- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
تا نیرو و اراده جوانی هست می توان هواهای نفسانی را از خود دور ساخته و به جنگی سخت با نفس و شیطان رفت چرا که قلب جوان لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف می باشد لیکن هر چه سن بالاتر رود، ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر گردد تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست(۱) و برای پیروزی در این میدان و غلبه بر نفس راههایی است که ما به عمده آنها می پردازیم:
۱. تفکر:
شرط اول مجاهده با نفس و حرکت به سوی خداوند تفکر است یعنی انسان هر روز مقداری تفکر کند در اینکه خداوند متعال که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش او را فراهم آورده، وظیفه ما در مقابل این همه لطف چیست؟ آیا تمام این الطاف برای شهوات و هواهای نفسانی ماست یا مقصود دیگری در کار است؟ اگر انسان عاقل، لحظه ای فکر کند مقصود خداوند را می فهمد که همان تزکیه و تهذیب نفس انسان می باشد.(۲)
۲. عزم:
یعنی تصمیم بر ترک گناه و انجام واجبات بگیری تصمیم و اراده ای قاطع و سخت چرا که قدم در راهی نهادی که دارای مشکلات و سختی های زیادی می باشد که بدون صبر و عزم نمی توان به مقابله با آنها برخواست و سالک و مجاهد بایست به حول و قوه خداوند چنان عزمی داشته باشد(۳) که در مقابل همه مشکلات بایستد و بر آنها فائق آید. حضرت امام خمینی (ره) دراهمیت عزم از استاد خویش نقل کرده اند که ایشان عزم را جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان دانسته و فرموده اند بیشتر از هر چیز گوش دادن به موسیقی، عزم و اراده را ضعیف می کند.(۴)
۳. مشارطه، مراقبه، محاسبه و مواخذه:
این چهار عمل از اهمیت حیاتی برخوردار بوده و از لوازم سیر الی الله می باشد و از حضرت امام موسی کاظم ـ علیه السلام ـ نیز نقل شده که فرموده اند: هرکس که هر روز یک بار اعمال خود را محاسبه نکند از ما نیست.(۵)
مشارطه آن است که در اول روز شرط کند که امروز گناهی انجام نخواهد داد و این مطلب را تصمیم بگیرد و معلوم است که یک روز گناه نکردن کاری است آسان و سهل و می توان به راحتی از عهده اش بر آمد. پس از مشارطه باید وارد مراقبه شوی یعنی در تمام مدت متوجه عمل به شرط خود باشی و پیوسته مراقب اعمال و احوال خود باشی تا مرتکب گناهی نشوی و اگر در دلت افتاد که مرتکب خلاف شوی بدان که این از شیطان است پس به آن لعنت کن و به خداوند متعال پناه ببر.
و به همین حال مراقب باشی تا موقع محاسبه که آخر شب وقتی اختصاص دهی و در آن وقت که به تمام کارهای شبانه روز خود رسیدگی نمایی و حساب نفس را بکنی که در این روز مرتکب گناه شده یا نه. اگر گناهی مرتکب نشده باشد شکر خدا کن و بدان که یک قدم پیش رفتی و منظور نظر الهی شدی و امید است کار برای تو سهل و آسان شود و آن وقت است که اطاعت خداوند و ترک معاصی برایت شیرین خواهد شد و اگر مرتکب گناه شده باشی باید خود را مواخذه کنی و از خداوند بخواهی و بنا بگذاری که فردا مردانه عمل کنی و بهمین حال باشی تا خدای تعالی ابواب توفیق و سعادت را بر روی تو باز کند.
۴. معالجه مفاسد اخلاقی:
بهترین علاج ها که علما اخلاق و اهل سلوک برای معالجه مفاسد اخلاقی فرموده اند این است که هر یک از اخلاق های زشت را که در خود می بینیم در نظر بگیریم و بر خلاف آن تا مدتی مردانه اقدامو بر ضد آن رذیله رفتار کنیم و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب کنیم مسلماً بعد از مدتی آن خُلق زشت رفع خواهد شد.
مثلاً بدخلقی با دیگران را در نظر بگیریم و در صدد برآئیم هر وقت ناملایمی پیش آمد و آتش غضب شعله ور شد برخلاف نفس اقدام کرده عاقبت و نتیجه این خلق را متذکر شویم و در باطن شیطان را لعن کنیم و ملایمت به خرج دهیم اگر چنین رفتار کنیم بعد از چند مرتبه آن خلق به کلی عوض شده و خلق نیکو در وجودمان ساکن خواهد شد.(۶)
۵. استاد:
در زمینه تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح اخلاق برنامه تنظیم کنید استاد برجسته در زمینه اخلاق برای خود معین نمایید. جلسه وعظ و پند و نصیحت تشکیل دهید. با استاد (با واسطه و بی واسطه) بهتر می توان مهذب شد چطور شده برای هر علم در دنیا استاد و مدرس لازم است لیکن علوم معنوی و اخلاقی که هدف بعثت انبیاء و از لطیف ترین و دقیقترین علوم است به تعلیم و تعلم نیازی ندارد؟(۷)
۶. استفاده از ایام الله:
برای خودسازی و تهذیب ماههایی همچون رجب، شعبان و ماه مبارک رمضان فرصت بسیار خوبی است و در این ماه ها است که در های رحمت الهی به روی بندگان باز و شیاطین در غل و زنجیر به سر می برند و اصلاح نفس در این ماه های مبارک آسان تر است.(۸)
۷. همنشینی با خوبان:
از دوستی با رفقای بد و شرور دوری کن و دوستان خوب برای خودت انتخاب کن زیرا که صحبت با هرکس اثری عظیم در اتصاف به اوصاف او و تخلق به اخلاق او دارد. چرا که طبع انسان دزد است و آنچه مکرر از دیگران ببیند اخذ می کند.(۹)
همچنین می توانی از دوستان خود، معایب خود را بپرسی و بهتر آنکه یکی از دوستان متدین و رازدار و مهربان را از میان ایشان اختیار کنی و با او عهد نمایی که مراقب احوال تو باشد. تو را از معایب خبردار کند و چون تو را بر عیبی آگاه سازد شاد و خوشحال گردی و در صدد رفع آن برآیی.(۱۰)
۸. رفق و مدارا:
این مورد نیز از مهم ترین امور سلوک است چه اندک غفلتی در این امر سبب می شود که علاوه بر آنکه سالک از ترقی و سیر باز می ماند بلکه برای همیشه به کلی از سفر زده خواهد شد. سالک در ابتدای سفر خود چون شور و شوق وافری دارد تصمیم می گیرد که اعمال عبادی زیادی انجام دهد و به هر عملی دست زند این طرز عمل علاوه بر اینکه مفید نیست زیان آور هم هست چون در اثر تحمیل اعمال زیاد بر نفس، نفس عکس العمل نشان داده و اعمال عبادی را پس می زند و دیگر میلی برای عبادت در خود نمی یابد.(۱۱)
بنابراین سالک وقتی مشغول عبادت مستحبی است با آنکه میل و رغبت دارد بایست دست از عمل بکشد تا میل و رغبت به عبادت در او باقی مانده همیشه خود را تشنه عبادت ببیند و به طور کلی عبادت موثر در سیر و سلوک فقط و فقط ناشی از میل و رغبت است.(۱۲)
۹. دعا و توسل:
و این اهم امور و تاثیر گذارترین آنهاست و به جرات می توان گفت کسی بدون آن نمی تواند به مقصد برسد و آن اینکه در هر حال به خود امیدی نداشته باشی زیرا که از غیر خدای تعالی کاری بر نمی آید پس از خدای خود بخواهی که تو را در این راه دستگیری نماید و با عجز و زاری و در خلوات از خداوند متعال بخواه که تو را در این مقصد همراهی نماید و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و آل بیت طاهرینش ـ علیهم السلام ـ را شفیع قرار ده که خداوند به تو توفیق عنایت فرماید و در لغزشگاههایی که هست تو را دستگیری نماید.(۱۳)
پی نوشت:
- امام خمینی (ره)، جهاد اکبر، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص ۶۸٫
- امام خمینی (ره)، چهل حدیث، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ بیستم، ۱۳۷۸، ص ۶ و ۷، با تغییرات.
- علامه تهرانی، رساله لب اللباب، نشر علامه طباطبایی، چاپ نهم، مشهد، ص ۱۰۵٫
- امام خمینی (ره)، چهل حدیث، ص ۷٫
- محدث نوری، مستدرک الوسائل، نشر آل البیت ـ علیهم السلام ـ ، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ قمری، ج ۱۲، ص ۱۵۳٫
- چهل حدیث، ص ۲۵٫
- جهاد اکبر، ص ۲۳٫
- همان، ص ۴۰٫
- ملا احمد نراقی، معراج السعاده، نشر هجرت، چاپ پنجم، ۱۳۷۷، ص ۶۵٫
- همان، ۶۸٫
- رساله لب اللباب، ص ۱۰۶٫
- همان، ص ۱۰۷٫
- چهل حدیث، ص ۹ و ۸٫
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.