- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
زهد یکی از فضایل اخلاقی است و مورد تشویق روایات اهل بیت (علیهم السلام) است، زهد این است که انسان با این که طبعا به چیزی رغبت دارد، به خاطر داشتن هدف بالاتر، از آن صرف نظر کند و در فکر تامین هدف بالاتر باشد. یعنی انسان در عین این که قدرت و امکان آن را دارد که لباس خوب و غذای لذیذ و مسکن عالی و مرکب گران قیمت داشته باشد، اما برای این که با مردم دردمند همدردی داشته باشد و خشنودی پروردگار را به این وسیله جلب کند از آنها صرف نظر می کند. این نوشته به زهد و مطالب مربوط به آن پرداخته است.
زهد به حسب لغت عبارت است از ترک شى ء و اعراض از آن و بى میلى و بى رغبتى به آن، و به معنى قلیل شمردن و حقیر شمردن نیز آمده؛ یقال: «زهد. بحرکات العین. زُهْداً و زَهاده فی الشی ء و عنه: أی رغب عنه و ترکه، و فلان یزدهد عطاء فُلان: أی یعدّه زهیداً قلیلًا، و الزُّهد و الزَّهاده: الإعراض عن الشی ء احتقاراً له، من قولهم: شی ء زهید؛ أی قلیل».[۱]
نویسنده گوید که زهد اصطلاحى اگر عبارت باشد از ترک دنیا براى رسیدن به آخرت، از اعمال جوارحى محسوب است، و اگر عبارت باشد از بى رغبتى و بى میلى به دنیا. که ملازم باشد با ترک آن.، از اعمال جوانحى محسوب شود. و محتمل است، ترک از روى بى رغبتى باشد یا بى رغبتى و بى میلى مطلق باشد.
پس معلوم شد که چهار احتمال مى رود:
اوّل آن که زهد عبارت باشد از بى رغبتى به دنیا مطلقاً، چه اعراض کند عملًا یا نکند.
دوّم آن که ترک دنیا باشد عملًا، چه بى رغبت باشد یا نباشد.
سوم آن که بى میلى ملازم با ترک باشد.
چهارم آن که ترک از روى بى رغبتى باشد.
و شاید احتمال سوم در بین این احتمالات ارجح باشد، و بعد از آن احتمال چهارم ارجح است، و پس از آن احتمال اوّل. و اما احتمال دوم بعید است؛ زیرا که به حسب نصّ اهل لغت، زهد خلاف رغبت است [۲]، چنانچه در این روایت شریفه هم آن را همان طور معنى فرموده است. و شک نیست که رغبت در شى ء عبارت از میل نفسانى است؛ نه عمل خارجى. گرچه رغبت ملازم با عمل نیست، لکن نوعاً از رغبت نیز عمل حاصل شود. از این جهت مى توان گفت که زهد نیز عبارت از بى رغبتى و بى میلى است که نوعاً با ترک و اعراض مقارن باشد، گرچه ملازم نباشد؛ و این احتمال پنجم است در معنى زهد.
بالجمله، در معنى زهد بى رغبتى و بى میلى که از صفات نفسانیّه است، مأخوذ است.
درجات و مراتب زهد
باید دانست که از براى زهد، همچون سایر صفات نفسانیّه و مقامات انسانیّه مراتب و درجاتى است بى شمار که به حسب جزئیّات، تحت احصاء و حصر نیاید. و ما به طور کلى اشاره [اى ] به بعض مراتب آن به قدر مناسب با این اوراق مى کنیم:
درجه اوّل زهدِ عامه است. و آن عبارت است از اعراض از دنیا براى رسیدن به نعیم آخرت. و این درجه، در حقیقت کسبى است که از روى ایمان به بعض منازل آخرت پیدا شده است، و صاحب این مقام در اسارت شهوت است، لکن به حکم عقل شهوات زایله حقیره را ترک مى کند براى رسیدن به لذّات باقیه شریفه. پس این ترک شهوت براى شهوت است.
و از این درجه محسوب است اعراض از دنیا براى خوف از عقاب عالم آخرت، گرچه در اطلاق زهد بر این ترک و اعراض از روى خوف مسامحه است. هر چند در روایت منقول از عیون اخبار الرضا[۳] وارد است که از حضرت صادق(علیهالسلام) سؤال شد از زاهد در دنیا، فرمود: «کسى است که ترک مى کند حلال آن را از ترس حساب آن، و ترک مى کند حرامش را از ترس عقاب آن».[۴]
لکن بیانات آن سروران دین و مربّیان نفوس به حسب اختلاف ادراکات، مختلف است؛ یعنى براى هر کس به فراخور مقام و مرتبه اش، مرتبه اى از مراتب مقامات انسانیّت را بیان مى فرمودند، و عارف به مقامات نفس و اسلوب کلمات اهل اللَّه براى کشف مرادات آنها این نکته را باید در نظر داشته باشد تا جمع شتات کلمات اولیاء و انبیاء. علیهم السلام. در این ابواب بشود.
درجه دوّم زهدِ خاصه است. و آن عبارت است از اعراض از مشتهیات حیوانى و لذایذ شهوانى براى رسیدن به مقامات عقلانى و مدارج انسانى. و این درجه، از علم و ایمانِ به بعض مراتب عالیه از عالمِ آخرت پیدا شود که به واسطه آن علم و ایمان، مشتهیات حیوانى و لذّات جسمانى در نظر، محقَّر و کوچک شود، و این مبدأ اعراض و منشأ انصراف نفس از آنها شود.
و لذّات عقلیّه روحانیّه و ادراکات مرسله مجرده، گرچه مورد اعتناء فلاسفه و اعاظم از ارباب علم و دانش همیشه بوده و فیلسوف بزرگ عظیم الشأن ارسطوطالیس، معلم اوّل، در این باب اهمیت بسیار داده [۵]، ولى این درجه نیز نزد اصحاب معرفت و ایقان و ارباب حقیقت و عرفان معَلَّل است. و چون این اعراض براى لذّت است. گرچه لذّت روحانى.، قدم نفسانى در کار است و آن زهد حقیقى نیست، بلکه ترک شهوت و لذّت است براى شهوت و لذّت.
درجه سوّم زهدِ اخصِّ خواص است. و آن عبارت است از اعراض لذّات روحانى و ترک مشتهیات عقلانى براى رسیدن به مشاهده جمال جمیل الهى و وصول به حقایق معارف ربّانى. و این اوّل مقامات اولیاء و محبّین است و از مراتب عالیه زهد است، پس زهد حقیقى صاحب این مقام را به حسب اوّل مرتبه، حاصل شود. و زهدِ حقیقى عبارت است از ترک غیر خدا براى خدا.
و پس از این مقام، اوّل مراتب فنا براى سالک دست دهد که آن عبارت است از فناى از لذّات و عدم التفات به آن. و پس از این، مقامات دیگر اولیاء است که مقام را گنجایش ذکر آن نیست، و ما در این مقام اکتفا مى کنیم به ذکر همین سه درجه که از امّهات درجات است.[۶]
پی نوشت:
[۱] . صحاح اللُّغه، جوهری، ج ۲، ص ۴۸۱؛ لسان العرب، ابن منظور، ج ۶، ص ۹۷.
[۲] . القاموس المحیط، فیروزآبادى، ج ۱، ص ۳۰۹.
[۳] . عیون اخبار الرِّضا(علیهالسلام) یکى از منابع حدیثى امامیّه بوده، و از تألیفات شیخ المحدِّثین محمّد بن علیّ بن بابویه قمى مشهور به شیخ صدوق( متوفّاى سال ۳۸۱ هجرى قمرى) است. وى این اثر ارزشمند را در احوال و احادیث امام علیّ بن موسى الرِّضا. (علیهما السلام). در ۱۳۹ باب تحریر و تنظیم کرده، و آن را به وزیر دانشمند صاحب بن عبَّاد دیلمى اهدا نموده است.
( الذریعه، شیخ آغا بزرگ طهرانى( ره)، ج ۱۵، ص ۳۷۵).
[۴] . متن خبر چنین است: عن الصّادق(علیهالسلام)«أنّه سُئِلَ عن الزّاهد فی الدُّنیا؟ قالَ: الَّذِی یَتْرُکُ حَلالَها مَخافَهَ حِسابِهِ، وَ یَتْرُکُ حَرامَها مَخافَهَ عِقابِهِ».
( وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۶، باب ۶۲ از أبواب جهاد النفس، ح ۱۶؛ عیون أخبار الرّضا( علیه السلام)، شیخ صدوق( ره)، ج ۱، ص ۲۴۳، ح ۸۱).
[۵] . اثُولوجیا( چاپ شده در فلوطین عند العرب)، ص ۵۶، میمر ۴ و ص ۸۴، میمر ۷.
[۶]. برگرفته از: خمینى، روح الله، شرح حدیث « جنود عقل و جهل »، ص۲۹۳. ۲۹۷، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) . ایران . قم، چاپ: ۷، ۱۳۸۲ش.