- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
خط، هنر تثبیت ذهنیات است با علائم معهود چشم. احتیاج به حفظ خاطره ها نخستین محرک پیدایى خط در بین اقوام عالم بود، جد انسان اولیه براى حفظ امورى که میخواست سالهاى مدید باقى بماند، ابتدا به رسم صور آنها پرداخت و از این تصویرپردازى روش تصویرنگارى را به وجود آورد۱. این مقاله ابتدا به اقسام خط پرداخته و سپس قرآنهای که توسط برخی از امامان (علیهمالسلام) کتابت شده معرفی می گردد.
چنانکه از تعریف علامه برمیآید اولین خط انسان، خط تصویرنگارى بوده که بوسیله آن اشکال ظاهرى اشیاء را میکشیده و بدین سان منظور و مقصود خود را به دیگران انتقال میداده است. رفته رفته و براساس تلاشهاى فراوان، انسان توانست موفق به بوجود آوردن خط تصویرى با نام هیروگلیف شود که این خط در مصر بوجود آمد و پس از آن خطوط دیگرى نیز در ممالک دنیا بوجود آمد که میتوان به خط یونانى، خط عبرى، خط حبشى، خط آرامى و… اشاره کرد.
اما در مورد خط عبرى اعتقاد بر این است که این خط داراى ۲ قسم میباشد کوفى و نسخ. خط کوفى را مأخوذ از خط سریانى میدانند که در مورد آن بیشتر توضیح خواهیم داد و خط نسخ را مآخوذ از خط نبطى میدانند. در کتابت قرآن و روزهاى آغازین ظهور اسلام از خط حجازى که در واقع شکلى از خط نسخ مایل بود استفاده میشد که بعدها خط کوفى جانشین خط نسخ شد. خط کوفى در آغاز فاقد اعراب و نقطه بود و بدین سبب اختلاف در نحوه قرائت بوجود میآمد. در سده نخستین ابوالاسود دوئلى از شاگردان امام على (ع) به دستور آن حضرت، نقطه گذارى در مصاحف قرآن را آغاز کرد.
در ارتباط با اینکه کاتب وحى در شهر مکه چه کسى بود اغلب محققان بر این نظرند که عبدالله بن سعد بن اسرح، اول کسى بود که در شهر مکه به کتابت قرآن پرداخت و اول کسى که در مدینه به کتابت قرآن پرداخت از ابى بن کعب نام میبرند. اما براساس روایات کهن، کسى که بیش از دیگران به کتابت قرآن پرداخت و اولین خوشنویس قرآن محسوب میشود،امام على (ع) بوده است.
خط کوفى
خط کوفى از برکت کتابت قرآن کریم به کمال رسید و در به کمال رسیدن این خط نباید از نقش امام على (ع) غافل بود و چنان در آن زمان مورد توجه و اقبال عمومى قرار گرفت که سراسر جهان اسلام را تحت سلطه خود درآورد.
خط کوفى به خط کوفى مشرقى و کوفى مغربى تقسیم میشود که هر کدام از اینها نیز به شعبه هاى خاصى تقسیم میشوند و با این مجال به اشارهاى اجمالى بسنده میکنیم.
خط کوفى ساده : خط کوفى ساده که از هر گونه اعراب و نقطه خالى هست و این نوع خط در قرن اول هجرى رایج بوده که براى نمونه به قرآنهاى کتابت شده توسط امام على (ع) میتوان اشاره نمود.
خط کوفى مدور : این نوع خط که داراى دایره و انحنا میباشد در مکاتبات و داد و ستدها استفاده میشده است و در قرآن المحلى چنین اشاره شده است: «این کوفى منسوب به ابن مقله است. در نسخ قدیمى از خط کوفى با حروف ملایم توأم با انحناء و استداره یاد شده به نام «مغوّر» که در مکاتبات خصوصى و مراسلات تجارى کاربرد داشته است و به آن مستدیر نیز گفته اند.»
خط کوفى تزئینی: خط کوفى داراى شکل خاصى است که میتوان هر تزئینى را روى آن انجام داد و به صورتهاى مختلف مانند تابدار و بهم پیچیده مانند الف و لامها و… نوشت.
کوفى پیرآموز: پیدایش این نوع خط را به ایرانیان نسبت میدهند و این خط نوعى از خط کوفى است که کلمات به صورت پیوسته و گاهاً جدا از هم که بوسیله خطوط نازکى بهم متصل میباشند نوشته میشوند و آموختن آن از سادگى خاصى برخوردار بوده است.
کوفى معقلی: کلمه «معقل» به معناى دیوار بلند میباشد و این نوع خط بیشتر در بناها به کار میرفته است از این نوع خط در بناهاى اسلامى زیاد استفاده شده و به خط بنایى نیز معروف میباشد.
همان گونه که اشارت رفت خط کوفى که در خدمت کتابت کلام نور قرار گرفت دوران رشد و شکوفایى خود را شروع کرده و به نقطه اوج خود رسید و در اواخر قرن چهارم رو به افول نهاد و قرآنهاى بسیارى که بوسیله این خط نگارش یافتهاند همچون چراغى فروزان میباشند.
اقلام سته
بعد از استخراج اقلام سته از خط کوفى توسط محمد على بیضاوى معروف به ابن مقله جهان خوشنویسى رنگ و جلوهاى دیگر گون یافت و میتوان این توقیع را از برکت کلام الله دانست.
اقلام سته یا خطوط ششگانه عبارت بودند از محقق، ریحان، ثلث، توفیق، رقاع، نسخ که در ذیل به هر کدام اشارتى میشود:
خط محقق
داراى یک دانگ و نیم دور است که در اطلس خط استاد فضائلى آورده است: «تا آغاز دولت عباسى مردم به همان شیوه قدیم یعنى کوفى و قلم جلیل و متفرعات آن خطوط که موزون میگفتند، مینوشتند. همین که خاندان هاشمى ظاهر گردید، نوشتن قرآن به آن خطوط اختصاص یافت و خطى پیدا شد که به آن عراقى میگفتند و این خط محقق بود که به آن رواقى نیز گفته میشد.» ۲
خط ریحان
اعتقاد بر این است که ریحان از محقق وضع شده است که این خط اندک تفاوتى با خط ریحان دارد. اصول در هر دو خط یکسان میباشد فقط به جز حرف «ى».
خط ثلث
خط ثلث ریحانى نیز از خط ریحان گرفته شد که با دو دانگ دور، چهار دانگ سطح از خط ریحان ایجاد شده است. خط ثلث را از لحاظ استحکام و زیبایى «ام الخطوط» نامیدهاند. در کتاب اطلس خط درباره خط ثلث آمده است: «ثلث به ام الخطوط تعبیر میشود و خطاط وقتى معتبر است که خط ثلث را محکم و قرص بنویسد و آن مشکلترین و سختترین خطوط است. مسلم است کسى که در نوشتن این خط مهارت پیدا کند، خط توقیع و رقاع و غیره برایش آسان میشود و آن خطوطى از تیره ثلث اند» ۳
خط توقیع
خط توقیع از خط ثلث مشتق شده که براى نوشتن توقیعات و سجلات کاربرد دارد. در اطلس خط درباره خط توقیع آمده است: «قسط قلم در توقیع به دور مایلتر است بر خلاف ثلث که به تحریف مایلتر بود زیرا که در خط توقیع پرى و فربهى بهر حروف یکسان و یکنواخت است، بر خلاف ثلث که داراى تشعیرات و محتاج تحریف میباشد و حروف توقیع گردتر و گودتر از ثلث نوشته میشود.» ۴
خط رقاع
از خط رقاع براى نوشتن رقعه ها و فرامین استفاده میشد و گاهى مواقع نیز براى نوشتن عناوین کتابها بکار میرفته است. از قلم رقاع در دورانهاى پیشین در ممالک اسلامى استفاده میشد که گاهى در پایان قرآن تاریخ و نام امراء و بزرگان بوسیله آن نوشته مى شده است.
خط نسخ
خط نسخ با حروف منحنى و قوسیوار نوشته میشد که معروفیت و شهرت زیادى پیدا کرد و با اقبال عمومى روبرو گردید و بدین دلیل خط نسخ نام گرفت که ناسخ خطوطى بود که براى کتابت قرآن بکار گرفته میشده. در مورد این خط در کتاب اطلس خط آمده است: «این خط نزدیک به ثلث و محقق و ریحان و حروف آن از آنها گرفته شده و خطى تقریباً یکدست و یکنواخت گردیده است. اشکال و صور مبسوط و مستدیر آن به اعتدال و تساوى در حدود نیمى سطح و نیمى دور به چشم میخورد و حرکات قلم نیز در آن به همین نسبت معتدل و گردش قلم به اصطلاح گرم و نرم انجام میشود، کلمات و حروف از دیدگاه اندام خط به درشت اندامى محقق و ثلث نیست و از این جهت هم از اعتدال برخوردار و جلوه آن نیز در قلم معتدل بیشتر ظاهر میگردد. در این خط اکثراً در کتابت ریز و کمى در درشت متوسط به کار میرود و به حقیقت صفات محقق و بدیع و منسوب و فضاح و معتدل درباره آن صدق میکند و از همین جهات بود که از بدو خودنمایى روز به روز رونق افزون یافت و امروز در تمام ممالک اسلامى حائز اهمیت و اعتبارات و قرآن مجید را با این خط مینویسند». ۵
ابن بواب
ابوالحسن على بن هلال معروف به ابن بواب از بزرگترین هنرمندان خوشنویس جهان اسلام میباشد. وى براى گسترش خط نسخ و رشد و شکوفایى و اعتلاى این خط تلاشهاى فراوان نمود و براى آن اصولى را بنیان نهاد که بعدها ناسخ تمامى خطوط قبل از خود شد.
ابن بواب توانست قواعد تازهاى در خوشنویسى بوجود آورد و میزان سنجش اندازه حروف را بوسیله نقطه معین کرد.
در دایره المعارف بزرگ اسلامى در مورد ایشان چنین نوشته اند: «ابن بواب، ابوالحسن على بن هلال (۴۱۳ ق / ۱۰۲۲ م) خوشنویس و مذهب معروف، منابع متأخر لقب علاء الدین را هم به نام او افزوده اند. زاد روز و زادگاهش را نمیدانیم ولى معلوم است پدرش هلال، دربان آل بویه بوده و به همین سبب على بن هلال به ابن بواب، یا ابن سترى معروف بود. ابن بواب خوشنویسى را از محمدبن اسد و محمدبن سمسانى آموخت و آنان این هنر را از ابن مقله فراگرفته بودند. ابن بواب پیش از آنکه خوشنویس شمرده شود به هنر نقاشى و نگارگرى خانه ها اشتغال داشت و سرانجام به کتابت روى آورد. در خوشنویسى به چنان پایهاى رسید که یگانه روزگار خویش گردید، به گونهاى که نوشته اند: از متقدمین و متأخرین کسى را نمیتوان یافت که چون او یا نزدیک به خط او بنویسد». ۶
در تاریخ آوردهاند که ابن بواب روزى گفت که در شیراز عهده دار کتابخانه بهاء الدوله بودم، روزى میان کتابها نسخهاى دیدم که جلدى سیاه داشت. آن را باز کردم قرآنى بود به خط ابن مقله اما جزء سیام آن کامل نبود این قرآن را به بهاء الدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد که جزء سى ام را به همان شیوه ابن مقله بنویسم و اگر وى نتوانست تشخیص دهد جایزهاى به من اعطا نماید. میگوید به کتابخانه رفتم و کاغذى کهنه را انتخاب کردم و مشغول کتابت گردیدم. بعداز چندى که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود بهاء الدوله سراغ قرآن را گرفت به او نشان دادم و او نتوانست فرقى بین خط من و خط ابن مقله قائل شود و جایزهاى که از او خواستم تعدادى برگههاى کاغذ کهنه بود که در کتابخانه وجود داشت.
اساتید وى را محمد بن اسد و محمد بن سمسانى ذکر کردهاند. آنچنان که از نوشتهها بر میآید ایشان را استادى پرکار میدانند که توانسته است در طول مدت عمر خود ۶۴ نسخه قرآن را کتابت نماید. از جمله آثار باقیمانده از وى میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- ترکیه موزه طوپ قاپو، شعر سالمه بن جندل با امضاء و تاریخ رمضان سال ۴۱۳ هـ.ق. که ظاهراً جعلى است و در آن جا دو صفحه به قلم طومار به خط وى موجود است.
۲- ترکیه گنجینه اوقاف موزه آثار ترکیه اثرى به تاریخ ۴۰۸ قمرى.
۳- ترکیه گنجینه ایاصوفیه، جنگى در «آداب و حکم» با قلم ثلث.
۴- قرآن مجید که در کتابخانه مبارکه مرحوم آیت الله العظمى نجفى مرعشى نگهدارى میشود.
۵- قرآن مجید به صورت کامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وى که خوب و سالم باقى مانده است. و در سال ۳۹۱ هـ.ق. نوشته شده، این قرآن در مجموعه موزه چستر بیتى دوبلین نگهدارى میشود.
شاگردان ابن بواب: مکتب ابن بواب در امر آموزش خوشنویسى برقرار بود که بدین وسیله توانست شاگردان زیادى را تعلیم داده و تربیت نماید که تا اواخر قرن ششم زیستند مانند محمدبن موسى شافعى معروف به ابن بصیص، محمدبن عبدالملک، زینب شهده، مهیار دیلمى، ابویوسف محمدبن اسماعیل گلپایگانى، ابوالفضل خازن دینورى، عبدالکریم کاتب و…
یاقوت مستعصمى
جمال الدین ابوالمجد عبدالله یاقوت مستعصمى ملقب به «قبله الکّتاب» در زمان خلیفه المستعصم بالله (۶۴۰ – ۶۵۶ هـ. ق) آخرین خلیفه عباسى زندگى میکرد وى از هنرمندان بزرگ جهان اسلام بود و بیشترین تلاش و همت خود را به کتابت قرآن معطوف ساخته بود که در طول عمر خود قرآنهاى متعددى را به رشته تحریر درآورد و بعضى از مورخان میگویند که ایشان ۳۶۴ قرآن را کتابت نمودهاند.
یاقوت در خوشنویسى معروف به تند نویسى بوده است. از قرآن هایى که به خط ایشان در ترکیه وجود دارد قرآنى خشتى کوچک به خط ثلث که رقم یاقوت مستعصمى در آن وجود دارد و در بقعه مولوى در شهر قونیه نگهدارى میشود.
قرآن دیگر قرآن نفیس و بزرگى در قطع وزیرى با جلد ضربى و با تشعیر سازى در حواشى که با خط ثلث کتابت شده و با رقم کتیبه المذنب یاقوت المستعصمى میباشد.
پس از یاقوت شاگردانش همت گمارده و راه استاد خود را ادامه دادند که در قرن هشتم خوشنویسى را به نقطه اوج خود رساندند که شش تن از شاگردان بنام ایشان به اساتید سته معروف شدند که ایشان عبارتند از: ارغون بن عبدالله کاملى، نصرالله طبیب، یوسف مشهدى، مبارکشاه بن قطب تبریزى، سید حیدر و این اساتید به نوبه خود شاگردانى را تربیت کردند که بعدها ایشان طلایه دار خوشنویسى و کتابت قرآن بودند.
پیدایش خط نستعلیق
شاید به نوعى بتوان گفت خطوط قبل از نستعلیق بیشتر براى کتابت قرآن پدید آمدند ولى نستعلیق براى چه پدید آمد. عدهاى براین باورند که نستعلیق از ترکیب خطوط نسخ و تعلیق پدید آمده است و این خط توسط میرعلى تبریزى استاد بنام دوره تیموریان خط نستعلیق را بنیان نهاده است. همان طور که گذشت خط نستعلیق در مورد کتابت قرآن مورد استقبال نگردید و به صورت اندک چند قرآن بوسیله این خط کتابت شد که از قدیمیترین آنها میتوان به قرآن با خط نستعلیق شاه محمود نیشابورى اشاره نمود که هم اکنون در موزه طوپ قاپو نگهدارى میشود.
در دوره قاجاریه در ایران خط نستعلیق رو به رشد و شکوفایى نهاد و هنرمندان برجستهاى چون وصال، ملک الکتّاب، میرزا علامرضا، حجاب شیرازى، محمدرضا کلهر، میرعماد سیفى و دیگران در رشد و تعالى این خط کوشیدند که هر کدام با خلق قطعات و آیهنگاریهاى زیبا بر اعتلاى این خط افزودند که این قطعات زینت بخش موزهها و اماکن دیدنى میباشد.
شکسته نستعلیق
شاید به نوعى بتوان گفت که شکسته نستعلیق محصول سختى نوشتن تعلیق بود چون در قرن یازدهم ترجمه قرآنها به شیوه تعلیق نوشته میشد بدلیل سختى تعلیق (خواندن) خط شکسته توسط درویش عبدالمجید طالقانى بنیان نهاده شد و به همت این استاد توانا به اوج زیبایى خود رسید و بعد از ایشان استاد گلستانه در به کمال رساندن این خط کوششهاى فراوانى نمود و هم اکنون قطعات زیبایى از این خط که آیات قرآنى را کتابت کردهاند چشم هر بینندهاى را مینوازد و شاید یکى از زیباترین این قطعات سوره حمد استاد میرزا غلامرضا اصفهانى (وفات ۳۰۴ هـ.ق) باشد.
قرآن هاى منسوب به ائمه (ع)
۱. قرآن منسوب به امام على (ع)
این قرآن حاوى اوائل سوره بقره تا پایان سوره کهف است و ابعاد هر ورق آن ۳۷*۳۷ سانتى متر میباشد و در هر صفحه ۲۰ سطر نوشته شده است و در محلى به نام جامع الکبیر صنعا نگهدارى میشود. در سال ۱۳۱۸ هـ.ق. هشت نفر از علماى یمن و خبرگان، صحت انتساب این قرآن به امام على (ع) و زید بن ثابت و سلمان فارسى را تأیید کرده اند، این قرآن روى پوست و به خط کوفى قدیم بدون نقطه نوشته شده است. اما نشانه هاى اعجام به روش ابوالاسود در آن دیده میشود.
۲. قرآن منسوب به امام حسن (ع)
مصحفى که کتابت آن منسوب به امام حسن (ع) میباشد و در صفحه اول آن «کتبه حسن ابن على ابن ابى طالب فى سنه احدى اربعین» نوشته شده است، این قرآن بر روى پوست نوشته شده و از آیه مبارکه «بما غفرلى ربى و جعلنى من المکرمین» ۷ شروع و به آیه «انهم لفى شک منه مریب» ۸ ختم میشود.
۳. قرآن منسوب به امام حسین (ع)
در صفحه اول آن آمده است: «کتبه حسین بن على» این مصحف با آیه «و اما الجدار فکان…» ۹ شروع و به آیه «قل کل متربص فتوبصوا فستعلمون… » ۱۰ به پایان میرسد.
۴. قرآن منسوب به امام زین العابدین (ع)
این قرآن که صفحات آن کامل نیست در آخر آن چنین آمده است «کتبه المنتظر بوعده على بن الحسین بن على بن ابیطالب» که داراى حرکات و نقطه گذارى میباشد.
۵. قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع)
این قرآن در گنجینه موزه هنرهاى اسلامى قاهره نگهدارى میشود و روى پوست نوشته شده و داراى نقطه و اعراب گذارى میباشد.
پی نوشت:
۱- لغتنامه دهخدا، على اکبر دهخدا، جلد ۶، ص ۸۶۵۰.
۲- اطلس خط، حبیب الله فضائلى، ص ۱۹۵.
۳- اطلس خط، ص ۲۶۳.
۴- همان منبع ص ۲۶۶.
۵- اطلس خط، ص ۳۹۱.
۶- دایره المعارف بزرگ اسلامى ص ۱۴۲. جلد سوم.
۷- آیه ۲۷ سوره یس.
۸- آیه ۴۵ سوره فصلت.
۹- آیه ۸۲ سوره کهف.
۱۰- آیه ۱۳۵ سوره طه.
منبع :نشریه گلستان قرآن،شماره ۱۳۸
امیر حسن ملکى