام با توجهى که به فطرت در خلقت انسان دارند، در تربیت نسل جوان هم میخواهند این منبع درونى کاویده شود و پرورش، از درون جوان سرچشمه گیرد. به همین مناسبت فرمودهاند: چنانچه این اطفال را از اول یک نحو تربیت بکنند که در آن انحراف نباشد، تربیتهاى مناسب با ایشان باشد… آنها را به آن راهى که فطرتشان اقتضا دارد هدایت کنند… کشور را کشور نورانى، کشور انسانى، کشور به فطرتالله، تربیت میکنند.
فطرت جوان، حقجویى، حقخواهى، دادگرى، ظلمستیزى، تساوى فرصتها و آزادى و آزادگى و امکان رشد براى همه استعدادها را داراست. در چند سال گذشته، ما شاهد حرکت عظیم نسل جوان با توجه به همین خواستهاى فطرى بودیم. امروز هم از طریق تلویزیون ملاحظه میکنیم در بسیارى از کشورهاى جهان در صف مبارزه با ستم و استبداد و استعمار، جوانان پیشقدم هستند، در نظام آموزشى، با توجه به فطرت، کتابها و مقالات خوب و گوناگونى در چند سال اخیر نوشته شده است.
نقش خانواده در تربیت
امام خمینی (ره) در زمینه نقش خانواده و خصوصا مادر در تعلیم و تربیت فرزندان، بیانات متنوع و مبسوطى دارند که به ذکر برخى از آنها اکتفا میشود.
اولین مدرسهاى که بچه دارد، دامن مادر است. مادر خوب، بچه خوب تربیت میکند؛ چون بچهها، آن علاقهاى که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند، تمام… آرزوهایى را که دارند، خلاصه میشود در مادر و همه چیز را در مادر میبینند.
بچهها از اول که در دامن مادر نباشند، عقده پیدا میکنند و اکثر مفاسد از این عقدههایى است که بچهها پیدا میکنند. تحقیقات به عمل آمده نشان میدهد که چنانچه خانواده در رفع مشکلات رفتارى و آموزشى کودک نقش عاملانه و فعال داشته باشد، در آن صورت، اقدامات درمانى درمانگر تاثیر خواهد گذاشت.
تکرار و تلقین
در دیدگاه امام (ره) یکى از روشهایى که میتوانست مفید باشد «تلقین» بود: انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته شود باید آن مسائلى که مربوط به ساختن خودش است، تلقین کند و به خودش تکرار کند. مطلبى که تاثیر در نفس و انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها، بیشتر در نفس انسانى نقش پیدا میکند.
از روشهاى معمول، در شیوه تربیت امام (ره)، موضوع «تلقین و تکرار» است، همچنانکه خود میفرمود: خط عقل همان اعتقاد جازم برهانى است و این حاصل برهان اگر با مجاهلات و تلقین به قلب نرسد، فایده و اثرش ناچیز است…
قرآن که یک کتاب تربیتى است به خصوص در مسائل اخلاقى، به طور آشکار از این ابزار بهره میگیرد و مسائل مربوط به این موضوع را به تکرار و تلقین به قلب مؤمنان وارد میکند. این مساله گاهى در کلمات امام (ره) به صورت توصیه در به کارگیرى آن در امر خودسازى مطرح میشود. مثل اینکه خطاب به فرزند گرامیشان میفرمایند: … پسرم!
چه خوب است به خود تلقین کنى و باور خود بیاورى یک واقعیت را، که مدح مداحان و ثناى ثناجویان چه بسا انسان را به هلاکت برساند و از تهذیب دورتر و دورتر سازد…
گاهى اوقات خود آن حضرت، با اعمال این روش، به کار تربیت خلق میپردازد: آقایان میدانند، لیکن تذکر باز خوب است…
منبع: روزنامه جام جم؛ صابر محمدى