یاس و ناامیدی از رحمت و عفو الهی از بزرگترین گناهان محسوب شده و در ردیف گناهان کبیره قرار دارد؛ چرا که این رذیله ریشه در باورهای نادرست در زمینه رحمت و قدرت الهی داشته و فرد را به کفر و پوچی می رساند. شناخت صحیح معنا و انواع یاس و ناامیدی، دلایل، پیامدها و راهکارهای مقابله با آن، می تواند به انسان کمک کند تا از این رذیله اخلاقی و گناه کبیره دوری کرده و اگر روزی به آن گرفتار شد، از عواقب و راه های درمان آن آگاه باشد. در ادامه این مقاله، به بررسی معنای یاس و ناامیدی، انواع، دلایل، پیامدها و راه های مقابله با آن از منظر آیات قرآن کریم خواهیم پرداخت.
معنا و واژگان یاس و ناامیدی
واژه «یاس» در مقابل «امید» و در لغت به معنای انقطاع انتظار و توقع انسان از رسیدن چیزی به خود است[۱] و در اصطلاح اخلاقی، یاس عبارتست از حالتی که در مقام عجز و ناتوانی در نفس انسان پدید می آید. بطور کلی، قطع امید از کاری را یاس می گویند.[۲]
مرحوم طبرسی “رحمه الله” در این زمینه می نویسد: «یاس آن است که یقین کنیم شیء آرزو شده، به دست نخواهد آمد».[۳] یاس و ناامیدی، از لغزش های اخلاقی به شمار می رود؛ زیرا به معنای ستم کردن بر خویشتن و خودکشی تدریجی است و ناامیدی مطلق، مرگ است.[۴]
کلمه یاس و ناامیدی با توجه به وسعت معنایی که دارد، دارای کلمات هم معنا و متضاد متعددی است که اطلاع از آنها، شناخت مفهوم و مصادیق واژه یاس را ساده تر می سازد. پرکاربردترین واژگان مرتبط با «یاس» عبارتند از:
-
قنوط
قنوط از لحاظ لغوی، به معنای یاس و ناامیدی از خیر است،[۵] و از نظر اصطلاحی به معنای ناامیدی از رحمت الهی است که در قلب رسوخ نموده و قباحت آن کم شده باشد.
همچنین در تفاوت میان قنوط و یاس گفته شده است که «قنوط از رحمت خداوند، شدیدتر از یاس از رحمت خداست و به معنای بدگمانی به خداست بطوری که شخص بپندارد خدا به او رحم نمی کند، توبه اش را نمی پذیرد و او را عذاب خواهد کرد. قنوط قابل آمرزش نیست و زمانی که بر شخص چیره می شود، نشانه از بین رفتن فطرت الهی و گسست از خداوند است».[۶]
-
إبلاس
کلمه إبلاس نیز در لغت به معنای مایوس و اندوهگین شدن است؛ چنانچه در مناجات شعبانیه می خوانیم: «إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِبلاسِ؛[۷] خدایا! بر خوش بینی ام یأس و ناامیدى را چیره نساز»؛ لذا بسیاری از لغت دانان، «یاس» و «إبلاس» را هم معنا دانسته اند.
-
خیبه
یکی دیگر از کلمات هم معنای با یاس و ناامیدی، واژه «خیبه» می باشد که خلیل بن احمد فراهیدی،[۸] آن را به محرومیت و از بین رفتن آرزوها و خواسته ها تفسیر نموده است که مرادف با یاس و ناامیدی می باشد.
انواع یاس و ناامیدی
چنانچه ذکر شد، یاس و ناامیدی، در مقابل طمع و امید قرار دارد و از آنجایی که امید بر دو قسم است، ناامیدی نیز دو قسم خواهد بود. این دو قسم عبارتند از:
-
یاس و ناامیدی مذموم
یاس و ناامیدی، بزرگترین مسلخی است که ابلیس برای ذبح کردن اهم حیثیت ها و فضیلت های انسانی، فرا روی آدمی تعبیه کرده است تا بلکه از این راه بتواند مانع پیشرفت و سعادت انسانی بشود که از این نوع ناامیدی در متون دینی، تحت عنوان «یاس مذموم» نام برده می شود و خود دارای مصادیق گوناگونی است از جمله:
الف) یاس و ناامیدی از رحمت الهی
بارزترین مصداق یاس مذموم، یاس و ناامیدی از عفو و رحمت الهی است که فرد گمان می برد که خداوند متعال او را نمی آمرزد و جهنمی شدنش قطعی است؛ این در حالی است که قرآن کریم در سوره زُمَر، با نهی از این پندار نافرجام میفرماید: «قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ؛[۹] بگو ای بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید! از رحمت خدا نومید نشوید. در حقیقت، خداوند همه گناهان را می آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است».
دقت در تعبیرات این آیه نشان مى دهد که از امید بخش ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است. شمول و گستردگى آن به حدى است که طبق روایتى از امیرمومنان علی (ع) نقل شده است که فرمود: «ما فى القران آیه اوسع من یا عبادى الذین اسرفوا؛[۱۰] در تمام قرآن، آیه اى وسیعتر از این آیه نیست».
حکایت: یاس قاتل حمزه سید الشهداء از قبولی توبه
وحشی بن حرب کسی است که در میدان «اُحُد»، بزرگترین جنایت را مرتکب شد و عموى پیامبر (ص) «حمزه»، آن افسر شجاعى که جان خود را همه جا سپر پیامبر (ص) مى ساخت، به طرز ناجوانمردانه اى شهید کرد.
هنگامى که اسلام اوج گرفت و مسلمانان در همه جا پیروز شدند، «وحشى» مى خواست اسلام بیاورد، اما مى ترسید اسلامش مورد قبول واقع نشود؛ لکن با نزول آیه شریفه «قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ» او اسلام آورد. پیامبر مکرم اسلام (ص) از او پرسید عمویم «حمزه» را چگونه کشتى؟ «وحشى» ماجرا را شرح داد، پیامبر (ص) سخت گریه کرد و توبه او را پذیرا شد.[۱۱]
ب) یاس و ناامیدی از رسیدن به کمالات و مقامات معنوی
مایوس شدن از رحمت خداوند، تنها منحصر به یاس از بخشش گناهان نمی شود، بلکه ناامیدی از افاضه توفیق و هدایتگری را هم شامل می شود. قرآن کریم نیز در این باره میفرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ وَ مَنْ یتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیطانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکی مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لکِنَّ اللَّهَ یزَکِّی مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛[۱۲]
ای کسانی که ایمان آورده اید! از گام های شیطان پیروی نکنید. هر کس پیرو شیطان شود [گمراهش می سازد؛ زیرا] او به فحشا و منکر فرمان می دهد و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمی شد ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه می کند، و خدا شنوا و داناست.
مرحوم علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه می نویسد: «اینکه خداوند فرموده اگر فضل و رحمت خدا به شما نبود ابدا کسی از شما تزکیه و پاک نمى شد و این معنایى است که عقل هم بر آن دلالت دارد، چون افاضه کننده خیر و سعادت، تنها خداى سبحان است و تعلیم قرآنى نیز آن را افاده مى کند؛ همچنانکه در جاى دیگر فرموده است رهایی از بند یاس و ناامیدی به معنای گرفتار شدن در امیدواری توهمی نیست. یاس و ناامیدی، مذموم است چون ترمز حرکت در صراط مستقیم است؛ رجاء و امیدواری توهمی هم که تلاش و حرکتی در آن نیست، نکوهیده است چون توقف بوده و انحراف از صراط مستقیم محسوب می شود».[۱۳]
-
یاس و ناامیدی ممدوح
اگر انسان انتظار تفضل و عنایت از خلق خدا نداشته و چشم امیدش فقط به خدای منان باشد، نیت و کردارش مطابق با سفارش معصومین (ع) بوده است. در روایات و متون دینی از یاس ممدوح، با عناوین گوناگون و متفاوتی یاد شده است از جمله:
الف) عزت نفس: از این واژه در روایات گوناگونی جهت تعبیر از یاس ممدوح مورد استفاده قرار گرفته است؛ چنانچه در روایتی از امام باقر (ع) آمده است که: «خَیرُ المالِ الثِّقَهُ باللّهِ، و الیأسُ مِمّا فی أیدی النّاسِ؛[۱۴] بهترین سرمایه، اعتماد به خداوند و چشم طمع نداشتن به داشته های مردم است».
ب) راحتی نفس: همچنین یکی دیگر از تعابیری که در حکایت از معنای یاس ممدوح بیان شده است، عبارت «راحتی نفس» می باشد؛ چنانکه در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «أروَحُ الرَّوحِ الیأسُ مِن النّاسِ؛[۱۵] راحت ترین راحتی ها [برای انسان]، ناامیدی از مردم است».
یاس و ناامیدی مذموم در آیات
همانگونه که گذشت، یاس و ناامیدی از رحمت و مغفرت الهی، از گناهان کبیره محسوب می شود؛ زیرا آنچه سبب یاس از رحمت و مغفرت پرودگار عالم می شود، ضعف اعتقاد به قدرت، کرم و رحمت بی پایان اوست که قرآن مجید آن را از صفات کفار بر شمرده است و میفرماید: «یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛[۱۶] پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید. از رحمت خدا مایوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خداوند مایوس می شوند».
در همین راستا در آموزه های دینی ذکر شده است که هر شخصی مرتکب گناهی می شود، تا وقتی مایوس نباشد و در صدد توبه بر آید آمرزیده می شود، ولی شخص مایوس آمرزیده نخواهد شد؛ زیرا امیدی به آمرزش و مغفرت الهی ندارد تا توبه نماید.
«وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیئُوسٌ کفُورٌ؛[۱۷] و اگر از جانب خویش، نعمتی به انسان بچشانیم، سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود». از این آیه فهمیده می شود که اگر نعمتی از انسان گرفته شود دچار یاس شده به شدت نومید می گردد تا این حد که گویی بازگشت مجدد آن نعمت را غیر ممکن می داند. پس طبع انسان به گونه ای است که هنگامی چیزی از او گرفته شود، مایوس می گردد و کفران می ورزد.[۱۸]
«… إِنَّهُ لَا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛[۱۹] تنها گروه کافران، از رحمت خدا مایوس می شوند». کافر به خدا، یا منکر وجود حق است یا منکر قدرت او یا منکر عنایات و تفضلات او است. بر هر کس که ایمان به خدا دارد لازم است به این معنا معتقد شود که خدا هر چه بخواهد انجام می دهد و به هر چه اراده کند حکم می نماید و هیچ مومنی نمی تواند از روح خدا مایوس و از رحمتش نومید شود؛ زیرا یاس و ناامیدی از روح (رحمت) خدا، در حقیقت محدود کردن قدرت او و در معنا کفر به احاطه و سعه رحمت اوست.[۲۰]
«وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَ نَأَىٰ بِجَانِبِهِ ۖ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کانَ یئُوسًا؛[۲۱] هنگامی که به انسان نعمت می بخشیم، (از حق) روی می گرداند و متکبرانه دور می شود و هنگامی که (کمترین) بدی به او می رسد، (از همه چیز) مایوس می گردد».
این آیه حال انسان عادی را توصیف می کند که در محیط زندگی ای قرار گرفته که حاکم در آن عرف و عادت است؛ وقتی نعمت های الهی به سویش سرازیر است و اسباب ظاهری هم سر سازگاری دارند، همه امید و دلگرمی اش متوجه آن اسباب شده و دل به آنها می دهد و به همین جهت، وقتی شری به او می رسد و بعضی از نعمت های الهی از او سلب می شود، به کلی از خیر مایوس می گردد.[۲۲] حضرت علی (ع) میفرمایند: «بالاترین بلا، یاس و ناامیدی است».[۲۳]
دلایل یاس و ناامیدی
دلیل اینکه انسان مایوس شده و ناامیدی وجودش را فرا می گیرد، اموری است که به برخی از این امور در آیات و روایات اشاره شده است:
-
کفر
اگر انسان به خداوند و رحمت و قدرت او در انجام هر کاری اعتقاد نداشته باشد و اسباب خیر و آسایش خود را چیز دیگری بداند، در حالیکه تمام اسباب و علل خیر در دست توانای خدای متعال است، در سختی ها و مشکلات یاس و نا امیدی او را فرا می گیرد.[۲۴]
-
غفلت
انسان موحد پس از اینکه به خدای عالم ایمان آورد، اگر در امری از امور به واسطه غفلت و بی خبری، از فرج و رحمت پروردگارش مایوس باشد، در آن حال به صفت ذمیمه ای از صفات کافران (که همان نومیدی از رحمت حق است) متصف می گردد.[۲۵]
-
جهل و نادانی
یاس حالتی است برخاسته از جهل و نادانی نسبت به نظام جهان و خالق حکیم، بدین معنا که به نظام آفرینش با عنوان اسباب و وسایل نمی نگرد. انسان نومید هرگاه به سببی از این اسباب برخورد کند و از روی جهل، به نظر استقلالی بدان بنگرد، در این صورت هنگام از دست دادن آن سبب، گویا همه چیز را از دست داده، نومید می شود.[۲۶]
-
وسوسه شیطان
یکی از دام های بزرگ شیطان این است که در ابتدا، انسان را به گناه کردن وامیدارد و چون مدتی با او بدین منوال بازی کرد و او را به خیال امید به رحمت به وادی غرور کشاند، در آخر کار اگر در او نورانیتی دید که احتمال توبه و رجوع دارد، او را به یاس از رحمت و نومیدی می کشاند و به او می گوید: از تو گذشته و کار تو اصلاح شدنی نیست.[۲۷]
-
استعجال در اجابت حاجات
گاهی افراد به جهت اینکه دعاهایشان در درگاه حضرت حق تعالی اجابت نمی شود، گمان می کنند که نظر رحمت خداوند از آنها برگشته است؛ فلذا دچار ناامیدی می گردند؛ چنانچه امام صادق (ع) در این زمینه میفرماید:
«لاَ یَزَالُ اَلْمُؤْمِنُ بِخَیْرٍ وَ رَجَاءٍ رَحْمَهً مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لَمْ یَسْتَعْجِلْ فَیَقْنَطَ وَ یَتْرُکَ اَلدُّعَاءَ قُلْتُ لَهُ کَیْفَ یَسْتَعْجِلُ قَالَ یَقُولُ قَدْ دَعَوْتُ مُنْذُ کَذَا وَ کَذَا وَ مَا أَرَى اَلْإِجَابَهَ؛[۲۸] مومن پیوسته در نیکی و راحتی و مهربانی خداست تا زمانی که استعجال نکند، پس چون استعجال کند نومید می شود و دعا را ترک می کند. راوی می گوید از ایشان پرسیدم چگونه استعجال می کند؟ فرمودند: با خود می گوید مدتی طولانی دعا کردم و اجابت نشد».
-
عدم توجه به مصالح موجود در سختی ها
هر انسانی در طول زندگی با سختیها و دشواریهای گوناگونی مواجه می شود؛ زیرا طبیعت زندگی مادی چنین اقتضایی دارد، لکن گاهی افراد بدون توجه به مصالح موجود در این دشواری ها و گرفتاری ها، دچار یاس و ناامیدی می گردند. اگر انسان به خداوند، رحمت و قدرت او در انجام هر کاری اعتقاد نداشته باشد و حکمت و مصلحت الهی را نادیده بگیرد، در حالی که تمام اسباب و علل خیر در دست توانای خدای متعال است، در سختی ها و مشکلات یاس و ناامیدی او را فرا می گیرد.
-
عدم تبیین هدف
از عمده علت هایی که افراد را به بی تفاوتی، بی هویتی، ناامیدی و یاس سوق می دهد، نداشتن هدف و چشم انداز مشخص می باشد؛ لذا از آنجایی که اهداف و تمایلات، مبنای رفتار و اعمال انسان می باشد، زمانی که افراد، هدف مشخصی نداشته و به خواسته اصلی خود که رسیدن به واقعیات و حقایق است، به جهت عدم تبیین صحیح آن نائل نمی شود به نوعی نابسامانی درونی مبتلا می گردد.
امام علی (ع) در این باره میفرمایند: «مَن کَثُرَ مُناهُ قَلَّ رِضاهُ؛[۲۹] هر کس آرزوهایش زیاد شود، از رضایتش کاسته خواهد شد». از این رو تعقیب یک هدف مفروض و غیر قابل دسترس به این معنى است که انسان هدف مشخصى از زندگى نداشته باشد و همواره در پى آرزوهاى دور و غیر منطقى است و کسى که در پى این آرزوها باشد همواره لذت زندگی را در چیزی می داند که ندارد. به همین جهت از آنچه که دارد بهره مند نشده و به یاس و ناامیدی گرفتار می شود.
آثار یاس و ناامیدی
-
ترک بندگی
مهمترین اثر و پیامد یاس و ناامیدی از رحمت الهی، بازماندن از عمل و دست کشیدن از جدیت و بریده شدن رشته بندگی و گسیخته شدن افسار انسان مایوس است. [۳۰]
-
جرات یافتن بر ارتکاب گناه
انسان مایوس بر ارتکاب هر گناهی جرات می یابد؛ زیرا در خیال خود، چنین می پندارد و می گوید: من که معذب خواهم بود، پس چرا خودم را از لذات و شهوات دنیا محروم سازم.[۳۱]
-
عدم ترقی
اصولا انسانی که در رسیدن به اهداف دنیوی مایوس است، از کار و تلاش بازمیماند و زندگی او دچار رکود و افسردگی می شود که نتیجه این رکود و افسردگی، رنجهایی است که خود فرد مایوس تحمل می کند و سختیهایی می باشد که به دیگران تحمیل می نماید و از همه مهمتر آنکه شخص مایوس، در هیچ طریقی ترقّی نمی کند؛ زیرا خود را باخته می داند و بدین ترتیب هر لذتی را از روی یاس و ناامیدی از عاقبت کار خود نوعی عذاب تصور کرده و از آن لذت نمی برد؛ از همین رو حضرت یعقوب (ع) خطاب به فرزندان خود میفرماید: «لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ؛[۳۲] از رحمت خدا مایوس نشوید».
-
بی تابی
بهترین روش جهت رشد و تعالی یک فرد، مواجه و روریارویی آن فرد با مصائب و گرفتاری های گوناگون است؛ در حالیکه شخص مایوس در برخورد با مشکلات و گرفتاری ها از خود واکنش معکوس نشان می دهد و ای بسا نسبت به همه چیز، حتی تقدیر الهی بدبین گشته و چون به عاقبت کار خود اطمینان نداشته و به نوعی از آن ناامید است، گرفتار جزع و بی تابی می گردد.
امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: «و اعلَمْ أنَّ المُدَبِّرَ لکَ أعلَمُ بِالوَقتِ الذی یَصلُحُ حالُکَ فیهِ فَثِقْ بِخِیَرَتِهِ فی جَمیعِ اُمُورِکَ یَصلُحْ حالُکَ؛[۳۳] و بدان، کسی که امور تو را تدبیر می کند، نسبت به وقتی که به صلاح حال توست، آگاهتر است، بنابراین به انتخاب او در همه کارهایت اعتماد کن، تا حال تو اصلاح شود».
راه های درمان یاس و ناامیدی
از آنجایی که یاس و ناامیدی از رحمت خداوند، یک رذیله اخلاقی و گناهی کبیره است، لازم است انسانی که به این رذیله اخلاقی آلوده است، تا حد توان در درمان آن و اصلاح خود بکوشد. در این بخش به برخی از راه های درمان یاس و ناامیدی اشاره می شود.
-
توجه به وعده های رحمت الهی
برای جلوگیری از یاس و ناامیدی، باید به وعده های رحمت الهی در قرآن و سخنان معصومان (ع) توجه نمود تا روح امید و انتظار به رحمت الهی در انسان تقویت گردد و موجب توفیق اعمال خیر شود.[۳۴]
-
تفکر در نعمت ها
اگر انسان در رحمت ها و نعمت های بسیار خدا و لطف های پنهان و آشکار او تفکر کند، به خوبی درمی یابد که یاس و ناامیدی از درگاه خدای منان شایسته نیست.[۳۵]
-
توجه به گشوده بودن درب توبه
توبه، روح امید را در دل گنهکاران زنده می کند و هرگز دچار نومیدی و رکود نمی گردند.[۳۶] توبه و بازگشت به سوی رحمت خدا، هر گناهی را شامل می شود؛ یعنی اگر انسان مرتکب هر گناهی بشود، نباید امیدش را از دست بدهد، بنابراین برای انسان گنهکار، توهم این مطلب سزاوار نیست که بگوید: «گناه من دیگر قابل بخشش نیست».
-
یادآوری زندگی انبیا و اولیای الهی
اندیشیدن در حالات کسانی که با توکل بر خدا در برابر سختی ها ایستادگی کرده و مایوس نگشته اند، برای رهایی از یاس و ناامیدی در هنگام بروز مشکلات، بسیار مؤثر است. برای نمونه می توان به داستان حضرت ایوب اشاره کرد که زندگی ایشان سراسر صبر و امید به خداوند است.[۳۷]
نتیجه گیری
یاس و ناامیدی از رحمت الهی، که به معنای قطع امید از هر چیزی است، یکی از گناهان کبیره است که در اثر کفر، غفلت، وسوسه شیطانی بوجود می آید. یاس و ناامیدی، می تواند سبب اموری همچون ترک بندگی، عدم ترقی و بی تابی گردد و انسان را گمراهی و ضلالت بکشاند؛ زیرا مطابق ایات و روایات، فرد مایوس هرگز بخشیده نخواهد شد و درب توبه و بازگشت به روی او بسته خواهد شد. برای درمان و رهایی از یاس و ناامیدی نیز راه هایی مانند توجه به رحمت الهی، تفکر در نعمت های خدا و توجه به امکان توبه وجود دارد.
پی نوشت ها
[۱]مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۴، ص۲۲۳.
[۲] سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۲۱۹۲.
[۳] طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۲.
[۴] صانعی، فرهنگ فلسفی، ج۱، ص۶۸۲.
[۵] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص۴۲۸.
[۶] طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۲۲، ص۸۲.
[۷] مناجات شعبانیه.
[۸] فراهیدی، العین، ج۴، ص۳۱۵.
[۹] زمر/۵۳.
[۱۰] هویزی، نور الثقلین، ج۴، ص۴۹۱.
[۱۱] هویزی، نور الثقلین، ج۴، ص۴۹۳.
[۱۲] نور/۲۱.
[۱۳] طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۲۶.
[۱۴] عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۱۵.
[۱۵] مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۲۴۹.
[۱۶] یوسف/۸۷.
[۱۷] هود/۹.
[۱۸] طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۳۳.
[۱۹] یوسف/۸۷.
[۲۰] طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۱۱، ص۳۲۰.
[۲۱] اسراء/۸۳.
[۲۲] طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۱۳، ص۲۵۷.
[۲۳] آمدی، غررالحکم، ج۱، ص۸
[۲۴] دستغیب، گناهان کبیره، ج۱، ص۷۷.
[۲۵] دستغیب، گناهان کبیره، ج۱، ص۷۷.
[۲۶] حبیبیان، مرز فضایل و رذائل اخلاقی، ص۹۱.
[۲۷] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۹.
[۲۸] کلینی، کافی، ج۲، ص۴۹۰.
[۲۹] تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۵۸۵.
[۳۰] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۸.
[۳۱] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۸.
[۳۲] یوسف/۸۷.
[۳۳] مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۹.
[۳۴] حسینی بهارانچی، محرمات اسلام، ص۲۱۷.
[۳۵] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۹.
[۳۶] طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۴، ص۳۹۳.
[۳۷] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۸۰.
منابع
- قرآن کریم.
- امام خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۶ ش.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۶ ش.
- حبیبیان، محمدجواد، مرز فضایل و رذائل اخلاقی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۸۲ ش.
- حسینی بهارانچی، محمد، محرمات اسلام، تهران، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۵ ش.
- خلیل بن احمد فراهیدی، خلیل، العین، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ ق.
- دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.
- راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.
- سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات کومش، ۱۳۷۳ ش.
- صانعی، غلامرضا، فرهنگ فلسفی، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۷ ش.
- عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۹ ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم: سید محمدباقر موسوی همدانی، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۷۹ ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۳ ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ ش.
- هویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۴۱۲ ق.
- مناجات شعبانیه.
منابع اقتباس
- مقاله یاس و ناامیدی، پایگاه اینترنتی مجمع جهانی صادقین.
- مدخل یاس، پایگاه اینترنتی دانشنامه اسلامی.