- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
مرحله جوانى، مقطعى حساس و سرنوشتساز براى آدمى است، زیرا جوان به تازگى استقلال یافته و از طرفى میان سالى و کهن سالى را پیش روى خود دارد. این جوان، ناگزیر از برنامه ریزى براى آینده خویش است. گزینه هایى چون: انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته تحصیلى، سرمایه گزارى اقتصادى براى تشکیل زندگى و احساس امنیت اقتصادى و شغلى در نگاه جوان بسیار مهم است.
اگر جامعه به سه نیاز جوان یعنى شغل، ازدواج و پیشرفت، پاسخ مثبت بدهد و خانواده هم نقش مؤثر خود را در این جهت ایفا کند، کمک بزرگى به رفع نگرانى و ایجاد امیدوارى او کرده است.
آیندهنگرى تا جایى که به مرز ترس از آینده نرسد، مطلوب است، ولى باید به این نکته آگاه بود که همه نگرانی هاى جوان از آینده، منطقى و معقول نیست که عواملى در این جهت دخیل است:
۱ – توجه بى حد به آیندهاى مجهول و ترس از حوادث آن، موجب نگرانى عده زیادى از جوانان شده است. حوادثى که وقوعشان در آینده صد در صد حتمى و قطعى است، باید آدمى را نگران سازد، ولى این گونه حوادث، بسیار اندک و نادرند.
در یک بررسى از علل نگرانی ها گفته شده است: “چهل درصد، مصیبت هایى است که هرگز پیش نخواهد آمد، سى درصد مربوط به غم هاى گذشته و آینده است که غم گسارى همه جهانیان تغییرى در آنها نخواهد داد. دوازده درصد هراس بى اساس براى از دست دادن سلامتى است. ده درصد موضوع هاى جزئى و بى اهمیت است و هشت درصد ممکن است واقعاً مایه تشویش و اضطراب باشد”.(۱)
۲ -عامل دیگر نگرانى جوانان نسبت به آینده، بلند پروازى و انتظار نابجاى آنان و عدم تطابق امکانات با اهداف مورد نظر است. متأسفانه بعضى از جوانان با بى صبرى می خواهند ره صد ساله را یک شبه بپیمایند و از این که از دیگران عقب مانده اند. نگرانند، در حالى که رسیدن به موفقیت بدون عبور از سختیها و بحران ها امکانپذیر نیست.
۳ – عامل سوم نگرانى، فاصله گرفتن از مذهب و آموزههاى دینى است. گرایش به معنویات و یاد خدا و ارتباط درونى با او، امید به آینده را در انسان تقویت می کند و عنصر توکل به خدا را در انسان افزایش می دهد اما کسى که از این نیروى الهى محروم باشد، همه چیز را تیره و تار میبیند و از آینده خود هراس دارد، حتى با داشتن امکانات احساس آرامش نمی کند.
جوان و آینده نگری
انسان در گردش گردونه روزگار با مشکلات عدیده و دست اندازهاى جاده پر پیچ و خم زندگى روبرو است. در این میان، عقل، تنها چیزى که به یارى انسان مى شتابد. عقل، موهبتى الهى است که وجه تمایز انسان از سایر خلایق و موجودات شمرده مى شود.
عقل انسان عاقل، در توقفگاههایى از تاریخ جلوهگر مى شود. یکى از این مواقف، به هنگام روبهرو شدن با حوادث است. آیندهنگرى، یکى از بهترین دلایل بر قوت عقل است. حدیث ذیل، مهر تأییدى بر گفته ما است؛ حضرت على (علیه السلام) مى فرماید: (راهنماترین دلیل و نشانه بر انبوهى عقل، حسن تدبیر است.)۱
مفهوم آیندهنگرى
الف) تعریف لغوى
آیندهنگرى تقریباً معادل لفظ تدبیر در عربى است. تدبیر در اصل از دَبْر (بر وزن ابر) به معناى پشت سر و عاقبت چیزى است. بنابراین، تدبیر به معناى بررسى کردن عواقب کارها و مصالح را سنجیدن و بر طبق آن عمل کردن است.)۲
ب) تعریف اصطلاحى
آیندهنگرى یعنى گسترش افق دید خود و دیدن پشت پرده مسائل و هم چنین زمانى که شخص در آن است؛ یعنى در زمان حال، آینده را دیدن که نتیجه آن، چاره اندیشى براى رخدادهاى احتمالى است.
ج) تعریف روایى
امام على (علیه السلام) در بیان تعریف دوراندیشى مى فرمایند: (الحزم، النظر فى العواقب و مشاوره ذوى العقول؛۳ دوراندیشى، نگاه کردن به عاقبت هاى کار و مشورت کردن با خردمندان است). این دو بیت زیبا از نظامى به نحوى مفهوم آیندهنگرى را روشن مى کند.
در سر کارى که درآیى نخست
رخنه بیرون شدنش کن درست
تا نکنى جاى قدم استوار
پاى منه در طلب هیچ کار
اهمیت آیندهنگرى در تعالیم اسلامى
در این جا لزوم آیندهنگرى را به کمک منابع بزرگ اسلامى بیان مى کنیم.
الف) قرآن
رجوع به آیاتى در این زمینه هم چون: (ثم استوى على العرش یدبر الامر)،۴ (یدبر الامر یفصل الآیات)،۵ (یدبر الامر من السماء الى الارض)۶ و… ما را به این نکته رهنمون مى سازد که تدبیر و آیندهنگرى از صفات قدسى و ربوبى حضرت حق است. این مهم با عقیده شیعه در مسائل کلامى هم چون قضا و قدر، بداء و دیگر مسائل بى ارتباط نیست.
ب) روایات
ائمه (علیه السلام) در گفتار و کردار این مسئله را تأکید کرده اند. حضرت على (علیه السلام) مى فرماید: (اعقل الناس انظرهم فى العواقب؛۷ عاقل ترین مردم کسى است که نگاهش به عواقب امور بیشتر از دیگران باشد).
ج) ادعیه
در دعاى معروف تحویل سال مى خوانیم: (یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال. همه این ها دلیل بر این است که تعالیم اسلامى به آیندهنگرى بسیار اهمیت داده است.
لزوم آیندهنگرى براى قشر جوان
پرهیاهوترین دوره عمر آدمى، ایام جوانى است. غلیان شهوت و تمایل به جنس مخالف و… پرتگاه هایى هستند که به شدت یک جوان را تهدید مى کنند. اگرچه راه مشخص است، ولى چاله و بلکه چاه هاى بسیارى، هستى روحانى او را به خطر مى اندازد. به طورى که اگر به خود نیندیشد، این مرغ ملکوتى سر از (بَلْ هُمْ اَضل)۸ درمى آورد.
این از یک سو و از سوى دیگر ما باید این نکته را آویزه گوش خود قرار دهیم که زندگى انسان و به تعبیر دقیق تر عمر آدمى هم چون جاده هاى معمولى نیست که یک راننده بى تجربه بارها آن مسیر را طى کند تا بتواند مهارت پیدا کند و از خطرات احتمالى در امان باشد. عمر هم چون آبى است که فقط یک بار روى زمین ریخته مى شود.باید ببینیم که آن را در گلستان مى ریزیم یا خارستان!
آن چه ندارد عوض، اى هوشیار
عمر عزیـز است غنیمـت شمار
راه ها و موانع گسترش افق دید
بى شک چگونگى نگاه جوان به زندگى و این که از کدام دریچه به روزگار نظر کند، در اعمال و رفتار او تجلى پیدا مى کند. در این طریق امورى هست که در تعالى بخشیدن به زاویه دید انسان، مؤثر و امورى دیگر نیز مانع هستند. تفصیل مطلب را در ذیل بیان مى کنیم.
عوامل
۱- تفکر
همان طور که سابق گفتیم، عقل و فکر، وجه تمایز انسان از سایر مخلوقات است. تفکر، فانوس و بلکه چراغ منورى در میان تاریکى هاى زمان است. امیر بیان در این زمینه مى فرماید: (طول التفکیر یصلح عواقب التدبیر؛۹ اندیشیدن طولانى، آیندهنگرى ها را سامان مى بخشد). این حدیث شریف رابطه تنگاتنگ تفکر و تدبیر را به صراحت بیان مى کند.
۲- مشورت
انسان هیچ گاه به تنهایى نمى تواند با انبوه مشکلات دست و پنجه نرم کند و در هیچ زمانى بى نیاز از یک مرشد و مشاورى مناسب نیست. مولاى متقیان على (علیه السلام) مى فرماید: (من استغنى بعقله ضلّ؛۱۰ هرکه به عقل خود اکتفا کند گم راه شود.) آرى، به راستى گران بهاترین کالاها (تجربه) با نازل ترین قیمت (یک خواهش) در دسترس تک تک افراد بشر است، ولى کسى خواهان آن نیست.
موانع
۱- جهل
سرچشمه جهل انسان مى تواند امورى هم چون بى تجربگى، عبرت نگرفتن از حوادث، مشورت نکردن و… باشد. جهل، پرده اى در مقابل چشمان فرد آینده نگر مى افکند و او را به شخصى کوته بین مبدّل مى کند. بالاترین نوع جهل، جهل به نفس است. شخصى که استعدادهاى خویش را نمى شناسد، چگونه مى تواند راه صحیح را برگزیند. امام على (علیه السلام) مى فرمایند: (اعظم الجهل، جهل الانسان امر نفسه).۱۱
۲- عجله
ما بارها پیامدهاى شتاب کردن در انجام کارها را در زندگى خویش دیده ایم. عجله، عاقبت امور را تباه مى کند. آیت اللّه مشکینى (حفظه الله) عجله نکردن در کارها را از نتایج تدبیر مى داند و مى گوید: (یکى از نتایج تدبیر، عجله نکردن در اقدام به امور است؛ اگر وقتشان نرسیده باشد.)۱۲
ثمرات آیندهنگرى
یکى از نویسندگان خطاب به خوانندگان چنین نوشته است: (تو، هم مى توانى ساخته تاریخ باشى و هم سازنده تاریخ، تا در کلاس تاریخ به چه عنوان نشسته باشى؛ معلم یا شاگرد؟)۱۳ آرى، ما هم مى توانیم خمیرى باشیم تا زمان به ما شکل دهد و هم مى توانیم زمان را مسخر خود کنیم و به آن حالت دهیم. شخص آینده نگر قطعاً در سر و سامان بخشیدن به آینده از فردى که فاقد چنین ارزشى است، موفق تر است. آیندهنگرى غلبه بر مشکلات را آسان مى کند.
همان طور که مى دانیم رفتار و کردار انسان، بستگى به تصمیم گیرى او دارد. این همان معناى اختیار انسان است، اما سرچشمه و منشأ تصمیم چیز دیگرى است، که روایت ذیل صریحاً آن را بیان مى کند. (اصل العزم، الحزم و ثمرته الظفر؛۱۴ اساس تصمیم و اراده، دوراندیشى و نتیجه آن پیروزى است). به راستى که درخت اراده ریشه در خاک دوراندیشى دارد، که اگر خاک مساعد و مناسبى باشد، میوه هاى پیروزى یک به یک به بار خواهند نشست.
از بزرگترین خطرات نبود آیندهنگرى، تحیر و ابهام است. شخصى که آینده نگر نیست، سرنوشت خویش را هم چون هیولایى تصور مى کند که به انتظارش نشسته و مى خواهد او را به کام خویش فرو برد. نداشتن بینشى گسترده و فراگیر، عاملى مهم در ایجاد مشکلات روانى هم چون انزوا، عقده اى شدن، پرخاش گرى است.
ملاک و معیار در آیندهنگرى
آیندهنگرى نیز مانند اکثر امور، از قاعده (خیر الامور اوسطها) پیروى مى کند. مهم ترین ملاک در آیندهنگرى، اعتدال است. گاهى تأمل و به قول مردم این پا و آن پا کردن، ناشى از ترس شخص از آینده مى باشد.
خارج شدن از حد اعتدال، در آیندهنگرى آفاتى را نتیجه مى دهد. گاهى انسان به جاى ترسیم آینده خویش، اسب خیال را زین کرده و به (ناکجا آباد) مى رود. به یقین آیندهنگرى با خیال بافى دو چیز متفاوت است، ولى گاهى امر بر انسان مشتبه مى شود. خیال بافى از ترس درونى شخص نشأت مى گیرد. امام حسن عسکرى (علیه السلام) مى فرماید: (انّ… للحزم مقداراً فان زاد علیه فهو جبن؛۱۵ دوراندیشى حد و مرزى دارد که اگر از این محدوده خارج شود، ترس است.)
از دیگر آفات آیندهنگرى، (به فعل نرساندن برنامه ریزى ها) است. توجه به این نکته ضرورى است که صِرف آیندهنگرى ارزشى ندارد، بلکه عمل به آن و یافتن راه حل هاى مناسب و رفع موانع و مشکلات است که آیندهنگرى را عینیت مى بخشد و نتیجه آن را تضمین مى کند. اگر آیندهنگرى طبق معیارهاى اسلامى نباشد، پیامدهاى نامناسبى را خواهد داشت، تا جایى که مى تواند سبب هلاکت فرد باشد. امام على (علیه السلام) مى فرماید: (من ساء تدبیره کان هلاکه فى تدبیره؛۱۶ هر که دوراندیشى صحیحى نداشت، هلاکتش در تدبیرش است.)
پی نوشت ها
۱ـ غررالحکم و دررالکلم، ج۱، باب الدال.
۲ـ تفسیر نمونه، ج۸، ص۲۳۰،
۳ـ غررالحکم و دررالکلم، همان، باب الحاء.
۴ـ یونس (۱۰) آیه ۳،
۵ـ همان، آیه ۳۱،
۶ـ سجده (۳۲) آیه ۵،
۷ـ میزان الحکمه، ج۲، باب (الحزم).
۸ـ قسمتى از آیه ۱۷۹ از سوره مبارکه اعراف مى باشد؛ یعنى آن ها حتى از چهارپایان هم گمراه ترند.
۹ـ جلوه هاى حکمت، ص۴۷۴،
۱۰ـ غررالحکم و دررالکلم، باب الشین.
۱۱ـ جلوه هاى حکمت، ص۱۴۳،
۱۲ـ (ثم ان من نتائج التدبر عدم تعجیله فى الاقدام لو لم یخل وقته).
۱۳ـ جواد محدثى، چشم دل، ص۷۸،
۱۴ـ جلوه هاى حکمت، ص۴۰۰،
۱۵ـ میزان الحکمه، همان.
۱۶ـ غررالحکم و دررالکلم، همان.
منابع
۱- غررالحکم و دررالکلم،ج۱
۲- جلوه هاى حکمت،ص۴۷۴
۳- چشم دل،جواد محدثی،ص۷۸
۴- تفسیر نمونه،ص۲۳۰ج۸
۵- جلوه هاى حکمت،ص۱۴۳
۶، میزان الحکمه،(۲)
منابع اقتباس: معارف اسلامی؛ مرداد، شهریور، مهر و آبان ۱۳۸۰؛ شماره ۴۹؛ محمد نیازى؛ مجتبى موسوى لارى؛ رسالت اخلاق در تکامل انسان؛ ص ۱۶۱ – ۱۶۰