- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
کار و عمل با انگیزه های مختلف انجام می گیرد. برخی با انگیزه به دست آوردن، برخی برای به دست آوردن پول، برخی برای شهرت و معروفیت مشغول فعالیت می شوند که اینگونه انگیزه ها با اخلاص در عمل قابل جمع نیست. برخی برای خدمت به خانواده و مردم مشغول کار و خدمت گذاری می شوند. این انگیزه ها به خودی خود خوب هستند اما اگر با اخلاص همراه نباشند از ارزش والالی که باید داشته باشند برخوردار نخواهند بود. عمل انسان وقتی ارزش پیدا می کند که با خلوص نیت و برای خدا انجام گیرد که این مقاله مطالبی را در این خصوص مطرح نموده است.
خلوص از مسائلى است که براى همه مخصوصاً لشکریان اسلام در جبهه، واجب و لازم است، خلوص، خالص کردن قصد از غیر خداوند است، عمل وقتى ارزش پیدا مى کند و تقدس مى یابد که با اخلاص انجام شود و کار فقط براى رضایت خدا انجام بگیرد و غیر از خدا در نظر و نیت نباشد.
اما اگر اعمال ما خالص نباشد اصلًا و ابداً، ارزش الهى و معنوى ندارد، بلکه گناه هم بر آن مترتب است، اگر یک کاسب، تاجر، دکتر و … در کارهایش خلوص نداشته باشد، اعمالش باطل نیست، ولى ثواب خلوصى در کار را نبرده است و رشد معنوى پیدا نمى کند اما اگر یک سپاهى، ارتشى، بسیجى و روحانى که کارهایش از جمله ى عبادات است و جهت الهى دارد، خلوص نداشته باشد، هم عملش باطل است و هم استکمال نمى یابد و در ضمن براى او گناه نوشته مى شود، اگر کسى بخاطر رضاى خداوند تعالى و عمل به وظیفه الهى، به جهبه نرفته باشد، مجاهد نیست اگر چه نامش پاسدار امام زمان (علیهالسلام) یا سرباز اسلام باشد، شاید در ظاهر مجاهد فى سبیل الله نامیده شود ولى صورت ملکوتیش مجاهد نیست.
اگر کسى در کارها غیر از رضاى الهى چیز دیگرى هم در نظر داشته باشد مشرک است، و قرآن مى فرماید: واى به حال ریاکاران.
و در جاى دیگر حقیقت ریاکاران را این گونه بیان مى فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ، فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى شَیْ ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (سوره بقره آیه ۲۶۴)
اى اهل ایمان اعمال خود را با منت گذاشتن بر سر کسانى که بدانها خوبى کرده اید، باطل نکنید، اگر چنین شد، اعمال خود را ضایع کرده اید، اگر کسى عملى را انجام بدهد (مثلًا از روى ریا انفاق کند) تا توجه مردم را بخود جلب نماید، ایمان به خداوند تعالى و روز قیامت نیاورده است- مَثَل (عمل) ریاکار بذرى است که بر روى سنگ سختى که بر آن خاک نشسته باشد، افشانده شود و بارانى نیز غبار آن را بشوید که در نتیجه هیچ حاصلى از آن نتوانند بدست آورد و البته خداوند هم گروه کافران را هدایت نمى کند و به سعادت نمى رساند.
هر عملى که براى خدا نباشد، على رغم اینکه باطل است، ریا کننده در سر حد کفر نیز قرار دارد.
رسول خدا (صلیالله علیه و آله) مى فرمودند: الَاعمالُ بِالنّیّاتِ- یعنى اعمال شما در گرو نیتهاى شما است.
اگر نیت در عملى لله نباشد و کار از اخلاص تهى باشد، کفر یا شرک است، هجرت در راه خداى تعالى و بقصد نصرت دین خداوند، هجرت الى الله و رسول است، رفتن به جبهه آنگاه مورد قبول حق تعالى است، که فقط به نیت یارى اسلام باشد، و اگر کسى با این نیت به جبهه رود و کشته شود، شهید و در جوار الله است و اگر بیرون از جبهه هم دار دنیا را وداع کند، در جواز خداى تعالى است، بهشت، براى چنین کسانى اندک است و باید شأن به لقاء الله مفتخر شوند.
همچنان که اگر عامل هجرت کسى پول، ریاست و بطور کلى امور دنیائى باشد، پاداشش به اندک مال دنیا و آفرین و احسنت گفتنها ختم مى شود و چنین کسى اگر در جبهه کشته شود، جزء شهداء محسوب نخواهد شد، چون عملش خالى از اخلاص بوده، و نزد خدا ارزشى ندارد.
در روایات داریم، که روز قیامت شخص (بظاهر شهید) را مى آورند، از او مى پرسند که: چکاره بوده اى؟ در دنیا چکار کرده اى؟ در جواب مى گوید در میدان جنگ بودم، به خط مقدم جبهه رفتم، در سنگر زندگى کردم، کشتم و جلو رفتم تا بالأخره در راه خدا شهید شدم. به او خطاب مى شود که دروغ مى گوئى.
آرى، جهبه بودى، به خط مقدم رفتى، کشته هم شدى، اما براى این بود که بگویند: آدم شجاعى است! و بارک الله و احسنت بگویند! ..
سپس خطاب مى شود که این شهید نیست او را به رو در آتش جهنم بیندازید لذا مسئله خیلى حساس و ظریف است و شما برادران رزمنده باید بسیار مواظب باشید تا کارهایتان رنگ خلوص داشته باشد، که در غیر این صورت در دنیا و آخرت ضرر و زیان خواهید دید.
اى بسیجیان عزیز که بار سنگین جنگ بر دوش شما است، اى سربازان گمنام، مواظب باشید که نزد پیغمبر (صلیالله علیه و آله) و امام زمان (علیهالسلام) نیز جزء گمنامان باشید، هیچ افتخارى بالاتر از این نیست که روز قیامت گفته شود: بسیجى، سرباز گمنام ولى الله الأعظم امام زمان (علیهالسلام) است.
بس افتخار بزرگى است که روز قیامت بسیجى را به صف محشر بیاورند و او را سرباز امام خمینى معرفى کنند، آرى، روز قیامت ارتشى شهید را که به صف محشر مى آورند، همه جا نورانى و معطر مى شود، همگان تعجب زده، خیره، خیره نگاه مى کنند و مى پرسند چه شده است؟ خطاب مى رسد که: یک سرباز اسلام، یک سرباز گمنام وارد شده است و مگر افتخارى بالاتر از این هست؟
تمامى کارهاى ما باید رنگ خدائى داشته باشد، باید گفتار، کردار و رفتارمان بویژه به جبهه رفتن و هجرت کردنمان، از روى خلوص و محض رضاى پروردگار باشد.
درباره ى بعضى از مردان الهى نقل شده است: که فقط کارهاى واجب و مستحب را انجام مى داده اند، نه تنها مرتکب حرام و مکروه نمى شدند، بلکه مباحات را هم انجام نمى داده اند، (مثلًا) به خوابیدن، که یک امر مباحى است، رنگ اخلاص و الهى مى دادند و از مباحیت بیرون مى آوردند.
(مثلًا) نیت شما هنگام استراحت در جبهه، این باشد که: خداوندا استراحت مى کنم و مى خوابم، تا رفع خستگى کنم و بهتر بتوانم در راه تو بجنگم، در این حالت است که خواب تقدس پیدا مى کند و ثواب نماز شب دارد و نزد خداوند عبادت محسوب مى شود.
یک رزمنده ى با اخلاص مى تواند از کلیه امور و اعمال مباح نیز، ثواب بدست آورد و مقرب درگاه خداوند تعالى گردد. غذا خوردنتان براى تقویت شدن و نیرو گرفتن و در نهایت براى کمک به اسلام و حرکت در راه دین خدا، باشد که در این صورت غذا خوردن کار مستحبى مى شود و ثواب خواهد داشت.
آرى این کار براى سپاهى، ارتشى و بسیجى رزمنده بسیار لازم است و قرآن چه زیبا فرموده است که: رنگ خدا چه رنگى خوبى است و به هر عملى که بخورد آن را کیمیا مى کند. صِبْغَه اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَه. (بقره/ ۱۳۸)
در روایات مى خوانیم: که گاهى اعمال انسان آن چنان نورانیست و درخشندگى دارند که روز قیامت چونان ماه مى درخشد، و این نیست مگر بخاطر خلوصى که در کار بوده است.
اخلاص براى همه، مخصوصاً رزمندگان در جبهه لازم است، اگر چه اخلاص کارى است بسیار مشکل ولى ضرورى است، چه عمل بدون اخلاص، باطل و بى ارزش است، البته خلوص هم داراى مراتبى است، که بحث از آن در اینجا لازم نیست، به هر حال باید محرک و علت در کارها و حرکات خداوند تعالى باشد، همه ى کارها بخاطر رضاى او و عمل به وظیفه، انجام شود، به جبهه رفتن، جنگ کردن، کشتن، کشته شدن، به خط مقدم رفتن، در سپاه، بسیج، ارتش و .. خدمت کردن، حمله نمودن. پیروز شدن، شکست خوردن همه و همه فقط بخاطر خداوند تبارک و تعالى باشد.[۱]
پی نوشت:
[۱]. برگرفته از: مظاهرى، حسین، جبهه و جهاد اکبر،ص۶۱-۶۵، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، نمایندگى ولى فقیه، اداره آموزش هاى عقیدتى سیاسى – ایران – تهران، چاپ: ۱، ۱۳۶۲ش.