- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
علىرغم آموزههای دینى ما و با وجود آموزشهایى که در جامعه داده مى شود، هنوز هم کم نیستند پدر و مادرهایى که تنبیه را به زعم خود بهترین راه آدم کردن فرزندانشان مى دانند و آموزش درس زندگى به کودکان خود را از طریق کتک زدن یا توهین کردن جایز مى دانند.
شاید تصور کنید در حال حاضر گرایش والدین به تنبیه بدنى، کمتر باشد اما واقعیت این است که فرهنگ نادرست تنبیه، به دلیل عدم شناخت از راههای تربیتى معقول، هنوز هم یک راه کار مهم براى والدین محسوب مى شود.
فضاى خشونتآمیز در خانواده، انتظارهاى غیر واقعى و نابجا از کودکان بدون توجه به توانایىهای آنها، برآورده نشدن آرزوهاى دوران کودکى والدین و انتظار تجلى آنها در فرزندان، به سرپرستى و طلاق، ازدواجهای مجدد، بیکارى، فقر معیشتى و کیفیت نامطلوب زندگى، بیمارىهای روانى و عدم تعادل شخصیتى، بروز رفتارهاى شدید عصبى نظیر جنون آنى در والدین و تجربه مورد آزار قرار گرفتن خود والدین در دوران کودکى، از دلایل عمده آزار کودکان از سوى والدین است.
به گفته کارشناسان، در کشور ما بیش از ۸۰ درصد کودکآزارى ها در درون خانواده بر روى کودکان ۴ تا ۱۴ سال اتفاق مى افتد که این آزارها به صورت جسمى، جنسى و روانى از سوى ناپدرى، نامادرى و بعضاً به وسیله پدر و مادر واقعى، بر روى کودک اعمال مى شود.
بر طبق آمار، ۶۶ درصد کودکآزارىهای در کشور ما از سوى مردان اعمال مى شود که در این زمینه، دختران بیش از پسران، در معرض این آزارها قرار دارند و همچنین خانوادههای طلاق، ۲۵ درصد کودکآزارى ها را به خود اختصاص مى دهند.
کودکآزارى جسمى و بدنى، اولین و شایعترین کودکآزارى است که بیشتر در خانوادههای نیازمند و در معرض از هم پاشیدگى اتفاق مى افتد. کودکآزارى عاطفى، نوع دوم کودکآزارى است که شامل، تحقیر، سرزنش و خدشهدار کردن شخصیت کودک است که علاوه بر خانوادههای فقیر، در خانوادههای نسبتاً مرفه جامعه نیز دیده مى شود و تقریباً شایعترین شکل کودکآزارى است.
همچنین در این میان، کار پیش از موعد کودکان در مزرعه، کارگاههای زیرزمینى و خیابان ها پیش از ۱۵سالگى و نیز کودکربایى به منظور انتقام گرفتن از والدین یا باجخواهى مالى، از مصادیق دیگر کودکآزارى در تمام کشورهاى جهان است.
«علىرغم تأکید فراوان دین مبین اسلام نسبت به تکریم کودک و محبت به او، به دلیل فقر فرهنگى و غفلت برخى خانواده ها نسبت به اخلاق دینى و آموزههای تربیتى و اسلامى، کودکآزارى در جامعه، روز به روز روند افزایش به خود مى گیرد.»
فضاى خشونتآمیز در خانواده، انتظارهاى غیر واقعى و نابجا از کودکان بدون توجه به توانایىهای آنها، برآورده نشدن آرزوهاى دوران کودکى والدین و انتظار تجلى آنها در فرزندان، بیسرپرستى و طلاق، ازدواجهای مجدد، بیکارى، فقر معیشتى و کیفیت نامطلوب زندگى، بیمارىهای روانى و عدم تعادل شخصیتى، بروز رفتارهاى شدید عصبى نظیر جنون آنى در والدین و تجربه مورد آزار قرار گرفتن خود والدین در دوران کودکى، از دلایل عمده آزار کودکان از سوى والدین است.
البته خلاء قانونى در رابطه با حقوق کودک نیز مضاف بر علت است که حدود تنبیه را براى خانوادهها مشخص نمى کند و عملاً تنبیه شدید کودکان توسط پدر و مادرها، به دلیل فقدان قانون در این مورد است.
اما تعداد زیاد فرزندان و پر جمیعتى خانواده، فقدان آموزش مهارتهای زندگى مخصوصاً در رابطه با زوجهای جوان به دلیل عدم تجربه لازم در برخورد با کودکان، غفلت از مسایل تربیتى و پژوهشى در مدارس و معلولیتها، از دلایل دیگر بروز کودکآزارى در میان خانوادههاست و کمتر کسى را مى توان یافت که در کودکى، قربانى یکى از این موارد نبوده باشد.
منبع: همشهرى؛ با اندکی تصرف و تغییر