- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
بقیع، جنه البقیع یا بقیع الغَرقَد (نام بقیع پیش از ظهور پیامبر اسلام)، مهمترین قبرستان مسلمانان در مدینه بوده و بنابر روایات اسلامی، مورد توجه ویژه حضرت محمد(ص) بوده است.بقیع، محل دفن چهار تن از امامان معصوم و بسیاری از صحابه و تابعین است.تا پیش از تخریبها در سال ۱۲۲۰ق و سرانجام ۱۳۴۴ق به دست وهابیان، بقعههایی بر قبور ائمه بقیع و دیگران وجود داشته است. بنابر گزارشها، بارگاه امامان شیعه، بیتالاحزان و چند بقعه دیگر، در سال ۱۲۹۷ق در قبرستان بقیع پابرجا بوده است. این بناها پس از تخریب اول، و در پی بازپسگیری مدینه از وهابیان، بنابر دستور محمود دوم، سلطان امپراتوری عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق ساخته شده بود.
این خانه ها و حجره ها در قسمت شرقى و شمالی و در سمت جنوبى مسجد قرار داشتند،(۴۹)که هر یک از آنها به یکی از همسران رسول خدا اختصاص داشت،همانگونه که حجره فاطمه به آن حضرت اختصاص داده شده بود. از نظر موقعیت، بیت فاطمه در شرق مسجد و در قسمت شمالی حجره اى که پیکر پاک رسول خدا (ص)در آن به خاک سپرده شده و به عایشه اختصاص داشت، قرار گرفته بود،همان گونه که حجره حفصه در قسمت جنوبى این خانه قرار داشت، با این تفاوت که حجره عایشه و حفصه را راهروی از هم جدا مى ساخت ولى در میان حجره فاطمه و عایشه فاصله اى به جز دیوار وجود نداشت و حتى بنا به نقل بعضى از مورّخان اهل سنت، در میان این دو خانه، روزنه کوچکى تعبیه شده بود که پیامبر اکرم در اوقاتى که در خانه عایشه بسر می برد، از همین روزنه با اهل بیت صحبت و از فاطمه و حسنین تفقد و دلجویى مى فرمود که پس از مدتى به عللى و طبق درخواست حضرت زهرا (س) مسدود گردید . (۵۰)
این خانه و حجره که در لسان روایات و در متون تاریخى به «بیت فاطمه» و گاهى به «بیت علی» (ع) تعبیر مى شود، مانند سایر خانه هاى متعلق به رسول خدا و بعضى از صحابه و اقوام آن حضرت داراى دو درب بود،یکى به داخل مسجد باز مى شد و دیگری به سمت شرق و به طرف بقیع که در این سمت، داراى حیاط کوچکی هم مانند سایر بیوت بود و رسول خدا (ص)دستور داد همه کسانى که داراى چنین خانه در اطراف مسجد هستند، درب خانه خود را که به داخل مسجد باز مى شود ببندند مگر خانه على (ع) ...و سد الأبواب الاّ بابه.
گرچه در این بیت و حجره و مرقد رسول خدا (ص)همانند مسجد آن حضرت در طول تاریخ، تحوّلات و دگرگونى هایى در اثر توسعه و عِلل دیگر به وجود آمده است ولى بطورى که اشاره گردید، هدف ما در اینجا فقط تذکر و یادآورى تغییر و تحوّلى است که در بیت فاطمه (ع)به وجود آمده است .
ولید بن عبدالملک خلیفه اموى (۵۱) که در سال ۸۸ به قصد سفر حج وارد مدینه شده بود، به هنگام سخنرانیش در مسجد رسول خدا، پرده حجره فاطمه کنار رفت و او متوجه گردید که حسن بن حسن بن على (ع) (۵۲)
در میان این خانه نشسته در یک دستش آیینه و با دست دیگر محاسنش را شانه مى زند ولید بلافاصله دستور داد که این خانه تخریب و به مسجد ضمیمه شود. حسن بن حسن و همسرش فاطمه بنت الحسین (ع)با این دستور مخالفت و از ترک نمودن این حجره امتناع ورزیدند. ولید پیام داد که اگر این بیت را تخلیه نکنید بر سر شما ویران خواهم نمود، آنان باز هم مقاومت نمودند ولید دستور داد خانه را بر سر آنها و اطفالشان ویران کنند، چون مأمورین وارد خانه شدند و در اجرای فرمان ولید فرش از زیر پاى حسن و فاطمه کشیدند آنان به اجبار این حجره را ترک و به خانه دیگرى که متعلق به امیر مؤمنان علی(ع)بود، منتقل گردیدند . (۵۳)
بعضی از مورّخین مى گویند: اصل این حادثه و کنار رفتن پرده این حجره، در حال سخنرانى براى شخص ولید اتفاق نیفتاده، بلکه براى یکى از مأمورین وى که در فاصله های مختلف جهت بررسى اوضاع مدینه به این شهر وارد مى شد اتفاق افتاده و او این موضوع را بعنوان امرى برخلاف شؤون خلافت تلقّی و در نزد ولید سعایت نموده، ولید هم چنین دستورى را صادر کردهاست .
در ماه ربیع الأول سال ۸۸ ولید به عمر بن عبدالعزیز والى خود در مدینه کتباً دستور داد همه خانه هاى اطراف مسجد را که متعلّق به همسران و اقوام و صحابه رسول خدا بود تخریب و به مسجد ضمیمه نماید، او در نامه خود تأکید کرده بود که هر یک از مالکان این بیوت با فروش خانه اش موافقت کند خریدارى و هرکس مخالفت نماید، قیمت خانه پرداخت و بدون رضایت وى ویران شود .
عمر بن عبدالعزیز سران و علماى مدینه را از مضمون نامه ولید آگاه ساخت، همه آنان با این تصمیم مخالفت نموده و چنین گفتند: اگر واقعاً هدف ولید توسعه مسجد است مى توان آن را از جوانب دیگر به اجرا گذاشت. اما این حجره ها که متعلق به رسول خدا و یادگار آن حضرت و با این بساطت و سادگى و دیوارهاى خشتى با سقف هاى کوتاه و با پوشش شاخه هاى خرما که بیانگر کیفیت زندگى پیامبر اسلام است موجب جلب توجه زائرین تا قیامت و سبب بهره گیرى معنوى و سوق دادن مسلمانان به زهد و کناره گیری از تجمل گرایى مى باشد و مسلمانان در طول قرن ها با مشاهده این مناظر، پى خواهند برد که علاقه به ساختمان هاى چند طبقه و گرایش به رفاه و زندگى پر زرق و برق از روش انبیا بدور است و طبعاً به آن حضرت تأسى و از روش وى تبعیت خواهند نمود .
عمر بن عبدالعزیز پیشنهاد سران مدینه را به ولید منعکس نمود. وى مجدداً دستور داد که باید این خانه ها ویران و مسجد از تمام جوانب توسعه پیدا کند !
طبق نوشته مورّخین، به هنگام تخریب این خانه ها، مردم مدینه آنچنان ناله و شیون سر دادند و آنچنان گریه و زارى نمودند که ایام رحلت رسول خدا را تداعى مى نمود وپس از درگذشت غم انگیز رسول خدا، در هیچ حادثه اى در مدینه چنین تأثر، حزن و اندوهی مشاهده نشده بود .
به هنگام تخریب این حجره ها خبیب بن عبداللّه به عمر بن عبدالعزیز گفت: به خدایت سوگند کارى نکیند که آیه «انّ الذین ینادونک من وراء الحجرات» را از بین ببرید. فرزند عبدالعزیز دستور داد در روزى سرد بر بدن خبیب آب سرد بریزند و یک صد تازیانه بزنند که وى در اثر این فشار به شهادت رسید. عمر بن عبدالعزیز بعدها از این اقدام خود اظهار ندامت مى نمود و مى گفت ای کاش خبیب را نمى کشتم .
بهرحال ولید با تخریب این بیوت مسجد را توسعه داد و از پادشاه روم جهت بنّایى و زیباسازى آن استمداد نمود و چهل نفر معمار و کارگر مسیحى وارد مسجد و مشغول به کار شدند و در سال ۹۱ توسعه و زیباسازى مسجد به پایان رسید . (۵۴)
گرچه مورّخان بر خلاف دستور ثانوى و تخریب بیوت همسران پیامبر که در سال ۸۸ بوده، براى تخریب خانه فاطمه تاریخ دقیقی ذکر ننموده اند ولى همانگونه که در گفتار بعضى از آنان اشاره شده، وقوع متعاقب این دو حادثه، نشانگر این واقعیت است که تخریب حجره فاطمه و ضمیمه کردن آن به مسجد، در حالى که همه خانه های موجود به حال خود باقى بوده، موجب جلب توجه هر بیننده واز نظر اجتماعی شدیداً سؤال برانگیز بوده است. ولید هم در اثر فشار افکار عمومی مجبور شده است با اتخاذ چنین تصمیمى و به عنوان «توسعه مسجد» دستور تخریب همه این بیوت را صادر نماید تا در ضمن مشروعیت بخشیدن به عمل خود مسأله تخریب بیت فاطمه هم در بوته فراموشی قرار گیرد .
طبق دستور ولید، عمر بن عبدالعزیز این خانه ها را ویران و مانند حجره فاطمه به مسجد ضمیمه نمود و حتى دیوارهاى موجود در اطراف حجره و مرقد مطهر رسول خدا را نیز برداشت و براى مشخص شدن مرقد مطهر به جاى دیوار قبلی، محدوده آن را با سنگ هاى سیاه رنگی، شبیه به سنگ هاى دیوار کعبه ولى صاف و تراشیده شده، دیوارکشى نمود . (۵۵)
و باز براى این که قبر رسول خدا حالت کعبه را پیدا نکند، قسمت شمالى آن را که محدوده بیت عایشه و حضرت زهرا مى باشد ـ با اینکه جزء مسجد شده بود ـ با دیوار کوتاهی، به شکل مثلثی درآورد که محدوده این دیواره را مقصوره مى نامند،همان طوری که به خود دیواره نیز مقصوره مى گویند .
نصب شبکه در اطراف مرقد شریف و حجره فاطمه (ع)
وضع مرقد شریف و بیت فاطمه، قطع نظر از تغییرات جزئی، تقریباً به مدت شش قرن به همان شکلى بود که توضیح داده شد و زائران قبر رسول خدا (ص)مى توانستند قبر شریف آن حضرت را در فاصله یک متر و نیم زیارت کنند و در اطراف مرقد شریف و در محل بیت فاطمه (ع)و سایر بیوت نماز بخوانند و گفتار ائمه هدى ـ علیه السلام ـ و محدثان و مورّخان در مقاطع مختلف، بیانگر این حالت و ناظر به این تحول و دگرگونى و تخریب بیت فاطمه و ضمیمه شدن آن به مسجد است که به دستور ولید انجام گرفته است. ولى در سال ۶۶۸ به دستور پادشاه مصر، ملک ظاهر ببرس بندقدارى ۵۶ در میان ستون هایی که در چهار طرف مرقد مطهر قرار داشت، شبکه چوبینى به ارتفاع تقریباً دو متر نصب و این قسمت مجدداً از مسجد جدا گردید که علاوه از مرقد مطهر بیت عایشه و بیت فاطمه (ع) نیز در داخل این شبکه قرار گرفته اند. این شبکه داراى سه درب بود،یک درب در سمت قبله و درب دوم در طرف شرق و درب سوم در سمت غرب و داخل مسجد قرار داشت .
مورّخین مى گویند در اندازه گیرى محل نصب این شبکه، ملک ظاهر که در سال ۶۶۷ در موسم حج به مدینه وارد شده بود، مباشرت مستقیم داشته و در سال ۶۶۸ آماده و نصب گردید .
پس از نصب این شبکه، فاصله زائران با قبر رسول خدا بیشتر و مسلمانان از نماز خواندن در قسمتى از فضا که به مسجد ضمیمه شده بود، ممنوع شدند و این موضوع به عنوان انتقاد از اقدام ملک ظاهر و بصورت عملى غیر مشروع و مانع از اقامه نماز توسّط مسلمانان، در بخشى از مسجد، مطرح گردید و پاسخ طرفداران وى این بود که: ملک ظاهر با نصب این شبکه، قداست حجره شریفه را بیش از پیش حفظ و احترام محوطه روضه مطهر را که در شرع انور وارد شده است، با ممنوع کردن عبور و مرور در آن، براى همیشه ابقاء نمود ! (۵۷)
گرچه از قرن هفتم تا امروز در این شبکه، از لحاظ ارتفاع و تبدیل آن به شبکه فلزى و دگرگونى هاى مختلف دیگر، تغییراتی به وجود آمده است، اما محدوده اى که براى این شبکه در زمان ملک ظاهر ترسیم شده بود، هنوز هم به حال خود باقى است و تغییری در آن رخ نداده است و محل بیت فاطمه ( سلام اللّه علیه )که در سمت شمالى مرقد رسول خدا، در داخل شبکه قرار گرفته بود، فعلاً نیز در داخل شبکه و در همان محدوده قرار دارد .
محراب و ضریح در بیت فاطمه ( علیه السلام )
ابن نجار ( متوفى ۶۴۳ هـ . ق.) پس از اینکه از محمد بن ابراهیم،یکی از احفاد و نوادگان امام صادق (ع)نقل مى کند که قبر فاطمه (ع)در بیت خودش قرار دارد، مى گوید :
قـلت و بیتها الیوم حوله مقصوره و فیه محراب و هو خلف حجره النّبی (ص) ۵۸٫
در زمان فعلی، خانه فاطمه در داخل مقصوره و محدوده واقع شده و دارای محرابى است که در پشت حجره پیـامـبـر (ص)قرار گرفته است.
ظاهراً منظور ابن نجار از «مقصوره» ـ که قبل از تاریخ نصب شبکه در اطراف بیت فاطمه ( سلام اللّه علیه ) بوده است ـ همان دیوارى است که در زمان عمر بن عبدالعزیز در قسمت شمالى مرقد شریف نبوى (ص)ایجاد شده بود که با نصب شبکه، این دیواره نیز برداشته شده است .
متن گفتار ابن نجار را سمهودى نقل کرده و اضافه مى کند: «محرابى که ابن نجار از آن یاد نموده که در پشت حجره عایشه قرار دارد، در قسمت مقدم این محراب، محلى هست که مردم، آنجا را به عنوان قبر فاطمه (ع) می شناسند و بر این نقطه احترام زیادى قائلند و از قدم گذاشتن بر این محوطه امتناع مى ورزند . (۵۹)
همانگونه که سمهودى اشاره نموده در داخل بیت فاطمه، نقطه مشخصى به عنوان محل قبر آن حضرت شناخته مى شده و از گفتار علامه مجلسى ـ ره ـ معلوم می شود که در قرن هاى گذشته و در زمان آن مرحوم، علامت قبرى نیز به عنوان قبر فاطمه در این نقطه وجود داشته است ۶۰ و امروز هم در داخل بیت فاطمه ضریحى را مشاهده مى کنیم منتسب به آن حضرت، به ابعاد تقریبى یک متر و نیم در یک متر و نیم که ظاهراً در همان نقطه اى که معروف به محل قبر آن حضرت بوده نصب شده و یا علامت قبرى که مرحوم مجلسى اشاره فرموده، قابل انطباق است. گرچه تاکنون کیفیت پیدایش اثر قبر و تاریخ نصب این ضریح ،همانند تاریخ احداث محراب قدیمى ـ که ابن نجار از آن یاد نموده ـ معلوم و مشخص نگردیده است .
دومین خانه امیر مؤمنان (ع)
پس از بحث در مورد خانه فاطمه و امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ و آشنایی با تاریخ این بیت، مناسب است بحث تاریخى دیگری نیز ـ که بى ارتباط با بحث قبلى نیست، مطرح شود و آن وجود دوّمین خانه امیر مؤمنان (ع)در مدینه مى باشد .
قبل از بیان اصل موضوع، تذکر این نکته را لازم مى دانیم که طبق شواهد تاریخی، رسول خدا (ص)پس از ورود به مدینه، بخشی از زمین وسیعى را که در سمت غربى بقیع قرار داشت، جهت ساختن منزل تقطیع و تقسیم و هر قطعه اى را در اختیار یکی از مهاجرین از صحابه قرار داد که یکى از این منزل ها متعلق به عبدالرحمان بن عوف بود و خانه او اولین خانه اى است که در این نقطه احداث گردیده و این منزل به مناسبت بزرگ بودنش «دار کبری» و به مناسب این که محل ضیافت و پذیرایى مهمانان رسول خدا بود «دارالضیفان» نامیده مى شد .
و منزل دیگر متعلق به عثمان بن عفان بود. او نه یک باب، که دو باب منزل متصل به هم ساخته بود. یکى از این دو خانه نسبت به دیگری بزرگتر بود و از این رو به «دارکبری» و دیگرى «دار صغری» نامیده مى شد و جریان محاصره و کشته شدن وى در همان دارکبرى به وقوع پیوست .
همان گونه که منزل دیگرى متعلق به ابوبکر بود و در مقابل خانه کوچک عثمان قرار داشت و او هم در همین منزل از دنیا رفت (۶۱)
و منازل دیگرى نیز بود که به سایر صحابه تعلق داشت و در گذشته اشاره نمودیم که محل دفن ائمه بقیع، خانه اى بود متعلق به عقیل،همان گونه که در آینده خواهیم گفت، صفیه عمّه رسول خدا در محلى که متصل به خانه مغیره بن شعبه بود، دفن گردیده است و ظاهراً جمله معروف در معرفى بقیع که در میان مدینه شناسان اشتهار دارد «شرقیها نخل و غربیها بیوت » اشاره به همین بیوت است . (۶۲)
براساس شواهد تاریخی، یکى از این منازل نیز متعلّق به امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ بود. به عنوان تأیید این موضوع، متن چند جمله تاریخى را در اینجا نقل مى کنیم :
۱ ـ ابن شبه قدیمترین مدینه شناس در این مورد مى گوید :
…واتخذ على بن ابیطالب بالمدینه دارین احدایهما دخلت فی مسجد رسول اللّه (ص)و هى منزل فاطمه بنت رسول اللّه التى تسکن فیها و الأخرى دار على التى بالبقیع و هى بایدی ولد على على حوزالصدقه… (۶۳)
علی بن ابیطالب براى خود در مدینه دو خانه اختیار کرده بود،یکی همان خانه اى است که در داخل مسجد قرار گرفت و آن همان خانه فاطمه دختر رسول خداست که در آن سکونت مى فرمود و دیگرى خانه اى است که در کنار بقیع واقع شده بود و این خانه جزء موقوفات آن حضرت و در دست فرزندان او بود…
۲ ـ ابن نجار (متوفاى ۶۴۳ هـ . ق) از سعید بن جبیر نقل مى کند که :
رأیت قبر الحسن بن على بن ابیطالب فى فم الزقاق الّذى بین دار نبیه و بین دار على بن ابیطالب ( ۶۴).
قبر حسن بن على را در اول کوچه اى که در میان خانه نبى و خانه على بن ابیطالب قرار دارد،مشاهده نمودم…
۳ ـ باز ابن نجار نقل مى کند :
… و روى عن الحسن بن على بن عبیداللّه بن محمد بن عمر بن علی بن الحسین بن على بن ابیطالب انّه هدم منزله فى دار علی بن ابیطالب قال فاخرجنا منه حجرا مکتوباً علیه، هذا قبر رمله بنت صخر…( ۶۵)
« از حسن بن على بن عبیداللّه نقل شده: موقعى که خانه خود را در داخل منزل على بن ابیطالب خراب مى کرد، قطعه سنگى پیدا نمود که در آن این جمله نوشته شده بود: «هذا قبر رمله بنت صخر».
۴ ـ در مورد تخریب بیت فاطمه (علیه السلام) آمده است که حسن بن حسن و همسرش فاطمه بنت الحسین چون مجبور به ترک حجره فاطمه شدند، این حجره را ترک نموده و به خانه على بن ابیطالب منتقل شدند.
فخرجوا منه حتى اتو دار على نهاراً . (۶۶)
از این متون تاریخى و مشابه آنها معلوم مى شود که امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ علاوه بر بیت و حجره کنار مسجد، منزل دیگری نیز در اختیار داشت که در نزدیکى بقیع قرار گرفته بود و این خانه همانند سایر املاک و باغات و چشمه ها، جزء صدقات و موقوفات آن حضرت بود که تولیت این خانه را هم به ترتیب به فرزندانش امام مجتبـى و حسیـن بـن عـلـى (ع)محول و کیفیت بهره بردارى از آن را مشخص فرموده بود . (۶۷)
حوادثی که در این خانه واقع شد
به عقیده نگارنده، حوادث مهم تاریخى که بلافاصله پس از رحلت جان گداز رسول خدا (ص)یکى پس از دیگرى بوقوع پیوسته است، همه آنها در این منزل بوده نه در بیت فاطمه و در کنار مسجد .
اجتماع عده اى از مهاجرین و انصار در مخالفت با بیعت ابوبکر، هجوم به خانه امیر مؤمنان و احراق درب آن خانه، دوران نقاهت حضرت زهرا و ملاقات ها و حوادثى که در این دوران اتفاق افتاده و همچنین مراسم تجهیز و تشییع آن حضرت مربوط به این منزل بوده و در این خانه واقع شده است که علاوه براعتبار عقلی، گاهى شواهدوقرائن تاریخی نیزاین نظریه و عقیده را تایید مى کند ـ واللّه العالم ـ . (۶۸)
پى نوشت :
۱. وفاء الوفا، ج ۳، ص ۹۰۶٫
۲. صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب غزوه خیبر، ح ۳۹۹۸،صحیح مسلم، کتاب الجهاد و السیر، ح ۱۷۵۹ .
۳. استیعاب مطبوع در حاشیه اصابه، ج ۴ ، ص ۳۷۹ .
۴. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۰٫
۵. امالى مفید، ص ۱۴۶٫
۶. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۸۳٫
۷. در آینده توضیح خواهیم داد که از قرن ششم این خانه مجدداً با نرده کشى اطراف آن، بطورى که امروز می بینیم، از مسجد مجزّا و محوطه آن مشخص شده است .
۸. عیون الأخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۱۱٫
۹. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۱٫
۱۰. مناقب، ج ۳، ص ۳۶۵٫
۱۱. بحارالأنوار، ج ۱۰۰، ص ۱۹۱٫
۱۲. عیسى بن موسى از محدّثین و علمای اهل سنت و معاصر با امام صادق ـ علیه السلام ـ است. نکـ : تهذیب التّهذیب .
۱۳. قرب الإسناد به نقل بحارالأنوار، ج ۱۰۰، ص ۱۹۲ .
۱۴. اقبال الاعمال، ص ۶۲۳٫
۱۵. غربى و محدوده اصلى داخل مسجد .
۱۶. این زیارت همان زیارت معروف است که در کتب ادعیه و زیارات نقل شده است، به انضمام صلوات مخصوص براى هر یک از معصومین ـ علیهم السلام ـ .
۱۷. من لایحضره الفقیه، به تصحیح على اکبر غفاری، ج ۲، ص ۵۷۴ ـ ۵۷۲ .
زیارت معروف: «یا ممتحنه امتحنک اللّه الّذی خلقک…» را مرحوم علامه مجلسى در مزار بحار از طریق محمد عریضی، از امام باقر (ع)نقل نموده است. لابد این زیارت منقول، به دست مرحوم صدوق نرسیده و یا در سند آن مناقشه فرموده است .
۱۸. معانى الأخبار، ص ۲۶۸٫
۱۹. مقنعه، طبع دبیرخانه کنگره شیخ مفید، ص ۴۵۹ .
۲۰. مناقب ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۳۶۵٫
۲۱. اعلام الوری، ص ۱۵۹٫
۲۲. اقبال، ص ۲۲۴٫
۲۳. این سومین روایت از روایاتى است که ما نقل نمودیم .
۲۴. اقبال، ص ۶۲۳٫
۲۵. بحار، ج ۴۳، ص ۱۸۸٫
۲۶. بحار، ج ۱۰۰، ص ۱۹۳٫
۲۷. همان .
۲۸. حماد بن عیسى عن الباقر (ع): « دفن على فاطمه ـ رض ـ لیلاً فى منزلها الّذى دخل فى المسجد». عن عبداللّه بن ابراهیم انّ جعفر بن محمد کان یقول: قبرت فاطمه ـ رض ـ فی بیتها الّذى ادخله عمر بن عبدالعزیز فى المسجد». این دو روایت را ابن شبه در تاریخ المدینه ج ۱، ص ۱۰۶ و ۱۰۷ و سمهودى در وفاءالوفا ج ۳، ص ۹۰۲ نقل نموده اند .
۲۹. وى اوّلین مدینه شناسى است که در این موضوع تألیفى هم داشته و در سال ۱۹۹ در قید حیات بوده است .
۳۰. تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۰۸٫
۳۱. تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۱۷۶٫
۳۲. این اقوال را ابن شبه در تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۰۵ و ۱۰۶ و سمهودى در وفاءالوفا ج ۳، ص ۹۰۱ نقل نموده اند .
۳۳. وفاء الوفا ج ۳، ص ۹۰۱٫
۳۴. اخبار المدینه، ص ۱۵۴٫
۳۵. عمده الاخبار، ص ۱۵۴٫
۳۶. مانند على حافظ در کتاب خود فصول من تاریخ المدینه، ص ۱۶۸ .
۳۷. تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۲۷ ،وفاءالوفا، ج ۳، ص ۹۱۰ .
۳۸. ابن حبان از بزرگترین محدّثان و علماى اهل سنت در قرن چهارم (متوفاى ۳۵۴) مى باشد و کتاب او از بهترین کتاب های حدیث به شمار مى آید .
۳۹. عمده الأخبار، ص ۱۵۳٫
۴۰. مروج الذهب ج ۳، ص ۲۹۷،سمهودى در وفاءالوفا ج ۳، ص ۹۰۵ مى گوید: این گفتار مسعودى متعلّق به سال ۳۳۲ هـ . ق. مى باشد .
۴۱. توصیف مدینه، به نقل از فصلنامه میقات حج شماره ۵، ص ۱۱۷ .
۴۲. ذخائرالعقبی، ص ۵۴٫
۴۳. محمد بن عبدالبر قرطبى مالکى ( متوفی۴۶۳ هـ . ق.) از شخصیت هاى علمى و داراى کتاب ها و تألیفات متعددى است، از معروفترین آنها «استیعاب فى اسماء الأصحاب» مى باشد. این کتاب در پاورقى «الإصابه » در مصر چاپ شده است.. محب الدین طبرى مکى شافی، محدث و مفتی حرم مکه، مؤلف کتاب « الأحکام و ذخایر العقبی» مى باشد، وفات وى در سال ۶۷۴ یا ۶۹۴ واقع شده است .
۴۴. تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۲۳٫
۴۵. وفاءالوفا، ج ۳، ص ۸۹۵٫
۴۶. اخبار المدینه الرسول، ص ۱۵۶ . این دو قبر که در خارج بقیع و داراى گنبد قدیمى و جداگانه اى بودند، پس از تخریب گنبدها با احداث دیوارى به دور آنها، مشخص و مورد توجه عده اى از زائران بودند ولى در این چند سال اخیر، به علت توسعه بقیع در داخل بقیع قرار گرفتند و اینک اثرى از آنها باقى نیست .
۴۷. وفاء الوفا، ج ۳، ص ۸۹۳٫
۴۸. عمده الاخبار، ص ۱۵۳ و ۱۵۷٫
۴۹. الدره الثمینه فى الأخبار المدینه، ص ۷۳ .
۵۰. وفاء الوفا، ج ۲، ص ۴۶۶٫
۵۱. دوران خلافت وى ده سال از ۸۶ تا ۹۶ هجرى بوده است .
۵۲. ذهبى در تاریخ الاسلام در شرح حال شخصیت هائی که در صدمین سال هجرى بدرود حیات گفته اند مى گوید: حسن وصى پدرش امام مجتبى (ع)و متولّى موقوفات امیر مؤمنان (ع)بوده. از این گفتار ذهبی، شخصیت وى و علت سکونتش در حجره فاطمه (ع)و علّت انتقالش به خانه امیر مؤمنان معلوم مى گردد. و باز ذهبى نقل مى کند که ولید کتباً دستور داد که به حسن بن حسن یکصد تازیانه بزنند و یک روز تمام در معرض تماشاى مردم قرار دهند و در نامه اش آمده بود: «واللّه انا قاتله» و امام سجاد (ع)کلمات فرج را به او تعلیم فرمود تا از توطئه اى که براى شکستن شخصیت وى طراحى شده بود، نجات یافت .
۵۳. وفاء الوفا، ج ۲، ص ۴۶۶٫
۵۴. خلاصه این حادثه تاریخی، در تاریخ طبرى و کامل ابن اثیر و تاریخ یعقوبى و سایر منابع تاریخى و مشروح آن در البدایه و النهایه، در حوادث سال ۸۸ نقل شده است .
۵۵. ارتفاع این دیوار تقریباً شش متر و نیم و عرض آن شصت سانتى متر بوده است .
۵۶. وى از سلاطین مقتدر مصر و از کسانى بود که به مسائل اساسى مذهبى توجه بیشترى داشت، از همین رو توانست درسال ۶۶۵ بـا یـک برنامه وسیع، همه عقاید و مذاهب فقهى اهل سنت را به چهار مذهب معروف منحصر نماید. نکـ : خطط مقریزی، ج ۲، ص ۳۴۴ .
۵۷. جریان نصب شبکه به وسیله ملک ظاهر در وفاء الوفا، ج ۲، ص ۶۰۴ و فصول من تاریخ المدینه، ص ۱۲۶ آمده است .
۵۸. اخبار مدینه الرسول، ص ۷۶٫
۵۹. وفاء الوفا، ج ۲، ص ۴۶۹٫
۶۰. بحار، ج ۱۰۰، ص ۱۹۳٫
۶۱. در مورد این بیوت نکـ : تاریخ ابن شبه، ج ۱، ص ۲۳۵ و ۲۴۲،وفاء الوفا ج ۲، ص ۷۳۱ .
۶۲. تاریخ ابن نجار، ص ۱۵۲،عمده الاخبار، ص ۱۵۱،وفاء الوفا، ج ۳، ص ۸۸۹ .
۶۳. به نقل سمهودى در وفاءالوفا، ج ۲ ، ص ۴۶۹٫ على رغم دقّت نظر و صداقت و امانت در نقل سمهودی، که زبانزد مورّخان است، این مطلب راکه وى از ابن شبه نقل نموده است در نسخه چهار جلدى ـ که از تاریخ ابن شبه در اختیار ماست ـ با بررسى مکرر به دست نیامد و دلیل آن همان است که مصحح این کتاب در صفحات اول آن تذکر داده است که نسخه موجود در اختیار وى از نظر خط غیرخوانا و در مطالب و صفحاتش سقط فراوان وجود داشته است .
۶۴. اخبار المدینه، ج ۱، ص ۵۴٫
۶۵. همان، ص ۱۵۵،وفاء الوفا، ج ۳، ص ۹۱۲ .
۶۶. وفاء الوفا، ج ۲، ص ۴۶۶٫
۶۷. موقوفات امیرمؤمنان در منابع تاریخی، مانند تاریخ ابن شبه، ج ۱، ص ۲۲۹ ـ ۲۱۹ آمده است و او متن وقف نامه جالب آن حضرت را که در جمادى الأولى سال ۳۹ تنظیم فرموده، نقل نموده است و از جملات این وقف نامه است: «و انّه یقوم على ذلک حسن بن علی… و ان حدث بحسن حدث و حسین حى فانه الى حسین بن على و ان حسین بن على یفعل مثل الذى امرت به حسناً …».
۶۸. حادثه هجوم به خانه فاطمه زهرا و احراق باب آن حضرت در منابع تاریخى اهل سنت، از جمله در منابع زیر آمده است .
تاریخ طبرى حوادث سال ۱۱ هجری. الإمامه و السّیاسه، ج ۱، ص ۱۱،عقدالفرید، چاپ مصر، ج ۳، ص ۶۴،تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۲
منبع: محمد صادق نجمى پایگاه اطلاع رسانى وهابیت و ادیان ساختگى