- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
«کُنیه و القاب» ریشه کهن و تاریخى نزد اعراب قبل از اسلام دارد. همین موضوع بعد از اسلام نیز در بین مسلمانان استمرار داشته و دارد و به مناسبت هاى مختلف براى افراد کنیه یا لقب هایى انتخاب می کردند. انتخاب این کنیه ها و القاب، گاهى به مناسبت شُهرت شخص در قبیله خود بوده است، مثل «شیخ الطّائفه»؛ یعنى بزرگ قبیله و یا به سبب زیبایى فرد، شغل، زادگاه، انتساب به قوم و خاندانى، واقعه تاریخى و گاهى نیز انتخاب لقب، براى تحقیر و اهانت به آنهاست. اما در مورد «کُنیه» باید گفت اصل آن از «کنایه» است و کنایه این است که کلمه اى گفته شود و از آن چیز دیگرى اراده شود و غالباً انتخاب کنیه به سبب ارتباط پدرى، مادرى، پسرى و دخترى است که در این راستا، از واژگان: ابو، امّ، ابن و بنت استفاده میشود.
کنیه هاى امام حسن عسکرى علیه السلام
ابن الرّضا؛ امام حسن عسکرى علیه السلام ، پدر و جدّش به ابن الرضا مشهور بودند.۱
ابوالخلف نیز کنیه امام حسن عسکرى علیه السلام است.۲
ابوعبداللّه؛ کنیه سه امام است: امام حسین، امام صادق و امام حسن عسکرى علیهم السلام .۳
ابومحمّد۴؛ ابومحمّد الحسن الخالص۵؛ ابومحمّدالعسکرى۶؛ ابوالحسن۷ از دیگر کنیه هاى امام عسکرى علیه السلام است.
القاب امام علیه السلام
اَلاَخیر۸، التّقى۹، الحسن الخالص۱۰، الحسن العسکرى۱۱، الخالص۱۲، الرّفیق۱۳، الزّکى۱۴، السّراج۱۵، السّراج المضیء۱۶، الشّافى۱۷، صاحب العسکر الآخر۱۸، صاحب العسکر۱۹، الصّامت۲۰، الطّیّب۲۱، العالم۲۲.
لازم به یادآورى است که: محقّق خوانسارى در کتاب «فقه الرّضا» گفته است: مراد از العالم و الفقیه در لسان ادلّه، یکى از عسکریین علیهماالسلام است.۲۳
العسکرى۲۴، العلوى۲۵، الفتّاح۲۶، الفقیه۲۷، الماضى۲۸، المتوکّل۲۹، المرتضى۳۰، المرضىّ۳۱، المؤدّى۳۲، المضیء۳۳، النّاصح۳۴، النّقى۳۵، الهادى۳۶، ولىّ المؤمنین۳۷، التّقیان۳۸، النّقیان۳۹، العسکریان۴۰، السّبطان۴۱.
پی نوشت:
- اعلام الورى، ج ۲، ص ۱۳۱، مؤسّسه آل البیت؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱.
- جامع المقال، ص ۱۸۴.
- کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۷۱؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶.
- رشفه الصّادى، حضرمى، ص ۲۸۳.
- تاریخ بغداد، ج ۷، ص ۳۶۶.
- دلائل الامامه، ص ۴۲۴.
- جامع المقال، ص ۱۸۵؛ زاد المجتهدین، (مقدمه).
- تاریخ اهل البیت(ع)، ص ۱۳۱.
- کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۷۱.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱، (چاپ بیروت، ج ۴، ص ۴۵۵).
- کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۷۱؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶؛ فوائد تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۹.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶.
- همان؛ جامع المقال، ص ۱۸۵؛ مجمع الرجال، ج ۷، ص ۱۹۴.
- اعلام الورى، ص ۳۴۹؛ مناقب آل ابیطالب، ج ، ص ۴۲۱؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۸، چاپ سنگى.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱.
- همان؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶.
- بحارالانوار، ج۸۴، ص ۲۷، ح ۲۱؛ فلاح السّائل، ص ۱۸۳.
- جامع المقال، ص ۱۸۵؛ مجمع الرّجال، ج ۷، ص ۱۹۴؛ الاحتجاج، ص ۲۷۵؛ اصول کافى، ج ۷، ص ۵۹.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱.
- التوحید، ص ۱۰۱، ح ۱۱.
- اعلام الورى، ص ۳۳۹؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۳؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۰۱؛ دلائل الامامه، ص ۲۱۷.
- فقه الرّضا، ص ۱۷.
- .اعلام الورى،ص۳۴۹؛مناقب آل ابیطالب،ج۴،ص۴۲۱؛ الدروس، ج ۲، ص ۱۵؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۷۳.
- جمال الاسبوع، ص ۴۰.
- کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۳۰.
- و ۲۸. جامع المقال، ص ۱۸۵.
- کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۳۰.
- همان و ص ۲۴۵.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۷.
- جمال الاسبوع، ص ۴۰.
- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۲۱ و ۳۷۹؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶.
- کشف الغمّه،ج۳،ص۲۳۰؛تاریخ اربلى،ج۳،ص۲۴۵.
- تاریخ اهل البیت(ع)، ص ۱۳۲؛ الدروس، ج ۲، ص ۱۵؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۳۰.
- اعلام الورى، ص ۳۴۹؛ مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص ۴۲۱؛ الدروس، ج ۲، ص ۱۵.
- الدروس، ج ۲، ص ۱۴.
- جامع المقال، ص ۱۸۵؛ مجمع الرّجال، ج۷، ص ۱۹۵.
- همان.
- همان
- بحارالانوار،ج۷۶،ص۲۹۲؛سفینه البحار،ج۲،ص۲۰۱.
منبع :کوثر ، زمستان ۱۳۸۲، شماره ۶۰