- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
برای تقویت مهارت مطالعه در فرزندانمان چه باید بکنیم؟
مطالعه، یکی از بخشهای مهم زندگی همه ماست و تقریبا بیشتر کارهایی را که در طول روز انجام میدهیم، دربرمیگیرد. نیاز به مطالعه در تمامی ابعاد زندگی حس میشود به عنوان مثال، خواندن مطالب مرتبط با شغلمان در محیط کار، علائم خیابانها و جادهها در زمان رانندگی و حتی دیدن برخی از اطلاعات به صورت زیرنویس در تلویزیون و بسیاری از موارد دیگر نشان میدهد که این نیاز در همه جنبههای زندگی انسان لازم و ضروری است. روانشناسان معتقدند کودکانی که مهارت خواندنشان بالاست، دانشآموزانی موفق هستند.
تجربه مادری اهل مطالعه
اشاره به تجربه ۳۵ ساله جولیا، مادر ۶۰ ساله انگلیسی که در سالهای عمرش با تلاش فراوان مطالعه را به عادتی مفید برای فرزندانش تبدیل کرده و حالا شاهد موفقیت و پویایی آنها در زندگیشان است، خالی از لطف نیست.
جولیا میگوید: «مطالعه کردن، بهترین و با ارزشترین فعالیتی است که من و فرزندانم از آن لذت میبریم. من به عنوان مادر ۲ فرزند که لازم بود در بسیاری از اوقات کارهای زیادی را به عنوان وظایف مادرانه خود انجام بدهم، از اینکه مطالعه کردن تبدیل به پلی برای وصل شدن من و فرزندانم به یکدیگر شده بود، احساس رضایت میکردم. عادتی که اشتراکات زیادی برای هر ۳ ما به وجود آورده بود.
برای اینکه مطالعه به عادتی خانوادگی برای ما تبدیل شود، تا زمانی که فرزندانم به سنین ۱۱ و ۱۳ سالگی رسیدند، ما هر شب در کنار هم کتاب میخواندیم. یک کتاب مشترک که هر سه نفر ما را به عمق داستان فرو میبرد؛ مثل سریالهای تلویزیونی همیشه قصه را در بخش حساس قطع میکردیم و ادامه آن را برای شب بعد میگذاشتیم.
این کار ما را ترغیب میکرد تا برای مطالعه ادامه داستان انگیزه بیشتری داشته باشیم، علاوه براین که انگیزه بچهها برای ادامه مطالعه بیشتر میشد، قوه تخیل آنها برای پیش بینی حوادث بعدی داستان قوی و قویتر میشد. بعضی وقتها پیشبینیها برای ما تبدیل به یک بازی سرگرم کننده میشد که طی آن من براحتی میتوانستم ابعاد مختلف وجودی فرزندانم را بهتر بشناسم.
خواندن کتابهای داستان در کنار هم، ذهن همه ما را در مقابل موقعیتهای مختلف باز کرد و ما را در شرایطی قرار داد که خود را به جای قهرمان قصه بگذاریم، فکر کنیم و شرایط او را با تمام وجود حس کنیم. کمکم بخشی از وقت مطالعه ما به بازی نقش قهرمانان داستانها تبدیل شد که برای بچهها بسیار جذاب و دوست داشتی بود.
مطالعه، بازی، رشد و تعالی روحی تمام چیزهایی بود که ما در این تجربه مشترک به آن دست پیدا کردیم. مطالعه به من آموخت که چگونه به شیوهای درست مسوولیت بزرگ کردن فرزندانم را به عهده بگیریم. فرصت کامل شدن را به هر سه ما هدیه داد و مخصوصا من به عنوان یک مادر دریافتم که چگونه و از چه راهی عشق و محبت خود را با تمام وجود نثار فرزندانم کنم.»
استقلال در مطالعه
این مادر انگلیسی ادامه میدهد: «با بالا رفتن شناخت من از فرزندانم در طول مطالعات مشترکمان، به مرحلهای رسیدم که در شرایط مختلف زندگی راحتتر توانستم با مشکلات آنها مواجه شوم و سریعتر به حل مسائل آنها نائل شوم. در آغاز سنین نوجوانی آنها به مرحله ای رسیدند که خود به صورت مستقل شروع به مطالعه کردند، اما ارتباط ما قطع نشد.
هر شب راس همان ساعت قبل، در کنار هم مینشستیم و مطالعه میکردیم، اما با این تفاوت که این بار به جای یک کتاب مشترک هر یک کتابی در دست داشتیم و تنهایی به مطالعه آن میپرداختیم. بعضی از اوقات در کنار هم اطلاعات کتابهای خود را با هم مبادله میکردیم و هر سه در مطالعه یکدیگر شریک میشدیم.
مطالعه خیلی زود به فرزندانم کمک کرد که آنها به سخنورانی بسیار ماهر تبدیل شوند. گاهی شاهد بودم که در موقع صحبت کردن از کلماتی زیبا و یا بزرگ استفاده میکردند. آنها برای خوب صحبت کردن سعی در استفاده از لغات زیبا و در عین حال سنجیده میکردند.
این تغییر و تحولات من را نیز بر آن داشت تا نسبت به شیوه صحبت کردنم تجدید نظر کنم و با فرزندانم همراه شوم. علاوه بر نوع صحبت کردن، مطالعه تاثیر بسیار زیادی در عمیق شدن افکار ما داشت و به ما صبری داد تا هیچگاه عجولانه و بدون تفکر و تعمق در هیچ مسالهای نسبت به حل آن اقدام نکنیم.
ارزش این مطالعات و سفرهای تخیلی برای من و فرزندانم بیاندازه بود، تا جایی که من احساس کردم هر ۳ ما در حال رشد کردن و بزرگ شدن هستیم.»
جولیا اضافه میکند: «وقتی به گذشته فکر میکنم، با تمام وجود حس میکنم که مطالعه راهی جدید برای تغییر ما به سمت و سویی درست و سنجیده بود. اکنون من و فرزندانم ارزش مطالعه را فهمیدهایم و از آن لذت میبریم.
وقتی پدر یا مادری برای تبدیل مطالعه به عادتی مفید و پسندیده برای فرزندانش اقدام میکند، با تمام وجود رشد گام به گام آنها را احساس میکند و از اینکه رشد و تعالی فرزندانش در مسیری درست انجام میگیرد احساس رضایت میکند.
جولیا در پایان میگوید: «حالا بعد از ۳۵ سال مطالعه، من و فرزندانم به طور کامل از لحاظ روحی و فکری به یکدیگر نزدیک شدهایم. حالا میتوانم آیندهای پرشور و حرارت که برای فرزندانم آرزو داشتم، روشنتر و کاملتر از آنچه که در ذهنم میپروراندم پیشرو ببینم؛ چیزی که شاید آرزوی هر مادری باشد.»
اولین و آخرین گام برای علاقهمند کردن فرزندانمان به مطالعه، تبدیل آن به یک عادت خانوادگی است و بهترین توصیه برای ایجاد زمینه مناسب برای آن، این است که از خود شروع کنید؛ چون بچهها کارهایی را انجام میدهند که در اطراف خود میبینند. اگر آنها شاهد مطالعه روزانه شما باشند، در برزگسالی خود نیز به فردی اهل مطالعه تبدیل میشوند.
از آنجا که شروع این حرکت مهم باید از طرف خود شما باشد، در اولین قدم برای عضویت در یک کتابخانه عمومی اقدام کنید. با رفت و آمد در محیط کتابخانه فرزند خود را با فضا و افراد اهل مطالعه مواجه و آشنا کنید، گاهی اوقات به کتاب فروشیها سر بزنید و برای خود و فرزندتان کتاب بخرید.
برای ایجاد انگیزه در بچهها، بعضی از اوقات آنها را تشویق کنید تا کتابهایشان، علائم رانندگی جادهها، مطالب درج شده روی بستههای خوراکی و خیلی از چیزهای دیگر را برای برای شما بخوانند. وقتی شما بتوانید مطالعه را به یک عادت لذت بخش برای پر کردن اوقات اضافی خود تبدیل کنید، فرزندتان هم یاد میگیرد که برای پرکردن اوقات فراغت خود از مطالعه بهره بگیرد.
منبع: جام جم آنلاین؛ صدیقه حاج نوروزی