- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
یکی از آسیبهای نوپدید اجتماعی که تبدیل به یک چالش بزرگ برای انس و الفت بین اعضای خانواده و استحکام بنیان خانواده شده است تاثیر سوء آسیبهای ماهواره بر خانواده میباشد. بدیهی است که این چالش عظیم برای کارکرد درست و اصولی خانواده مختص ما ایرانیها نمیباشد و در سایر کشورهای جهان نیز جامعه شناسان و کارشناسان علوم اجتماعی و روانشناسی زیادی نگران آینده اصلیترین رکن جامعه یعنی خانواده میباشند.
مقدمهای بر آسیبهای ماهواره بر خانواده
خانواده در تمام فرهنگها کانون شکل گیری هویت فرد است. هیچ فردی جدا از خانواده اش قابل تعریف نیست و خانواده رکن اصلی سازنده ی فرد و شخصیت اوست. (ثنایی، ۱۳۷۹).
کانون خانواده پایه بنیادین اجتماع، سلول سازندۀ زندگی انسان، خشت بنای جامعه، خانواده کانون اصلی حفظ سنت ها، هنجارها و ارزشهای اجتماعی است و شالوده ی استوار پیوندهای اجتماعی و روابط خویشاوندی و کانونی برای بروز و ظهور عواطف انسانی و پرورش اجتماعی است.
خانواده، واحدی است که بر اساس ازدواج پدید میآید و از آغاز پیدایی خود، همچون حریمی امن، زندگی انسان را در بر گرفته و موج تازهای در درون شبکه ی خویشاوندی ایجاد میکند که شمار زیادتری از خویشاوندان را نیز به هم پیوند میدهد.
انسان در خانواده، فرایند جامعه پذیری را میآموزد که مجموعهای از بایدها و نبایده است و بالاخره نقشهایی را در روابطش با دیگران یاد میگیرد. تعاریف فوق نشان دهنده ی اهمیت فوق العاده ی این بنیان کوچک اجتماعی است و تاثیر آن در تمامی شئون زندگی افراد به ویژه فرزندان است.
اما این سیستم نیز مانند هر سیستم دیگری دستخوش حوادث تلخی میشود و همیشه در امان و به دور از تهدید نیست. پایههای هر جامعه، ریشه در ارزشها و نظام عقیدتی آن دارد. بنابراین برای تضعیف هر جامعه، کافی است تا فرهنگ آن را تضعیف کرد.
با این کار افراد جامعه از خود بیگانه شده و برخلاف آنچه که حقیقت فرهنگی آنها را تشکیل میدهد، رفتار میکنند. امروزه شیوههای ضربه زدن به فرهنگ و هویت ملی یک کشور تغییر یافته و دشمنان سعی میکنند از طریق جنگ نرم افزاری به فروپاشی بنیان خانواده و آرا و عقاید جوانان آن مرز و بوم نایل آیند.
شبکههای ماهوارهای با حضور در خانه ی ایرانیان به خصوصیترین حوزههای زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی میکنند.
این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی بر اساس واقعیاتی زندگی ایرانی بنا شده و با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله دارد.
به همین منظور این مقاله در صدد بررسی آثار سوء فیلمهای ماهوارهای به عنوان یکی از مهمترین رسانههای دیداری در متحول ساختن روابط خانوادگی و ایجاد تغییر در کارکردهایی آن میباشد و تلاش میکند به این سوال پاسخ دهد که ماهواره چگونه روابط خانوادگی را دستخوش تغییر و تحول میسازد و منجر به تضعیف بنیان خانواده میشود و در پایان برای رفع اینگونه معظلات پیشنهادی ارائه شود تا شاید بتوان گامی کوچک در ارتقای سطح آگاهی خانوادهها برداشت.
دستهبندی آثار آسیبهای ماهواره بر خانواده
به طور کلی میتوان آثار شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را بر اساس تحقیقات انجام شده به قرار زیر دسته بندی کرد:
تغییر ضد ارزشها به ارزشها
شبکههای ماهوارهای قادرند احساس شخص از واقعیت را تغییر بدهند و با تاثیر گذاری بر روی افکار و روان مخاطبان خود، براحتی نوع دیدگاه و سلایق مردم را متحول سازند. این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ارزشهای غیر اخلاقی براحتی از طریق ماهواره در قالب قواعد و هنجارها و نمادها قابل پیاده شدن در محیط گرم خانواده است.
ماهواره با توجه به توانمندیهایی که دارد، یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزشها و باورها میباشد، چه اینکه قادر است با برنامهریزیهای دقیق و کنترل شده، اندیشههای مردم یک جامعه را شکل دهد و رفتار آنان را بصورت دلخواه سمت و سو دهد.
شبکههای ماهوارهای در قالب میان برنامهها و آگهی ها، ارزشهای متفاوتی چون فرهنگ برهنگی، مصرف گرایی، تجمل پرستی، ترویج بیمبادلاتی اخلاقی و … را به نمایش گذاشته و رفته رفته فرهنگ وقار و پوشیدگی به فراموشی سپرده شده، رقابت برای عرضه هرچه بیشتر جذابیتهای جنسی، به فرهنگ غالب در کشور تبدیل شده است.
قدرت تاثیر گذاری ماهواره محدود به تغییر ارزشها تنها در حوزه تضعیف ارزشها و ارزشهای جایگزین در رفتار بینندگان نمیباشد، بلکه این رسانه قادر است در حوزههای مربوط به حریمهای خصوصی افراد نیز به طور خاص، تغییراتی ایجاد کند. «و گاهی به فرد بدون اینکه در جریان باشد تحمیل میشود، یعنی وجدان آدمی را دستکاری میکند»(لوفور ۱۹۹۹) چنین تغییراتی، بسترهای مناسبی برای آسیب رسانی علیه خانواده و پیامدهای ناگوار آن فراهم میسازد.
شبکههای ماهواره ای، هویت تازهای به مشاهده گران خود میبخشند و آنها را وامی دارند تا ارزشهای غلط و فاسد را جایگزین ارزشهای اخلاقی دانسته و سعی در حفظ و ثبات آنها برآیند، چرا که زبان تصویر، قدرت فوق العادهای در جهت تحکیم با تضعیف ارزشها دارد، از این رو برنامههای ماهواره در کشورهای سازنده، شاید مناسب حال مردم آن جامعه و در جهت سیاستهای حاکم بر آنان باشد، ولی در جامعهای که آن روابط، ارزشها و هنجارها به گونهای دیگر است، نتیجه ی عکس داده و هنجارهای جامعه اسلامی را مورد حمله قرار میدهد و خانواده را دچار تغییر میکند که اگر به درستی مدیریت نشود، خانوادهها دچار تزلزل خواهند شد.
الگو دهی ماهواره به خانوادهها
تاثیر برنامههای ماهواره بر افکار عمومی و عملکرد مخاطبان بویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری امر روشنی است. کانالهای ماهوارهای موجب میشوند زنان و دختران جوان، با دیدن فیلمها و سریالهای شبکههای فارسی زبان، مطابق حس همزاد پنداری، به تقلید از نوع پوشش و آرایش هنرپیشگان برآمده، سعی در هرچه شبیه تر کردن خود با آنها کنند.
بواسطه معرفی الگوهای ذهنی و عملی رفتار، در گذر از برنامههای مختلف، معرفی شخصیتها و سمبلهای مطرح شده، شخصیتهای سریالها، فیلمها و … پس از مدتی تعدادی از این الگوها را در بییندگان خود درونی میکند(منادی ۱۳۸۵).
یادگیری از راه مشاهده، یکی از تئوریهایی است که رفتار الگوهای بینندگان را در بروز رفتارهای نابهنجارانه تبیین میکند. الگوهایی که امروزه افراد برای خود بر میگزینند و از رفتارهای آنان پیروی میکنند. بندورا معتقد است عوامل مختلفی کنترل رفتار انسان را در دست دارد که سبب بروز چنین رفتارهای نابهنجارانه میشود.
به اعتقاد بندورا مطابق «دیدگاه یادگیری اجتماعی، مردم نه بوسیله نیروهای درونی رانده میشوند، نه محرکهای محیطی آنان را به عمل سوق میدهند، بلکه کارکردهای روانشناختی بر حسب یک تعامل دو جانبه بین شخص و عوامل تعیین کننده ی محیطی تبیین میشوند، به طور دقیق ” شخص”، “محیط”، “رفتار شخص” بر هم تاثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمیتوان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده ی رفتار انسان به حساب آورد» (سیف ۱۳۷۴).
اغلب سریالهای به ظاهر خانوادگی حاوی داستانهایی از عشقها و روابط نا متعارفی است که بیننده را بعد از مدتی به طور غیر ارادی و ناخودآگاه وارد به همسان سازی زندگی واقعی و شخصی خویش با تصاویر پخش شده از ماهواره میکند. مصادیقی چون خیانت به همسر، افزایش سن ازدواج، بیتفاوتی به حریم خانواده و بیبندوباری فکری و فرهنگی در جامعه، نمونه ی بارزی از نتیجه ی الگوپذیری از الگوهای غلط برنامههای ماهوارهای است.
اثر گذاری ماهواره بر ارتباط عاطفی زوجین
گسترش و استفاده ی افراطی ماهواره با کارکرد متنوع خود و دگرگون سازیهای پیوسته اش، رفته رفته آسیب پذیر شده و استحکام خانواده را به مخاطره میاندازد، در این صورت خانواده قویترین عامل دوام و رشد خود را که عاطفه و صمیمیت میان اعضاست، به دست فراموشی میسپارد، برنامههای ماهواره به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و توانسته اند فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاکم کنند، به گونهای که در ابتدا به افزایش فردگرایی و کاهش جمع گرایی منجر شده و با رخنه در محیط گرم خانواده ترویج مفاسد دینی، عفاف زدایی و ایجاد حس رقابت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عامل مهمی در آسیب رساندن به انسجام خانواده شوند.
زن محور اصلی تعلیم و تربیت در خانواده و این موضوع که در ایران بیشترین مخاطبان تلویزیون را زنان تشکیل میدهند باعث شده برنامههای این نوع شبکهها با هدف قرار دادن شخصیت زن و القاء کردن فرهنگ غربی به او بتوانند شخصیت حقیقی زن مسلمان ایرانی را متزلزل ساخته و بنیان خانواده را به شدت تضعیف کنند.
در شبکههای ماهوارهای شدت بخشیدن به رقابتهای اقتصادی میان زن و مرد به جای پیوندهای عاطفی مستحکم نشده، ارائه تعریف نادرست از زندگی مشترک، موجب شده تا مفهوم عشق واقعی و تعهد به رقابت و سوء تفاهم تبدیل شود.
ترویج خانوادههای بدون ازدواج (همخانگیها)
تاثیر خانواده، در دو بعد قابل توجه است: یک جنبه مربوط به به ثبات در الگوهای رفتاری خانواده است که منجر به سالم سازی الگوهای ارتباطی خانواده میشود و دیگری بحث تحکیم و ثبات شخصیتی افراد خانواده است.
شبکههای ماهوارهای با هدف قرار دادن تحکیم خانواده، هم الگوهای رفتاری خانواده و هم شخصیت افراد را به سوی سستی و تزلزل هدایت میکند. یکی از الگوهایی که ماهواره برای مخاطبان خویش در نظر میگیرد تبلیغ آزادیهای نامحدود و زندگی مشترک بدون ازدواج (ازدواج سفید) یا وصلت آزاد است که عملاً نوعی ازدواج بدون پیوندهای قانونی یا شرعی است.
ترس از آسیب دیدن، آرزوی قابل قبول بودن و به خصوص میل به آزادی جنسی و فرار از مسئولیت چیزهایی است که از نارسایی بلوغ عاطفی سرچشمه میگیرد. الگویی نیز که سازندگان برنامههای ماهوارهای برای ترویج پدیده ی آزادی مطلق در نظر گرفته است، ارضای غریزه جنسی جوانان از طریق روش (انتخاب دوست و رفیق غیر همجنس) میباشد، روشی که در غرب معمول است و آغازگر یک زندگی مشترک جدید بدون ازدواج میباشد.
غیر رسمی شدن ازدواج که به عنوان یک فرهنگ وارداتی به خصوص در شهرهای بزرگ پدید آمده، به معنی کمرنگ شدن هنجارهای اجتماعی است که رفتار مردم را در رسوم معمول جامعه مانند ازدواج تعریف میکنند. برنامههای ماهوارهای با ترویج این الگوی نابهنجار باعث میشوند دختران و پسران جوان خود را ملزم به تشکیل خانواده نبینند و ترویج دهند که این شکل از الگوی تشکیل خانواده را تجربه کنند. الگویی که این شیوه از زندگی را در همه ی جوامع، طبیعی جلوه میدهد و سعی در تغییر بنیانهای فکری مخاطبان دارد.
آسیبهای ماهواره بر خانواده
برنامههای نامناسب ماهواره به دنبال ترویج احساس آزادی مطلق و یا همان لیبرالیسم جنسی به دنبال ایجاد آزادی برای روابط جنسی مطلق بوده و با ترویج فرهنگ خود، تمامی افکار مخاطبان خود را متوجه تلذذ جنسی کرده است.
ماهواره سطح تعمیم پذیری مسائل خصوصی را افزایش داده و سکس را لازمه ی زندگی امروز میشمارد و با برنامههای غیر اخلاقی انتظارات کاذب جنسی را در مردان بوجود میآورد.
زنان هم در پاسخگویی به این تنوع طلبی دچار مشکل میشوند و تکرار برنامهها و انگیزشهای پی درپی باعث میشود که تنها به تلذذ جنسی توجه داشته و در این راه تمامی انرژی معنوی و مادی خود را از دست داده، نتیجه ی طبیعی و فاجعه آمیز آن در مورد عمومی شدن مسائل خصوصی و پرده دری و نابودی بنیانهای اخلاقی و حریم شکنی و گسیختگی بنیان خانواده میگردد.
از دیدگاه این برنامهها، همسر قانونی از لحاظ روانی یک مزاحم به شمار میرود و تعهد و پایبندی به بودن در کنار همسر بیمعنی میباشد، و با این تلقین که زنان موجوداتی آسیب پذیر هستند و باید مورد سوء استفاده پرخاشگری، تجاوزجنسی و آزارجنسی قرار گیرند، چرا که این نوع رفتار از دید آنها علامت تداوم سیستم مردسالاری است.
این تصاویر زنان را مطیع و تسلیم پذیر نشان میدهند و ارزشهای حقیقی یک انسان را تا حد سکس تنزل میدهد، نقش و جایگاه افراد خانواده مبهم و نامشخص میشود، بویژه در مورد زنان که در اوج تحول قرار دارند (بهنام ۱۳۸۳). افرادی که بیشتر وقت خود را پای چنین برنامههایی میگذارند ناخودآگاه حوزههای تعاملی خود را کاهش میدهند.
الگوهایی متناقض و نامتعارف دریافت کرده و به صورت فریبکارانه نیاز خود را در محیطی خارج از چارچوب خانواده ارضاء میکنند. همین طور فراگیری لذتهای تخیلی و هیجانی از طریق ماهواره، به صورت معظلی جهانی در آمده، بسیاری از افراداز این طریق به هیجانات و لذتهای آنی دست مییابند.
گزارشات تحقیقی حاکی است که اغلب کودکان و نوجوانان در جوامع امروزی از طریق فیلمهای جنسی ماهواره با مسائل جنسی آشنا میشوند که این موضوع آغاز انحراف و اختلال جنسی در آنان میشود و جنبههای آسیب شناسی رفتار جنسی در مخاطبان به خصوص جوانان کم سن و سال افزایش مییابد.
علت اصلی بسیاری بیماریها و اختلالات جنسی در افراد فراگیری و اجرای رفتارهای نامتعارف جنسی است که در اثر الگوبرداری از برنامههای ماهواره میباشد. چنین وضعیتی همچنین میتواند این دیدگاه را در فرد ایجاد کند که پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد زیرا پس از ازدواج این آزادی محدود میشود.
به همین جهت بینندگان منفعل ترجیح میدهند که یا اصلاً ازدواج نکنند، یا با تاخیر،ازدواج کنند. زیرا در بیرون از خانه و دور از ازدواج رسمی میتوانند با تنوع و آزادی جنسی بیشتری ارضاء شوند. از این رو هنجارها و ارزشهایی که چنین شبکههایی سرلوحه ی برنامههای خود قرار میدهند، نه تنها مروج ارزشهای دینی و اخلاقی نیست، بلکه خود عامل ایجاد ناهنجاریها در سطح خانواده گشته، برای ترویج و تثبیت افکار، ایدهها و باورهای شخصی و گروهی مخاطب را به سوی بیبندوباری و انحراف سوق میدهد.
امری که در جامعهای مثل کشور ما بسیار ناپسند و خلاف عرف و اخلاق عمومی است و این نوع رفتار با فرهنگ دینی ما همخوانی ندارد. چنین مسائلی حتی در جوامع غربی نیز به عنوان نابهنجاری وجود داشته و با این ناهنجاریها برخورد میشود، اما شبکههای ماهوارهای به بیننده منفعل اینگونه القاء میکند که در کشورهای غربی چنین روابطی مورد پذیرش میباشد، این رسانه « به واسطه ی بار فرهنگی که دارد تأثیر بسیار زیادی برچگونگی فرهنگ و نظام آموزشی افراد جامعه میگذارد.» (منادی ۱۳۸۵). چرا که قدرت فوق العادهای روی اذهان آدمی دارد، قدرتی که تا کنون سابقه نداشته است، اگر در مقابل نفوذ آن مقاومت نکنیم، ما را از جاده تمدن دور خواهد کرد (پوستی ۱۳۷۹).
ریشهکنی بنیان خانواده
در خانواده با معیارهای اسلامی، مرد احساس مسئولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده ی خود دارد و خود را موظف به حفظ حریم خانواده میداند و این تلقی باعث تعهد مرد به بانوی خانۀ خود و فرزندان برای تأمین نیازهای آنها میشود. در برنامههای ماهوارهای مرد خانواده به عنوان یک فرد مطرح میشود که امیال فردی اش معیار رفتارهای او هستند.
چنین فردی خود را متعهد به دیگر اعضای خانواده نمیداند و خود او مقدم بر تمام مناسبات خانوادگی است و برای تأمین امیال و نیازهای خود میتواند روابط مقدس خانوادگی را زیر پا بگذارد. چنین مردی مطلوب زن ایرانی و غیرت زنانه ی او نیست و لذا مرد خانواده را تکیه گاه محکم خود و فرزندانش میخواهد.
از سوی دیگر برنامههای ماهوارهای زن را نیز به همین ترتیب یک فرد تعریف میکند که امیال او مقدم به هر فرد دیگر از جمله اعضای خانواده است. چنین زنی نیز مطلوب مرد در خانواده ی ایرانی با آموزههای اسلامی نیست که زن را مدیر منزل و مسئول تربیت فرزندان و تنظیم ارتباطات اجتماعی تلقی میکند.
بر همین قیاس فرزندان در خانواده ی اسلامی دارای نقشها و موقعیتهای تعریف شده هستند که حقوق و تکالیفی را در رابطه با پدر و مادر و خانواده به عنوان یک نهاد به عهده دارند. برنامهها و سریالهای ماهوارهای این نقشها را دگرگون معرفی میکنند و برای مثال یک دختر یا پسر جوان در خانواده ی غربی را آزاد از تعهدات به پدر و مادر و نهاد خانواده نشان میدهند. چنین تصویری باعث تعارض نقشی در فرد میشود و در حالی که فرهنگ و واقعیات زندگی تکالیف دیگری برای او تعریف کرده اند و البته متناسب با این تکالیف، حقوقی نیز برای او در نظر گرفته اند که فرزند یک خانواده ی غربی از آنها محروم است.
بر این اساس برنامههای ماهوارهای با تعقیب یک خط سیر فکری که مهمترین مفهوم آن «فردگرایی» است، سعی در بازاندیشی مناسبات خانوادگی دارد. اولین گام در این مسیر تعریف مجدد نقش عای اعضای خانواده است. در حالی که این نقشها و حقوق و تکالیف تعریف شده برای آن، حاصل پیشنیۀ دیرین خانواده در ایران بر اساس تعالیم اسلامی است و اجزای آن با هم انطباق یافته اند و به هماهنگی رسیده اند.
بر این مبنا برخی از مهمترین آسیبهای ماهواره برای خانواده و اعضای آن در کشور ما عبارتند از: ترویج فردگرایی، بازاندیشی نقشها، تعارض فرهنگی، نا آرامی ذهنی و نارضایتی، که خود در میان زنان و مردان و فرزندان خانواده و نهایتاً بعنوان اعضای اجتماع، اثرات متفاوتی دارد. با تضعیف خانواده، تکیه گاه فرد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی اش تضعیف میشود و باید پیش از نهادهای فرهتگی یا سیاسی، خود فرد جلودار مبارزه با عناصر بیگانه و متعدد به حریم خانواده اش باشد.
ادامه دارد…