- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : آقای بابایی
- 0 نظر
از جمله امامزادگان معروف قم شاهزاده احمد فرزند قاسم بن احمد بن على بن جعفر الصادق(علیه السلام) است که در نزدیکى دروازه جنوبى قم(دروازه قلعه) و در داخل شهر کمى بالاتر از مرقد منسوب به على بن جعفر(علیه السلام) واقع شده که بگفته مؤلف تاریخ قم وى در مقبره قدیمه مالون دفن گردیده شد، هر چند درکتبیه بقعه، او را از اولاد موسى بن جعفر(علیه السلام)نوشته ولى فرمایش صاحب تاریخ قم و عصرش مقدم بر کتیبه است و مرحوم شیخ عباس قمى هم در کتاب(منتهى الامال)(۱)می فرماید:”بدانکه در قم یکى از احفاد على بن جعفر(علیه السلام) که بشرافت و جلالت معروف است مدفون مى باشد که نام شریف او احمد بن قاسم….”.
و همچنین در کتاب”تاریخ قم”(۲)مذکور است که یکى از اولاد احمد به على بن جعفر(علیه السلام) ابوالحسین احمد بن قاسم مى باشد اما نمیدانم که پدرش همراه وى به قم آمده یا نه، اما شاهزاده احمد بن قاسم سیدى با تقوى و پرهیزکار بود که در اواخر عمر خود زمین گیر و نابینا شد و به معیت خواهر خود فاطمه از مدینه طیبه به جانب قم هجرت کرد و در این شهر بعبادت و ریاضت مشغول بود تا وفتا یافت و در مقبره مالون بخاک سپرده شد و بر فراز تربتش طبق معمول وقت سایبانى از بوریا بپا داشتند که این ضایعه در ثلث اول قرن سوم هجرى رخ داده است و بتربت او را اهالى قم زیارت مى کردند.
“بر سر تربت احمد بن قاسم همان سایبان از بوریا بود تا اینکه در سال ۲۹۵ هـ .ق(۳)معتمد عباسى براى انتزاع بلاد زنجان و ابهر و سلطانیه و قزوین از تصرف علویه(حسین کوکبی) که حکومتى مستقل در آن منطقه تشکیل داده بود امیرموسى بن بوغارا با لشگرى مجهز مأمور ساخت و به عبدالله بن طاهر حکمران خراسان هم نامه اى نوشته تا او را یاری نماید و ابن بوغا هم خاقان بن مفلح ترک را بر مقدمه الجیش سپاه خود امیر گردانید و به او مأموریت داد تا در سر راه خود آتش شورش قم را فرو نشاند و مالیات معوقه را بحیطه وصول درآورد و متمردین را سرکوبى کرده و در رى به اردوى بغداد ملحق گردد.
و ابن مفلح پس از تلاش چند روزه بحصار قم رخنه کرد و تنى چند از سران اهالى قم را بقتل رسانید و مالیات چند ساله قم را وصول نمود واز جمله به تخریب این سایبان که محل اجتماع مردم شده بود فرمان داد و سپس این شهر را با حرکت به جانب رى ترک گفت”.
تربت شاهزاده احمد بن قاسم مدتى به همین منوال(بدون سایبان) بود و اهالى با همین وضع به زیارتش مشرف مى شدند تا در سال ۳۷۱ هـ .ق که برخى از صلحاء و نیکوکاران قم درعالم رؤیا چنین دیدند که مدفون در آن تربت مردى فاضل بوده که در زیارت قبر او ثواب و اجر بسیارى است لذا این رو بود که دیگر باره بنائى از چوب(۴)بر سر قبر او ساختند و مردم مجددا بزیارت وى میرفتند.
جمعی از افراد مورد وثوق نقل کردند، اشخاصى که داراى دردهاى مرموز و مزمنى بودند و یا در عضوى از اعضایشان درد و زخمى وجود داشت بر سر تربت مقدسش مى رفتند و شفا می طلبیدند و به برکت روح مقدس و جلالت قدر و عظمت شأن آن امامزاده از درد شفا می یافتند”(۵).
این روستکه مردم قم به هر یک از مامزاده ها بنوع خاصى توجه میکردند و میکنند مثلا در روزگار قدیم وقتى اختلافى میان دو نفر بمرحله اى مى رسید که جز قسم خوردن راه حل دیگرى نداشت طرفین براى قسم خوردن، ببقعه شاهزاده حمزه میرفتند، و همچنى براى ادای نذر و شفا گرفتن سالهاست که به شاهزاده سیدعلى میروند و براى گوسفند قربانى کردن ببقعه شاهزاده اسماعیل، در هفت و هشت فرسنگى شهر قم در ناحیه کوهستانى رومى آوردند(۶).
بعد از آنکه معلوم گردید احمد بن قاسم در مقبره مالون(دروازه قلعه) مدفون مى باشد، مؤلف کتاب انوار المشعشعین(۷)هم قائل شده که فاطمه خواهر شاهزاده احمد بن قاسم، مادر محمد عزیزى هم در همان بقعه مدفون است زیرا در داخل آن بقعه آثار دو قبر نموداراست ومؤید این قول، کلام صاحب تاریخ قم است که نگاشته: فاطمه بنت قاسم بن احمد بن على بن جعفر(علیه السلام) و مادر محمد عزیزى هم بمقبره مالون مدفون است و او را در همانجا زیارت مى کنند.
بنابراین معلوم گردید که دراین بقعه صورت دو قبر احمد بن قاسم و خواهرش فاطمه مدفون مى باشد لذا قبل از آنکه وارد بحث جدید مبنى بر تعداد فرزندان قاسم بن احمد شویم لازم دیده شد که چند جمله اى نسبت به قبرستانهاى قدیمى قم تحقیقى را به شما خوانندگان عزیز تقدیم نمایم.
مؤلف کتاب تاریخ قم، گذشته از مقبره بابلان از دو قبرستان دیگر نام مى برد که نگارنده این کتاب سعى کرده شمه اى در اطراف این سه قبرستان قدیمى و تعیین حدود قدیمه وتغییراتیکه بمرور أیام در طرز ساختمان آن راه یافته به خوانندگان تقدیم نماید.
۱ـ یکى از قبرستانهاى قدیمى که در جنوب غربى شهر قم واقع شده بود و هنوز آثارى از آن هم نمایان مى باشد مقبر مالون است که در کتاب تایخ قم چند مورد(۸)نام آن قبرستان را قید نموده و تصریح کرده که از جمله کسانیکه در آن دفن شده اند، شاهزاده احمد بن قاسم مى باشد.
بنابراین هیچ شکى نمى ماند در اینکه قبرستان مالون همین قبرستانى است که اکنون در بیرون دروازه قلعه و در اطراف بقعه شاهزاده احمد بن قاسم(یا بتلفظ مردم قم شاه احمد قاسم) وجود دارد این مقبره(مالون) از گورستانهای، خیلى قدیمى این شهر و از زمانی دائر بوده که نامى از شهر قم هم در میان نبوده، و بجاى شهر کنونى هفت قریه و ده بنامای”کمیدان و سگن(۹)و جانبادان و قزدان و مالون و جمر و ممجان” وجود داشته که این قبرستان مربوط بقریه مالون بوده و بطوریکه از کتاب”انوار المشعشعین” مستفاد مى شود دامنه آن تا مزار على بن جعفر(علیه السلام)توسعه و ادامه داشته است بطوریکه تربت امامزاده شاهزاده احمد بن قاسم و خواهرش هم در مقبره مالون بوده است(۱۰).
۲ـ دومى قبرستان بنام ملک آباد که بنا بنوشته تاریخ قم(۱۱)شاهزاده ابواحمد از اولاد محمد حنفیه در آن دفن شده است، این قبرستان الآن در خیابان ۱۵ خرداد در فاصله اى میان امامزاده شاه سید على و امامزاده شاهزاده احمد قرار دارد که این قبرستان به مرور زمان کوچک شد و قسمتى از آن بعنوان خیابان از بین رفته است.
چون بقعه ابواحمد در حد فاصل میان شاهزاده سید على و بقعه چهار امامزاده است عامه مردم آنرا امامزاده میانى مى نامند(۱۲).
۳ـ سرزمینى که آستانه مقدسه فاطمیه با مدارس و مساجد موزه و توابعش در آن واقع است قبل از رحلت بى بى باغ مشجر و مصفائى که از املاک موسى بن خزرج اشعرى قمى که از صحابه حضرت رضا(علیه السلام) و از رواه جلیل شمرده میشود بوده است.
و چون در آنزمان متداول و معمول بود که رؤسا و بزرگان عرب علاوه برخانه هاى مجللى که در داخل شهر داشتند هر یک بتناسب موقعیت و حشمت و ثروت خود در باغات اختصاصى خویش هم که در سواحل رودخانه دارا بودند کاخ و قصرى مشرف بر آب براى تفرج و تفریح خود در ایام بهار و اوائل تابستان بنامینهادند.
بطوریکه از قرائن بدست مى آید باغ مزبور را موسى فوق العاده عزیز و ارجمند میدانسته بهمین جهت هم آنرا نثار مقدم آنجناب نمود و براى مدفن بى بى اختصاص بخشیده شد.
اما طول و عرض آنرا از یکطرف به قبرستان شیخان کنونى و از طرف دیگر به گذرخان و به رودخانه متصل دانسته اند که به مرور زمان و بجهت توسعه شهرکوچک و کوچکتر شده است(۱۳).
تعداد فرزندان احمد بن على بن جعفر الصادق(علیه السلام)
در کتاب(سراج الانساب)(۱۴)و(الشجره المبارکه)(۱۵)تعداد فرزندان ذکور احمد را بنام عبیدالله ابومحمد الجنیه و حسین ابوعبدالله الرقى و محمد نام برده و قائل به عقب بودن این تعداد شده و در کتاب(عمده الطالب)(۱۶)نام چهار پسر او را به اضافه على ذکر مى نماید و همچنین در کتاب(تاریخ قم) یکى دیگر از فرزندان احمد را قاسم نام برده است.
اما عبیدالله بن احمد بن على بن جعفر(علیه السلام)، در کتاب تاریخ قم مسطور است که دیگر از فرزندان احمد بن على بن جعفر عریضی(علیه السلام) که بقم بوده اند ابوعبدالله حسین بن احمد بوده است که در قم هم وفاتکرده است و او را در قم پسری بود بنام ابوعلى شعرانى که چون بسن رشد رسید از قم ببغداد هجرت کرد و در آنجا سکونت گزید.
اما خود احمد بن على بن جعفر(علیه السلام)دردهى از دهات مدینه طیبه بنام جذوع سکونت داشته و از این جهت اعقاب او را جذوعیه مى نامند.
و در کتاب انوار المشعشعین(۱۷)از بعض کتب انساب نقل کرده است که حسین بن احمد مزبور را حسین رقى مى خوانند چنانکه مینویسند و اما حسین رقى ابن احمد بن على بن جعفر را دو پسر است بنام احمد و محمد و احمد بن حسین بن احمد را نیز دو پسر است بنام جعفر و ابوعبدالله جذوعى شعرائی.
اما بنابر نقل کتاب تعلیقه بهبهائى چنین مستفاد مى گردد که قاسم بن احمد از روات حدیث وثقه بوده، چنانکه از کتاب عیوان اخبار الرضا(علیه السلام) نقل کرده است که روایت میکند عیاشى از یوسف بن نوبخت و او از قاسم بن على بن جعفر(علیه السلام) و او از پدرش الى آخر، اگر چه در عیون اخبار قاسم بن على بن جعفر العریضى ضبط شده است ولى باید گفت که نام احمد ساقط شده چون در بین فرزندان على بن جعفر(ع هیچیک بنام قاسم نبوده اند و در کتاب انوارالمشعشعین هم مسطور است که در هیچ یک از کتب انساب نیافتم که على بن جعفر(علیه السلام) را فرزندى بنام قاسم بوده باشد علهذا باید گفت که قاسم فرزند احمد بن على بن جعفر(علیه السلام) منظور است و یک واسطه که نام احمد بوده باشد اسقاط شده است.
ناگفته نماند قاسم بن احمد را دو پسر و یکدختر است یکى بنام على و دیگرى بنام ابوالحسین احمد آخرى بنام فاطمه این فاطمه مادر محمد عزیزى فرزند عبدالله بن حسین بن على بن محمد بن امام جعفر الصادق(علیه السلام) است که بسید سربخش معروف میباشد(۱۸).
در کتاب(منتقله الطالبیه)(۱۹)مسطور است که ابوالحسین احمد بن قاسم بن احمد الشعرانى ابن على العریضى که در قم فوت کرده، در قبرستان مالون بخاک سپرده شد، و مزارش مورد زیارت اهالى شهر است و مردم از آن طلب استشفاء مى نمائید، وى درکتاب نامبرده اضافه مى کند که نسل وى منقرض گشته و نام مادر او که ام ولد هم بوده به نام ام کلثوم بنت عبدالله بن اسماعیل بن ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن محمد بن على الزینى مى باشد.
توصیف گنبد و بارگاه امامزاده احمد بن قاسم
همنطوریکه بیان گردید بعد از رحلت احمد بن قاسم وى را در مقبره مالون دفن نموده و اولین سایان از بورپا بر سر تربت وى بنا نهادند تا اینکه در حمله خاقان مفلحى این سایبان از بین رفته و مجددا بنائى از چوب یا گنبدى بر فراز تربتش ساخته و مردم به زیارت او مشرف مى شدند.
اما بعد از آن، گنبد کنونى که بسیار قدیمى و مستحکم و در عین حال زیبا و قشنگ هم می باشد بطوریکه از کتیبه هاى داخلى بقعه بدست مى آید بانى بقعه و گنبد مزبور(خواجه على بن اسحق) است که از رجال و وزراء عصر خود بوده و در یکى از سه بناى باغ گنبد سبز مدفون است و تاریخ بناى آن بیستم محرم الحرام سال ۷۸۰ هـ .ق ثبت گردید، البته صورت گنبد قدیمى بعدا تغییر یافته و گنبد کنونى را قبل از انقلاب ساخته و بعد از انقلاب اسلامى تعمیرات مهمه اى صورت گرفته است، لکن سقف درونى گنبد مانند اصل بنای بقعه همراه گچبریها و کتیبه هاى آن بعد از گذشت بالغ بر ۵ قرن همچنان باقى مانده و هر بیننده خوش ضمیر را متحیر و ابتهاج و مسرور مى نمایاند.
چنانچه اشاره رفت با اینکه بقعه شاهزاده احمد بن قاسم خالى از بیوتات و رواق بوده(۲۰)، ولى از حیث گچبرى یکى از شاهکارهاى صنعت معمارى و هنرى به شمار مى آید که در قسمت داخلى گنبد سه کتیبه بسیار زیبا و جذاب وجود دارد، که اولى در قسمت علیاى گنبد و بخط کوفى و دومى قدرى پائین تر و بخط ثلث و آخرى زیر این دو و بخط نسخ مى باشد.
اما در کتیبه پائین سوره مبارکه یس تا آیه(احصناه فى امام مبین، صدق الله) باخط نسخ بسیار ممتازى نوشته وگچ برى کرده اند و در کتیبه وسطى عبارت زیر را با خط ثلث خوانا و جالبى نیز نوشته و گچبرى کرده اند که متن کتیبه از این قرار است.
“لله الإعانه و الإغاثه قد امر بناء هذه العماره الرفیعه و الروضه الشریفه مرقد الامام المظلوم احمد بن قاسم بن احمد بن على بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب(علیه السلام) الصاحب الاعظم الاعدل الاعلم ملاذ طوائف الامم مستعبد ارباب السیف و اصحاب القلم صاحب دیوان الممالک و الامم ملجأ العظماء العالم موئل صنادید بنى ادم عمیم المواهب و النعم عضد الخواقین و المنصور بنصره خیرالناصرین قوام الحق و الدنیا و الدین مغیث الخلایق اجمیعن علی بن الصاحب الاعظم السعید عز الحق و الدنیا و الدین اسحق بن على الصفى الماضى عظم الله تعالى جلال قدره بعمل محمد بن على بن ابى شجاع فى عشرین من محرم الحرام سنه ثمانین و سبعمائه ۷۸۰ هـ .ق”.
و کتیبه بالا که بخط کوفى گچ برى شده است از چشم دور و از این رو عبارتش خوانده نمی شود، اما صاحب کتاب(گنجینه آثار قم) قائل شده است که تنى چند از نویسندگان با استناد بظاهر کلمات در کتیبه مذکور صورت ستمأه پس از ثمانین این گنبد را از آثار قرن هفتم(۶۸۰ هـ .ق) دانسته اند ولى اهل تحقیق جز این راهى ندارند که این عبارت را ثمانین و سبعمأ(۷۸۰ هـ .ق) بخوانند و معتقد شوند که تاج عین سبع، هنگام تعمیر از فراز جمله سبعمائه تراشیده شده است و بهر کیفیت افتاده و دلیل خود را چنین ابراز مى نماید که اولا: ابوشجاع على بناء استاد هنرمندى که گچبرى این بقعه را عهده دار بوده است چندین اثر تاریخى دیگرى هم در مشاهده و مقابر قدیمى از خود به یادگار گذاشته که همگى از ربع قرن آخر از سده هشتم را نشان میدهد چون مشهد خدیجه خاتون در پنج فرسنگى جنوب غربى قرب راه اصفهان که در سال ۷۷۰ هـ .ق گچبرى شده و مشهد سید سربخش که در سال ۷۷۴ هـ .ق و گنبد خواجه عمادالدین در باغ گنبد سبز که به سال ۷۹۲ هـ .ق گچ برى گردیده اند و در کل نمى توان بناء گنبد مزبور را به سال ۶۸۰ هـ .ق نسبت داد.
اما در کتاب”تربت پاکان”(۲۱)از کاشیهاى زر اندود و نفیس این بقعه چنین مى نویسد:
“محمد حسن طباطبائى تبریزى در تبصر المسافرین(ش ۱۴ ب دانشکده ادبیات دانشگاه تهران: ص ۲۳ سطر ۱۷ـ ۱۸) که به سال ۱۲۷۰ نگارش یافته است ذیل سخن از این مزار می نویسد:”بقعه با کاشى خیلى ممتاز از آیات کریمه و احادیث شریفه به خط على بن محمد در سنه ۶۶۳ است”.
از این وصف اخیر دانسته مى شود که لوح مرقدى که اکنون به عنوان”محراب مسجد قم” درموزه برلین نگاهدارى مى شود و مورخ صفر ۶۶۳ هـ .ق و کار على بن محمد بن ابى طاهر است از این مزار رفته است، در این لوح در بالا به خط کوفى در سه سطر این عبارات:
“لااله الا الله محمد رسول على ولى الله امیرالمؤمنین و وصى رسول رب العالمین”.
نوشته شده و متن نوشته حاشیه و متن آن پس از عبارت:
“بسم الله و هو السمیع العلیم”.
آیه”آمن الرسول” است که از حاشیه راست آغاز شده و در متن با این رقم:”کتب ذلک فى عاشر من صفر ثلاث و ستین و ستمائه. کاتبه على بن محمد بن ابى طاهر بعد ما عمله و صنعه”. پایان مى گیرد.
طالبین براى اطلاع بیشتر در زمینه فوق مى توانند به کتاب گنجینه آثار قم جلد دوم صفحه ۳۷۴ و تربت پاکان جلد دوم صفحه۶۷ مراجعه نمایند.
اما کف این بقعه بواسطه بالا رفتن سطح گورستان مجاور حدود دو متر درگودى افتاده بود که مقدارى آنرا بالا آوردند و چون درگاه هاى سابق کوتاه و تنگ بودند ناچار شدند که قسمت بالاى هر دو درگاه را خراب کنند بالنتیجه کتیبه کمربندى سوره یس بکلى از بین رفته و با این حال باز هم حدود یکمتر سطح بقعه منخفض است.
همانطوریکه گفته شد بانى گنبد خواجه على بن اسحق بوده و خود گنبد به شکل عرقچین قدیمى که درمرکز آن، گنبدى کوچک بشکل شلجمى ساخته شده که به زیبائى بقعه زیاده از حد افزوده است و طول تقریبى گنبد مجموعا ۴ متر مى باشد که سراپا آراسته به کاشیها گره سازی است که در مواضع معین آن، با بکار بردن کاشیهاى الوانى در بالا نام جلاله و در وسط اسم محمد(ص) و در پائین اسامى علی(علیه السلام) بطور متعاکس خوانده مى شود بکار برده شده و درکل یکى از گنبدهاى بسیار زیباى بقاع این شهر بشمار آمده است.
اما در مدخل بقعه از غرب ایوانچه ایست که بعد از پیروزى انقلاب اسلامى تحت اشراف سازمان اوقاف و امور خیریه در سال ۱۳۶۹ـ ۱۳۷۰ ساخته شده و در طرف چپ راهرو و ورودی به روضه مقدسه امامزاده هم مسجدى به عرض ۱۰ متر و طول ۱۵ متر احداث شده که برای مراسمهاى عزادارى از آن استفاده مى شود داخل روضه مقدسه، ضریح بسیار عالى جلوه گر است که رد سال ۱۳۶۹ هـ .ق بدست استادان اصفهانى با نام آقایان احمد و عباس پرورش و قلمزنى علیرضا و حسن اسدى و نجارى از حاج نعمت الله حیدرزاده ساخته شده که در درب ورودى به داخل ضریح بعد از بسم الله آیه شریفه(نصر من الله وفتح قریب) قلمزنی و بالاى ضریح هم با اشعاریکه در ضریح مطهر منسوب به على بن جعفر(علیه السلام) اشاره شده قلمزنى شده است.
……………………
(۱)ـ منتهى الآمال جلد ۱ صفحه ۳۰۵٫
(۲)ـ تاریخ قم صفحه ۲۲۵ و منتقله الطالبیه صفحه ۲۵۵٫
(۳)ـ در کتاب انجم فروزان جلد ۱ صفحه ۱۹۱ سال ۲۵۴ و در کتاب گنجینه آثار قم جلد ۱ صفحه ۳۷۵ سال ۲۵۸ نوشته شده است، که احتمال قوى همین تاریخ اخیر صحیح مى باشد چرا که خلافت معتمد عباسى از سال ۲۵۶ شروع تا سال ۲۷۹ ادامه داشت.
(۴)ـ در گنجینه آثار قم نوشته شده که قبه اى ساخته اند. جلد ۲ صفحه ۳۷۵٫
(۵)ـ منتهى الآمال جلد ۲ صفحه ۲۰ و انجم فروزان جلد ۱صفحه ۱۹۲ گنجینه آثار قم جلد ۱ صفحه ۳۷۴٫
(۶)ـ تاریخ مذهبى قم صفحه ۱۰۱٫
(۷)ـ انوار المشعشعین جلد ۱ صفحه ۲۲۲٫
(۸)ـ از جمله در صفحه ۲۲۵ طبق نوشته تاریخ قم، مالون نام یکى از هفت قلعه مستحکم قم بوده است، ولى بعدها این مکان و قبرستانش به محله دروازه قلعه معروف گردید. تاریخ قم صفحه ۲۳٫
(۹)ـ سگن مخفف سنگلاخ و زمین سنگ زار را مى نامند.
(۱۰)ـ نقل از کتاب انجم فروزان صفحه ۱۹۵ و کتاب تاریخ مذهبى قم صفحه ۹۱٫
(۱۱)ـ تاریخ قم صفحه ۲۳۵٫
(۱۲)ـ تاریخ مذهبى قم صفحه ۹۱ و ۹۲ و ۱۰۱٫
(۱۳)ـ نقل از کتاب جدى فروزان صفحه ۸۹٫
(۱۴)ـ سراج الانساب ۸۴٫
(۱۵)ـ شجره المبارکه صفحه ۱۱۲٫
(۱۶)ـ عمده الطالب صفحه ۲۱۵٫
(۱۷)ـ نقل از انجم فروزان صفحه ۱۸۷٫
(۱۸)ـ نقل از انجم فروزان صفحه ۱۹۱٫
(۱۹)ـ منتقله الطالبیه صفحه ۲۵۵٫
(۲۰)ـ باید اضافه کرد که اصل بقعه فاقد هرگونه حجره و اتاق بوده، ولى با همت والاى مدیر کل اوقاف استان قم تعمیرات اساسى و ساخت مسجد بزرگ و دیگر تعمیرات که ذکرش خواهد آمد، بناى نسبتا وسیعى ترتیب داده شد.
(۲۱)ـ تربت پاکان جلد ۲ صفحه ۶۹٫