- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
حضرت على (علیه السلام) میفرماید: «کودک، هفت سال آزاد است و هفت سال مورد ادب و توجه و هفت سال دیگر، مورد خدمت و یاور است».(بحار الانوار ج ۲۳ ص ۶۵)
از روایات اسلامى استفاده میشود که آغاز تعلیم مدرسهاى کودک، در هفت سالگى است. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «کودک، هفت سال بازى میکند و هفت سال خواندن و نوشتن میآموزد و هفت سال، (مقررات زندگی) حلال و حرام را یاد میگیرد».(اصول کافى ج ۴۷ و ۴۶)
در هفت سال دوم، کودک آمادگى لازم را براى فراگیرى معلومات و آداب اسلامى پیدا میکند. نکتهاى که باید در همه مراحل در نظر گرفته شود، این است که محتواى آموزشى و تعلیم باید با مسائل روز و مورد نیاز فراگیران و نیز شرایط محیطى و اجتماعى آنها مرتبط باشد. امام على (علیه السلام) میفرماید: «فرزندان خود را به عادات و آداب خود مجبور نکنید، زیرا آنها برای زمانى غیر از زمان شما خلق شده اند»(نهج البلاغه گفتار ۲۴۰)
تربیت و پرورش کودکان، یکى از امورى است که در سنت اسلامى بسیار مورد اهمیت واقع شده است. این در حالى است که بیشتر والدین، تنها به طور غریزى به تربیت کودکان خود میپردازند و هیچ آموزش یا مطالعهاى در این زمینه ندارند. براى رفع این کمبود، کارهاى بسیار زیاد و عمیقى لازم است تا پاسخگوى مشکلات روزمره کودکان و نوجوانان باشد.
دیدگاههاى سنت اسلامى در زمینه تعلیم و تربیت
آنچه در این نوشتار خواهد آمد، نگاهى است کوتاه به دیدگاههاى سنت اسلامى در زمینه تعلیم و تربیت. امید است که قدمى در نشان دادن خلاء موجود و ایجاد انگیزهاى برای تحقیق در این زمینه برداشته باشیم.
۱ – فطرت کودکان
از جمله مهمترین نکاتى که در خصوص آموزش دینى کودکان در روایات آمده است، مساله فطرى بودن توجه به دین و خداست.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر نوزادى، با فطرت خدایى به دنیا میآید و پرورش مییابد، مگر این که پدر و مادر، او را به سوی یهودىگرى یا مسیحى گرى بکشانند».(بحارالانوارج ۳ ص ۲۸۱)
و نیز آمده است که موسى به خدا عرض کرد: «پروردگارا! کدامیک از اعمال نزد تو برتر است؟ خطاب رسید: محبت به کودکان؛ چرا که من فطرت آنها را بر پایه اعتماد به یگانگى خود قرار دادم».(آیین تربیت ص ۳۸۱)
تمام این احادیث نشان میدهد که باید پدر و مادر، محیطی مناسب براى کودک فراهم آورند تا حقایقى یا عقایدی که ریشههاى آن در نهاد و فطرت کودک نهفته است به منصه ظهور برسد.
۲ – کنجکاوی و چراجویی
کودک از دنیاى بسته پا به دنیای وسیع میگذارد بنابراین میخواهد از اسرار آنها سر درآورد. بدین سان، غریزه اوست که از منشا پدیدهها بپرسد؛ از روابط علت و معلولى آن سؤال کند. این، زمینه مناسبى برای کودک است که والدین، فرصت را غنیمت شمارند و واقعیتها را برای او توضیح دهند.
۳ – رغبتها
انسان به طور کلى موجودى است اجتماعى و خواهان زیستن در اجتماع است. از این رو اگر بخواهد با آنها بجوشد و در پس آنها عرض وجود کند، باید تقلید کند. این زمینهاى مناسب برای آموزش جنبههاى مذهبى است. کودک میخواهد رفتار افراد بزرگتر را تقلید کند پس در حضور او نمازتان را بخوانید و با او را همراه خود به مسجد ببرید. کودک رغبت دارد خود را در جاى بزرگترها قالب بزند. پس زمینه ارتباط او را با بزرگتران فراهم کنید تا آداب زندگی، معاشرتی، اخلاقى و در کل آداب و رسوم مذهبى را از این طریق بیاموزد.
۴ – ارائه الگلوهای مثبت
در این روش، از داستان انبیاء و ائمه به خصوص دوران طفولیت امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) استفاده میشود.
۵ – حس غرور و خودپسندى
امرى است که بدون شک در بین تمام انسان ها وجود دارد. میتوان از حس غرور مثبت کودک استفاده کرد مثلاً به او گفت که من مطمئنم که تو میتوانى نماز بخوانی.
۶ – مراحل پرورش مذهبى کودک
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «فرزندان خود را به سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبران و محبت خاندان او و قرائت قرآن». شکی نیست که هر سنى، مقتضاى براى خودش دارد و باید طبق آن برنامه ریزی کرد. در کتب روایتى، دوره ۲۱ ساله تعیین شده است که به ۳ دوره ۷ ساله تقسیم میشود و هر کدام، به دوره جزیى تری قابل تقسیم است.
۷ سال اول، دوره تکوین است
پرورش مذهبى در حقیقت از همان روز تولد با گفتن اقامه و اذان در دو گوش کودک آغاز میشود و به تدریج این آموزشها تا ۳ سالگى تکامل مییابد.
مرحله رشد دیگرى از ۵ سالگى آغاز میشود که در این مرحله باید متوجه تفاوت کودکان در امر رشد و نمو باشیم. تحقیقات روان شناسى تفاوتهاى کودکان را از نظر میزان و ظرفیت یادگیری و نیز رشد و نمو عقلى آنها مد نظر قرار داده است. اصول تربیتی اسلام از همان ابتدا، توجه و نظر خود را به وجود تفاوتهاى رشدى در ۵ سالگى با مطرح کردن سؤال زیر جلب کرده است. الیه ما یمینک من شمالک؟ راستت از چپت کدام است؟ اگر کودک بتواند به این سؤال پاسخ بدهد، مرحله رشد قبلى خود را پشت سر گذاشته است.
امام صادق (علیه السلام) سفارش کرده اند که در ۵ سالگى، به کودک سجده آموزش داده شود. همچنین امام میفرمایند: کودک خود را تا ۶ سالگى فرصت دهید سپس او را در فراگیرى کتاب به مدت شش سال تربیت کنید.(وسائل باب ۸۲ حدیث۲) شارع اسلام، در زمینههاى دیگر تشریعی نیز، به تفاوت بین کودکان توجه دارد مانند حدیثى که درباره اقامه نماز میت براى کودک متوفاى ۵ ساله وارد شده است. از حضرت صادق (علیه السلام) سؤال شد؟ «آیا کودک ۵ سالهاى بمیرد، باید نماز میت بر او خواند؟ حضرت فرمود:
اگر نماز را فهمید و درک میکرد، بر او نماز خوانده شود».(وسائل باب ۱۳ حدیث ۴)
۷ سال دوم، دوره پرورش دینى است
در این دوره است که کودک، از حکم وضعى به حکم تکلیفى باید عمل کند. علاوه بر آموزش اعمال واجب اعم از روزه و نماز در ۷ سالگى. امام صادق (علیه السلام) در زمینه تعلیم احادیث اسلامى میفرماید: «احادیث اسلامى را به فرزندان خود هر چه زودتر بیاموزید قبل از آن که مخالفان، بر شما سبقت گیرند»(کافى ج ۶ ص ۷۶)
امام صادق (علیه السلام) درباره روزه گرفتن کودکان میفرمایند: «ما به کودکان خود در ۷ سالگى میآموزیم که هر قدر طاقت دارند. نصف روز باشد یا بیشتر و یا کمتر روزه بگیرند و هرگاه گرسنگى بر تشنگى بر آنان غلبه کرد افطار کنند. تا این که به روزه گرفتن عادت کنند و آن را به تحمل نمایند. پس شما از کودکان خود بخواهید که در ۹ سالگى هر قدر که طاقت روزه دارند، روزه بگیرند و هرگاه که تشنگى بر آنان غلبه کرد افطار کنند»( فروع کافى ج ۲ ص ۱۲۴ ).
ایمان واقعى به مذهب از حدود ۱۲ سالگى در کودک پیدا میشود و در این سن تا حدود قابل توجهى میتوان معناى اصیل مذهب را به او منتقل کرد. ضمناً مبانى اخلاقى و تربیتى به آداب معاشرت و رسوم و سنن در همین دوره باید به کودک آموزش داده شود. پایان این دوره همزمان با دوره نوجوانى است و کودک با تجاربى که در زمینههاى مختلف به دست آورده، بالنسبه به فردى مستقل و صاحب نظر میشود.
۷ سال سوم، دوره تمرین و عمل است
در این دوره نیز که خود به ۳ مرحله پایانى نوجوانى، دوران بلوغ و دوره جوانى تقسیم میشود، بیشتر توجه والدین باید به دوران بلوغ باشد که دورهاى است که نیاز آنان به راهنمایی به اوج خود میرسد.
ایمان به مذهب از ۱۶ سالگى اوج میگیرد و در صورتى که به الگوی کاذبى برخورد کردند، در جنبه مذهب، خطراتى برایشان وجود خواهد داشت. پایان بلوغ و از حدود ۱۸ سالگى، دوره استقلال تقریبی است. دقت و استدلال منطقى در او رشد میکند و میتوان از این طریق، به آموزش مذهبى و دینى او پرداخت.
منبع: بانک اطلاعاتى مقالات؛ زهرا عبادى